ماده ۸۳۶ قانون مدنی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز (Nasim صفحهٔ ماده 836 قانون مدنی را به ماده ۸۳۶ قانون مدنی منتقل کرد)
(ابرابزار)
خط ۲: خط ۲:


== توضیح واژگان ==
== توضیح واژگان ==
اقدام شخص به کاری، که موجب سلب حیات خویش گردد را، خودکشی گویند. <ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مبسوط در ترمینولوژی حقوق (جلد سوم)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=330176|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=4}}</ref>
اقدام شخص به کاری، که موجب سلب حیات خویش گردد را، خودکشی گویند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مبسوط در ترمینولوژی حقوق (جلد سوم)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=330176|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=4}}</ref>


== نکات توضیحی تفسیری دکترین ==
== نکات توضیحی تفسیری دکترین ==
درصورتیکه امارات و قراینی، دلالت بر وجود قصد خودکشی در موصی داشته؛ و یا عمل او نوعاً، منجر به مرگ گردد؛ قاضی حکم به بطلان وصیت صادر می نماید. مگراینکه برخی قراین، دلالت بر فقدان قصد خودکشی در شخصی داشته باشند؛ که با عملی نوعاً کشنده، خود را از بین برده است. <ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (جلد سوم) (در شفعه، وصایا، ارث) (با تجدیدنظر، تصحیح کامل اضافات)|ترجمه=|جلد=|سال=1376|ناشر=اسلامیه|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=17116|صفحه=|نام۱=سیدحسن|نام خانوادگی۱=امامی|چاپ=13}}</ref> و چنانچه ورثه موصی، با ادعای به اینکه وی خودکشی نموده؛ و بر اثر همان عمل نوعاً هلاکت بار هم، از دنیا رفته است؛ از تحویل مال مورد وصیت به موصی له امتناع ورزند؛ باید در دادگاه ثابت نمایند که متوفی، قصد خودکشی داشته است. <ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قواعد فقه بخش مدنی (جلد دوم) (مالکیت و مسئولیت)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=مرکز نشر علوم اسلامی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1698200|صفحه=|نام۱=سیدمصطفی|نام خانوادگی۱=محقق داماد|چاپ=28}}</ref> و در مواردی که عمل موصی، نوعاً کشنده نباشد؛ خود اماره ای است بر اینکه متوفی، قصد خودکشی نداشته است. <ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (دوره عقود معین، قسمت سوم) (عطایا، هبه، وصیت)|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2779724|صفحه=|نام۱=ناصر|نام خانوادگی۱=کاتوزیان|چاپ=7}}</ref>
درصورتیکه امارات و قراینی، دلالت بر وجود قصد خودکشی در موصی داشته؛ یا عمل او نوعاً، منجر به مرگ گردد؛ قاضی حکم به بطلان وصیت صادر می‌نماید. مگراینکه برخی قراین، دلالت بر فقدان قصد خودکشی در شخصی داشته باشند؛ که با عملی نوعاً کشنده، خود را از بین برده‌است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (جلد سوم) (در شفعه، وصایا، ارث) (با تجدیدنظر، تصحیح کامل اضافات)|ترجمه=|جلد=|سال=1376|ناشر=اسلامیه|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=17116|صفحه=|نام۱=سیدحسن|نام خانوادگی۱=امامی|چاپ=13}}</ref> و چنانچه ورثه موصی، با ادعای به اینکه وی خودکشی نموده؛ و بر اثر همان عمل نوعاً هلاکت بار هم، از دنیا رفته‌است؛ از تحویل مال مورد وصیت به موصی له امتناع ورزند؛ باید در دادگاه ثابت نمایند که متوفی، قصد خودکشی داشته‌است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قواعد فقه بخش مدنی (جلد دوم) (مالکیت و مسئولیت)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=مرکز نشر علوم اسلامی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1698200|صفحه=|نام۱=سیدمصطفی|نام خانوادگی۱=محقق داماد|چاپ=28}}</ref> و در مواردی که عمل موصی، نوعاً کشنده نباشد؛ خود اماره ای است بر اینکه متوفی، قصد خودکشی نداشته‌است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (دوره عقود معین، قسمت سوم) (عطایا، هبه، وصیت)|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2779724|صفحه=|نام۱=ناصر|نام خانوادگی۱=کاتوزیان|چاپ=7}}</ref>


