ماده ۸۸۲ قانون مدنی

بعد از لعان، زن و شوهر از یکدیگر ارث نمی‌برند و همچنین فرزندی که به سبب انکار او، لعان واقع شده، از پدر و پدر از او ارث نمی‌برد لیکن فرزند مزبور از مادر و خویشان مادری خود و همچنین مادر و خویشان مادری از او ارث می‌برند.

توضیح واژگان

لعان در لغت، یعنی دور کردن و در فقه، به مباهله بین زوجین به نحو خاص، لعان گویند. و در شرع، در حقوق، لعان عبارت است از اینکه شخصی، به همسر خود نسبت زنا بدهد و گواهی هم برای اثبات ادعای خویش نداشته باشد. دراینصورت ممکن است بین آن دو، ازطریق لعنت و نفرین جدایی حاصل شود.

مانع وراثت، خصوصیتی در وارث است که شرعاً، او را از ارث محروم می نماید.

فرزند لعان، به کسی گویند که توسط پدرش، ازطریق ملاعنه نفی شده است.

نکات توضیحی تفسیری دکترین

جهت اعتبار لعان، ضروری است که زوجین پیش از لعان، با هم مقاربت داشته باشند. به خصوص در دعوی نفی ولد، که تا نزدیکی بین زوجین رخ نداده باشد؛ دیگر لحوق طفل به شوهر امکانپذیر نیست؛ تا بتوان برای نفی او، متوسل به لعان شد.

نفی ولد، به معنای نامشروع بودن طفل نیست؛ زیرا ممکن است او براثر شبهه یا به عنف، به دنیا آمده باشد.

اثبات زناکار بودن زوجه توسط زوج، تنها مجازات قذف را ساقط می کند؛ و دلالتی بر نفی ولد ندارد. و برای نفی ولد، باید متوسل به لعان شد.  

نفی ولد به وسیله لعان، از موانع ارث است.

لعان رابطه خویشاوندی را از بین می برد. پس از لعان پدر و فرزند ، از یکدیگر ارث نمی برند.

یکی از شرایط لعان، اجرای آن در حضور حاکم یا نماینده او است.

مستندات فقهی

امام صادق درموردی که زنی، در مدت کمتر از چهار ماه از ازدواج خویش، صاحب فرزندی شد؛ و شوهر وی، انتساب طفل را به خود صحیح نمی دانست؛ ضمن تأیید ادعای مرد، موضوع را ازطریق لعان قابل فصل دانسته؛ و تصریح نمودند که بعد از لعان، زن بر مرد حرام خواهد شد.

سوابق فقهی

پدر نمی تواند یکی از دوقلوها را به فرزندی پذیرفته؛ و دیگری را ازطریق لعان، از خود نفی نماید.

گاهی لعان، برای اثبات نسبت زنا به زوجه، و گاهی نیز، جهت نفی مولود زن از خود می باشد. در هر دوصورت، لعان، توارث را ازبین می برد.

برای اجرای لعان، کسب اذن خاص از حاکم شرع، الزامی است.

رویه های قضایی

به موجب نظریه 5723/7 مورخه 27/6/1380، به دلیل فقدان مقررات مربوط به لعان در قوانین موضوعه، مقتضی است به منابع معتبر فقهی، رجوع گردد.

مصادیق و نمونه ها

چنانچه فرزند ملاعنه، دارای یک برادر ابوینی باشد؛ با انتفای نسب بین او و پدرش، برادر وی نیز؛ تنها حکم برادر امی را خواهدداشت؛ و در ردیف کلاله امی، از او ارث خواهدبرد.  

اگر فرزند ملاعنه، دارای دو برادر بوده؛ که یکی از آنان ابوینی، و دیگری ابی باشد؛ و برادر ابوینی فوت نماید؛ در اینجا، ولد ملاعنه حاجب برادر ابی در ارث نخواهد بود؛ بلکه تنها سهم برادر امی را می برد؛ و مابقی ترکه، به برادر ابی خواهدرسید.