ماده ۸۵۰ قانون مدنی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(صفحه‌ای تازه حاوی «موصی‌له باید موجود باشد و بتواند مالک چیزی بشود که برای او وصیت شده است. == تو...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲: خط ۲:


== توضیح واژگان ==
== توضیح واژگان ==
وصیت را به معنای وصل و الحاق دانسته اند؛ به عبارتی موصی با وصیت، تصرفات زمان حیات خود در اموالش را، به تصرفات پس از وفات خویش وصل می کند.(660872) و تملیک عین یا منفعت مال به دیگری پس از مرگ مالک را وصیت گویند(1003247) و وصیت عبارت است از ایقاعی قهری که به موجب آن، وصی حق دارد تصرفاتی تحت عنوان موصی به را در مال موضوع وصیت انجام دهد(361162)
وصیت را به معنای وصل و الحاق دانسته اند؛ به عبارتی موصی با وصیت، تصرفات زمان حیات خود در اموالش را، به تصرفات پس از وفات خویش وصل می کند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=موازین حقوقی امور حسبی در آرای دیوانعالی کشور (جلد دوم) (وصیت، حصر وراثت، ارث)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=جنگل|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2643544|صفحه=|نام۱=یداله|نام خانوادگی۱=بازگیر|چاپ=1}}</ref> و تملیک عین یا منفعت مال به دیگری پس از مرگ مالک را وصیت گویند<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=آیات الاحکام|ترجمه=|جلد=|سال=1391|ناشر=سمت|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4013044|صفحه=|نام۱=کاظم|نام خانوادگی۱=مدیرشانه چی|چاپ=9}}</ref>  و وصیت عبارت است از ایقاعی قهری که به موجب آن، وصی حق دارد تصرفاتی تحت عنوان موصی به را در مال موضوع وصیت انجام دهد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=اساس در قوانین مدنی (المدونه)|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1444704|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=1}}</ref>


== نکات توضیحی تفسیری دکترین ==
== نکات توضیحی تفسیری دکترین ==
به عقیده برخی حقوقدانان، در عقود تملیکی، لزومی ندارد که انتقال مالکیت، از لحظه تملیک صورت گیرد؛ و چنانچه وصیت نیز عقد تلقی شود؛ نیازی به موجود بودن موصی له در هنگام ایجاب وصیت، دیده نمی شود.(428893) و برخی دیگر معتقدند که علاوه بر وجود موصی له به هنگام فوت موصی، وجود وی در زمان وصیت هم، ضروری است.(24915) و وصیت به نفع اشخاص حقوقی به دلیل برخورداری آنها از اهلیت تملک، صحیح است. صرف امکان شناسایی شخص حقوقی، دلالت بر بهره مندی او از اهلیت تمتع دارد.(74825) و وصیت به نفع بیمارستان و مسجد، به دلیل برخورداری آنها از شخصیت حقوقی و قابلیت تملک، صحیح است.(50642) و به نظر برخی از حقوقدانان، اگر وصیت، ایقاع محسوب گردد؛ چون چنین ایقاعی معلق به فوت موصی می باشد و تا آن زمان برای موصی له تملک حاصل نمی شود؛ پس لزومی ندارد که موصی له به هنگام انشای وصیت، موجود و دارای اهلیت باشد؛ ولی چنانچه، وصیت, عقد تلقی شود؛ چون موجود بودن و برخورداری از اهلیت در طرف ایجاب، الزامی است؛ پس موصی له نیز باید واجد این شرایط باشد.(694945) درضمن تداوم اهلیت تمتع تا زمان تملک، ضروری است.(91436) و به عقیده برخی دیگر، برخورداری موصی از اهلیت تمتع در زمان ایجاب وصیت، لازم نمی باشد.(428897)
به عقیده برخی حقوقدانان، در عقود تملیکی، لزومی ندارد که انتقال مالکیت، از لحظه تملیک صورت گیرد؛ و چنانچه وصیت نیز عقد تلقی شود؛ نیازی به موجود بودن موصی له در هنگام ایجاب وصیت، دیده نمی شود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مجموعه محشای قانون مدنی|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1715628|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=3}}</ref> و برخی دیگر معتقدند که علاوه بر وجود موصی له به هنگام فوت موصی، وجود وی در زمان وصیت هم، ضروری است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مدنی در نظم حقوقی کنونی|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=99716|صفحه=|نام۱=ناصر|نام خانوادگی۱=کاتوزیان|چاپ=26}}</ref>
 