اقدام به خودکشی پس از انشای وصیت، نمی تواند خللی به اعتبار آن وارد سازد. <ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (دوره عقود معین، قسمت سوم) (عطایا، هبه، وصیت)|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2779736|صفحه=|نام۱=ناصر|نام خانوادگی۱=کاتوزیان|چاپ=7}}</ref>
اقدام به خودکشی پس از انشای وصیت، نمی‌تواند خللی به اعتبار آن وارد سازد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (دوره عقود معین، قسمت سوم) (عطایا، هبه، وصیت)|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2779736|صفحه=|نام۱=ناصر|نام خانوادگی۱=کاتوزیان|چاپ=7}}</ref>


شرایط بطلان وصیت به دلیل خودکشی عبارتند از: وجود قصد خودکشی در موصی، نوعاً کشنده بودن عمل منتهی به مرگ، گناه محسوب شدن مرگ موصی (یعنی مرگ او، نباید برای جلب رضای خدا بوده باشد)؛ تأخر انشای وصیت بر انجام عمل کشنده، مرگ بر اثر عمل هلاکت بار، و عدم حصول بهبودی <ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=بررسی فقهی و حقوقی وصیت مواد 825-860 قانون مدنی|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=مرکز نشر علوم اسلامی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=199820|صفحه=|نام۱=سیدمصطفی|نام خانوادگی۱=محقق داماد|چاپ=4}}</ref>
شرایط بطلان وصیت به دلیل خودکشی عبارتند از: وجود قصد خودکشی در موصی، نوعاً کشنده بودن عمل منتهی به مرگ، گناه محسوب شدن مرگ موصی (یعنی مرگ او، نباید برای جلب رضای خدا بوده باشد)؛ تأخر انشای وصیت بر انجام عمل کشنده، مرگ بر اثر عمل هلاکت بار، و عدم حصول بهبودی<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=بررسی فقهی و حقوقی وصیت مواد 825-860 قانون مدنی|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=مرکز نشر علوم اسلامی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=199820|صفحه=|نام۱=سیدمصطفی|نام خانوادگی۱=محقق داماد|چاپ=4}}</ref>


اطلاق متن قانون، دلالت بر بطلان هر دو نوع وصیت تملیکی و عهدی، درمواردی که موصی پیش از انشای وصیت، اقدام به خودکشی نموده؛ و بر همان مرض ناشی از عمل هلاکت بار خویش بمیرد؛ دارد. <ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=بررسی فقهی و حقوقی وصیت مواد 825-860 قانون مدنی|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=مرکز نشر علوم اسلامی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=199820|صفحه=|نام۱=سیدمصطفی|نام خانوادگی۱=محقق داماد|چاپ=4}}</ref>
اطلاق متن قانون، دلالت بر بطلان هر دو نوع وصیت تملیکی و عهدی، درمواردی که موصی پیش از انشای وصیت، اقدام به خودکشی نموده؛ و بر همان مرض ناشی از عمل هلاکت بار خویش بمیرد؛ دارد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=بررسی فقهی و حقوقی وصیت مواد 825-860 قانون مدنی|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=مرکز نشر علوم اسلامی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=199820|صفحه=|نام۱=سیدمصطفی|نام خانوادگی۱=محقق داماد|چاپ=4}}</ref>


به عقیده برخی از حقوقدانان، علت بطلان وصیت پس از خودکشی را، می توان ناشی از بی عقلی و یا سفاهت موصی و درنتیجه، ممنوعیت مداخله او در امور مالی خویش دانست. <ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (اموال و مالکیت، عقود و معامات و الزامات، ضمان قهری، عقود معین، اخذ به شفعه و وصیت)|ترجمه=|جلد=|سال=1380|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=245528|صفحه=|نام۱=محمد|نام خانوادگی۱=بروجردی عبده|چاپ=1}}</ref> برخی دیگر نیز شخصی را، که اقدام به خودکشی خود نموده است؛ فاقد "اهلیت نسبی" می دانند؛ یعنی محرومیت از اهلیتی که معطوف به رابطه ای معین است. <ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (جلد دوم) (قواعد عمومی قراردادها، انعقاد و اعتبار قرارداد)|ترجمه=|جلد=|سال=1379|ناشر=شرکت سهامی انتشار|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=3036200|صفحه=|نام۱=ناصر|نام خانوادگی۱=کاتوزیان|چاپ=5}}</ref>
به عقیده برخی از حقوقدانان، علت بطلان وصیت پس از خودکشی را، می‌توان ناشی از بی عقلی یا سفاهت موصی و درنتیجه، ممنوعیت مداخله او در امور مالی خویش دانست.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (اموال و مالکیت، عقود و معامات و الزامات، ضمان قهری، عقود معین، اخذ به شفعه و وصیت)|ترجمه=|جلد=|سال=1380|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=245528|صفحه=|نام۱=محمد|نام خانوادگی۱=بروجردی عبده|چاپ=1}}</ref> برخی دیگر نیز شخصی را، که اقدام به خودکشی خود نموده‌است؛ فاقد «اهلیت نسبی» می‌دانند؛ یعنی محرومیت از اهلیتی که معطوف به رابطه ای معین است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (جلد دوم) (قواعد عمومی قراردادها، انعقاد و اعتبار قرارداد)|ترجمه=|جلد=|سال=1379|ناشر=شرکت سهامی انتشار|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=3036200|صفحه=|نام۱=ناصر|نام خانوادگی۱=کاتوزیان|چاپ=5}}</ref>


