۳۴٬۱۱۹
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
ضمان مبتنی است بر انتقال دین، و بدین وسیله ضامن می پذیرد که دین مدیون را [[تادیه|تأدیه]] نماید، به همین دلیل جهت تحقق ضمان، رضای مضمونٌ عنه شرط نیست.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (عقود معین، قسمت چهارم) (عقود اذنی، وثیقه های دین، ودیعه،عاریه، وکالت، ضمان)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=سهامی انتشار|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2658520|صفحه=|نام۱=ناصر|نام خانوادگی۱=کاتوزیان|چاپ=6}}</ref> | ضمان مبتنی است بر انتقال دین، و بدین وسیله ضامن می پذیرد که دین مدیون را [[تادیه|تأدیه]] نماید، به همین دلیل جهت تحقق ضمان، رضای مضمونٌ عنه شرط نیست.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (عقود معین، قسمت چهارم) (عقود اذنی، وثیقه های دین، ودیعه،عاریه، وکالت، ضمان)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=سهامی انتشار|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2658520|صفحه=|نام۱=ناصر|نام خانوادگی۱=کاتوزیان|چاپ=6}}</ref> | ||
در انتقال دین، بدهکار، یکی از | در انتقال دین، بدهکار، یکی از [[متعاقدین|طرفین عقد]] محسوب می گردد، اما ضمان، بین متعهدٌله و ضامن منعقد گردیده و مدیون در [[انشاء|انشای]] این عقد، نقشی ندارد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (نظریه عمومی تعهدات)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=442532|صفحه=|نام۱=ناصر|نام خانوادگی۱=کاتوزیان|چاپ=5}}</ref> | ||
هر چند ممکن است به نظر برسد که چون بدهکار، یکی از ارکان عقد ضمان نیست؛ پس نمی توان او را در انعقاد این عقد دخیل نمود، اما باید توجه داشت که در برخی موارد، ممکن است ضامن، به [[اذن]] مدیون، ضمانت او را برعهده گرفته؛ و بدهکار نیز، در مقابل ضامن متعهد شده باشد که دین مزبور را جبران نماید، در چنین شرایطی، ضامن فاقد قصد احسان بوده؛ و تأدیه دین مضمونٌ عنه را، در برابر تعهد وی به جبران می پذیرد، لیکن چنین ضمانی را، نباید با قصد معاوضی، که موجب اتصال تعهدهای متعدد به یکدیگر می گردد؛ مشتبه نمود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (جلد اول) (قواعد عمومی قراردادها)|ترجمه=|جلد=|سال=1380|ناشر=شرکت سهامی انتشار|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2443720|صفحه=|نام۱=ناصر|نام خانوادگی۱=کاتوزیان|چاپ=5}}</ref> | هر چند ممکن است به نظر برسد که چون بدهکار، یکی از ارکان عقد ضمان نیست؛ پس نمی توان او را در انعقاد این عقد دخیل نمود، اما باید توجه داشت که در برخی موارد، ممکن است ضامن، به [[اذن]] مدیون، ضمانت او را برعهده گرفته؛ و بدهکار نیز، در مقابل ضامن متعهد شده باشد که دین مزبور را جبران نماید، در چنین شرایطی، ضامن فاقد قصد احسان بوده؛ و تأدیه دین مضمونٌ عنه را، در برابر تعهد وی به جبران می پذیرد، لیکن چنین ضمانی را، نباید با قصد معاوضی، که موجب اتصال تعهدهای متعدد به یکدیگر می گردد؛ مشتبه نمود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (جلد اول) (قواعد عمومی قراردادها)|ترجمه=|جلد=|سال=1380|ناشر=شرکت سهامی انتشار|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2443720|صفحه=|نام۱=ناصر|نام خانوادگی۱=کاتوزیان|چاپ=5}}</ref> | ||
خط ۷۲: | خط ۷۲: | ||
===== ضمان از میت ===== | ===== ضمان از میت ===== | ||
