ماده ۸۲۸ قانون مدنی: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۸: خط ۸:
در مورد [[وصیت عهدی|عهدی]] یا [[وصیت تملیکی|تملیکی]] محسوب شدن وصیت بر غیرمحصور، باید قائل به تفکیک شد، در رابطه با [[شخص حقیقی|اشخاص حقیقی]]، از آنجایی که در چنین وصیتی، موصی لهم، [[کلی]] می‌باشند و فرد کلی، به‌طور مستقیم نمی‌تواند طرف [[تملیک]] قرار گیرد؛ و باید مصداق‌های آن، از طرف اجرا کننده وصیت، تعیین گردد؛ لذا وصیت بر این گونه اشخاص، عهدی محسوب می‌گردد، لیکن در مواردی که موصی له، یک [[شخص حقوقی]]، نظیر [[انجمن‌|انجمن]] خیریه و … می‌باشد؛ چون به‌طور مستقیم، می‌تواند [[مال]] را [[تملک]] نماید؛ در نتیجه چنین وصیتی، تملیکی تلقی می‌گردد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (دوره عقود معین، قسمت سوم) (عطایا، هبه، وصیت)|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2778896|صفحه=|نام۱=ناصر|نام خانوادگی۱=کاتوزیان|چاپ=7}}</ref>
در مورد [[وصیت عهدی|عهدی]] یا [[وصیت تملیکی|تملیکی]] محسوب شدن وصیت بر غیرمحصور، باید قائل به تفکیک شد، در رابطه با [[شخص حقیقی|اشخاص حقیقی]]، از آنجایی که در چنین وصیتی، موصی لهم، [[کلی]] می‌باشند و فرد کلی، به‌طور مستقیم نمی‌تواند طرف [[تملیک]] قرار گیرد؛ و باید مصداق‌های آن، از طرف اجرا کننده وصیت، تعیین گردد؛ لذا وصیت بر این گونه اشخاص، عهدی محسوب می‌گردد، لیکن در مواردی که موصی له، یک [[شخص حقوقی]]، نظیر [[انجمن‌|انجمن]] خیریه و … می‌باشد؛ چون به‌طور مستقیم، می‌تواند [[مال]] را [[تملک]] نماید؛ در نتیجه چنین وصیتی، تملیکی تلقی می‌گردد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (دوره عقود معین، قسمت سوم) (عطایا، هبه، وصیت)|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2778896|صفحه=|نام۱=ناصر|نام خانوادگی۱=کاتوزیان|چاپ=7}}</ref>


برخلاف [[وقف بر غیرمحصور]] که در آن، قبول [[حاکم]] شرط است؛ در وصیت بر غیرمحصور، قبول معنایی ندارد، همچنانکه معلوم بودن [[موصی به]] در چنین وصیتی، الزامی نیست. (۳۷۶ البته بنا به نظر برخی، در وصیت بر غیرمحصور، قبول الزامی است و باید از سوی حاکم صورت گیرد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (وصیت)|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=295340|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=2}}</ref>
برخلاف [[وقف بر غیرمحصور]] که در آن، قبول [[حاکم]] شرط است؛ در وصیت بر غیرمحصور، قبول معنایی ندارد، همچنانکه معلوم بودن [[موصی به]] در چنین وصیتی، الزامی نیست،(۳۷۶ البته بنا به نظر برخی، در وصیت بر غیرمحصور، قبول الزامی است و باید از سوی حاکم صورت گیرد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (وصیت)|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=295340|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=2}}</ref>


در وصیت بر غیرمحصور، ممکن است موصی له، دارای [[شخصیت حقوقی]] گردد؛ چرا که در چنین وصیتی، جهت عامه، مورد نظر قانونگذار بوده‌است؛ و از طرفی در وصیت بر غیرمحصور، ممکن است موصی له قبلاً نیز، دارای شخصیت حقوقی بوده باشد؛ نظیر وصیت بر [[تملیک]] فرش به نفع مسجد [[عین موقوفه|موقوفه]]. (۷۴۰
در وصیت بر غیرمحصور، ممکن است موصی له، دارای [[شخصیت حقوقی]] گردد؛ چرا که در چنین وصیتی، جهت عامه، مورد نظر قانونگذار بوده‌است؛ و از طرفی در وصیت بر غیرمحصور، ممکن است موصی له قبلاً نیز، دارای شخصیت حقوقی بوده باشد؛ نظیر وصیت بر تملیک فرش به نفع مسجد [[عین موقوفه|موقوفه]]. (۷۴۰


شایان ذکر است که در صورتی که وصیت بر غیرمحصور، از نوع وصیت به [[وقف]] باشد؛ دیگر امکان [[بیع|فروش]] موصی به وجود ندارد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=بررسی فقهی و حقوقی وصیت مواد 825-860 قانون مدنی|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=مرکز نشر علوم اسلامی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=199440|صفحه=|نام۱=سیدمصطفی|نام خانوادگی۱=محقق داماد|چاپ=4}}</ref>
شایان ذکر است که در صورتی که وصیت بر غیرمحصور، از نوع وصیت به [[وقف]] باشد؛ دیگر امکان [[بیع|فروش]] موصی به وجود ندارد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=بررسی فقهی و حقوقی وصیت مواد 825-860 قانون مدنی|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=مرکز نشر علوم اسلامی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=199440|صفحه=|نام۱=سیدمصطفی|نام خانوادگی۱=محقق داماد|چاپ=4}}</ref>
۳۱٬۲۸۲

ویرایش

منوی ناوبری