۳۴٬۱۱۹
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۴: | خط ۱۴: | ||
=== موجود بودن موصی له === | === موجود بودن موصی له === | ||
موصیله باید موجود باشد و بتواند [[مالکیت|مالک]] چیزی بشود که برای او [[وصیت]] شدهاست.<ref>[[ماده ۸۵۰ قانون مدنی]]</ref> در [[عقد تملیکی|عقود تملیکی]]، لزومی ندارد که [[انتقال]] مالکیت، از لحظه [[تملیک]] صورت گیرد؛ و چنانچه وصیت نیز [[عقد]] تلقی شود؛ نیازی به موجود بودن موصی له در هنگام [[ایجاب]] وصیت، دیده نمیشود،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مجموعه محشای قانون مدنی|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1715628|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=3}}</ref> البته برخی معتقدند که علاوه بر وجود موصی له به هنگام [[وفات|فوت]] [[موصی]]، وجود وی در زمان وصیت هم، ضروری است،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مدنی در نظم حقوقی کنونی|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=99716|صفحه=|نام۱=ناصر|نام خانوادگی۱=کاتوزیان|چاپ=26}}</ref> اما اگر وصیت، [[ایقاع]] محسوب گردد؛ چون چنین ایقاعی، [[تعلیق|معلق]] به فوت موصی میباشد و تا آن زمان برای موصی له [[تملک]] حاصل نمیشود؛ پس لزومی ندارد که موصی له به هنگام انشای وصیت، موجود و دارای [[اهلیت]] باشد؛ ولی چنانچه، وصیت، عقد تلقی شود؛ چون موجود بودن و برخورداری از اهلیت در طرف ایجاب، الزامی است؛ پس موصی له نیز باید واجد این شرایط باشد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (دوره عقود معین، قسمت سوم) (عطایا، هبه، وصیت)|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2779836|صفحه=|نام۱=ناصر|نام خانوادگی۱=کاتوزیان|چاپ=7}}</ref> در ضمن تداوم [[اهلیت تمتع]] تا زمان تملک، ضروری است،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=تفسیر قانون مدنی اسناد آرا و اندیشههای حقوقی (با تجدیدنظر و اضافات)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=سمت|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=365800|صفحه=|نام۱=سیدمرتضی|نام خانوادگی۱=قاسمزاده|نام۲=حسن|نام خانوادگی۲=ره پیک|نام۳=عبداله|نام خانوادگی۳=کیایی|چاپ=3}}</ref> و به عقیده برخی دیگر، برخورداری موصی از اهلیت تمتع در زمان ایجاب وصیت، لازم نمیباشد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مجموعه محشای قانون مدنی|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1715644|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=3}}</ref> | موصیله باید موجود باشد و بتواند [[مالکیت|مالک]] چیزی بشود که برای او [[وصیت]] شدهاست.<ref>[[ماده ۸۵۰ قانون مدنی]]</ref> در [[عقد تملیکی|عقود تملیکی]]، لزومی ندارد که [[انتقال]] مالکیت، از لحظه [[تملیک]] صورت گیرد؛ و چنانچه وصیت نیز [[عقد]] تلقی شود؛ نیازی به موجود بودن موصی له در هنگام [[ایجاب]] وصیت، دیده نمیشود،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مجموعه محشای قانون مدنی|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1715628|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=3}}</ref> البته برخی معتقدند که علاوه بر وجود موصی له به هنگام [[وفات|فوت]] [[موصی]]، وجود وی در زمان وصیت هم، ضروری است،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مدنی در نظم حقوقی کنونی|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=99716|صفحه=|نام۱=ناصر|نام خانوادگی۱=کاتوزیان|چاپ=26}}</ref> اما اگر وصیت، [[ایقاع]] محسوب گردد؛ چون چنین ایقاعی، [[تعلیق|معلق]] به فوت موصی میباشد و تا آن زمان برای موصی له [[تملک]] حاصل نمیشود؛ پس لزومی ندارد که موصی له به هنگام انشای وصیت، موجود و دارای [[اهلیت]] باشد؛ ولی چنانچه، وصیت، عقد تلقی شود؛ چون موجود بودن و برخورداری از اهلیت در طرف ایجاب، الزامی است؛ پس موصی له نیز باید واجد این شرایط باشد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (دوره عقود معین، قسمت سوم) (عطایا، هبه، وصیت)|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2779836|صفحه=|نام۱=ناصر|نام خانوادگی۱=کاتوزیان|چاپ=7}}</ref> در ضمن تداوم [[اهلیت تمتع]] تا زمان تملک، ضروری است،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=تفسیر قانون مدنی اسناد آرا و اندیشههای حقوقی (با تجدیدنظر و اضافات)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=سمت|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=365800|صفحه=|نام۱=سیدمرتضی|نام خانوادگی۱=قاسمزاده|نام۲=حسن|نام خانوادگی۲=ره پیک|نام۳=عبداله|نام خانوادگی۳=کیایی|چاپ=3}}</ref> و به عقیده برخی دیگر، برخورداری موصی از اهلیت تمتع در زمان ایجاب وصیت، لازم نمیباشد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مجموعه محشای قانون مدنی|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1715644|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=3}}</ref> | ||
