ماده ۳۹۴ قانون مدنی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(صفحه‌ای تازه حاوی «مشتری باید ثمن را در موعد و در محل و بر طبق شرایطی که در عقد بیع، مقرر شده است...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲: خط ۲:


== توضیح واژگان ==
== توضیح واژگان ==
ثمن: ثمن در لغت، یعنی بها و قیمت.(104702) و در اصطلاح مالی را که مشتری، در مقابل تملک مبیع، به تملیک فروشنده درمی آورد؛ ثمن نامند.(905990)
ثمن: ثمن در لغت، یعنی بها و قیمت.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=دانشنامه حقوق خصوصی (جلد دوم)|ترجمه=|جلد=|سال=1386|ناشر=محراب فکر|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=418864|صفحه=|نام۱=مسعود|نام خانوادگی۱=انصاری|نام۲=محمدعلی|نام خانوادگی۲=طاهری|چاپ=2}}</ref> و در اصطلاح مالی را که مشتری، در مقابل تملک مبیع، به تملیک فروشنده درمی آورد؛ ثمن نامند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (جلد ششم) عقود معین|ترجمه=|جلد=|سال=1390|ناشر=انتشار|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=3624016|صفحه=|نام۱=مرتضی|نام خانوادگی۱=یوسف زاده|چاپ=1}}</ref>


تأدیه: تأدیه در لغت، یعنی پرداخت، ادا کردن و رسانیدن. و در اصطلاح پرداخت حق غیر را، که بر ذمه متعهد است؛ تأدیه نامند.(1014426)
تأدیه: تأدیه در لغت، یعنی پرداخت، ادا کردن و رسانیدن. و در اصطلاح پرداخت حق غیر را، که بر ذمه متعهد است؛ تأدیه نامند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=دانشنامه حقوق خصوصی (جلد اول)|ترجمه=|جلد=|سال=1386|ناشر=محراب فکر|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4057760|صفحه=|نام۱=مسعود|نام خانوادگی۱=انصاری|نام۲=محمدعلی|نام خانوادگی۲=طاهری|چاپ=2}}</ref>


== پیشینه ==
== پیشینه ==
همچون ایران، در حقوق فرانسه نیز، ممکن است مکان تأدیه ثمن، با توافق طرفین تعیین گردد.(1054789)
همچون ایران، در حقوق فرانسه نیز، ممکن است مکان تأدیه ثمن، با توافق طرفین تعیین گردد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=دایره المعارف حقوق مدنی و تجارت (جلد اول) (حقوق تعهدات عقود و ایقاعات)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4219212|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=1}}</ref>


== کلیات توضیحی تفسیری دکترین ==
== کلیات توضیحی تفسیری دکترین ==
در بیع نسیه، نحوه تأدیه ثمن و اقساط آن، توسط طرفین تعیین می گردد. اما چون فرض بر این است که وجود اجل، امتیازی است که برای خریدار درنظرگرفته شده است؛ وی می تواند از این حق خود گذشت نموده؛ و ثمن را، به صورت نقد پرداخت نماید. معمولاً در مواردی که خریدار، ثمن مؤجل را، به صورت نقدی تأدیه می نماید؛ بایع نیز بهای معامله را تنزیل می کند؛ هرچند تکلیفی در این باره ندارد.(911678) و بیع نسیه که در آن، ثمن به صورت مؤجل تأدیه می گردد؛ در مقابل بیع سلم قرار دارد که مقتضای چنین بیعی، مؤجل بودن تسلیم مبیع است.(892655)
در بیع نسیه، نحوه تأدیه ثمن و اقساط آن، توسط طرفین تعیین می گردد. اما چون فرض بر این است که وجود اجل، امتیازی است که برای خریدار درنظرگرفته شده است؛ وی می تواند از این حق خود گذشت نموده؛ و ثمن را، به صورت نقد پرداخت نماید. معمولاً در مواردی که خریدار، ثمن مؤجل را، به صورت نقدی تأدیه می نماید؛ بایع نیز بهای معامله را تنزیل می کند؛ هرچند تکلیفی در این باره ندارد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی عقود معین (قسمت اول) (معاملات معوض، عقود تملیکی، بیع، معاوضه، اجاره، قرض)|ترجمه=|جلد=|سال=1374|ناشر=مدرس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=3646768|صفحه=|نام۱=ناصر|نام خانوادگی۱=کاتوزیان|چاپ=6}}</ref> و بیع نسیه که در آن، ثمن به صورت مؤجل تأدیه می گردد؛ در مقابل بیع سلم قرار دارد که مقتضای چنین بیعی، مؤجل بودن تسلیم مبیع است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=کلیات حقوق اسلامی|ترجمه=|جلد=|سال=1381|ناشر=رهام|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=3570676|صفحه=|نام۱=محمد|نام خانوادگی۱=بروجردی عبده|چاپ=1}}</ref>


