۸٬۲۹۰
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''ماده 130 قانون امور حسبی''': [[دادستان]] و اشخاص ذی نفع از قبیل [[ورثه|وراث]] و بستانکار حق دارند از [[دادگاه]] درخواست تعیین [[امین]] برای اداره اموال [[غایب مفقودالاثر|غایب]] بنمایند. | '''ماده 130 قانون امور حسبی''': [[دادستان]] و اشخاص ذی نفع از قبیل [[ورثه|وراث]] و بستانکار حق دارند از [[دادگاه]] درخواست تعیین [[امین]] برای اداره [[مال|اموال]] [[غایب مفقودالاثر|غایب]] بنمایند. | ||
== مواد مرتبط == | == مواد مرتبط == | ||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
غایب مفقودالاثر: به کسی که در زمانی طولانی غیرمتعارف نسبت به حیات و مماتش خبری نباشد؛ مفقودالاثر گویند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=شرح قانون مدنی (جلد دوم)|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=208972|صفحه=|نام۱=سیدعلی|نام خانوادگی۱=حائری شاه باغ|چاپ=3}}</ref> به عبارت دیگر به شخصی که در گذشته حیات او معلوم بوده ولی به خاطر موقعیت فعلی در بقای او تردید وجود دارد؛ مفقودالاثر گویند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مفقودان و ایثارگران از دیدگاه حقوقی و قوانین حمایتی|ترجمه=|جلد=|سال=1380|ناشر=آستان قدس رضوی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=73508|صفحه=|نام۱=محمد|نام خانوادگی۱=امینیان مدرس|چاپ=1}}</ref> | غایب مفقودالاثر: به کسی که در زمانی طولانی غیرمتعارف نسبت به حیات و مماتش خبری نباشد؛ مفقودالاثر گویند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=شرح قانون مدنی (جلد دوم)|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=208972|صفحه=|نام۱=سیدعلی|نام خانوادگی۱=حائری شاه باغ|چاپ=3}}</ref> به عبارت دیگر به شخصی که در گذشته حیات او معلوم بوده ولی به خاطر موقعیت فعلی در بقای او تردید وجود دارد؛ مفقودالاثر گویند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مفقودان و ایثارگران از دیدگاه حقوقی و قوانین حمایتی|ترجمه=|جلد=|سال=1380|ناشر=آستان قدس رضوی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=73508|صفحه=|نام۱=محمد|نام خانوادگی۱=امینیان مدرس|چاپ=1}}</ref> | ||
وارث: به کسی می گویند که درصورت برخورداری از شرایط ارث و مبرا بودن از موانع ارث بری، [[ترکه]] میت به او انتقال می یابد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=ترمینولوژی فقه اصطلاح شناسی فقه امامیه|ترجمه=|جلد=|سال=1391|ناشر=پیک کوثر|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4252640|صفحه=|نام۱=حمید|نام خانوادگی۱=مسجدسرایی|چاپ=1}}</ref> | وارث: به کسی می گویند که درصورت برخورداری از شرایط [[ارث]] و مبرا بودن از موانع ارث بری، [[ترکه]] میت به او انتقال می یابد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=ترمینولوژی فقه اصطلاح شناسی فقه امامیه|ترجمه=|جلد=|سال=1391|ناشر=پیک کوثر|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4252640|صفحه=|نام۱=حمید|نام خانوادگی۱=مسجدسرایی|چاپ=1}}</ref> | ||
== نکات توضیحی تفسیری دکترین == | == نکات توضیحی تفسیری دکترین == | ||
زمانی که کسی غایب شد و برای اداره دارایی خود کسی را معین نکرده و یا اگر تعیین کرده است او مرده یا محجور شده باشد و کسی هم نباشد که به حکم قانون دارایی او را اداره کند دادستان و هر ذینفعی حق دارند از دادگاه بخواهند کسی را برای اداره اموال او معین کند که او را امین غایب می گویند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مبسوط در ترمینولوژی حقوق (جلد اول)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=83608|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=1}}</ref> البته باید توجه داشت ذکر