ماده ۳۷۴ قانون مدنی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲: خط ۲:


== توضیح واژگان ==
== توضیح واژگان ==
قبض در لغت، یعنی گرفتن، به دست گرفتن.(462289) و در اصطلاح حقوقی، تسلم مال موضوع معاملات از انتقال دهنده آن را، قبض نامند.(84603) و قبض، یعنی قرار گرفتن مبیع، تحت اختیار و تسلط خریدار.(462289)
قبض در لغت، یعنی گرفتن، به دست گرفتن.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=ماهنامه کانون سال 48 شماره 61 اردیبهشت و خرداد 1385|ترجمه=|جلد=|سال=1385|ناشر=مهنا|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1849212|صفحه=|نام۱=کانون سردفتران|دفتریاران|نام خانوادگی۱=|چاپ=}}</ref> و در اصطلاح حقوقی، تسلم مال موضوع معاملات از انتقال دهنده آن را، قبض نامند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مبسوط در ترمینولوژی حقوق (جلد چهارم)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=338468|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=4}}</ref> و قبض، یعنی قرار گرفتن مبیع، تحت اختیار و تسلط خریدار.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=ماهنامه کانون سال 48 شماره 61 اردیبهشت و خرداد 1385|ترجمه=|جلد=|سال=1385|ناشر=مهنا|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1849212|صفحه=|نام۱=کانون سردفتران|دفتریاران|نام خانوادگی۱=|چاپ=}}</ref>


== کلیات توضیحی تفسیری دکترین ==
== کلیات توضیحی تفسیری دکترین ==
اگر در بیع عین معین یا کلی در معین، بایع جهت تصرف خریدار در مبیع، مانعی به وجود نیاورده باشد؛ دراینصورت مشتری می تواند بدون اذن وی، مبیع را قبض نماید.(73454)
اگر در بیع عین معین یا کلی در معین، بایع جهت تصرف خریدار در مبیع، مانعی به وجود نیاورده باشد؛ دراینصورت مشتری می تواند بدون اذن وی، مبیع را قبض نماید.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=فصلنامه دیدگاه های حقوقی شماره 9 بهار 1377|ترجمه=|جلد=|سال= 1377|ناشر=دانشکده علوم قضایی و خدمات اداری|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=293872|صفحه=|نام۱=دانشکده علوم قضایی| خدمات اداری|نام خانوادگی۱=|چاپ=}}</ref>


در بیع عین معین، به محض انشای عقد، مبیع به تملک خریدار درآمده؛ و فروشنده ملزم به تسلیم آن به مشتری می گردد؛ لذا اگر تحویل مورد معامله به طرف مقابل، مؤجل نبوده؛ و یا درصورت مؤجل بودن، مدت مزبور منقضی شده؛ و حق حبس بایع ساقط گردیده باشد؛ دراینصورت خریدار می تواند بدون اذن فروشنده، مبیع را قبض نماید. زیرا تصرف در مال خویش، نیازی به اذن دیگران ندارد.(270720)
در بیع عین معین، به محض انشای عقد، مبیع به تملک خریدار درآمده؛ و فروشنده ملزم به تسلیم آن به مشتری می گردد؛ لذا اگر تحویل مورد معامله به طرف مقابل، مؤجل نبوده؛ و یا درصورت مؤجل بودن، مدت مزبور منقضی شده؛ و حق حبس بایع ساقط گردیده باشد؛ دراینصورت خریدار می تواند بدون اذن فروشنده، مبیع را قبض نماید. زیرا تصرف در مال خویش، نیازی به اذن دیگران ندارد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=التزامات بایع و مشتری قبل و بعد از تسلیم مورد معامله|ترجمه=|جلد=|سال=1376|ناشر=ققنوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1082936|صفحه=|نام۱=عبداله|نام خانوادگی۱=کیایی|چاپ=1}}</ref>


قبض، عملی مستقل نبوده؛ و جهت تحقق آن، اذن و اراده بایع شرط نیست.(911480)
قبض، عملی مستقل نبوده؛ و جهت تحقق آن، اذن و اراده بایع شرط نیست.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی عقود معین (قسمت اول) (معاملات معوض، عقود تملیکی، بیع، معاوضه، اجاره، قرض)|ترجمه=|جلد=|سال=1374|ناشر=مدرس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=3645976|صفحه=|نام۱=ناصر|نام خانوادگی۱=کاتوزیان|چاپ=6}}</ref>


