۳۴٬۱۶۳
ویرایش
جز (added Category:احکام خیارات به طور کلی using HotCat) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''ماده ۴۵۰ قانون مدنی''': تصرفاتی که نوعاً کاشف از رضای به معامله باشد امضای فعلی است، مثل آن که مشتری که [[خیار]] دارد با علم به خیار، [[مبیع]] را بفروشد یا [[رهن]] بگذارد. | '''ماده ۴۵۰ قانون مدنی''': [[تصرف|تصرفاتی]] که نوعاً کاشف از [[رضا|رضای]] به معامله باشد [[امضای فعلی]] است، مثل آن که [[مشتری]] که [[خیار]] دارد با علم به خیار، [[مبیع]] را بفروشد یا [[رهن]] بگذارد. | ||
* {{زیتونی|[[ماده ۴۴۹ قانون مدنی|مشاهده ماده قبلی]]}} | * {{زیتونی|[[ماده ۴۴۹ قانون مدنی|مشاهده ماده قبلی]]}} | ||
* {{زیتونی|[[ماده ۴۵۱ قانون مدنی|مشاهده ماده بعدی]]}} | * {{زیتونی|[[ماده ۴۵۱ قانون مدنی|مشاهده ماده بعدی]]}} | ||
== نکات توضیحی تفسیری دکترین == | == نکات توضیحی تفسیری دکترین == | ||
تصرفاتی را میتوان کاشف از امضای عقد | تصرفاتی را میتوان کاشف از امضای [[عقد]] دانست که منحصراً دلالت بر رضای به معامله نماید؛ نه اینکه این گونه اعمال، توسط هر شخصی که مبادرت به نگهداری از [[مال]]، به رسم امانت داری مینماید؛ قابل وقوع باشد، نظیر غذا دادن به حیوان، که جهت حفاظت از او صورت میگیرد و نمیتواند دلالتی بر امضای فعلی قرارداد نماید.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (جلد اول) (در اموال، مالکیت، حق انتفاع، حق ارتفاق، تعهدات بهطور کلی، بیع و معاوضه)|ترجمه=|جلد=|سال=1375|ناشر=اسلامیه|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=530192|صفحه=|نام۱=سیدحسن|نام خانوادگی۱=امامی|چاپ=17}}</ref> | ||
تصرفاتی که موجب سقوط حق فسخ میگردد؛ اولاً باید نوعاً کاشف از رضای به معامله | تصرفاتی که موجب سقوط حق فسخ میگردد؛ اولاً باید نوعاً کاشف از رضای به معامله باشد، مانند فروش مبیع یا تغییر وضعیت آن توسط خریدار، آرد کردن گندم، یا برش پارچه جهت دوختن لباس، و تصرفاتی را که نوعاً کاشف از رضایت به عقد نباشد؛ نمیتواند موجب زوال حق فسخ گردد، نظیر شستشوی اتومبیل، یا تعویض روغن آن، و دیگر اینکه، صاحب خیار، باید با علم به وجود حق خیار برای وی، در [[مورد معامله]]، تصرفی نماید که مسقط حق فسخ باشد و [[جهل]] وی به وجود خیار را، باید مانع زوال حق فسخ او دانست.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (جلد ششم) عقود معین (1) (بیع، معاوضه، اجاره، جعاله، قرض، صلح)|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=مجمع علمی و فرهنگی مجد|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=255020|صفحه=|نام۱=مهدی|نام خانوادگی۱=شهیدی|چاپ=3}}</ref> | ||
یک عمل یا تصرف، نمیتواند در آنِ واحد، هم دلالت بر [[بیع]] نماید؛ و هم اینکه حاکی از زوال حق فسخ باشد؛ زیرا چنانچه صاحب خیار، مبیع را به شخص ثالث بفروشد؛ در این صورت بیع مزبور، موقوف حصول [[مالکیت|ملکیت]] بوده؛ و ملکیت، موقوف بر تحقق فسخ متأخر از بیع است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=بررسی تحلیلی احکام عمومی فسخ عقود لازم|ترجمه=|جلد=|سال=1390|ناشر=دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4145892|صفحه=|نام۱=حیدر|نام خانوادگی۱=باقری اصل|چاپ=1}}</ref> | |||
یک عمل یا تصرف، | |||
به موجب دادنامه شماره ۲۳۶ مورخه ۱۲/۴/۱۳۷۳ شعبه ۱۳ دیوان عالی | == رویههای قضایی == | ||
به موجب [[دادنامه]] شماره ۲۳۶ مورخه ۱۲/۴/۱۳۷۳ شعبه ۱۳ [[دیوان عالی کشور]]، تصرفاتی که نوعاً، کاشف از رضای به معامله باشد؛ از مصادیق امضای فعلی است، مانند زمانی که خریدار، با علم به وجود خیار برای خود، مبادرت به فروش مبیع به ثالث مینماید.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=آرای دیوانعالی کشور در امور حقوقی (جلد دوم) (بیع، اجاره، شرکت، ودیعه، وکالت، صلح، رهن، هبه و اخذ به شفعه)|ترجمه=|جلد=|سال=1382|ناشر=بازگیر|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=5660256|صفحه=|نام۱=یداله|نام خانوادگی۱=بازگیر|چاپ=2}}</ref> | |||
== مصادیق و نمونهها == | == مصادیق و نمونهها == | ||
* اگر مشتری خودرو را، با علم به وجود خیار فسخ برای خود، جهت تعمیرات به صافکاری بسپارد؛ | * اگر مشتری خودرو را، با علم به وجود خیار فسخ برای خود، جهت تعمیرات به صافکاری بسپارد؛ در این صورت عمل مزبور، دلالت بر رضای به معامله و زوال حق فسخ دارد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=سقوط تعهدات (با اصلاحات)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=مجمع علمی و فرهنگی مجد|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=123064|صفحه=|نام۱=مهدی|نام خانوادگی۱=شهیدی|چاپ=9}}</ref> | ||
== مقالات مرتبط == | == مقالات مرتبط == |
ویرایش