۳٬۴۹۵
ویرایش
(صفحهای تازه حاوی «'''''حقوق و مسئولیت های فردی و اجتماعی زن''''' نام کتابی است نوشته محمود حکمت نیا که به همت سازمان انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامی به چاپ رسیده است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق و مسئولیت های فردی و اجتماعی زن|ترجمه=|جلد=|سال=1390|ناشر=پژ...» ایجاد کرد) |
(ابرابزار) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''''حقوق و | '''''حقوق و مسئولیتهای فردی و اجتماعی زن''''' نام کتابی است نوشته [[محمود حکمت نیا]] که به همت [[سازمان انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی]] به چاپ رسیدهاست.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق و مسئولیتهای فردی و اجتماعی زن|ترجمه=|جلد=|سال=1390|ناشر=پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=6528196|صفحه=|نام۱=محمود|نام خانوادگی۱=حکمت نیا|چاپ=1}}</ref> | ||
== محتوای کتاب == | == محتوای کتاب == | ||
این کتاب در | این کتاب در ۴ بخش اصلی تدوین گردیدهاست: | ||
بخش اول: حقوق و | بخش اول: حقوق و مسئولیتهای فردی زن | ||
بخش دوم: حقوق و آزادی و | بخش دوم: حقوق و آزادی و مسئولیتهای سیاسی زنان | ||
بخش سوم: حقوق فرهنگی | بخش سوم: حقوق فرهنگی | ||
بخش چهارم: حقوق و | بخش چهارم: حقوق و مسئولیتهای مالی و اقتصادی | ||
== بخشی از مقدمه کتاب == | == بخشی از مقدمه کتاب == | ||
حقوق فردی از جمله حقوق فردی زن در | حقوق فردی از جمله حقوق فردی زن در موسعترین تعبیر، به آزادیها، تواناییها، مصونیتها و مطالباتی گفته میشود که جامعه آن را برای رشد و اعتلای فرد، لازم و ضروری میشمرد و آنها را تضمین میکند؛ بدین سان که قانون اساسی بسیاری از آنها را به عنوان حقوق ملت در برابر دولت میشناسد و دولت را به اجرای آن ملزم و مکلف میکند. | ||
چنین نگرشی به حقوق، ریشه در اعتقاد به ارزش و شخصیت فرد و ماهیت دولت دارد. به موجب این اعتقاد، انسان ذاتاً دارای کرامت و حق است. هریک از | چنین نگرشی به حقوق، ریشه در اعتقاد به ارزش و شخصیت فرد و ماهیت دولت دارد. به موجب این اعتقاد، انسان ذاتاً دارای کرامت و حق است. هریک از انسانها اگرچه در پایینترین طبقات اجتماع و پستترین شرایط زندگی کنند، از حقوق و امتیازاتی برخوردارند. از طرف دیگر، قدرت حکومت ناشی از افراد مردم است و درنتیجه دولت نمیتواند به آن حقوق تجاوز کند و آنها را نادیده بگیرد. | ||
در برابر چنین نگرشی، جامعه گرایان بر این باورند که آحاد انسانی اصالت ندارد. آنچه دارای اصالت است، جامعه است که در این میان تنها تعهد و تکلیفی که دولت بر عهده دارد خدمت به مردم است و برای انجام دادن این خدمت به شناسایی نهادهایی چون حق نیازی نیست؛ زیرا | در برابر چنین نگرشی، جامعه گرایان بر این باورند که آحاد انسانی اصالت ندارد. آنچه دارای اصالت است، جامعه است که در این میان تنها تعهد و تکلیفی که دولت بر عهده دارد خدمت به مردم است و برای انجام دادن این خدمت به شناسایی نهادهایی چون حق نیازی نیست؛ زیرا نمیتوان برای هیچکس حق، هدف یا منفعتی جدا از مصالح گروه و جماعت تصور کرد؛ به همین سبب هر فرد باید افکار و اعمال خود را با آنچه دولت خیر و صلاح جامعه میداند، تطبیق دهد و درهرحال برای اینکه اقدامات دولت در راه رفاه مردم ثمربخش و مفید باشد، نباید هیچ محدودیت و قیدی وجود داشته باشد. با چنین نگاهی باید گفت حقوق فردی اصطلاحی است که بر پایههای فردگرایی در برابر جامعه گرایی استوار بوده، برای آحاد انسانی امتیاز و آزادی قائل است و نگاه آن به دولت نگاه ابزاری و خدمت رسانی است. | ||
