رای شعبه کیفری دیوان عالی کشور درباره صلاحیت اضافی دادگاه کیفری استان: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب: برگردانده‌شده
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب: برگردانده‌شده
خط ۱: خط ۱:
{{جعبه اطلاعات رای شعبه کیفری دیوان عالی کشور|شماره دادنامه=۹۱۰۹۹۷۰۹۱۰۵۰۰۸۰۹|تاریخ دادنامه=۱۳۹۱/۱۱/۱۶|نوع رأی=رأی شعبه|شعبه=شعبه ۳۲ دیوانعالی کشور|موضوع=صلاحیت اضافی دادگاه کیفری استان|قاضی=سیدعلی اصغر لطیفی رستمی{{سخ}}رضا فرج اللهی}}'''رای شعبه کیفری دیوان عالی کشور درباره صلاحیت اضافی دادگاه کیفری استان''': چنانچه شخصی به اتهامات زنای به عنف و آدم ربایی در دادگاه کیفری استان مورد تعقیب قرار گیرد و در مورد زنای به عنف حکم برائت صادر گردد دادگاه باید در مورد جرم آدم ربایی نیز تصمیم گیری نماید و نیازی به صدور کیفرخواست دادسرا نیست، زیرا لزوما رسیدگی دادگاه صدور کیفر خواست را ایجاب نمی کند.  
{{جعبه اطلاعات رای شعبه کیفری دیوان عالی کشور|شماره دادنامه=۹۳۰۹۹۷۰۹۲۵۲۰۱۱۱۹|تاریخ دادنامه=۱۳۹۳/۰۳/۳۱|نوع رأی=رأی شعبه|شعبه=شعبه ۳۷ دیوانعالی کشور|موضوع=صلاحیت اضافی دادگاه کیفری استان|قاضی=محمدرضا خسروی{{سخ}}سیدمصطفی قائم مقامی}}'''رای شعبه کیفری دیوان عالی کشور درباره صلاحیت اضافی دادگاه کیفری استان''': مختومه شدن عنوان مجرمانه اصلی، نافی صلاحیت اضافی دادگاه کیفری استان در رسیدگی به سایر عناوین تبعی نیست.  


