۲٬۹۰۲
ویرایش
(متن اصلی) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
== توضیح واژگان == | == توضیح واژگان == | ||
صلح حطیطه : صلحی است که موضوع دعوا ، عین باشد و پس از اقرار به مالکیت ، بخشی از آن صلح شود. | صلح حطیطه : صلحی است که موضوع دعوا ، عین باشد و پس از اقرار به مالکیت ، بخشی از آن صلح شود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=متون فقه (جلد اول)|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=خط سوم|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1334948|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|نام۲=حمید|نام خانوادگی۲=مسجدسرایی|چاپ=3}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مبسوط در ترمینولوژی حقوق (جلد سوم)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=334336|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=4}}</ref> | ||
صلح انکار : صلحی است که دعوا نزد حاکم مطرح شده و خوانده منکر استحقاق خواهان می شود و مدعی دلیل کافی برای استحقاق خود ندارد و خوانده وارد دفاع نمی شود و یا دفاع نکرده است . | صلح انکار : صلحی است که دعوا نزد حاکم مطرح شده و خوانده منکر استحقاق خواهان می شود و مدعی دلیل کافی برای استحقاق خود ندارد و خوانده وارد دفاع نمی شود و یا دفاع نکرده است .<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مجموعه محشای قانون مدنی|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1714416|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=3}}</ref> | ||
استدعاءصلح : تقاضای یک نفر از دیگری در انعقاد عقد صلح در دعاوی و غیر دعاوی ./ | استدعاءصلح : تقاضای یک نفر از دیگری در انعقاد عقد صلح در دعاوی و غیر دعاوی .<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مبسوط در ترمینولوژی حقوق (جلد اول)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=81188|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=1}}</ref> | ||
== نکات توضیحی و تفسیری دکترین == | == نکات توضیحی و تفسیری دکترین == | ||
این ماده در مورد یکی از اقسام مهم عقد صلح در دعاوی که صلح انکار است بیان شده است ، این صلح بعد از تحقق دعوی و طرح در مرجع صالح و پس از اظهار مدعی علیه مبنی بر عدم استحقاق مدعی (انکار مدعی علیه ) و زمانی که وی دفاع مستدل نداشته و مدعی نیز ادله کافی برای اثبات حق خویش نداشته باشد ، با پیشنهاد صلح از طرف یکی از متدایین و قبول طرف دیگر محقق می شود. | این ماده در مورد یکی از اقسام مهم عقد صلح در دعاوی که صلح انکار است بیان شده است ، این صلح بعد از تحقق دعوی و طرح در مرجع صالح و پس از اظهار مدعی علیه مبنی بر عدم استحقاق مدعی (انکار مدعی علیه ) و زمانی که وی دفاع مستدل نداشته و مدعی نیز ادله کافی برای اثبات حق خویش نداشته باشد ، با پیشنهاد صلح از طرف یکی از متدایین و قبول طرف دیگر محقق می شود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (رهن و صلح)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=540868|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=4}}</ref> خواه خواسته عین باشد خواه دین ، خواه هر دو طرف جاهل به ذیحق بودن خواهان باشند یا هر دو عالم باشند که خواهان دعوی باطل مطرح کرده است ، و در هر حال این صلح صحیح است. <ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (رهن و صلح)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=540876|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=4}}</ref>لذا مطابق این ماده درخواست صلح اقرار محسوب نمی شود اما بر عکس درخواست تملیک مالی ( مانند آنکه بگوید این مال را به من بفروش ) اقرار به نقی مالکیت گوینده است و از شمول این ماده خارج می باشد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=آیین دادرسی مدنی (جلد سوم) (دوره پیشرفته)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=دراک|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1342292|صفحه=|نام۱=عبدالله|نام خانوادگی۱=شمس|چاپ=18}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (جلد ششم) عقود معین (1) (بیع، معاوضه، اجاره، جعاله، قرض، صلح)|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=مجمع علمی و فرهنگی مجد|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=255848|صفحه=|نام۱=مهدی|نام خانوادگی۱=شهیدی|چاپ=3}}</ref> | ||
== سوابق و مستندات فقهی == | == سوابق و مستندات فقهی == | ||
فقها صلح را با اقرار و یا انکار دعوی جایز دانسته اند مگر صلحی که حرامی را حلال و یا حلالی را حرام نماید. | فقها صلح را با اقرار و یا انکار دعوی جایز دانسته اند مگر صلحی که حرامی را حلال و یا حلالی را حرام نماید.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=ماهیت حقوقی و روش های حل و فصل دعاوی در بازار اوراق بهادار|ترجمه=|جلد=|سال=1392|ناشر=بورس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4140484|صفحه=|نام۱=علیرضا|نام خانوادگی۱=رجب زاده اصطهباناتی|چاپ=1}}</ref> بر اساس عقیده فقها اگر خوانده دعوی درخواست تملیک مالی ( مانند آنکه بگوید این مال را به من بفروش ) را نماید اقرار به نقی مالکیت خویش کرده است ومخاطب را مالک برشمرده است و لذااین پیشنهاد مشمول صلح انکار نبوده اقرار به عدم مالکیت می باشد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (جلد ششم) عقود معین (1) (بیع، معاوضه، اجاره، جعاله، قرض، صلح)|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=مجمع علمی و فرهنگی مجد|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=255848|صفحه=|نام۱=مهدی|نام خانوادگی۱=شهیدی|چاپ=3}}</ref> | ||
== مصادیق و نمونه ها == | == مصادیق و نمونه ها == | ||
اگر زید از عمرو مدعی طلبی شد و عمر منکر آن گردیده و مع الوصف با طرف صلح کند این صلح که به منظور قطع تشاجر و جلوگیری از اقامه دعوی است صحیح و درباره طرفین نافذ است. | اگر زید از عمرو مدعی طلبی شد و عمر منکر آن گردیده و مع الوصف با طرف صلح کند این صلح که به منظور قطع تشاجر و جلوگیری از اقامه دعوی است صحیح و درباره طرفین نافذ است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=شرح قانون مدنی (جلد دوم)|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=204604|صفحه=|نام۱=سیدعلی|نام خانوادگی۱=حائری شاه باغ|چاپ=3}}</ref> | ||
== منابع == | |||
{{پانویس}} |
ویرایش