اصل ۱۱۲ قانون اساسی

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو

اصل 112 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران: مجمع تشخيص مصلحت نظام براي تشخيص مصلحت در مواردي كه مصوبه مجلس شوراي اسلامي را شوراي نگهبان خلاف موازين شرع و يا قانون اساسي بداند و مجلس با در نظر گرفتن مصلحت نظام نظر شوراي نگهبان را تأمين نكند و مشاوره در اموري كه رهبري به آنان ارجاع مي دهد و ساير وظايفي كه در اين قانون ذكر شده است به دستور رهبري تشكيل مي شود. اعضاء ثابت و متغير اين مجمع را مقام رهبري تعيين مي نمايد. مقررات مربوط به مجمع توسط خود اعضاء تهيه و تصويب و به تاييد مقام رهبري خواهد رسيد.

پیشینه

در تاریخ 1366/11/17 امام خمینی ( ره) فرمان تشکیل مجمع تشخیص مصلحت نظام را صادر کردند و اعضای آن را تعیین فرمودند. مجمع ابتدا آیین نامه نحوه کار خود را تنظیم کرد و با تایید امام رساند و کار خود را آغر کرد. در این دوره مجمع به عنوان نهاد فدق شورای نگهبان و مجلس شورای اسلامی بود و در خصوص موارد اختلاف بین دو ارگان نامبرده وارد عمل می شد و تشخیص خود را اعلام می کرد هم طبق اختیار اعطایی از سوی حضرت امام در برخی موارد ابتدائا به تصویب قانون می پرداخت که مهمترین آنها قانون مبارزه با مواد مخدر بود. اما در طی نامه ای از سوی امام در تاریخ 1367/10/08 اختیار اخیر سلب و صلاحیت مجمع مربوط به رسیدگی به اختلاقات مجلس و شورای نگهبان گردید. [۱] گرچه ضرورت اصلی تشکیل مجمع تشخیص مصلحت نظام نامه امام در سال 66 و حل اختلاق مجلس و شورای نگهبان بود اما در بازنگری سال 1368 شرح وظایف این محمع از این ضرورت بالاتر رفته و در اصل 112 سمت مشاور رهبر نیز به آن اعطا می گردد. [۲]

نکات توضیحی تفسیری دکترین

مجمع تشخیص مصلحت نظام ماهیتا نهاد قانونگذاری نیست و جز در موارد مذکور در اصل 112 و سایر اصول قانون اساسی نمی تواند تصمیمات لازم الاجرا اتخاذ کند. [۳] در خصوص حل اختلاف بین مجلس و شورای نگهبان باید اذعان داشت چنانچه نظر مجمع تشخیص در تایید نظر شورای نگهبان باشد در این صورت اجرای موازین اسلامی و یا قانون اساسی عین مصلحت نظام خواهد بود در غیر این صورت مجمع دو راه حل در پیش دارد. یا با اتکا به عناوین و احکام ثانویه نظیر ضرورت، لاضرر، عضر و حرج ، تعارض اهم و مهم و ... احکام اولیه را موقتا یا دائم متوقف می کند. و یا با تشخیص مصالح عمومی برای حفظ اصل نظام . بقا و سلامت جامعه احکام حکومتی را بر سایر احکام فردی و اجتماعی بر مبنای مصلحت اهم رجحان می دهد. [۴]

رویه های حکومتی

نظر تفسيري شماره 4575 مورخ 3 /3 /1372 شوراي نگهبان:1ـ‌ مجمع تشخيص مصلحت نظام نمي‌تواند مستقلاً در مواد قانوني مصوبه خود تجديدنظر كند.2ـ‌ تفسير مواد قانوني مصوب مجمع درمحدو‌ده تبيين مواد با مجمع است. اما اگر مجمع در مقام توسعه و تضييق مصوبه خود باشد مستقلاً نمي ‌تواند اقدام نمايد.3ـ‌ مطابق اصل چهارم قانون اساسي مصوبات مجمع تشخيص مصلحت نظام نمي ‌تواند خلاف موازين شرع باشد و در مقام تعارض نسبت به اصل قانون اساسي موردنظر مجلس شوراي اسلامي و شوراي نگهبان (موضوع صدر اصل 112) و همچنين نسبت به ساير قوانين و‌ مقررات ديگر كشور مصوبه مجمع تشخيص مصلحت نظام حاكم است. لازم به ذكر است كه در مورد تعارض مصوبات مجمع با ساير اصول قانون اساسي شوراي نگهبان به رأي نرسيد.[۵]