احکام راجع به زمان، مکان، و هزینه های تسلیم مبیع، در ثمن نیز جاری است.(90417)
احکام راجع به زمان، مکان، و هزینه های تسلیم مبیع، در ثمن نیز جاری است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=تفسیر قانون مدنی اسناد آرا و اندیشه های حقوقی (با تجدیدنظر و اضافات)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=سمت|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=361724|صفحه=|نام۱=سیدمرتضی|نام خانوادگی۱=قاسم زاده|نام۲=حسن|نام خانوادگی۲=ره پیک|نام۳=عبداله|نام خانوادگی۳=کیایی|چاپ=3}}</ref>


درصورت سکوت طرفین، نسبت به زمان و مکان پرداخت ثمن، باید به عرف مراجعه نمود.(23777) و اطلاق عقد، دلالت بر این دارد که ثمن، باید به صورت نقد تأدیه گردد.(892655)
درصورت سکوت طرفین، نسبت به زمان و مکان پرداخت ثمن، باید به عرف مراجعه نمود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مدنی در نظم حقوقی کنونی|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=95164|صفحه=|نام۱=ناصر|نام خانوادگی۱=کاتوزیان|چاپ=26}}</ref> و اطلاق عقد، دلالت بر این دارد که ثمن، باید به صورت نقد تأدیه گردد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=کلیات حقوق اسلامی|ترجمه=|جلد=|سال=1381|ناشر=رهام|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=3570676|صفحه=|نام۱=محمد|نام خانوادگی۱=بروجردی عبده|چاپ=1}}</ref>


== سوابق فقهی ==
== سوابق فقهی ==
اگر خریدار، در زمان تعیین شده توسط طرفین، ثمن را تأدیه نماید؛ دراینصورت بایع موظف است آن را تحویل بگیرد؛ مگر درفرض وجود اجل برای پرداخت ثمن.(37322)
اگر خریدار، در زمان تعیین شده توسط طرفین، ثمن را تأدیه نماید؛ دراینصورت بایع موظف است آن را تحویل بگیرد؛ مگر درفرض وجود اجل برای پرداخت ثمن.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مدنی در آیینه آرای دیوانعالی کشور (در بیع و احکام راجع به آن) (مواد 338 الی 395)|ترجمه=|جلد=|سال=1379|ناشر=فردوسی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=149344|صفحه=|نام۱=یداله|نام خانوادگی۱=بازگیر|چاپ=1}}</ref>


== رویه های قضایی ==
== رویه های قضایی ==
به موجب دادنامه شماره 540 مورخه 31/4/1387 شعبه 12 دادگاه تجدیدنظر استان تهران، دعوی الزام به تأدیه بخشی از ثمن، در مواردی که پرداخت همان قسمت از بهای معامله، منوط به تسلیم مبیع، و تنظیم سند رسمی برای خریدار باشد؛ مسموع نیست.(642942)
به موجب دادنامه شماره 540 مورخه 31/4/1387 شعبه 12 دادگاه تجدیدنظر استان تهران، دعوی الزام به تأدیه بخشی از ثمن، در مواردی که پرداخت همان قسمت از بهای معامله، منوط به تسلیم مبیع، و تنظیم سند رسمی برای خریدار باشد؛ مسموع نیست.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=رویه قضایی دادگاه های تجدیدنظر استان تهران در امور مدنی (بیع 1383-1388)|ترجمه=|جلد=|سال=1390|ناشر=جنگل|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2571824|صفحه=|نام۱=محمدرضا|نام خانوادگی۱=زندی|چاپ=1}}</ref>
 
== منابع ==
{{پانویس}}

نسخهٔ ‏۲۴ سپتامبر ۲۰۲۱، ساعت ۲۲:۱۷

مشتری باید ثمن را در موعد و در محل و بر طبق شرایطی که در عقد بیع، مقرر شده است تأدیه نماید.

