ماده ۳۳۸ قانون مدنی

از ویکی حقوق
نسخهٔ تاریخ ‏۵ ژوئیهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۲:۵۳ توسط Keyhani (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «بیع عبارت است از تملیک عین به عوض معلوم. == توضیح واژگان == بیع، یعنی خرید و فر...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو

بیع عبارت است از تملیک عین به عوض معلوم.

توضیح واژگان

بیع، یعنی خرید و فروش.(1005152) و بیع، یعنی تبادل مالی در مقابل مالی دیگر.(840983) و به معامله مالی با مال دیگر، بیع گویند.(1021627)

به چیزی که فروخته می شود؛ مبیع گویند.(905824)

پیشینه

بیع تملیکی، که به محض وقوع ایجاب و قبول، هر یک از عوضین، از ملکیت یکی از طرفین خارج گردیده؛ و به تملک طرف دیگر درمی آید؛ بیع تملیکی گویند.(1054903)

در حقوق فرانسه، بیع مال غیرمنقول، در دو مرحله انجام می پذیرد؛ اول تراضی طرفین، و مرحله دیگر تنظیم سند رسمی.(351232)

کلیات توضیحی تفسیری دکترین

ماهیت بیع، عبارت است از تبادل دو مال با یکدیگر. که لازمه تبادل، تبدل دو ملکیت است. برخلاف برخی عقود نظیر هبه، که به دلیل وحدت مال، تبادل در آن، معنایی ندارد.(892569)

از نظر عرف، تفاوت بین بیع و معاوضه، در این است که برخلاف معاوضه، یکی از عوضین بیع، باید وجه نقد باشد.(910970) و قانونگذار، در رابطه با ثمن، قائل به اطلاق گردیده است؛ بنابراین ثمن، می تواند عین، منفعت، و یا حق باشد. ولی عرف، ثمن را منحصر به پول دانسته؛ و به مبادلات کالا به کالا، عنوان معاوضه را اختصاص می دهد.(719283)

در بیع سلم نیز، با تحقق بیع، تملیک صورت می پذیرد؛ بنابراین، فروشنده باید بداند که چه چیزی به فروش می رسد.(1056563)

به نظر برخی از حقوقدانان، بیع، تنها ناظر به مبیع شخصی بوده؛ و به نظر برخی دیگر، با اینکه اموال غیرمادی، نظیر سرقفلی، در قالب عقودی همچون بیع نمی گنجد؛ اما عرف، عنوان فروش را، به انتقال اینگونه اموال اعطا می نماید.(472391)

تملیکی بودن بیع، دلالت بر انتقال هر یک از عوضین به طرف دیگر، به محض وقوع تراضی بین طرفین دارد. بدون اینکه نیازی به تشریفات دیگر و تسلیم باشد.(680772)

به نظر برخی از حقوقدانان، بیع کلی در معین، از جنبه تملیکی برخوردار بوده؛ و بیع کلی فی الذمه عهدی است.(11811681)

برخی از حقوقدانان، به دلیل اینکه بین مبیع و ثمن، تفاوتی حقیقی قائل نبوده؛ و ثمن را، مستقل از مبیع تصور نمی نمایند؛ تنها، به بیان شرایط مبیع به شرح زیر پرداخته اند؛

-        مالیت داشتن

-        مشروعیت داشتن

-        برخورداری از منفعت عقلایی

-        مقدور التسلیم بودن

-        معین بودن

-        معلوم بودن

-        موجود بودن(1072256)

یکی از آثار معاوضی بودن بیع، این است که اگر تملیک به یکی از عوضین، باطل باشد؛ تعهد در برابر تسلیم عوض دیگر نیز، از بین می رود. به عنوان مثال، اگر معلوم گردد که مبیع، متعلق به غیر بوده؛ و بایع، حق فروش آن را نداشته است؛ دراینصورت تعهد مشتری نسبت به تأدیه ثمن نیز، از بین می رود.(910930)

تقابل ارزش، در مقام تعویض مطرح می گردد؛ نظیر تقابل ارزش مبیع و ثمن. در حالی که به جز بدل حیلوله، در رابطه با بدل، تقابل ارزش معنایی ندارد. مانند موردی که عین مرهونه تلف می گردد؛ و نیازی نیست که بدل آن، با مورد رهن دارای ارزشی یکسان باشد؛ بلکه صرف اینکه بدل، قابلیت تأمین دین مزبور را داشته باشد؛ کافی است.(1079319)

مستندات فقهی

با استناد به آیه 275 سوره بقره، و و آیات 69 و 111 سوره توبه، بیع به طور مطلق، معاوضات مالی را در بر می گیرد.(428143)

سوابق فقهی

بیع زمانی صحیح است.(796916)

ثمن باید معلوم باشد.(1021627)

بیع، توأم با معاوضه و تبادل مبیع و ثمن است.(1021627)

رویه های قضایی

به موجب نظریه مشورتی شماره 8241 مورخه 30/10/1385 اداره حقوقی قوه قضاییه، اصطلاح "عین" مندرج در ماده 338 قانون مدنی، دلالت بر خروج اجاره از تعریف بیع دارد.(1369867)

به موجب دادنامه شماره 280 مورخه 25/5/1373 شعبه 4 دیوان عالی کشور، امتناع فروشنده از تسلیم مبیع به مشتری، و یا مؤجل بودن مبیع، منجر به سلب عنوان بیع از قرارداد موضوع دعوا، نخواهد شد.(1378509)

انتقادات

قانونگذار، با تصریح به لزوم عین بودن مبیع، بیع متقابل را از تعریف بیع خارج نموده است. درحالیکه ارائه تجهیزات و فناوری، و یا استقرار کارخانه و تأسیسات مربوط به آن، به عنوان مبیع در بیع متقابل مطرح هستند.(706036)