== سوابق فقهی ==
== سوابق فقهی ==
بطلان وصیت به علت خودکشی موصی، در مواردی قابل استناد است که موضوع وصیت، اعم از تملیکی یا عهدی، مال باشد؛ وگرنه در وصیت به تجهیز میت و ...، خودکشی، باعث بی اعتباری وصیت نمی شود. <ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=متون فقه (جلد سوم)|ترجمه=|جلد=|سال=1385|ناشر=خط سوم|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=3565032|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|نام۲=حمید|نام خانوادگی۲=مسجدسرایی|چاپ=2}}</ref>
بطلان وصیت به علت خودکشی موصی، در مواردی قابل استناد است که موضوع وصیت، اعم از تملیکی یا عهدی، مال باشد؛ وگرنه در وصیت به تجهیز میت و …، خودکشی، باعث بی‌اعتباری وصیت نمی‌شود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=متون فقه (جلد سوم)|ترجمه=|جلد=|سال=1385|ناشر=خط سوم|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=3565032|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|نام۲=حمید|نام خانوادگی۲=مسجدسرایی|چاپ=2}}</ref>


ایجاد جراحت در خویش به طور عمدی، و هلاکت بر اثر همان فعل، موجب بطلان وصیت، بعد از اقدام به خودکشی می گردد. <ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=تفسیر قانون مدنی اسناد آرا و اندیشه های حقوقی (با تجدیدنظر و اضافات)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=سمت|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=362692|صفحه=|نام۱=سیدمرتضی|نام خانوادگی۱=قاسم زاده|نام۲=حسن|نام خانوادگی۲=ره پیک|نام۳=عبداله|نام خانوادگی۳=کیایی|چاپ=3}}</ref>
ایجاد جراحت در خویش به‌طور عمدی، و هلاکت بر اثر همان فعل، موجب بطلان وصیت، بعد از اقدام به خودکشی می‌گردد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=تفسیر قانون مدنی اسناد آرا و اندیشه‌های حقوقی (با تجدیدنظر و اضافات)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=سمت|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=362692|صفحه=|نام۱=سیدمرتضی|نام خانوادگی۱=قاسم‌زاده|نام۲=حسن|نام خانوادگی۲=ره پیک|نام۳=عبداله|نام خانوادگی۳=کیایی|چاپ=3}}</ref>


== مصادیق و نمونه ها ==
== مصادیق و نمونه‌ها ==
چنانچه شخصی به قصد خودکشی، دست خویش را وارد لانه زنبور نماید؛ و بر اثر همین کار بمیرد؛ عمل او خودکشی محسوب می گردد. <ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مبسوط در ترمینولوژی حقوق (جلد سوم)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=330176|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=4}}</ref>
چنانچه شخصی به قصد خودکشی، دست خویش را وارد لانه زنبور نماید؛ و بر اثر همین کار بمیرد؛ عمل او خودکشی محسوب می‌گردد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مبسوط در ترمینولوژی حقوق (جلد سوم)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=330176|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=4}}</ref>


شخصی که داخل حوض کم عمق می پرد؛ و سپس بر اثر گرفتگی پا یا قلب، می میرد؛ چون عمل پریدن از ارتفاع کم، نوعاً کشنده محسوب نمی گردد؛ خود، نشانه ای بر فقدان قصد خودکشی در او می باشد. <ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (دوره عقود معین، قسمت سوم) (عطایا، هبه، وصیت)|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2779724|صفحه=|نام۱=ناصر|نام خانوادگی۱=کاتوزیان|چاپ=7}}</ref>
شخصی که داخل حوض کم عمق می‌پرد؛ و سپس بر اثر گرفتگی پا یا قلب، می‌میرد؛ چون عمل پریدن از ارتفاع کم، نوعاً کشنده محسوب نمی‌گردد؛ خود، نشانه ای بر فقدان قصد خودکشی در او می‌باشد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (دوره عقود معین، قسمت سوم) (عطایا، هبه، وصیت)|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2779724|صفحه=|نام۱=ناصر|نام خانوادگی۱=کاتوزیان|چاپ=7}}</ref>