اگر فروشنده، اشیای همسان را به شخصی بسپارد؛ و وی تعدادی از آنها را تلف نماید؛ و آنچه باقی می ماند؛ به اندازه سهم مشتری باشد؛ دراینصورت وی می تواند بدون اذن بایع، در اشیای مزبور تصرف نماید.(7320)
اگر فروشنده، اشیای همسان را به شخصی بسپارد؛ و وی تعدادی از آنها را تلف نماید؛ و آنچه باقی می ماند؛ به اندازه سهم مشتری باشد؛ دراینصورت وی می تواند بدون اذن بایع، در اشیای مزبور تصرف نماید.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (جلد چهارم) (عقد بیع، عقد معاوضه، بیع شرط، بیع سلم، بیع فضولی، حق شفعه)|ترجمه=|جلد=|سال=1385|ناشر=پایدار|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=29336|صفحه=|نام۱=سیدجلال الدین|نام خانوادگی۱=مدنی|چاپ=1}}</ref>


این ماده، اختصاص به بیع ندارد.(130949)
این ماده، اختصاص به بیع ندارد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=دوره حقوق مدنی (حقوق تعهدات)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=523852|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=2}}</ref>


بعد از اینکه مصداق مبیع کلی ، توسط بایع مشخص گردید؛ همانند مبیع عین معین، خریدار می تواند بدون اذن بایع، در آن تصرف نماید. از طرفی این ماده، نسبت به مبیع کلی و معین، قلمرو شمول دارد.(130949
بعد از اینکه مصداق مبیع کلی ، توسط بایع مشخص گردید؛ همانند مبیع عین معین، خریدار می تواند بدون اذن بایع، در آن تصرف نماید. از طرفی این ماده، نسبت به مبیع کلی و معین، قلمرو شمول دارد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=دوره حقوق مدنی (حقوق تعهدات)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=523852|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=2}}</ref>


== سوابق فقهی ==
== سوابق فقهی ==
به موجب قاعده تسلیط، اگر مبیع، به صورت عین معین باشد؛ خریدار می تواند بدون اذن فروشنده، آن را قبض نماید؛ زیرا هیچ کس جهت اعمال حقوق مالکانه خود، نیاز به اذن غیر ندارد.(270729)
به موجب قاعده تسلیط، اگر مبیع، به صورت عین معین باشد؛ خریدار می تواند بدون اذن فروشنده، آن را قبض نماید؛ زیرا هیچ کس جهت اعمال حقوق مالکانه خود، نیاز به اذن غیر ندارد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=التزامات بایع و مشتری قبل و بعد از تسلیم مورد معامله|ترجمه=|جلد=|سال=1376|ناشر=ققنوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1082972|صفحه=|نام۱=عبداله|نام خانوادگی۱=کیایی|چاپ=1}}</ref>


درصورت کلی فی الذمه بودن مبیع، مشتری نمی تواند بدون اذن فروشنده، مورد معامله را قبض نماید؛ و اگر بایع، از تحویل مبیع به وی خودداری نماید؛ جهت قبض آن توسط خریدار، اذن حاکم شرط است. زیرا حق مشتری، تا زمانی که توسط بایع یا خریدار تعیین نگردد؛ در چیزی متعین نیست[کیهانی1] .(270729)
درصورت کلی فی الذمه بودن مبیع، مشتری نمی تواند بدون اذن فروشنده، مورد معامله را قبض نماید؛ و اگر بایع، از تحویل مبیع به وی خودداری نماید؛ جهت قبض آن توسط خریدار، اذن حاکم شرط است. زیرا حق مشتری، تا زمانی که توسط بایع یا خریدار تعیین نگردد؛ در چیزی متعین نیست[کیهانی1] .<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=التزامات بایع و مشتری قبل و بعد از تسلیم مورد معامله|ترجمه=|جلد=|سال=1376|ناشر=ققنوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1082972|صفحه=|نام۱=عبداله|نام خانوادگی۱=کیایی|چاپ=1}}</ref>


صرف نظر از کلی یا شخصی بودن مبیع، مشتری می تواند بدون اذن بایع، مورد معامله را قبض نماید.(1056049)
صرف نظر از کلی یا شخصی بودن مبیع، مشتری می تواند بدون اذن بایع، مورد معامله را قبض نماید.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=دایره المعارف حقوق مدنی و تجارت (جلد اول) (حقوق تعهدات عقود و ایقاعات)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4224252|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=1}}</ref>


در بیع کلی، به محض اینکه فروشنده، مصداق مبیع را مشخص نمود؛ دراینصورت خریدار می توان بدون اذن وی، مبیع را تصرف نماید.(1056049)
در بیع کلی، به محض اینکه فروشنده، مصداق مبیع را مشخص نمود؛ دراینصورت خریدار می توان بدون اذن وی، مبیع را تصرف نماید.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=دایره المعارف حقوق مدنی و تجارت (جلد اول) (حقوق تعهدات عقود و ایقاعات)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4224252|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=1}}</ref>