در نظام حقوقی اسلام، رابطه سه سویه ای برقرار است؛ رابطه | در نظام حقوقی اسلام، رابطه سه سویه ای برقرار است؛ رابطه انسانها با یکدیگر چه به صورت فرد یا دولت و رابطه انسان با خدا؛ از این رو ساختار نظام حقوقی اسلام دربردارنده دو عنصر حق و مسئولیت است؛ به این معنا که چه بسا انسان در ارتباط با دیگران یا حتی در ارتباط با خود، دارای تکلیف و مسئولیت باشد و دولت به عنوان اینکه مجری احکام الهی است نیز بر انجام دادن چنین مسئولیتهایی نظارت و مداخله نماید؛ بدین ترتیب ساختار حق و مسئولیت، بر روابط اجتماعی حاکم بر افراد و همچنین بر رابطه فرد و دولت حکومت خواهد کرد. منشأ و مبدأ پیدایش حق و مسئولیت، اراده تشریعی خداوند است که البته وی از چنین اعمال اراده ای هیچ گونه نفع یا رفع نقصی برای خود در نظر نگرفتهاست، بلکه همه به مصلحت و منفعت بندگان است تا آنها بتوانند افزون بر زندگی دنیوی، در مسیر صلاح و فلاح اخروی نیز قدم بردارند. بدین ترتیب در عناوین به کار رفته در ساختار حقوقی اسلام، باید حق و مسئولیت را در کنار هم ملاحظه نمود. این امر هیچگاه موجب خودکامگی دولت نخواهد شد؛ زیرا اگرچه در اندیشه انسان محوری، محور قرار دادن حق فردی و شخصی ابزاری برای مهار قدرت است، در نظام حقوقی اسلام، مکلف و موظف بودن دولت در برابر احکام الهی و داشتن ضمانت اجراهای مناسب اجتماعی، از چنین خودکامگی ای جلوگیری خواهد کرد. علاوه بر این در نظام حقوقی اسلام به شخصیت و جایگاه زن و نقشهای وی در زندگی فردی و اجتماعی توجه خاصی صورت گرفتهاست. با نگاهی گذرا به ساختار نظام حقوقی اسلام به این نکته پی میبریم که در مواردی حقوق و تکالیف متفاوت برای زن و مرد وضع گردیدهاست. این امر در حوزه خانواده بسیار نمایان گر است. از منظر اسلام، خانواده نهاد مقدسی است که قانونگذار از جهات مختلف از آن حمایت نمودهاست و خود به دقت قواعد و مقررات حاکم بر آن را در بسیاری از موارد متناسب با وضعیت جسمی، روحی، عاطفی و روانی اعضای آن تعیین نمودهاست. با توجه به این معیار میتوان حقوق و مسئولیتها را در حوزه زنان به سه دسته تقسیم نمود: حقوق و مسئولیتهای فردی، حقوق و مسئولیتهای اجتماعی که خود شامل حقوق و مسئولیتهای سیاسی، فرهنگی و اقتصادی میشود و حقوق و مسئولیتهای خانوادگی که محل تجلی آن خانواده است. نمونه اعمال چنین معیاری را میتوان در منشور حقوق و مسئولیتهای زنان در نظام جمهوری اسلامی ایران مشاهده کرد. در این منشور، ابتدا به حقوق و مسئولیتهای فردی زنان و پس از آن، به حقوق و مسئولیتهای خانوادگی آنان اشاره شدهاست. در ادامه، به حقوق و مسئولیتهای اجتماعی زنان که خود شامل حقوق و مسئولیتهای سلامت جسمی و روانی، حقوق و مسئولیتهای فرهنگی، حقوق و مسئولیتهای اقتصادی، حقوق و مسئولیتهای سیاسی و حقوق و مسئولیتهای قضایی زنان میشود، اشاره میکند. | ||
همانطور که گفته شد، حقوق فردی نسبت به دولت سنجیده میشود؛ ب همین سبب برخی از نظر کاربردی، بر این باورند که این حقوق باید با توجه به وظیفه دولت، تحلیل و ارزیابی شود؛ از این رو برای شناسایی حقوقی تعهدات دولتها در قبال حقوق فردی، اجتماعی و خانوادگی سه تعهد دولت، جا از یکدیگر باید مورد توجه قرار گیرد. تعهدات مزبور عبارت اند از تعهد به احترام، تعهد به حمایت و تعهد به ایفا. | |||
تعهد به احترام خودداری از مداخله در آزادی فراد است؛ تعهد به احترام در حقیقت بعد سلبی تعهدات حقوقی است که از | تعهد به احترام خودداری از مداخله در آزادی فراد است؛ تعهد به احترام در حقیقت بعد سلبی تعهدات حقوقی است که از خودداریها و اجتنابهای لازم، حسب حق مورد بحث تشکیل شدهاست؛ تعهد به احترام، تعهد به انجام ندادن اعمال خاص یا عمدتاً ترک فعل هاست؛ البته این خودداریها چه بسا رفتار ایجابی را نیز دربرداشته باشد. تعهد به حمایت، وظیفه دولت در جلوگیری دیگران از مداخله در حقوق اشخاص است. این بعد از تعهد دولت، بر تأمین نظم و عدالت اشاره دارد. از آنجا که دولتها موظف اند نظم و عدالت را در میان اعضای جامعه به اجرا درآورند، باید نسبت به مداخله شخص در حقوق دیگری احساس مسئولیت کنند و جلوی چنین مداخله ای را بگیرد. تعهد به اجرا از دولت میخواهد ابزارهای لازم را برای اطمینان از تحقق نیاز افراد فراهم کند که چنین نیازهایی با تلاش خود آنها تأمین نمیشود. | ||