صرف مصرف داروی مسموم و کشنده را، نمی توان خودکشی محسوب نمود؛ بلکه قصد خودکشی نیز، باید محرز گردد؛ تا بتوان به بطلان وصیت استناد نمود. <ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قواعد فقه بخش مدنی (جلد دوم) (مالکیت و مسئولیت)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=مرکز نشر علوم اسلامی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1698200|صفحه=|نام۱=سیدمصطفی|نام خانوادگی۱=محقق داماد|چاپ=28}}</ref>
صرف مصرف داروی مسموم و کشنده را، نمی‌توان خودکشی محسوب نمود؛ بلکه قصد خودکشی نیز، باید محرز گردد؛ تا بتوان به بطلان وصیت استناد نمود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قواعد فقه بخش مدنی (جلد دوم) (مالکیت و مسئولیت)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=مرکز نشر علوم اسلامی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1698200|صفحه=|نام۱=سیدمصطفی|نام خانوادگی۱=محقق داماد|چاپ=28}}</ref>


== منابع ==
== منابع ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
*
*

نسخهٔ ‏۱۰ اکتبر ۲۰۲۱، ساعت ۰۹:۴۷

هر گاه کسی به قصد خودکشی خود را مجروح یا مسموم کند یا اعمال دیگر از این قبیل که موجب هلاکت است مرتکب گردد و پس از آن وصیت نماید آن وصیت در صورت هلاکت باطل است و هر گاه اتفاقاً منتهی به موت نشد وصیت نافذ خواهد بود.

توضیح واژگان

اقدام شخص به کاری، که موجب سلب حیات خویش گردد را، خودکشی گویند.[۱]

نکات توضیحی تفسیری دکترین

درصورتیکه امارات و قراینی، دلالت بر وجود قصد خودکشی در موصی داشته؛ یا عمل او نوعاً، منجر به مرگ گردد؛ قاضی حکم به بطلان وصیت صادر می‌نماید. مگراینکه برخی قراین، دلالت بر فقدان قصد خودکشی در شخصی داشته باشند؛ که با عملی نوعاً کشنده، خود را از بین برده‌است.[۲] و چنانچه ورثه موصی، با ادعای به اینکه وی خودکشی نموده؛ و بر اثر همان عمل نوعاً هلاکت بار هم، از دنیا رفته‌است؛ از تحویل مال مورد وصیت به موصی له امتناع ورزند؛ باید در دادگاه ثابت نمایند که متوفی، قصد خودکشی داشته‌است.[۳] و در مواردی که عمل موصی، نوعاً کشنده نباشد؛ خود اماره ای است بر اینکه متوفی، قصد خودکشی نداشته‌است.[۴]

اقدام به خودکشی پس از انشای وصیت، نمی‌تواند خللی به اعتبار آن وارد سازد.[۵]

شرایط بطلان وصیت به دلیل خودکشی عبارتند از: وجود قصد خودکشی در موصی، نوعاً کشنده بودن عمل منتهی به مرگ، گناه محسوب شدن مرگ موصی (یعنی مرگ او، نباید برای جلب رضای خدا بوده باشد)؛ تأخر انشای وصیت بر انجام عمل کشنده، مرگ بر اثر عمل هلاکت بار، و عدم حصول بهبودی[۶]

اطلاق متن قانون، دلالت بر بطلان هر دو نوع وصیت تملیکی و عهدی، درمواردی که موصی پیش از انشای وصیت، اقدام به خودکشی نموده؛ و بر همان مرض ناشی از عمل هلاکت بار خویش بمیرد؛ دارد.[۷]

به عقیده برخی از حقوقدانان، علت بطلان وصیت پس از خودکشی را، می‌توان ناشی از بی عقلی یا سفاهت موصی و درنتیجه، ممنوعیت مداخله او در امور مالی خویش دانست.[۸] برخی دیگر نیز شخصی را، که اقدام به خودکشی خود نموده‌است؛ فاقد «اهلیت نسبی» می‌دانند؛ یعنی محرومیت از اهلیتی که معطوف به رابطه ای معین است.[۹]