==== مصادیق ==== | ==== مصادیق ==== | ||
خط ۲۳: | خط ۲۰: | ||
==== در فقه ==== | ==== در فقه ==== | ||
موصی له باید به هنگام انشای وصیت؛ موجود باشد و وصیت بر معدوم، صحیح نیست.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مدنی و فتاوای امام خمینی (جلد دوم)|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=سمت|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=52628|صفحه=|نام۱=عبداله|نام خانوادگی۱=کیایی|چاپ=1}}</ref> | موصی له باید به هنگام انشای وصیت؛ موجود باشد و وصیت بر معدوم، صحیح نیست.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مدنی و فتاوای امام خمینی (جلد دوم)|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=سمت|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=52628|صفحه=|نام۱=عبداله|نام خانوادگی۱=کیایی|چاپ=1}}</ref> | ||
==== وصیت به نفع اشخاص حقوقی ==== | |||
[[وصیت به نفع اشخاص حقوقی]] به دلیل برخورداری آنها از اهلیت تملک، صحیح است، صرف امکان شناسایی [[شخص حقوقی]]، دلالت بر بهرهمندی او از اهلیت تمتع دارد،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (وصیت)|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=299356|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=2}}</ref> و وصیت به نفع بیمارستان و مسجد، به دلیل برخورداری آنها از شخصیت حقوقی و قابلیت تملک، صحیح است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=بررسی فقهی و حقوقی وصیت مواد 825-860 قانون مدنی|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=مرکز نشر علوم اسلامی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=202624|صفحه=|نام۱=سیدمصطفی|نام خانوادگی۱=محقق داماد|چاپ=4}}</ref> | |||
==== وصیت به نفع حمل ==== | ==== وصیت به نفع حمل ==== | ||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
در فرضی که موصی لهم [[وصیت عام|غیرمحصور]] باشند؛ دیگر تقسیم به تساوی کاربرد ندارد؛ چرا که هم تعیین تعداد موصی لهم مشکل است؛ و هم اینکه [[ظهور|ظاهر]]، نشان از مقید نبودن موصی نسبت به تساوی [[حصه|سهام]] آنان دارد،<ref name=":0" /> همچنین نامحصور بودن موصی لهم، خود [[قرینه]] ای است بر اینکه موصی، راضی به مساوی بودن حصه آنان نبودهاست؛ چرا که در این صورت سهم هریک از آنان، بسیار ناچیز خواهد بود؛ بنابراین [[وصی]] میتواند هر میزان که مصلحت بداند؛ به هریک از آنان اختصاص دهد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (جلد سوم) (در شفعه، وصایا، ارث) (با تجدیدنظر، تصحیح کامل اضافات)|ترجمه=|جلد=|سال=1376|ناشر=اسلامیه|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=15268|صفحه=|نام۱=سیدحسن|نام خانوادگی۱=امامی|چاپ=13}}</ref> | در فرضی که موصی لهم [[وصیت عام|غیرمحصور]] باشند؛ دیگر تقسیم به تساوی کاربرد ندارد؛ چرا که هم تعیین تعداد موصی لهم مشکل است؛ و هم اینکه [[ظهور|ظاهر]]، نشان از مقید نبودن موصی نسبت به تساوی [[حصه|سهام]] آنان دارد،<ref name=":0" /> همچنین نامحصور بودن موصی لهم، خود [[قرینه]] ای است بر اینکه موصی، راضی به مساوی بودن حصه آنان نبودهاست؛ چرا که در این صورت سهم هریک از آنان، بسیار ناچیز خواهد بود؛ بنابراین [[وصی]] میتواند هر میزان که مصلحت بداند؛ به هریک از آنان اختصاص دهد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (جلد سوم) (در شفعه، وصایا، ارث) (با تجدیدنظر، تصحیح کامل اضافات)|ترجمه=|جلد=|سال=1376|ناشر=اسلامیه|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=15268|صفحه=|نام۱=سیدحسن|نام خانوادگی۱=امامی|چاپ=13}}</ref> | ||
=== فرض تعدد موصی | === فرض تعدد موصی لهم محصور و غیرمحصور === | ||
در موردی که مالی، به نفع شخصی محصور، و نیز برای جماعتی نامحصور وصیت شده باشد؛ نیمی از آن مال به موصی له محصور، و نیمی دیگر، به جمیع موصی لهم غیرمحصور تعلق خواهد یافت.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مدنی در نظم حقوقی کنونی|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=99780|صفحه=|نام۱=ناصر|نام خانوادگی۱=کاتوزیان|چاپ=26}}</ref> | در موردی که مالی، به نفع شخصی محصور، و نیز برای جماعتی نامحصور وصیت شده باشد؛ نیمی از آن مال به موصی له محصور، و نیمی دیگر، به جمیع موصی لهم غیرمحصور تعلق خواهد یافت.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مدنی در نظم حقوقی کنونی|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=99780|صفحه=|نام۱=ناصر|نام خانوادگی۱=کاتوزیان|چاپ=26}}</ref> | ||
ویرایش