۱۴٬۹۶۸
ویرایش
فاطمه امیدی (بحث | مشارکتها) |
فاطمه امیدی (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
== انتقادات == | == انتقادات == | ||
چنین مطرح شده است که تعریف قانون داوری تجاری بینالمللی از داوری، صحیح به نظر نمیرسد. چراکه اگر این تعریف ملاک داوری باشد، بایستی آنچه در میانجیگری به صورت کتبی به عنوان سازشنامه بین طرفین تنظیم میگردد، طبق ماده 25 قانون داوری تجاری بین المللی، لازمالاجرا باشد. در حالی که، این ماده ناظر بر آرای صادره از سوی «داور» است و شامل سازشنامه تنظیمی بین طرفین نمیباشد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=موارد ابطال رأی داوری در قانون آیین دادرسی مدنی و قانون داوری تجاری بین المللی ایران|ترجمه=|جلد=|سال=1378|ناشر=دانشگاه شهید بهشتی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4954248|صفحه=|نام۱=احمد|نام خانوادگی۱=جاویدتاش|چاپ=}}</ref> | چنین مطرح شده است که تعریف قانون داوری تجاری بینالمللی از داوری، صحیح به نظر نمیرسد. چراکه تعریف مذکور، به رأی داوری صادره از سوی ثالث، تصریح نمینماید و تنها با مفهوم میانجیگری منطبق میباشد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=موارد ابطال رأی داوری در قانون آیین دادرسی مدنی و قانون داوری تجاری بین المللی ایران|ترجمه=|جلد=|سال=1378|ناشر=دانشگاه شهید بهشتی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4954204|صفحه=|نام۱=احمد|نام خانوادگی۱=جاویدتاش|چاپ=}}</ref> اگر این تعریف ملاک داوری باشد، بایستی آنچه در میانجیگری به صورت کتبی به عنوان سازشنامه بین طرفین تنظیم میگردد، طبق ماده 25 قانون داوری تجاری بین المللی، لازمالاجرا باشد. در حالی که، این ماده ناظر بر آرای صادره از سوی «داور» است و شامل سازشنامه تنظیمی بین طرفین نمیباشد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=موارد ابطال رأی داوری در قانون آیین دادرسی مدنی و قانون داوری تجاری بین المللی ایران|ترجمه=|جلد=|سال=1378|ناشر=دانشگاه شهید بهشتی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4954248|صفحه=|نام۱=احمد|نام خانوادگی۱=جاویدتاش|چاپ=}}</ref> | ||
در خصوص بند ب نیز، که عامل «تابعیت» طرفین را به عنوان عامل موثر در بینالمللی محسوب شدن داوری معرفی نموده است؛ چنین مطرح شده است که:«در تجارت بینالمللی و داوری تجاری بینالمللی معنایی ندارد که تابعیت را ملاک ملی یا بینالمللی محسوب شدن قرار دهیم و حتی عدهای اعتقاد دارند که تابعیت هیچ نقشی در تجارت ندارد و عامل مرزهای جغرافیایی را نمیتوان ملاک قرار داد زیرا موجب محدود شدن تجارت میگردد»، به همین جهت به نظر میرسد این ماده نیازمند اصلاح است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مقدمه ای بر داوری تجاری ملی و بین المللی|ترجمه=|جلد=|سال=1385|ناشر=پژوهش شماره 41 پاییز 1385|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=5295172|صفحه=|نام۱=محمدهادی|نام خانوادگی۱=دارایی|چاپ=}}</ref> | در خصوص بند ب نیز، که عامل «تابعیت» طرفین را به عنوان عامل موثر در بینالمللی محسوب شدن داوری معرفی نموده است؛ چنین مطرح شده است که:«در تجارت بینالمللی و داوری تجاری بینالمللی معنایی ندارد که تابعیت را ملاک ملی یا بینالمللی محسوب شدن قرار دهیم و حتی عدهای اعتقاد دارند که تابعیت هیچ نقشی در تجارت ندارد و عامل مرزهای جغرافیایی را نمیتوان ملاک قرار داد زیرا موجب محدود شدن تجارت میگردد»، به همین جهت به نظر میرسد این ماده نیازمند اصلاح است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مقدمه ای بر داوری تجاری ملی و بین المللی|ترجمه=|جلد=|سال=1385|ناشر=پژوهش شماره 41 پاییز 1385|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=5295172|صفحه=|نام۱=محمدهادی|نام خانوادگی۱=دارایی|چاپ=}}</ref> |