سوابق فقهی

بطلان وصیت به علت خودکشی موصی، در مواردی قابل استناد است که موضوع وصیت، اعم از تملیکی یا عهدی، مال باشد؛ وگرنه در وصیت به تجهیز میت و …، خودکشی، باعث بی‌اعتباری وصیت نمی‌شود.[۱۰]

ایجاد جراحت در خویش به‌طور عمدی، و هلاکت بر اثر همان فعل، موجب بطلان وصیت، بعد از اقدام به خودکشی می‌گردد.[۱۱]

مصادیق و نمونه‌ها

چنانچه شخصی به قصد خودکشی، دست خویش را وارد لانه زنبور نماید؛ و بر اثر همین کار بمیرد؛ عمل او خودکشی محسوب می‌گردد.[۱۲]

شخصی که داخل حوض کم عمق می‌پرد؛ و سپس بر اثر گرفتگی پا یا قلب، می‌میرد؛ چون عمل پریدن از ارتفاع کم، نوعاً کشنده محسوب نمی‌گردد؛ خود، نشانه ای بر فقدان قصد خودکشی در او می‌باشد.[۱۳]

صرف مصرف داروی مسموم و کشنده را، نمی‌توان خودکشی محسوب نمود؛ بلکه قصد خودکشی نیز، باید محرز گردد؛ تا بتوان به بطلان وصیت استناد نمود.[۱۴]

منابع

  1. محمدجعفر جعفری لنگرودی. مبسوط در ترمینولوژی حقوق (جلد سوم). چاپ 4. گنج دانش، 1388.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 330176
  2. سیدحسن امامی. حقوق مدنی (جلد سوم) (در شفعه، وصایا، ارث) (با تجدیدنظر، تصحیح کامل اضافات). چاپ 13. اسلامیه، 1376.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 17116
  3. سیدمصطفی محقق داماد. قواعد فقه بخش مدنی (جلد دوم) (مالکیت و مسئولیت). چاپ 28. مرکز نشر علوم اسلامی، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1698200
  4. ناصر کاتوزیان. حقوق مدنی (دوره عقود معین، قسمت سوم) (عطایا، هبه، وصیت). چاپ 7. گنج دانش، 1384.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2779724
  5. ناصر کاتوزیان. حقوق مدنی (دوره عقود معین، قسمت سوم) (عطایا، هبه، وصیت). چاپ 7. گنج دانش، 1384.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2779736
  6. سیدمصطفی محقق داماد. بررسی فقهی و حقوقی وصیت مواد 825-860 قانون مدنی. چاپ 4. مرکز نشر علوم اسلامی، 1387.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 199820
  7. سیدمصطفی محقق داماد. بررسی فقهی و حقوقی وصیت مواد 825-860 قانون مدنی. چاپ 4. مرکز نشر علوم اسلامی، 1387.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 199820
  8. محمد بروجردی عبده. حقوق مدنی (اموال و مالکیت، عقود و معامات و الزامات، ضمان قهری، عقود معین، اخذ به شفعه و وصیت). چاپ 1. گنج دانش، 1380.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 245528
  9. ناصر کاتوزیان. حقوق مدنی (جلد دوم) (قواعد عمومی قراردادها، انعقاد و اعتبار قرارداد). چاپ 5. شرکت سهامی انتشار، 1379.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3036200
  10. عباس زراعت و حمید مسجدسرایی. متون فقه (جلد سوم). چاپ 2. خط سوم، 1385.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3565032
  11. سیدمرتضی قاسم‌زاده، حسن ره پیک و عبداله کیایی. تفسیر قانون مدنی اسناد آرا و اندیشه‌های حقوقی (با تجدیدنظر و اضافات). چاپ 3. سمت، 1388.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 362692
  12. محمدجعفر جعفری لنگرودی. مبسوط در ترمینولوژی حقوق (جلد سوم). چاپ 4. گنج دانش، 1388.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 330176
  13. ناصر کاتوزیان. حقوق مدنی (دوره عقود معین، قسمت سوم) (عطایا، هبه، وصیت). چاپ 7. گنج دانش، 1384.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2779724
  14. سیدمصطفی محقق داماد. قواعد فقه بخش مدنی (جلد دوم) (مالکیت و مسئولیت). چاپ 28. مرکز نشر علوم اسلامی، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1698200