ماده ۲۷۶ قانون آیین دادرسی مدنی
هرگاه خوانده در جلسه دادرسی در قبال ادعای خواهان به علت عارضه ای از قبیل لکنت زبان یا لال بودن سکوت نماید قاضی دادگاه رأساً یا به وسیله مترجم یا متخصص امر مراد وی را کشف یا عارضه را برطرف می نماید و چنانچه سکوت خوانده و استنکاف وی از باب تعمد و ا یذاء باشد دادگاه ضمن تذکر عواقب شرعی و قانونی کتمان حقیقت، سه بار به خوانده اخطار می نماید که در نتیجه استنکاف، ناکل شناخته می شود، در این صورت با سوگند خواهان دعوا ثابت و حکم بر محکومیت خوانده صادر خواهد شد.
توضیح واژگان
ناکل : مدعی علیه که خواسته را انکار کند و این نکول به معنی اخص است ، نکول باید مسبوق به انکلر ( به معنی اعم) مدعی علیه باشد و به تقاضای مدعی از دادگاه از او سوگند خواهند پس اگر قسم یاد نکند و رد قسم به مدعی ننماید او ناکل است .86019
سوگند: در حقیقت سوگند عبارت است از اخبار به وجود یا نبود حقی ، اخبار یا انشاء که به معنای ایجاد کردن است فرق دارد.118564
سکوت: یعنی واکنش خوانده در برابر اظهارات خواهان به صورت سکوت باشد که مظهری از مظاهر انکار است .83102
پیشینه
مفاد این ماده در قوانین آیین دادرسی مدنی سال های 1290 و 1318 مشابهی نداشته است.699565/699566/139995
نکات توضیحی وتفسیری دکترین
سکوت خوانده همیشه به معنای وجود عذر موجه برای وی نمی باشد ، بلکه ممکن است خوانده به علت تعطیل کردن دادرسی و برای اذیت کردن خواهان عمدا در برابر او سکوت کند ، در این صورت مطابق این ماده دادگاه پس از سه مرتبه اخطار به خوانده اگر صحبت نکند ناکل شناخته شده و با سوگند خواهان ، خوانده محکوم خواهد شد.115207
سوگند به صورت لفظ و بیان و صوت است یعنی اظهار موضوع و سوگند به آن باید طوری باشد که استماع شود و نمی توان آن را به وضع کتبی انجام داد، مگر درمورد اشخاصی که لال باشند.295384
استفاده از مترجم یا متخصص مستلزم تجدید جلسه می باشد و با توجه به ماده 259ق.ا.د.م پرداخت دستمزد آن ها به عهده خواهان خواهد بود.143300
سوابق و مستندات فقهی
محمد بن مسلم گوید :« از امام صادق (ع) درباره لال پرسیدم که : اگر دینی علیه او ادعا شد و او انکار کرد و مدعی هم بینه نداشت ، چگونه س.گند داده شود؟ امام صادق (ع) فرمودند : لالی را نزد امیرالمومنین (ع) آوردند و دینی بر او ادعا شده بود و او انکار داشت و مدعی هم بینه ای نداشت ، امیرالمومنین (ع) فرمود: ستایش ویژه خداوندی است که مرا از دنیا نبرد تا آن که برای امت همه آنچه بدان نیاز دارد ، بیان کنم ، سپس فرمود قرانی بیاورید آن گاه به فرد لال فرمود : این چیست ؟ او سرش را به اسمان برداشت و اشاره کرد که آن کتاب خداوند است سپس فرمود : ولی او را نزد من بیاورید ، پس برادر او را پیش حضرت آوردند حضرت او را در کنارش نشاند سپس فرمود : ای قنبر یک دوات و کتاب برایم بیاور این دو را برای حضرت آوردند. سپس حضرت به برادر فرد لال فرمودند : به برادرت بگو که این بین تو و اوست او این را به او گفت سپس امیرالمومنین مرقوم فرمود : به خداوندی که خدایی جز او نیست سوگند ، هم او که اگاه از غیب و شهادت است ، رحمان رحیم است ، طلب کننده پیزور ، زیان رسان و سود رسان است ، هلاک کن و به دست آورنده است ، هم او که نهان و آشکار را می داند که فلانی فرزند فلانی یعنی مدعی برای او در نزد فلانی فرزند فلانی یعنی لال ، هیچ حق و طلبی نیست به هیچ گونه و بی هیچ سبب ، پس از آن حضرت آن را مکتوب را در آبی شستند و به لال دستور دادند آن را بنوشد سپس لال امتناع نمود و حضرت او را به دین ملزم نمود.»697567/139996/
بنا به گفته آیت الله خمینی در تحریر الوسیله چنانچه سکوت در مقابل سوگند به علت عذر و دلیلی مانند کر بودن یا لال بودن و از این قبیل مسایل بود باید به گونه ای عمل نمود که عذر مانع از ادای سوگند نباشد.512742
انتقادات
در این ماده عبارت «عواقب شرعی و قانونی کتمان حقیقت » ذکر شده اما معلوم نیست این عواقب کدامند.410171
مصادیق و نمونه ها
محمد بن مسلم گوید :« از امام صادق (ع) درباره لال پرسیدم که : اگر دینی علیه او ادعا شد و او انکار کرد و مدعی هم بینه نداشت ، چگونه س.گند داده شود؟ امام صادق (ع) فرمودند : لالی را نزد امیرالمومنین (ع) آوردند و دینی بر او ادعا شده بود و او انکار داشت و مدعی هم بینه ای نداشت ، امیرالمومنین (ع) فرمود: ستایش ویژه خداوندی است که مرا از دنیا نبرد تا آن که برای امت همه آنچه بدان نیاز دارد ، بیان کنم ، سپس فرمود قرانی بیاورید آن گاه به فرد لال فرمود : این چیست ؟ او سرش را به اسمان برداشت و اشاره کرد که آن کتاب خداوند است سپس فرمود : ولی او را نزد من بیاورید ، پس برادر او را پیش حضرت آوردند حضرت او را در کنارش نشاند سپس فرمود : ای قنبر یک دوات و کتاب برایم بیاور این دو را برای حضرت آوردند. سپس حضرت به برادر فرد لال فرمودند : به برادرت بگو که این بین تو و اوست او این را به او گفت سپس امیرالمومنین مرقوم فرمود : به خداوندی که خدایی جز او نیست سوگند ، هم او که اگاه از غیب و شهادت است ، رحمان رحیم است ، طلب کننده پیزور ، زیان رسان و سود رسان است ، هلاک کن و به دست آورنده است ، هم او که نهان و آشکار را می داند که فلانی فرزند فلانی یعنی مدعی برای او در نزد فلانی فرزند فلانی یعنی لال ، هیچ حق و طلبی نیست به هیچ گونه و بی هیچ سبب ، پس از آن حضرت آن را مکتوب را در آبی شستند و به لال دستور دادند آن را بنوشد سپس لال امتناع نمود و حضرت او را به دین ملزم نمود.» /139996/