== رویه های قضایی ==
== رویه های قضایی ==
به موجب دادنامه شماره 479 مورخه 4/8/1371 شعبه 3 دیوان عالی کشور، درصورت تأدیه ثمن توسط مشتری، وی می تواند بدون اذن بایع، در مورد معامله تصرف نماید.(1379219)
به موجب دادنامه شماره 479 مورخه 4/8/1371 شعبه 3 دیوان عالی کشور، درصورت تأدیه ثمن توسط مشتری، وی می تواند بدون اذن بایع، در مورد معامله تصرف نماید.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مدنی در آیینه آرای دیوانعالی کشور (در بیع و احکام راجع به آن) (مواد 338 الی 395)|ترجمه=|جلد=|سال=1379|ناشر=فردوسی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=5516932|صفحه=|نام۱=یداله|نام خانوادگی۱=بازگیر|چاپ=1}}</ref>


== مصادیق و نمونه ها ==
== مصادیق و نمونه ها ==


* اگر موضوع معامله، 4 تن گندم از80 تن موجود در انبار باشد؛ تا وقتی که بایع، مصادیق مبیع را مشخص ننموده است؛ تصرف خریدار در اموال مزبور بدون اذن وی، نوعی تصرف در مال غیر محسوب گردیده؛ و صحیح نیست.(223823)
* اگر موضوع معامله، 4 تن گندم از80 تن موجود در انبار باشد؛ تا وقتی که بایع، مصادیق مبیع را مشخص ننموده است؛ تصرف خریدار در اموال مزبور بدون اذن وی، نوعی تصرف در مال غیر محسوب گردیده؛ و صحیح نیست.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (جل ششم) (عقود معین-بخش اول) (بیع، خیارات، بیع شرط، اجاره، جعاله، قرض، صلح، مضاربه)|ترجمه=|جلد=|سال=1382|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=895348|صفحه=|نام۱=پرویز|نام خانوادگی۱=نوین|نام۲=عباس|نام خانوادگی۲=خواجه پیری|چاپ=2}}</ref>
----[کیهانی1]
 
== منابع ==
{{پانویس}}

نسخهٔ ‏۲۴ سپتامبر ۲۰۲۱، ساعت ۲۱:۰۰

در حصول قبض، اذن بایع شرط نیست و مشتری می‌تواند مبیع را بدون اذن قبض کند.

توضیح واژگان

قبض در لغت، یعنی گرفتن، به دست گرفتن.[۱] و در اصطلاح حقوقی، تسلم مال موضوع معاملات از انتقال دهنده آن را، قبض نامند.[۲] و قبض، یعنی قرار گرفتن مبیع، تحت اختیار و تسلط خریدار.[۳]

کلیات توضیحی تفسیری دکترین

اگر در بیع عین معین یا کلی در معین، بایع جهت تصرف خریدار در مبیع، مانعی به وجود نیاورده باشد؛ دراینصورت مشتری می تواند بدون اذن وی، مبیع را قبض نماید.[۴]

در بیع عین معین، به محض انشای عقد، مبیع به تملک خریدار درآمده؛ و فروشنده ملزم به تسلیم آن به مشتری می گردد؛ لذا اگر تحویل مورد معامله به طرف مقابل، مؤجل نبوده؛ و یا درصورت مؤجل بودن، مدت مزبور منقضی شده؛ و حق حبس بایع ساقط گردیده باشد؛ دراینصورت خریدار می تواند بدون اذن فروشنده، مبیع را قبض نماید. زیرا تصرف در مال خویش، نیازی به اذن دیگران ندارد.[۵]

قبض، عملی مستقل نبوده؛ و جهت تحقق آن، اذن و اراده بایع شرط نیست.[۶]

اگر فروشنده، اشیای همسان را به شخصی بسپارد؛ و وی تعدادی از آنها را تلف نماید؛ و آنچه باقی می ماند؛ به اندازه سهم مشتری باشد؛ دراینصورت وی می تواند بدون اذن بایع، در اشیای مزبور تصرف نماید.[۷]

این ماده، اختصاص به بیع ندارد.[۸]

بعد از اینکه مصداق مبیع کلی ، توسط بایع مشخص گردید؛ همانند مبیع عین معین، خریدار می تواند بدون اذن بایع، در آن تصرف نماید. از طرفی این ماده، نسبت به مبیع کلی و معین، قلمرو شمول دارد.[۹]