این سه تعهد دولت نیز در ساختار حقوق انسان محور قابل فهم و توجیه است؛ اما در ساختار نظام حقوقی اسلام، بعد دیگری نیز باید مورد توجه قرار گیرد و آن اینکه شخص نسبت به حقوق خود نیز دارای مسئولیت است و دولت در مواردی | این سه تعهد دولت نیز در ساختار حقوق انسان محور قابل فهم و توجیه است؛ اما در ساختار نظام حقوقی اسلام، بعد دیگری نیز باید مورد توجه قرار گیرد و آن اینکه شخص نسبت به حقوق خود نیز دارای مسئولیت است و دولت در مواردی نمیتواند به شخص برای تجاوز به حقوق خود اجازه دهد؛ برای مثال، میتوان از حق حیات نام برد؛ حق حیات در ساختار حقوقی اسلام، برای فرد نیز ایجاد مسئولیت میکند و دولت باید جلوی تجاوز فرد را به حیات خود نیز بگیرد. | ||
کتاب حقوق و | کتاب حقوق و مسئولیتهای فردی و اجتماعی زن درصدد است با رعایت مبنا به این پرسش اساسی پاسخ دهد که ساختار حقوق فردی و اجتماعی زن چیست، مصادیق آن کدام است و دلیل مشروعیت هریک از حقوق چیست و رابطه درون نظامی حقها با یکدیگر چگونه است. | ||
برای دستیابی به پاسخ این | برای دستیابی به پاسخ این پرسشها تلاش شدهاست با تحلیل اتمیک حق و با لسان حقوقی، ابعاد مختلف هر حق تحلیل و مشروعیت آن با استناد به منابع اسلامی مرور شود. از آنجا که هدف اصلی کتاب ارائه ساختار کلان بودهاست، از ورود به جزئیات خودداری شدهاست. | ||
برای ترسیم این دسته از حقوق، کتاب حقوق و | برای ترسیم این دسته از حقوق، کتاب حقوق و مسئولیتهای فردی و اجتماعی زن در چهار بخش طراحی گردیدهاست؛ بخش اول اختصاص به حقوق و مسئولیتهای فردی زن دارد که در آن ابعاد حق حیات طیب و حق و مسئولیت نسبت به دین و دین داری مورد بررسی قرار میگیرد. بخش دوم به حقوق و آزادی و مسئولیتهای سیاسی زنان اختصاص دارد که در آن با بررسی مفاهیم و نهادهای سیاسی، افعال و مناصب سیاسی زنان تحلیل میشود. بخش سوم به حقوق فرهنگی اختصاص دارد که در آن حق برخورداری زن از دانش و فناوری و نتایج آن، حقوقزن در حوزه هنر، حقوق ورزشی و تفریحی و حق پوشش و مسئولیتهای نسبت به آن بررسی میشود. بخش چهارم به حقوق و مسئولیتهای مالی و اقتصادی زن اختصاص دارد که در آن با برشماری اصول و قواعد کلی حاکم بر حقوق اقتصادی به حقوق مالی و اقتصادی و مسئولیتهای مالی و اقتصادی زنان پرداخته خواهد شد. نکته قابل توجه در کتاب این است که بسیاری از حقوق به زن اختصاص ندارد اما از آنجایی که کتاب درصدد ارائه ساختار جامع برای حقوق بودهاست حقوق مشترک و اختصاصی را بررسی نمودهاست. با این تفاوت که حقوق مشترک به صورت گذرا مورد اشاره قرار گرفته و حقوق اختصاصی به صورت تفضیلی مورد بحث واقع شدهاست. | ||
با مرور بر ادبیات و | با مرور بر ادبیات و فصلهای این کتاب میتوان نوآوریهای آن را در ادبیات و زبان حقوقی متناسب با نهادها و اصطلاحات فقهی، ارائه ساختار نظام مند از حقها، ورود به عرصههای مختلف حقوقی با رعایت ضوابط و چهارچوبهای نظام حقوقی به خصوص در حوزههایی که کمتر مورد توجه واقع شدهاست، ترسیم مرزهای معرفتی نظام حقوقی اسلام و جداسازی آن از سایر مکاتب و نظامهای حقوقی، تحلیل ابعاد اختصاصی نظام حقوقی اسلام به خصوص در حوزه عفاف و حجاب و مشاغل و مناصب سیاسی و حقوق هنری و ورزشی و ترسیم جایگاه زن به لحاظحقوقی در نظام علم و فناوری دانست.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق و مسئولیتهای فردی و اجتماعی زن|ترجمه=|جلد=|سال=1390|ناشر=پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=6528200|صفحه=|نام۱=محمود|نام خانوادگی۱=حکمت نیا|چاپ=1}}</ref> | ||
== منابع == | == منابع == |
ویرایش