وصیت به نفع اشخاص حقوقی به دلیل برخورداری آنها از اهلیت تملک، صحیح است. صرف امکان شناسایی شخص حقوقی، دلالت بر بهره مندی او از اهلیت تمتع دارد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (وصیت)|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=299356|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=2}}</ref> و وصیت به نفع بیمارستان و مسجد، به دلیل برخورداری آنها از شخصیت حقوقی و قابلیت تملک، صحیح است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=بررسی فقهی و حقوقی وصیت مواد 825-860 قانون مدنی|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=مرکز نشر علوم اسلامی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=202624|صفحه=|نام۱=سیدمصطفی|نام خانوادگی۱=محقق داماد|چاپ=4}}</ref>
 
به نظر برخی از حقوقدانان، اگر وصیت، ایقاع محسوب گردد؛ چون چنین ایقاعی معلق به فوت موصی می باشد و تا آن زمان برای موصی له تملک حاصل نمی شود؛ پس لزومی ندارد که موصی له به هنگام انشای وصیت، موجود و دارای اهلیت باشد؛ ولی چنانچه، وصیت, عقد تلقی شود؛ چون موجود بودن و برخورداری از اهلیت در طرف ایجاب، الزامی است؛ پس موصی له نیز باید واجد این شرایط باشد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (دوره عقود معین، قسمت سوم) (عطایا، هبه، وصیت)|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2779836|صفحه=|نام۱=ناصر|نام خانوادگی۱=کاتوزیان|چاپ=7}}</ref> درضمن تداوم اهلیت تمتع تا زمان تملک، ضروری است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=تفسیر قانون مدنی اسناد آرا و اندیشه های حقوقی (با تجدیدنظر و اضافات)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=سمت|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=365800|صفحه=|نام۱=سیدمرتضی|نام خانوادگی۱=قاسم زاده|نام۲=حسن|نام خانوادگی۲=ره پیک|نام۳=عبداله|نام خانوادگی۳=کیایی|چاپ=3}}</ref> و به عقیده برخی دیگر، برخورداری موصی از اهلیت تمتع در زمان ایجاب وصیت، لازم نمی باشد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مجموعه محشای قانون مدنی|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1715644|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=3}}</ref>


== سوابق فقهی ==
== سوابق فقهی ==
موصی له باید به هنگام انشای وصیت؛ موجود باشد و وصیت بر معدوم صحیح نیست( 13143)
موصی له باید به هنگام انشای وصیت؛ موجود باشد و وصیت بر معدوم صحیح نیست<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مدنی و فتاوای امام خمینی (جلد دوم)|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=سمت|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=52628|صفحه=|نام۱=عبداله|نام خانوادگی۱=کیایی|چاپ=1}}</ref>


== مصادیق و نمونه ها ==
== مصادیق و نمونه ها ==
وصیت بر مردگان به دلیل معدوم بودن، صحیح نیست<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مدنی و فتاوای امام خمینی (جلد دوم)|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=سمت|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=52628|صفحه=|نام۱=عبداله|نام خانوادگی۱=کیایی|چاپ=1}}</ref>


* وصیت بر مردگان به دلیل معدوم بودن، صحیح نیست(13143)
== منابع ==
{{پانویس}}

نسخهٔ ‏۱۰ اکتبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۰:۴۶

موصی‌له باید موجود باشد و بتواند مالک چیزی بشود که برای او وصیت شده است.