سوابق فقهی

به موجب قاعده تسلیط، اگر مبیع، به صورت عین معین باشد؛ خریدار می تواند بدون اذن فروشنده، آن را قبض نماید؛ زیرا هیچ کس جهت اعمال حقوق مالکانه خود، نیاز به اذن غیر ندارد.[۱۰]

درصورت کلی فی الذمه بودن مبیع، مشتری نمی تواند بدون اذن فروشنده، مورد معامله را قبض نماید؛ و اگر بایع، از تحویل مبیع به وی خودداری نماید؛ جهت قبض آن توسط خریدار، اذن حاکم شرط است. زیرا حق مشتری، تا زمانی که توسط بایع یا خریدار تعیین نگردد؛ در چیزی متعین نیست[کیهانی1] .[۱۱]

صرف نظر از کلی یا شخصی بودن مبیع، مشتری می تواند بدون اذن بایع، مورد معامله را قبض نماید.[۱۲]

در بیع کلی، به محض اینکه فروشنده، مصداق مبیع را مشخص نمود؛ دراینصورت خریدار می توان بدون اذن وی، مبیع را تصرف نماید.[۱۳]

رویه های قضایی

به موجب دادنامه شماره 479 مورخه 4/8/1371 شعبه 3 دیوان عالی کشور، درصورت تأدیه ثمن توسط مشتری، وی می تواند بدون اذن بایع، در مورد معامله تصرف نماید.[۱۴]

مصادیق و نمونه ها

  • اگر موضوع معامله، 4 تن گندم از80 تن موجود در انبار باشد؛ تا وقتی که بایع، مصادیق مبیع را مشخص ننموده است؛ تصرف خریدار در اموال مزبور بدون اذن وی، نوعی تصرف در مال غیر محسوب گردیده؛ و صحیح نیست.[۱۵]

منابع

  1. ماهنامه کانون سال 48 شماره 61 اردیبهشت و خرداد 1385. مهنا، 1385.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1849212
  2. محمدجعفر جعفری لنگرودی. مبسوط در ترمینولوژی حقوق (جلد چهارم). چاپ 4. گنج دانش، 1388.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 338468
  3. ماهنامه کانون سال 48 شماره 61 اردیبهشت و خرداد 1385. مهنا، 1385.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1849212
  4. فصلنامه دیدگاه های حقوقی شماره 9 بهار 1377. دانشکده علوم قضایی و خدمات اداری، 1377.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 293872
  5. عبداله کیایی. التزامات بایع و مشتری قبل و بعد از تسلیم مورد معامله. چاپ 1. ققنوس، 1376.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1082936
  6. ناصر کاتوزیان. حقوق مدنی عقود معین (قسمت اول) (معاملات معوض، عقود تملیکی، بیع، معاوضه، اجاره، قرض). چاپ 6. مدرس، 1374.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3645976
  7. سیدجلال الدین مدنی. حقوق مدنی (جلد چهارم) (عقد بیع، عقد معاوضه، بیع شرط، بیع سلم، بیع فضولی، حق شفعه). چاپ 1. پایدار، 1385.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 29336
  8. محمدجعفر جعفری لنگرودی. دوره حقوق مدنی (حقوق تعهدات). چاپ 2. گنج دانش، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 523852
  9. محمدجعفر جعفری لنگرودی. دوره حقوق مدنی (حقوق تعهدات). چاپ 2. گنج دانش، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 523852
  10. عبداله کیایی. التزامات بایع و مشتری قبل و بعد از تسلیم مورد معامله. چاپ 1. ققنوس، 1376.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1082972
  11. عبداله کیایی. التزامات بایع و مشتری قبل و بعد از تسلیم مورد معامله. چاپ 1. ققنوس، 1376.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1082972
  12. محمدجعفر جعفری لنگرودی. دایره المعارف حقوق مدنی و تجارت (جلد اول) (حقوق تعهدات عقود و ایقاعات). چاپ 1. گنج دانش، 1388.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4224252
  13. محمدجعفر جعفری لنگرودی. دایره المعارف حقوق مدنی و تجارت (جلد اول) (حقوق تعهدات عقود و ایقاعات). چاپ 1. گنج دانش، 1388.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4224252
  14. یداله بازگیر. قانون مدنی در آیینه آرای دیوانعالی کشور (در بیع و احکام راجع به آن) (مواد 338 الی 395). چاپ 1. فردوسی، 1379.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 5516932
  15. پرویز نوین و عباس خواجه پیری. حقوق مدنی (جل ششم) (عقود معین-بخش اول) (بیع، خیارات، بیع شرط، اجاره، جعاله، قرض، صلح، مضاربه). چاپ 2. گنج دانش، 1382.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 895348