نظر تفسيري شماره 4872 مورخ 20 /4 /1372 شوراي نگهبان: منظور از «خلاف موازين شرع» آن است كه نه با احكام اوليه شرع سازگار باشد و نه با احكام ثانويه و در اين رابطه صدر اصل 112 به مجمع تشخيص مصلحت تنها اجازه تعيين تكليف به لحاظ عناوين ثانويه را داده است.

نظر تفسيري شماره 5318 مورخ 24 /7 /1372 شوراي نگهبان: هيچ يك از مراجع قانون گذاري حق رد و ابطال و نقض و فسخ مصوبه مجمع تشخيص مصلحت نظام را ندارد اما در صورتي كه مصوبه مجمع مصلحت مربوط به اختلاف نظر شوراي نگهبان و مجلس شوراي اسلامي بوده مجلس پس از گذشت زمان معتدبه كه تغيير مصلحت موجه باشد حق طرح و تصويب قانون مغاير را دارد .و در مواردي كه موضوع به عنوان معضل از طرف مقام معظم رهبري به مجمع ارسال شده باشد در صورت استعلام ازمقام رهبري و عدم مخالفت معظم له موضوع قابل طرح در مجلس شوراي اسلامي مي باشد.

نظر تفسيري شماره 7547 /30 /83 مورخ 16 /3 /83 شوراي نگهبان: مستفاد از اصل 112 قانون اساسي اينست كه مجمع تشخيص مصلحت نظام حق تشخيص مصلحت در مصوبه اي از مجلس شوراي اسلامي را دارد كه شوراي نگهبان در مورد آن اعلام نظر نموده باشد و تمام يا قسمتي از آن را خلاف شرع يا مغاير قانون اساسي بداند هر گاه شوراي نگهبان قسمتي از مصوبه اي را مبهم دانسته و از مجلس شوراي اسلامي خواستار بيان مراد خود از آن قسمت شده باشد تا پس از آن اعلام نظر كند قبل از تبيين مراد و اعلام نظر شوراي نگهبان درباره آن مجمع تشخيص مصلحت نظام حق بررسي و اعلام تشخيص مصلحت در موارد خلاف را ندارد.»[۶]

منابع

  1. عباس ایمانی و امیررضا قطمیری. قانون اساسی در نظام حقوقی ایران پیشینه، آموزه ها، قوانین. چاپ 1. نامه هستی، 1388.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4433656
  2. ناصر کاتوزیان. مجموعه مقالات گامی به سوی عدالت (جلد اول) (آزادی، عدالت، حقوق عمومی). چاپ 1. میزان، 1387.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3092864
  3. آیت اله عباسعلی عمیدزنجانی. کلیات حقوق اساسی. چاپ 3. مجد، 1387.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3213256
  4. سیدمحمد هاشمی. حقوق اساسی جمهوری اسلامی ایران حاکمیت و نهادهای سیاسی (جلد دوم). چاپ 23. میزان، 1391.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3875148
  5. مجموعه نظریات شورای نگهبان 17 (تفسیری و مشورتی در خصوص اصول قانون اساسی) به انضمام استفساریه ها و تذکرات 1388-1359. چاپ 2. معاونت تدوین تنقیح و انتشار قوانین و مقررات معاونت حقوقی ریاست جمهوری، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4922456
  6. مجموعه نظریات شورای نگهبان 17 (تفسیری و مشورتی در خصوص اصول قانون اساسی) به انضمام استفساریه ها و تذکرات 1388-1359. چاپ 2. معاونت تدوین تنقیح و انتشار قوانین و مقررات معاونت حقوقی ریاست جمهوری، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4929336