توضیح واژگان

وصیت را به معنای وصل و الحاق دانسته اند؛ به عبارتی موصی با وصیت، تصرفات زمان حیات خود در اموالش را، به تصرفات پس از وفات خویش وصل می کند.[۱] و تملیک عین یا منفعت مال به دیگری پس از مرگ مالک را وصیت گویند[۲]  و وصیت عبارت است از ایقاعی قهری که به موجب آن، وصی حق دارد تصرفاتی تحت عنوان موصی به را در مال موضوع وصیت انجام دهد.[۳]

نکات توضیحی تفسیری دکترین

به عقیده برخی حقوقدانان، در عقود تملیکی، لزومی ندارد که انتقال مالکیت، از لحظه تملیک صورت گیرد؛ و چنانچه وصیت نیز عقد تلقی شود؛ نیازی به موجود بودن موصی له در هنگام ایجاب وصیت، دیده نمی شود.[۴] و برخی دیگر معتقدند که علاوه بر وجود موصی له به هنگام فوت موصی، وجود وی در زمان وصیت هم، ضروری است.[۵]

وصیت به نفع اشخاص حقوقی به دلیل برخورداری آنها از اهلیت تملک، صحیح است. صرف امکان شناسایی شخص حقوقی، دلالت بر بهره مندی او از اهلیت تمتع دارد.[۶] و وصیت به نفع بیمارستان و مسجد، به دلیل برخورداری آنها از شخصیت حقوقی و قابلیت تملک، صحیح است.[۷]

به نظر برخی از حقوقدانان، اگر وصیت، ایقاع محسوب گردد؛ چون چنین ایقاعی معلق به فوت موصی می باشد و تا آن زمان برای موصی له تملک حاصل نمی شود؛ پس لزومی ندارد که موصی له به هنگام انشای وصیت، موجود و دارای اهلیت باشد؛ ولی چنانچه، وصیت, عقد تلقی شود؛ چون موجود بودن و برخورداری از اهلیت در طرف ایجاب، الزامی است؛ پس موصی له نیز باید واجد این شرایط باشد.[۸] درضمن تداوم اهلیت تمتع تا زمان تملک، ضروری است.[۹] و به عقیده برخی دیگر، برخورداری موصی از اهلیت تمتع در زمان ایجاب وصیت، لازم نمی باشد.[۱۰]

سوابق فقهی

موصی له باید به هنگام انشای وصیت؛ موجود باشد و وصیت بر معدوم صحیح نیست[۱۱]

مصادیق و نمونه ها

وصیت بر مردگان به دلیل معدوم بودن، صحیح نیست[۱۲]

منابع

  1. یداله بازگیر. موازین حقوقی امور حسبی در آرای دیوانعالی کشور (جلد دوم) (وصیت، حصر وراثت، ارث). چاپ 1. جنگل، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2643544
  2. کاظم مدیرشانه چی. آیات الاحکام. چاپ 9. سمت، 1391.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4013044
  3. محمدجعفر جعفری لنگرودی. اساس در قوانین مدنی (المدونه). چاپ 1. گنج دانش، 1387.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1444704
  4. محمدجعفر جعفری لنگرودی. مجموعه محشای قانون مدنی. چاپ 3. گنج دانش، 1387.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1715628
  5. ناصر کاتوزیان. قانون مدنی در نظم حقوقی کنونی. چاپ 26. میزان، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 99716
  6. محمدجعفر جعفری لنگرودی. حقوق مدنی (وصیت). چاپ 2. گنج دانش، 1384.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 299356
  7. سیدمصطفی محقق داماد. بررسی فقهی و حقوقی وصیت مواد 825-860 قانون مدنی. چاپ 4. مرکز نشر علوم اسلامی، 1387.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 202624
  8. ناصر کاتوزیان. حقوق مدنی (دوره عقود معین، قسمت سوم) (عطایا، هبه، وصیت). چاپ 7. گنج دانش، 1384.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2779836
  9. سیدمرتضی قاسم زاده، حسن ره پیک و عبداله کیایی. تفسیر قانون مدنی اسناد آرا و اندیشه های حقوقی (با تجدیدنظر و اضافات). چاپ 3. سمت، 1388.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 365800
  10. محمدجعفر جعفری لنگرودی. مجموعه محشای قانون مدنی. چاپ 3. گنج دانش، 1387.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1715644
  11. عبداله کیایی. قانون مدنی و فتاوای امام خمینی (جلد دوم). چاپ 1. سمت، 1384.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 52628
  12. عبداله کیایی. قانون مدنی و فتاوای امام خمینی (جلد دوم). چاپ 1. سمت، 1384.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 52628