نظریه وحدت مبنا در ضمانت اجرای قرارداد

نظریۀ وحدت مبنا معتقد است که یک اصل واحد، هر دو شیوۀ اصلی مقابله با نقض قرارداد را توجیه می‌کند. در این نظریه، پرداخت خسارت، نوع خاصی از دستور به اجرای عین تعهد تلقی می‌شود و هر دو، در واقع، تأییدکنندۀ تعهد اصلی هستند. هدف هر دو روش جبران این است که در زمانِ بعد از نقض تعهد، خواهان را در موقعیت اجرای تعهد قرار دهد. در حالت الزام به اجرای عین تعهد، این امر کاملا محقق می‌شود، لیکن پرداخت خسارت، جانشین و نمایانگر هزینه‌های معقولی است که خواهان باید متحمل شود تا مورد تعهد را خود یا از طریق شخص ثالث انجام دهد. بنابراین اجرای عین تعهد و پرداخت خسارت، آنچه را که خواهان در چارچوب مفاد و شروط قراردادی ضروری است به دست می‌آورد، به او اعطا می‌کنند؛ یا از طریق تحصیل مورد تعهد یا از طریق اخذ ارزش معادل آن.[۱]

جستارهای مرتبط

منابع

  1. نعیمی, سیدمرتضی (1402). "وحدت یا تکثر مبنای شیوه‌های ضمانت اجرای قراردادی: مطالعۀ تطبیقی در نظام حقوقی کامن‌لا و حقوق ایران". مطالعات حقوق خصوصی. 53 (4): 625–645. doi:10.22059/jlq.2024.351665.1007731. ISSN 2588-5618.