ضمانت از متوفی، از مصادیق عقد ضمان محسوب نگردیده؛ زیرا عامل [[وثیقه]]، که از عناصر ضمان است؛ در مورد ضمان از اموات وجود ندارد، در واقع ضمان از میت، همان | ضمانت از متوفی، از مصادیق عقد ضمان محسوب نگردیده؛ زیرا عامل [[وثیقه]]، که از عناصر ضمان است؛ در مورد ضمان از اموات وجود ندارد، در واقع ضمان از میت، همان تبدیل تعهد از نوع تبدیل بدهکار است،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مبسوط در ترمینولوژی حقوق (جلد سوم)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=334836|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=4}}</ref> به عبارت دیگر ضمان از متوفی، به اعتبار دینی است که از گذشته، بر [[ذمه]] او قرار گرفتهاست، وگرنه از نظر حقوقی، اموات نمیتوانند مورد تکلیف قرارگیرند؛ تا بتوان آنها را مدیون دانست.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (جلد دوم) (در اجاره، مساقات، مضاربه، جعاله، شرکت، ودیعه، عاریه، قرض، قمار، وکالت …)|ترجمه=|جلد=|سال=1375|ناشر=اسلامیه|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1595040|صفحه=|نام۱=سیدحسن|نام خانوادگی۱=امامی|چاپ=12}}</ref> | ||
===== در فقه ===== | ===== در فقه ===== | ||
خط ۱۸۸: | خط ۱۸۸: | ||
مقاله اصلی: "[[تعلیق در ضمان]]" | مقاله اصلی: "[[تعلیق در ضمان]]" | ||
همچون سایر عقود، [[تعلیق در ضمان|تعلیق در عقد ضمان]] صحیح نیست.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=عقد ضمان و مقتضیات زمان با نگاه تحلیلی و تطبیقی|ترجمه=|جلد=|سال=1392|ناشر=آیین دادرسی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4098308|صفحه=|نام۱=مهدی|نام خانوادگی۱=آقاپوربی شک|چاپ=1}}</ref> مطابق [[قانون مدنی ایران|قانون مدنی]]، تعلیق در ضمان مثل این که ضامن قید کند که اگر مدیون نداد من ضامنم، [[بطلان عقد|باطل]] است ولی [[التزام به تادیه معلق|التزام به تأدیه]] ممکن است معلق باشد.<ref>[[ماده ۶۹۹ قانون مدنی]]</ref> | همچون سایر عقود، [[تعلیق در ضمان|تعلیق در عقد ضمان]] صحیح نیست.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=عقد ضمان و مقتضیات زمان با نگاه تحلیلی و تطبیقی|ترجمه=|جلد=|سال=1392|ناشر=آیین دادرسی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4098308|صفحه=|نام۱=مهدی|نام خانوادگی۱=آقاپوربی شک|چاپ=1}}</ref> مطابق [[قانون مدنی ایران|قانون مدنی]]، تعلیق در ضمان مثل این که ضامن قید کند که اگر مدیون نداد من ضامنم، [[بطلان عقد|باطل]] است ولی [[التزام به تادیه معلق|التزام به تأدیه]] ممکن است معلق باشد.<ref>[[ماده ۶۹۹ قانون مدنی]]</ref> | ||
== ترامی ضمان == | |||
مقاله اصلی: "[[ترامی ضمان]]" | |||
[[ترامی ضمان]] به این معنی است که کسی ضامن مدیون می شود و سپس فرد سومی ضامنِ ضامن می گردد و همین گونه ضمانتها امتداد می یابد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=فرهنگ فقه (جلد دوم)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=مؤسسه دایرةالمعارف فقه اسلامی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=3366692|صفحه=|نام۱=آیت اله سیدمحمود|نام خانوادگی۱=هاشمی شاهرودی|چاپ=2}}</ref> | |||
== ابراء ذمه مضمون عنه توسط مضمون له == | |||
بر اساس [[ماده ۷۰۷ قانون مدنی]]: «اگر مضمونله ذمه مضمونعنه را بری کند ضامن بری نمیشود مگر این که مقصود، ابراء از اصل دین باشد.» | |||
در [[ضمان نقل ذمه|ضمان ناقل ذمه]]، ابراء مضمون عنه مفهومی ندارد، چرا که پس از ضمان مذکور، مضمون عنه در برابر مضمون له دینی ندارد که قابل ابراء باشد، مگر آن که با توجه به اوضاع و احوال، هدف مضمون له، ابراء دین اصلی و صرف نظر از بدهکار دین باشد که در این صورت ضامن بری میشود،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=دایرةالمعارف حقوق مدنی و تجارت (جلد اول) (حقوق تعهدات عقود و ایقاعات)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4212700|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=1}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی عقود معین (جلد دوم) تحلیل عقود مشارکتی (شرکت، مضاربه، مزارعه، مساقات) اذنی و نیابتی (ودیعه، عاریه، وکالت) تبعی و وثیقه ای (ضمان، حواله، کفالت، رهن) تبرعی و شانسی (هبه، گروبندی)|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=انتشارات خرسندی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=768696|صفحه=|نام۱=حسن|نام خانوادگی۱=ره پیک|چاپ=1}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=شرح قانون مدنی (جلد دوم)|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=203956|صفحه=|نام۱=سیدعلی|نام خانوادگی۱=حائری شاه باغ|چاپ=3}}</ref> اما در [[ضمان ضم ذمه]] (ضمان تضامنی)، ذمه ضامن [[وثیقه]] شخصی دین مضمون عنه میباشد و با ابراء مضمون عنه، ضامن نیز بری خواهد شد،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=ضمان عقدی در حقوق مدنی|ترجمه=|جلد=|سال=1386|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=36284|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=1}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=دایرةالمعارف حقوق مدنی و تجارت (جلد اول) (حقوق تعهدات عقود و ایقاعات)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4212708|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=1}}</ref> لذا با توجه به این ماده به نظر میرسد اصل ضمان نقل ذمه در قانون مدنی پذیرفته شدهاست.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=دوره مقدماتی حقوق مدنی (جلد دوم) (عقود معین 2) (ودیعه، عاریه، وکالت، ضمان، حواله|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1955588|صفحه=|نام۱=ناصر|نام خانوادگی۱=کاتوزیان|چاپ=13}}</ref> | |||
=== مصادیق === | |||
*قصد مضمون له از ابراء مضمون عنه با توجه به شرایط و احوالات باید محرز شود مانند این که مضمون له طی نامه ای به مضمون عنه بنویسد (شما را از دینی که بابت خرید اتومبیل به من داشتید ابراء کردم، خوشحال میشوم به مناسبت ورود شما به دانشگاه، اتومبیل مذکور را از طرف من به عنوان [[هبه]] قبول کنید)، در اینجا مضمون له با عنوان کردن هبه اتومبیل، قصد دارد مضمون عنه را از اصل دین ابراء کند و در این حال ضامن نیز بری میشود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (جلد هفتم) (عقود معین-بخش دوم) (شرکت، ودیعه، عاریه، وکالت، ضمان عقدی، حواله، کفالت، رهن، هبه)|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4865504|صفحه=|نام۱=پرویز|نام خانوادگی۱=نوین|چاپ=2}}</ref> | |||
=== در فقه === | |||
عده ای از فقها، ابراء ذمه مضمون عنه در ضمان نقلی را امری بیهوده و لغو میدانند، چرا که با وقوع عقد ضمان، مضمون عنه بری شدهاست.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=ماهنامه کانون سال 49 شماره 78 اسفند 1386|ترجمه=|جلد=|سال=1386|ناشر=صفیه|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=3026516|صفحه=|نام۱=کانون سردفتران|دفتریاران|نام خانوادگی۱=|چاپ=}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مدنی و فتاوای امام خمینی (جلد دوم)|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=سمت|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=51448|صفحه=|نام۱=عبداله|نام خانوادگی۱=کیایی|چاپ=1}}</ref> به هر حال قول [[مشهور فقهای امامیه]] که بر آن ادعای [[اجماع]] نیز شدهاست این است که اگر مضمون له، مضمون عنه را ابراء نماید، این امر موجب بری الذمه شدن ضامن نمیشود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=ترمینولوژی فقه اصطلاحشناسی فقه امامیه|ترجمه=|جلد=|سال=1391|ناشر=پیک کوثر|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4178840|صفحه=|نام۱=حمید|نام خانوادگی۱=مسجدسرایی|چاپ=1}}</ref> | |||
== مقالات مرتبط == | == مقالات مرتبط == | ||
خط ۲۱۲: | خط ۲۲۸: | ||
*[[ماهیت و اثر شرط وفای به عهد هنگام توانایی در قراردادها]] | *[[ماهیت و اثر شرط وفای به عهد هنگام توانایی در قراردادها]] | ||
*[[اسباب سقوط تعهدات در پرتو رویکرد فرمالیسم حقوقی]] | *[[اسباب سقوط تعهدات در پرتو رویکرد فرمالیسم حقوقی]] | ||
*[[جواز امتناع مدیون از ایفای دین تا زمان تهیه دلیل اثباتی بر آن]] | |||
== کتب مرتبط == | == کتب مرتبط == | ||
خط ۲۳۶: | خط ۲۵۳: | ||
* [[ضمان عهده]] | * [[ضمان عهده]] | ||
* [[کفالت]] | * [[کفالت]] | ||
* [[مضمون له|مضمون له]] | |||
* [[مضمون عنه]] | |||
== منابع == | == منابع == |
ویرایش