توضیح واژگان

ثمن: ثمن در لغت، یعنی بها و قیمت.[۱] و در اصطلاح مالی را که مشتری، در مقابل تملک مبیع، به تملیک فروشنده درمی آورد؛ ثمن نامند.[۲]

تأدیه: تأدیه در لغت، یعنی پرداخت، ادا کردن و رسانیدن. و در اصطلاح پرداخت حق غیر را، که بر ذمه متعهد است؛ تأدیه نامند.[۳]

پیشینه

همچون ایران، در حقوق فرانسه نیز، ممکن است مکان تأدیه ثمن، با توافق طرفین تعیین گردد.[۴]

کلیات توضیحی تفسیری دکترین

در بیع نسیه، نحوه تأدیه ثمن و اقساط آن، توسط طرفین تعیین می گردد. اما چون فرض بر این است که وجود اجل، امتیازی است که برای خریدار درنظرگرفته شده است؛ وی می تواند از این حق خود گذشت نموده؛ و ثمن را، به صورت نقد پرداخت نماید. معمولاً در مواردی که خریدار، ثمن مؤجل را، به صورت نقدی تأدیه می نماید؛ بایع نیز بهای معامله را تنزیل می کند؛ هرچند تکلیفی در این باره ندارد.[۵] و بیع نسیه که در آن، ثمن به صورت مؤجل تأدیه می گردد؛ در مقابل بیع سلم قرار دارد که مقتضای چنین بیعی، مؤجل بودن تسلیم مبیع است.[۶]

احکام راجع به زمان، مکان، و هزینه های تسلیم مبیع، در ثمن نیز جاری است.[۷]

درصورت سکوت طرفین، نسبت به زمان و مکان پرداخت ثمن، باید به عرف مراجعه نمود.[۸] و اطلاق عقد، دلالت بر این دارد که ثمن، باید به صورت نقد تأدیه گردد.[۹]

سوابق فقهی

اگر خریدار، در زمان تعیین شده توسط طرفین، ثمن را تأدیه نماید؛ دراینصورت بایع موظف است آن را تحویل بگیرد؛ مگر درفرض وجود اجل برای پرداخت ثمن.[۱۰]

رویه های قضایی

به موجب دادنامه شماره 540 مورخه 31/4/1387 شعبه 12 دادگاه تجدیدنظر استان تهران، دعوی الزام به تأدیه بخشی از ثمن، در مواردی که پرداخت همان قسمت از بهای معامله، منوط به تسلیم مبیع، و تنظیم سند رسمی برای خریدار باشد؛ مسموع نیست.[۱۱]

منابع

  1. مسعود انصاری و محمدعلی طاهری. دانشنامه حقوق خصوصی (جلد دوم). چاپ 2. محراب فکر، 1386.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 418864
  2. مرتضی یوسف زاده. حقوق مدنی (جلد ششم) عقود معین. چاپ 1. انتشار، 1390.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3624016
  3. مسعود انصاری و محمدعلی طاهری. دانشنامه حقوق خصوصی (جلد اول). چاپ 2. محراب فکر، 1386.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4057760
  4. محمدجعفر جعفری لنگرودی. دایره المعارف حقوق مدنی و تجارت (جلد اول) (حقوق تعهدات عقود و ایقاعات). چاپ 1. گنج دانش، 1388.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4219212
  5. ناصر کاتوزیان. حقوق مدنی عقود معین (قسمت اول) (معاملات معوض، عقود تملیکی، بیع، معاوضه، اجاره، قرض). چاپ 6. مدرس، 1374.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3646768
  6. محمد بروجردی عبده. کلیات حقوق اسلامی. چاپ 1. رهام، 1381.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3570676
  7. سیدمرتضی قاسم زاده، حسن ره پیک و عبداله کیایی. تفسیر قانون مدنی اسناد آرا و اندیشه های حقوقی (با تجدیدنظر و اضافات). چاپ 3. سمت، 1388.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 361724
  8. ناصر کاتوزیان. قانون مدنی در نظم حقوقی کنونی. چاپ 26. میزان، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 95164
  9. محمد بروجردی عبده. کلیات حقوق اسلامی. چاپ 1. رهام، 1381.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3570676
  10. یداله بازگیر. قانون مدنی در آیینه آرای دیوانعالی کشور (در بیع و احکام راجع به آن) (مواد 338 الی 395). چاپ 1. فردوسی، 1379.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 149344
  11. محمدرضا زندی. رویه قضایی دادگاه های تجدیدنظر استان تهران در امور مدنی (بیع 1383-1388). چاپ 1. جنگل، 1390.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2571824