وارث و بستانکار در ماده 130 قانون امور حسبی به عنوان اشخاص ذینفع، از باب حصر نیست بلکه هر کس به نحوی از انحاء نفع یا حقی در اموال غایب داشته باشند می توانند درخواست نصب امین کنند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=امور حسبی غایب مفقود الاثر|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2706912|صفحه=|نام۱=سیدمرتضی|نام خانوادگی۱=قاسم زاده|چاپ=1}}</ref> | زمانی که کسی غایب شد و برای اداره دارایی خود کسی را معین نکرده و یا اگر تعیین کرده است او مرده یا محجور شده باشد و کسی هم نباشد که به حکم قانون دارایی او را اداره کند دادستان و هر ذینفعی حق دارند از دادگاه بخواهند کسی را برای اداره اموال او معین کند که او را امین غایب می گویند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مبسوط در ترمینولوژی حقوق (جلد اول)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=83608|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=1}}</ref> البته باید توجه داشت ذکر وارث و بستانکار در ماده 130 [[قانون امور حسبی]] به عنوان اشخاص ذینفع، از باب حصر نیست بلکه هر کس به نحوی از انحاء نفع یا حقی در اموال غایب داشته باشند می توانند درخواست نصب امین کنند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=امور حسبی غایب مفقود الاثر|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2706912|صفحه=|نام۱=سیدمرتضی|نام خانوادگی۱=قاسم زاده|چاپ=1}}</ref> | ||
== رویه های قضایی == | == رویه های قضایی == | ||
رای شماره 3513 مورخ 1322/8/30 دادگاه عالی انتظامی قضات مقرر می دارد یکی از وظایف مهم اداری دادستان آن است که از هر طریقی به وجود غایب مفقودالاثری اطلاع حاصل نموده امینی برای اداره اموال او تعیین نماید و چنانچه دادستان در ضمن رسیدگی به امری اطلاع به وجود غایب مفقودالاثر حاصل نموده و با این حال به وظیفه خود رفتار نکرده، تخلف است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=تفسیر قضایی قانون امور حسبی|ترجمه=|جلد=|سال=1390|ناشر=مجمع علمی و فرهنگی مجد|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1998316|صفحه=|نام۱=سیدمحمدرضا|نام خانوادگی۱=حسینی|چاپ=1}}</ref> | [[رای دادگاه|رای]] شماره 3513 مورخ 1322/8/30 دادگاه عالی انتظامی قضات مقرر می دارد یکی از وظایف مهم اداری دادستان آن است که از هر طریقی به وجود غایب مفقودالاثری اطلاع حاصل نموده امینی برای اداره اموال او تعیین نماید و چنانچه دادستان در ضمن رسیدگی به امری اطلاع به وجود غایب مفقودالاثر حاصل نموده و با این حال به وظیفه خود رفتار نکرده، تخلف است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=تفسیر قضایی قانون امور حسبی|ترجمه=|جلد=|سال=1390|ناشر=مجمع علمی و فرهنگی مجد|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1998316|صفحه=|نام۱=سیدمحمدرضا|نام خانوادگی۱=حسینی|چاپ=1}}</ref> | ||
همچنین در خصوص امین | همچنین در خصوص امین غایب، نظریه مشورتی شماره 7/230 مورخ 1370/1/20 [[اداره حقوقی قوه قضاییه]] مقرر می دارد اگر مطابق ماده 1012 [[قانون مدنی]] و ماده 130 قانون امور حسبی به تقاضای اشخاص ذینفع، امین تعیین شود آن امین فقط برای اداره اموال غایب مفقودالاثر تعیین می شود و هیچ گونه مداخله ای در امور مربوط به صغار غایب ندارد ولی اگر به پیشنهاد دادستان و طبق ماده 1187 قانون مدنی تعیین امین گردد امین مذکور حق مداخله در امور صغار را خواهد داشت.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=تفسیر قضایی قانون امور حسبی|ترجمه=|جلد=|سال=1390|ناشر=مجمع علمی و فرهنگی مجد|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1998324|صفحه=|نام۱=سیدمحمدرضا|نام خانوادگی۱=حسینی|چاپ=1}}</ref> | ||
== منابع == | == منابع == |