۱
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
برچسبها: برگرداندهشده ویرایشگر دیداری |
||
خط ۱۴: | خط ۱۴: | ||
== نکات توضیحی تفسیری دکترین == | == نکات توضیحی تفسیری دکترین == | ||
تعذر اجرای قرارداد به معنی وجود یا پدید آمدن حادثهای است که باعث ناممکن شدن موقتی یا دائمی اجرای تمام یا جزئی از قرارداد شود. تعذر اجرای تعهد ممکن است علل و اسباب متعددی داشته باشد: گاه تعذر ناشی از وضعیت خاص موضوع تعهد است، مانند آنجاییکه موضوع قرارداد که عین معین است تلف گردد؛ گاهی ممکن است تعذر ناشی از عوامل خارجی مانند اقدام شخص ثالث، تصمیمات دولتی یا مقررات داخلی و خارجی نظیر تحریم ها و فیلترینگ باشد؛ گاهی نیز عوامل طبیعی مانند سیل، زلزله و ... مانع انجام تعهد شده و النهایه، ممکن است تعذر ناشی از وضعیت متعهد نظیر بیماری یا ورشکستگی وی باشد.[1] | |||
لازم به ذکر است که اگر به هنگام انجام توافق، طرفین از عدم امکان اجرای شرط، مطلع باشند؛ چنین شرطی، [[شرط باطل|باطل]] است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مدنی در نظم حقوقی کنونی|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=92640|صفحه=|نام۱=ناصر|نام خانوادگی۱=کاتوزیان|چاپ=26}}</ref> | دکتر صفایی تعذر اجرای قرارداد را به دو دستهی اصلی و طاری و هر کدام را به دو فرض موقت و دائمی و باز هر شق را در دو فرض تعهد اصلی عقد و تعهد فرعی آن تقسیم نموده است. نامبرده معتقد است اگر تعذر اجرای تعهد در زمان عقد قرارداد وجود داشته باشد و این تعذر نسبت به شرط ضمن عقد باشد، مشروطله حق فسخ داشته و اگر تعهد، اثر اصلی و مقتضای عقد باشد، تعذر اجرا موجب بطلان عقد است. در فرضی که تعذر اجرا طاری و موقتی باشد، یعنی تعذر پس از انعقاد قرارداد پدید بیاید و برای مدتی باقی بماند، متعهدله دارای حق فسخ خواهد بود. اگر تعذر اجرا طاری و دائمی باشد، یعنی پس از انعقاد قرارداد حادث شده و در گذر زمان قابل حل نباشد، در این صورت قرارداد را باید منفسخ دانسته و تعهدات را ساقط شده تلقی نمود.[2] | ||
اما دکتر کاتوزیان مسئلهی تعذر انجام شرط و ممتنع شدن اجرای قرارداد را در دو فرض جداگانه مورد بررسی قرار داده است. در مقام بررسی مادهی 240 قانون مدنی[3]، ایشان معتقد است اگر انجام شرط در زمان تراضی ممتنع بوده و طرفین بدان عالم بوده باشند، شرط باطل است و اگر متعاملین از ممتنع بودن آن ناآگاه بوده باشند، متعهدله حق فسخ معامله را خواهد داشت. در فرضی که انجام شرط بعد از عقد نیز ممتنع شود، مشروطله تنها حق فسخ داشته و نمیتواند از عوض بکاهد.[4] | |||
دکتر مهدی شهیدی نیز در باب تعذر اجرای قرارداد معتقد است در نظام حقوقی ایران، از ملاک مواد متعدد قانونی مانند ماده ی 527 قانون مدنی در باب مزارعه و بند 4 ماده ی 551 قانون مدنی در مورد مضاربه و مادهی 683 در مورد عقد وکالت چنین استنباط میشود که با حادث شدن مانع اجرای تعهد قراردادی، تعهد مزبور ساقط گردیده و قرارداد مزبور منفسخ گردیده و قرارداد از زمان تشکیل تا زمان حدوث مانع، صحیح پنداشته میگردد. برای رهایی از مسئولیت ناشی از عدم انجام تعهد، بار اثبات حدوث مانع بر عهدهی متعهد بوده و عدم توفیق وی در اثبات حدوث مانع، مستنبط از مواد 227 و 229 قانون مدنی، با ضمانت اجرای پرداخت خسارت عدم انجام یا تاخیر در انجام تعهد روبرو خواهد بود.[5] | |||
در خصوص تعذر انجام شرط، دکتر حسن امامی نیز معتقد است اگر شرط غیرمقدور باشد، شرط مزبور در اثر عدم قدرت بر تسلیم باطل و معاملهی اصلی صحیح ولی به علت آنکه احتساب شرط در تعیین عوض موثر بوده، قابل فسخ است. همچنین، ایشان مشروطله را در فرضی که اجرای شرط در حین عقد مقدور و پس از آن نامقدور شود، مقید به آنکه امتناع مستند به فعل وی نباشد، مستحق فسخ دانسته است.[6] | |||
