ماده ۲۳۹ قانون آیین دادرسی مدنی

از ویکی حقوق
نسخهٔ تاریخ ‏۱۱ مهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۳:۳۸ توسط Javad (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «دادگاه نمی تواند گواه را به اداء گواهی ترغیب یا از آن منع یا او را در کیفیت گو...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو

دادگاه نمی تواند گواه را به اداء گواهی ترغیب یا از آن منع یا او را در کیفیت گواهی راهنمایی یا در بیان مطالب کمک نماید، بلکه فقط مورد گواهی را طرح نموده و او را در بیان مطالب خود آزاد می گذارد.

توضیح واژگان

تعتعه : در لغت به معنای مشقت می باشد و بر حسب اصطلاح فقها عبارت است از مداخله دادرس در اظهارات گواه و عدول شاهد از گفتار خود یا درج آن در شهادتش در نتیجه آن می گردد به نحوی که به وسیله این سخن شهادتش مسموع یا مردود گردد ، تعتعه در شهود حرام است./143050/ 221678

پیشینه

مدلول این ماده پیش از این در آیین دادرسی مدنی سال 1318 پیش بینی نشده بود ، دادرس یا قاضی که به ملاحظه تدارک دلیل به نفع یک طرف دعوی ، گواه را به ادای گواهی ترغیب می کند یا او را به همان نیت از ادای گواهی منع می نماید، بی تردید درمقام تحصیل دلیل به نفع یکی از طرف های دعوا است و هرگاه بدون ملاحظه تدارک دلیل به نفع هر یک از طرفهای دعوا ، به این عمل دست زند ، در معرض اتهام تحصیل دلیل قرار خواهد گرفت.554752

مفاد این ماده در ق.ا.د.م سابق وجود نداشت اما قسمت ذیل ماده 421 مقرر می داشت : « دادرس نیز می تواند هر سوالی را که برای کشف حقیقت و مبانی گواهی لازم بداند ، از گواه بنماید»139603/699483

نکات توضیحی و تفسیری دکترین

این ماده در مقام بیان ممنوعیت «تعتعه» گواهان است ، گفته شده است که تعتعه در لغت عبارت است از شخص در سخنان طرف مداخله نموده تا وی را به مضقت اندازد به نحوی که موجب تردید در سخنانش گردد./613644/143050//

مدلول این ماده پیش از این در آیین دادرسی مدنی سال 1318 پیش بینی نشده بود ، دادرس یا قاضی که به ملاحظه تدارک دلیل به نفع یک طرف دعوی ، گواه را به ادای گواهی ترغیب می کند یا او را به همان نیت از ادای گواهی منع می نماید، بی تردید درمقام تحصیل دلیل به نفع یکی از طرف های دعوا است و هرگاه بدون ملاحظه تدارک دلیل به نفع هر یک از طرفهای دعوا ، به این عمل دست زند ، در معرض اتهام تحصیل دلیل قرار خواهد گرفت.554752

تذکر دادگاه به گواهان در جهت عدم بیان مطالب غیر مربوط به موضوع شهادت مشمول ممنوعیت قانونی نخواهد بود.143052

مفاد و مضمون این ماده بر قاعده منع تحصیل دلیل در دعاوی حقوقی و لزوم بی طرفی دادگاه مبتنی و استوار است که بارقه و پرتو آن حتی در استماع گواهی نیز باید جلوه گر و متعین شود.1331070

سوابق و مستندات فقهی

تعتعه در لغت به معنای مشقت می باشد و بر حسب اصطلاح فقها عبارت است از مداخله دادرس در اظهارات گواه و عدول شاهد از گفتار خود یا درج آن در شهادتش در نتیجه آن می گردد به نحوی که به وسیله این سخن شهادتش مسموع یا مردود گردد ، تعتعه در شهود حرام است221678

از منظر فقهی تعتعه زمانی مکروه ویا حرام است که دادرس در صحت شهادت شهود مردد نباشد ولی در صورت تردید تعنیت جایز بلکه مستحب خواهد بود.221672

گفته اند قاضی نباید با القای مطلبی به یک طرف دعوا اورا در دادرسی یاری نماید .مثلا اگر یک طرف دعوا مطلبی را به صورت احتمال بیان کند ، به او بگوید : اگر این مطلب را جزما ادعا کنی ، پذیرفته خواهد شد ؛ یا در صورتی که یک طرف ، مدعی ادای امانت یا دین است ، قاضی به او بفهماند که اگر منکر امانت یا دین باشد ، پذیرفته خواهد شد . زیرا وقتی مدعی ادای امانت یا دین را ادعا می کند یعنی اصل امانت و دین را می پذیرد.121393

مصادیق و نمونه ها

دخالت قاضی در ادای شهادت مانند این که در الفاظ آن یا دنبال کردن اظهارات شاهد ؛ منع از دخالت در اظهارات شاهد تعتعه نام دارد و به معنی مردد نمودن است.653987