ماده ۸۰۵ قانون مدنی
بعد از فوت واهب یا متهب رجوع ممکن نیست.
نکات توضیحی تفسیری دکترین
باتوجه به اینکه هبه، در زمره عقود جایز تملیکی است؛ لذا با فوت یکی از طرفین پس از قبض، منفسخ نمی گردد. تنها در عقود جایز اذنی، مرگ و جنون به اعتبار عقد پایان می بخشند.(728646)
اگر واهب، پس از تسلیم عین موهوب به متهب فوت نماید؛ چنین هبه ای حتی اگر معوض هم نباشد؛ لازم بوده؛ و وراث وی حق رجوع ندارند.(51405)
درصورت فوت واهب پس از تسلیم عین موهوب به متهب، قانونگذار قائل به این فرض گردیده که چون وی، در دوران حیات خود رجوع ننموده؛ پس قصد برهم زدن عقد را نداشته؛ و ورثه او نمی توانند برخلاف منظور مورث خویش عمل نمایند. درواقع حق عدول از هبه را، نمی توان همانند حق فسخ و سایر حقوق مالی، که از قابلیت رجوع برخوردار هستند؛ دانست. زیرا در هبه، به دلیل برخی ملاحظات اخلاقی و احساسی، شخصیت طرف مقابل، نقش مهمی در انعقاد عقد داشته است. ازطرفی با رعایت احترام به اراده واهب، و نیز قاعده سلطنت، ورثه نباید بتوانند هبه را برهم بزنند. هرچند ظن قوی هم وجود دارد که وراث واهب، جهت رعایت منافع شخصی خود، قصد پایان بخشیدن به اعتبار این عقد را داشته باشند.(625298)
سوابق فقهی
اگر واهب، پس از تسلیم عین موهوب به متهب فوت نماید؛ دراینصورت هبه لازم گردیده؛ و ورثه نمی توانند از آن رجوع نمایند. هرچند متهب بیگانه بوده؛ و هبه نیز غیرمعوض باشد. و درصورت فوت متهب نیز عقد لازم گردیده؛ و مال مزبور، به تملک وراث او درمی آید.(12999)
انتقادات
با توجه به اینکه حق رجوع قائم به شخص بوده؛ و در آن، مباشرت شرط است؛ قانونگذار باید در این ماده، حجر هر یک از طرفین را نیز، در ردیف موت آنها مورد تصریح قرار می داد.(221657)
مصادیق و نمونه ها
- اگر زید، یک تخته فرش را به عمرو هبه نموده؛ و آن را به وی تسلیم کرده باشد؛ با فوت زید، وراث او حق رجوع از عقد را ندارند.(918517)