نویسندگانی دیگری نیز تعذر در اجرا را به اقسام تعذر موقت و دائمی، تعذر ابتدایی و عارضی، تعذر جزئی و کلی، تعذر تعهد اصلی و تعهد فرعی تقسیم نموده و اثر هر کدام از این اقسام تعذر را جداگانه بررسی نموداند. آنها معتقد هستند اگر عقد در زمان انعقاد، متعذرالوفا باشد و طرفین به این امر آگاه باشند و نیز اگر متعاملین در حین انعقاد قرارداد معتقد باشند که مدلول عقد ممکن الوفاست، ولی بعداً کشف گردد که چنین نبوده، در هر دو فرض عقد محکوم به بطلان است. اما اگر تعذر اجرا پس از عقد عارض شود، اگر تعذر قابل رفع نباشد که قرارداد منفسخ بوده و اگر تعذر قابل رفع باشد، عقد در دو فرض وحدت مطلوب و تعدد مطلوب، به ترتیب منفسخ و قابل فسخ خواهد بود. این نویسندگان با بیانی دیگر نیز چنین نتیجه گرفتهاند که بهطور کلی، اگر تعذر ابتدایی، کلی، دائمی و مربوط به تعهد اصلی باشد، تعذر اجرا موجب بطلان عقد میشود. اما اگر تعذر عارضی، کلی، دائمی و مربوط به تعهد اصلی باشد، اثر تعذر انفساخ عقد است. در غیر این موارد، نتیجهی تعذر همواره ایجاد خیار فسخ برای متعهدله است.[7] مشابه با این رویکرد، نویسندگان مقالهی «نظریهی عمومی تعذر: رهیافتی منسجم از قواعد حقوقی» تعذر را در دو حالت تعذر عینی و حکمی مورد بررسی قرار داده و تعذر عینی نسبت به کل موضوع قرارداد یا جزء موضوع قرارداد (در جایی که قرارداد تبعضناپذیر است) را موجب انفساخ و تعذر جزئی قرارداد یا تعذر ملحقات فرعیِ تبعُضپذیر آن را موجب خیار تعذر تسلیم و تعذر موقتی در اجرای قرارداد را نیز موجد حق فسخ به استناد خیار تخلف وصف دانسته و احکام مربوط به تعذر حکمی را مشابه با تعذر عینی دانستهاند.[8] | |||
----[1] محمد جعفر جعفری لنگرودی, ''الفارق: دائرهالمعارف عمومی حقوق'', ج جلد 1 (تهران: گنج دانش, ۱۳۸۶), 167. | |||
[2] سیدحسین صفایی, ''دوره مقدماتی حقوق مدنی: تعهدات و قراردادها'', جلد دوم:301-3. | |||
[3] ماده ۲۴۰ قانون مدنی: «اگر بعد از عقد، انجام شرط، ممتنع شود یا معلوم شود که حینالعقد ممتنع بودهاست کسی که شرط بر نفع او شدهاست اختیار فسخ معامله را خواهد داشت مگر اینکه امتناع، مستند به فعل مشروطله باشد.» | |||
[4] کاتوزیان, ''حقوق مدنی: قواعد عمومی قراردادها'', ۱۳۸۳, جلد سوم (آثار قرارداد):222-25. | |||
[5] شهیدی, ''حقوق مدنی'', ۱۳۹۱, جلد سوم (آثار قراردادها و تعهدات):122. | |||
[6] امامی, ''حقوق مدنی'', اول:276. | |||
[7] علی جعفری و مجید تلخابی, «بررسی تطبیقی تعذر اجرای قرارداد (در فقه و حقوق ایران و حقوق انگلیس),» ''معرفت'' 148, ش 19 (۴ فروردین ۱۳۸۹): 44-46. | |||
[8] منصور امینی و رضا باستانی نامقی, «نظریه عمومی تعذر: رهیافتی منسجم از قواعد حقوقی,» ''تحقیقات حقوقی'' 92, ش 23 (۱ دی ۱۳۹۹): 191. | |||
تعذر، به دو دسته اصلی و طاری، که اولی حین عقد موجود بوده؛ و دومی، | |||
<references /> | |||
پس از انعقاد قرارداد، حادث میگردد؛ قابل تقسیم است، مفاد این ماده، ناظر به هر دو قسم مزبور میباشد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=دایرةالمعارف حقوق مدنی و تجارت (جلد اول) (حقوق تعهدات عقود و ایقاعات)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4223492|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=1}}</ref> همچنین مفاد این ماده، به عنوان یک قاعده، تنها اختصاص به [[شرط غیرمقدور|شروط نامقدور]] نداشته و در رابطه با [[شرط نامشروع|شروط نامشروع]] و [[شرط بی فایده|شروط فاقد منفعت]] نیز، قابل اعمال است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی اصول قراردادها و تعهدات نظری و کاربردی|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=دادگستر|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1448400|صفحه=|نام۱=سیدمرتضی|نام خانوادگی۱=قاسمزاده|چاپ=14}}</ref> | |||
لازم به ذکر است که اگر به هنگام انجام توافق، طرفین از عدم امکان اجرای شرط، مطلع باشند؛ چنین شرطی، [[شرط باطل|باطل]] است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مدنی در نظم حقوقی کنونی|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=92640|صفحه=|نام۱=ناصر|نام خانوادگی۱=کاتوزیان|چاپ=26}}</ref> | |||
----[1] شهیدی, ''حقوق مدنی'', ۱۳۹۱, جلد سوم (آثار قراردادها و تعهدات):122. | |||
== نکات توضیحی == | == نکات توضیحی == |
ویرایش