= رأی خلاصه جریان پرونده =
= رأی خلاصه جریان پرونده =


ع.ک. فرزند غ.ع. ۲۶ ساله به اتهام زنای به عنف و اکراه و آدم ربائی، تحت تعقیب دادگاه کیفری استان ک قرار گرفته است ساعت ۵۱/۲۰ مورخ ۸/۵/۸۸. بدین توضیح خانم ش.الف. شکایت کرده است شبانه برای خرید دارو برای پدرش از منزل خارج شده و هنگام برگشت دو نفر موتورسوار با تهدید چاقو او را سوار موتور کرده به مغازه واقع در خیابان الف. برده ضمن اذیت و آزار از دبر به او تجاوز کرده، نفر سومی که نیز به آنان ملحق شده که در این حین تلفن همراهش که روی ویبره بوده زنگ خورده وضعیت خود را به خانواده اش (که در آن ساعت شب به دنبال وی گشته اند) اطلاع داده و خانواده اش به اداره آگاهی رفته اند و او را در محل پیدا کرده اند، بالاخره با ابتکار نفر سوم در مغازه باز شده، چند نفر رهگذر که وضعیت او را دیده اند به مغازه حمله کرده و متجاوزان از جمله ک. را مورد ضرب و شتم قرارداده اند که ک. با چاقو مجروح شده است. شاکی به پزشکی قانونی معرفی، در معاینه دبر قرمزی و التهاب که ناشی از دخول جسم سخت نظیر تشخیص داده شده، بریدگی زانوی راست، کبودی خلف گردن، تورم روی سر که بر اثر اجسام سخت و برنده ایجاد شده است از متهم ک. در کلانتری تحقیق شده، اظهار کرده است ساعت ۱۱ شب یک نفر خانم با دو نفر مرد وارد مغازه شده و ، خانم مذکور کیف پول خود را جا گذاشته بعد از یک ربع ساعت برگشته و کیف پولش را برده و بعد از آن چهار نفر آدم ناشناس به همراه خانم وارد مغازه تمام شیشه ها را شکسته و وی را به قصد کشت کتک زده اند که پارگی عصب راست، پارگی ریه بر اثر اصابت چاقو، شکستگی سر که منجر به بخیه و عمل جراحی شده، نتیجه اعمال آنان بوده است. گزارش پزشکی قانونی استان ک حاکی است که سه فقره بریدگی بخیه شده بر روی کتف راست و سه فقره بریدگی بخیه نشده در نیمه راست خلف قفسه صدری محازات فضای بین دنده ای پنجم که حسب گزارش جراح معالج عمق آن تا فضای جنبی راست (جائفه ادامه یافته و لوله تخلیه تعبیه شده و آثار بخیه شده روی ساعد راست و متلاحمه) و چهار فقره دامیه در خلف ساعد راست و یک فقره بریدگی بخیه شده بر روی نیمه راست پیشانی و یک فقره بخیه شده (دامیه) در پشت گوش راست مشاهده شده است. گزارش کلانتری حاکی از شکسته شدن شیشه های مغازه محل کار متهم (به عنوان شاگرد) است صاحب مغازه به نام ر.ش. علیه فردی به نام م.ح. و چند نفر دیگر به اتهام تخریب مغازه و ایراد جرح به شاگردش شکایت کرده است. پرونده به دادگاه کیفری استان ارسال و به شعبه ارجاع شده است. دادگاه ابتدا از خانم ش.الف. تحقیق کرده قضیه ربودن خود و تجاوز به عنف ک. و فرد دیگر به همان کیفیتی که قبلا بیان کرده بود تکرار کرده است و نام نفر دوم را ع. ذکر کرده، متهم در این مرحله نیز انکار کرده، دادگاه پرونده را به آگاهی ارسال نموده تا درخصوص موضوع و نیز آدم ربائی تحقیق کنند. اداره آگاهی با تحقیق از طرفین و گزارشی که حاوی اظهارات طرفین است، پرونده را عودت داده است. دادگاه با حضور طرفین تشکیل جلسه داده متهم اظهار کرده است نیاز به وکیل مدافع ندارد. طرفین اظهارات قبلی را تکرار کرده اند. دادگاه در خاتمه رسیدگی به علت فقد ادله شرعی و قانونی رأی به برائت متهم صادر کرده و در مورد آدم ربائی و شکایت متهم علیه شاکی دایر بر ایراد ضرب و جرح با چاقو و تخریب و سرقت به لحاظ اینکه رسیدگی به اتهامات مذکور مستلزم صدور کیفرخواست است، بدل پرونده را به دادسرای عمومی ک ارسال نموده است. شاکی با پرداخت هزینه دادرسی به دادنامه صادر شده اعتراض کرده است. پرونده به دفتر دیوان عالی کشور ارسال و به این شعبه ارجاع شده است.  
در تاریخ ۱۰/۸/۹۲ آقای س.ک. از م.ن. و س.الف. شکایت کرده است که با تهدید و زور به فرزندش م.، متولد ۷۷، تجاوز کرده اند. شعبه ۱۲۰ دادگاه عمومی ش. به موجب دادنامه شماره ۰۰۱۳۵۳-۲۴/۱۱/۹۲ به دلیل این که موضوع اتهام تجاوز به عنف در دادگاه کیفری استان در حال رسیدگی است در خصوص اتهام س. به آدم ربایی شرب خمر و تهدید به قتل نیز طبق مواد ۵۴ و ۵۶ قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور کیفری و رأی شماره ۷۰۹ وحدت رویه، دادگاه یاد شده صالح به رسیدگی است، بنابراین به صلاحیت دادگاه کیفری استان قرار عدم صلاحیت صادر کرده است. دادگاه کیفری استان نیز به موجب دادنامه شماره ۶۰۰۲۱۹- ۲۵/۱۲/۹۲ اعلام کرده است که پرونده مذکور در خصوص لواط مختومه شده است و صلاحیت اضافی موضوع قرار دادگاه عمومی به تبع جرم اصلی مورد رسیدگی قرار می گیرد ولی در وضع حاضر موردی برای رسیدگی باقی نمانده است و به هر حال صلاحیت را نپذیرفته به صلاحیت محاکم عمومی عدم صلاحیت خود را اعلام کرده است. دادگاه عمومی ش. با نپذیرفتن استدلال دادگاه کیفری پرونده را برای حل اختلاف به دیوان عالی کشور فرستاده است. متن قرارهای طرفین اختلاف در هنگام شور قرائت می شود. هیئت شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید. پس از قرائت گزارش آقای خسروی عضو ممیز و ملاحظه اوراق پرونده در خصوص اختلاف در صلاحیت مشاوره نموده، چنین رأی می دهد:


= رأی شعبه دیوان عالی کشور =
= رأی شعبه دیوان عالی کشور =


با توجه به اینکه رأی وحدت رویه شماره ۷۰۹ مورخ ۱/۱۱/۸۷ رسیدگی به جرایم دیگر متهم آدم ربائی و ضرب و جرح شاکی بر اساس ماده ۱۸۳ قانون آیین دادرسی کیفری طبق اصل صلاحیت اضافی به تبع اتهام زنای به عنف در صلاحیت دادگاه کیفری استان است و لزوما رسیدگی دادگاه صدور کیفرخواست را ایجاب نمی کند. هر چند دادستان طبق فراز آخر تبصره ۳ ماده ۳ قانون اصلاح قانون تشکیل دادگاه های عمومی و انقلاب می تواند در موردی که سایر جهات انجام تحقیقات ضروری باشد، دستور تحقیق بدهد فلذا با توجه به اینکه آدم ربائی و تجاوز به عنف تلازم رسیدگی دارند و دادگاه در این مورد تحقیق نکرده است و نیز ضرورت تحقیق از خانواده شاکی و چگونگی اطلاع آنان از تأخیر مشارالیها در مراجعت به منزل و نیز علت خروج وی از منزل و رابطه خویشاوندی م.ح. با شاکی و کشف هویت همراهان وی، دادنامه تجدیدنظرخواسته را به علت نقص تحقیقات نقض و رسیدگی به شعبه صادر کننده رأی محول می شود که پس از وقوع رفع نقص مجددا اظهار نظر می کند.  
در خصوص اختلاف در صلاحیت بین دادگاه های کیفری استان و دادگاه عمومی ش.به نحوی که در قرارهای صادر شده از سوی مراجع قضایی مذکور به شماره های ۰۰۱۳۵۳-۲۴/۱۱/۹۲ و ۶۰۰۲۱۹-۲۵/۱۲/۹۲ انعکاس یافته است با عنایت به ارتباط جرایم معنونه که در طول هم قرار دارند و با توجه به صراحت رأی شماره ۷۰۹-۱/۱۱/۸۷ وحدت رویه هیئت عمومی دیوان عالی کشور، مستندا به مواد ۵۴، ۵۸ و ۱۸۳ قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور کیفری و تبصره ذیل ماده ۲۷ همان قانون در امور مدنی با اعلام صلاحیت دادگاه کیفری استان، حل اختلاف می کند.


رییس شعبه ۳۲ دیوان عالی کشور مستشار
مستشار شعبه سی و هفتم دیوان عالی کشور عضو معاون


فرج اللهی لطیفی رستمی
قائم مقامی خسروی


[[رده:آراء صادره از دیوان عالی کشور در سال ۱۳۹۱]]
[[رده:آراء صادره از دیوان عالی کشور در سال ۱۳۹۳]]


[[رده:آراء صادره از شعب کیفری دیوان عالی کشور در سال ۱۳۹۱]]
[[رده:آراء صادره از شعب کیفری دیوان عالی کشور در سال ۱۳۹۳]]
۸۷٬۰۶۵

ویرایش

منوی ناوبری