رای هیات عمومی دیوان عدالت اداری درباره وحدت رویه: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
'''رای هیات عمومی دیوان عدالت اداری درباره وحدت رویه'''{{جعبه اطلاعات آراء هیات عمومی دیوان عدالت اداری|موضوع=وحدت رویه|شاکی=شهرداری دزفول|کلاسه پرونده=۹۸۰۲۸۸۰|تاریخ رأی=سه شنبه ۱ بهمن ۱۳۹۸|شماره دادنامه=۲۸۹۸}}شماره دادنامه : ۲۸۹۸
'''رای هیات عمومی دیوان عدالت اداری درباره وحدت رویه'''{{جعبه اطلاعات آراء هیات عمومی دیوان عدالت اداری|موضوع=وحدت رویه|شاکی=آقای محمدمهدی تقدیسی|کلاسه پرونده=۹۸۰۲۸۳۹|تاریخ رأی=يکشنبه ۱۳ بهمن ۱۳۹۸|شماره دادنامه=۲۹۱۷}}شماره دادنامه: ۲۹۱۷
تاریخ دادنامه: ۱۰؍۱۰؍۱۳۹۸
تاریخ دادنامه: ۱۷؍۱۰؍۱۳۹۸


شماره پرونده: ۹۸۰۲۸۸۰
شماره پرونده: ۹۸۰۲۸۳۹


مرجع رسیدگی: هیأت عمومی دیوان عدالت اداری
مرجع رسیدگی: هیأت عمومی دیوان عدالت اداری


اعلام کننده تعارض: شهرداری دزفول
اعلام کننده تعارض: آقای محمدمهدی تقدیسی


موضوع: اعلام تعارض در آراء صادر شده از شعب دیوان عدالت اداری
موضوع: اعلام تعارض در آراء صادر شده از شعب دیوان عدالت اداری


گردش کار:در خصوص دادخواست اشخاص به خواسته الزام شهرداری به پرداخت مابه التفاوت ناشی از کاهش حقوق به جهت تبدیل وضعیت استخدامی از قراردادی به رسمی شعب دیوان آراء متعارض صادر کرده اند
گردش کار: در خصوص الزام و یا عدم الزام دستگاه اجرایی به استرداد (پذیرش و دریافت) یا عدم استرداد پاداش پایان خدمت جانبازانی که قبل از لازم الاجرا شدن قانون برنامه ششم اعاده به خدمت شده اند، بین شعب دیوان آراء معارضی صادر شده است


بدین ترتیب که شعبه ۲۷ تجدیدنظر دیوان با این استدلال که تبصره ماده۳۲آیین نامه استخدامی کارکنان شهرداریهای کشور حاکی از ممنوع بودن کاهش حقوق پرسنل است و تغییر وضعیت استخدامی از قراردادی به رسمی نباید منجر به کاهش حقوق پرسنل شهرداری گردد، حکم به ورود شکایت صادر کرده است
گردش کار پرونده ها و مشروح آراء به قرار زیر است:
 
الف:شعبه ۴۰ بدوی دیوان عدالت اداری در رسیدگی به پرونده شماره ۹۶۰۹۹۸۰۹۰۲۴۰۳۱۸۲ با موضوع دادخواست آقای محمدمهدی تقدیسی به طرفیت ۱- اداره کل آموزش و پرورش استان اصفهان ۲- وزارت آموزش و پرورش و به خواسته الزام اداره مربوطه به استرداد پاداش بازنشستگی پرداخت شده به جانبازان بعد از اعاده به خدمت به موجب دادنامه شماره ۹۷۰۹۹۷۰۹۰۲۴۰۱۸۹۵-۲۴؍۶؍۱۳۹۷ به شرح زیر رأی صادر کرده است:
 
نظر به اینکه شاکی در اجرای ماده ۴ قانون تسهیلات استخدامی و اجتماعی جانبازان و ماده ۱۰۳ قانون مدیریتخدمات کشوری اعاده به خدمت شده است و با توجه به اینکه مطابق ماده ۱۰۷ قانون مذکور پاداش پایان خدمت پس از بازنشستگی به ازاء هرسال خدمت یک ماه آخرین حقوق و مزایای مستمر به اضافه وجوه مربوط به مرخصی ذخیره شده پرداخت می شود و از طرفی هیأت عمومی دیوان عدالت اداری به موجب دادنامه ۲۹۰-۲۳؍۵؍۱۳۹۱ بند ۳ بخشنامه شماره ۴ت؍۲۷۲۹۹۸؍ت ه م؍۲–۳۳۲ مورخ ۱۴؍۹؍۱۳۸۸ رئیس تدوین و هماهنگی مقررات اداری و استخدامی شرکت ملی نفت ایران را باطل ننموده و اعاده به کار کارمندان را منوط به استرداد پاداش پایان خدمت مجاز دانسته است بنابراین خواسته شاکی مقرون به صحت تشخیص و مستندا به مواد ۱۰ و ۶۵ قانون تشکیلات و آیین دادرسی دیوان عدالت اداری حکم به ورود شکایت شاکی صادر و اعلام می گردد
 
رأی صادره ظرف مهلت ۲۰ روز پس از ابلاغ قابل تجدیدنظر در شعب تجدیدنظر دیوان عدالت اداری است


در حالی که شعب ۲۶ تجدیدنظر تبصره مذکور را ناظر به طبقه بندی مشاغل دانسته و به جهت اینکه کسر حقوق شاکی ناشی از تبدیل وضعیت استخدامی بوده و منصرف از مفاد تبصره مذکور می باشد حکم به رد شکایت صادر نموده است
در اثر تجدیدنظر خواهی از رأی مذکور شعبه ۲۵ تجدیدنظر دیوان عدالت اداری به موجب دادنامه شماره ۹۷۰۹۹۷۰۹۵۵۸۰۵۱۹۱-۱۸؍۱۲؍۱۳۹۷ با استدلال زیر رأی مذکور را نقض می کند:


گردش کار پرونده ها و مشروح آراء به قرار زیر است:
تجدیدنظر خوانده ازکارکنان رسمی آموزش و پرورش بوده درسال ۱۳۹۰ بازنشسته گردیده و پاداش پایان خدمت را دریافت نموده در سال ۱۳۹۲ به خدمت اعاده و متعاقبا حکم بازنشستگی وی لغو می گردد درخواست بازپس گیری پاداش دریافتی داشته تا در هنگام بازنشستگی مجدد پاداش بازنشستگی را یکجا دریافت نماید شعبه بدوی حکم به ورود شکایت صادر نموده است علیهذا نظر بر اینکه دادنامه شماره ۲۹۰-۲۳؍۵؍۱۳۹۱ صادره از هیأت عمومی که مورد استناد شعبه بدوی و شاکی قرارگرفته ناظر بر تکلیف مستخدم به اعاده پاداش و حقوق و مزایای دریافتی بوده و الزام قانونی بر پذیرش آن از سوی دستگاه اجرایی متبوع ندارد از طرفی براساس تبصره بند (چ ) ماده ۸۷ قانون برنامه ششم توسعه مصوب ۱۳۹۵ در صورت دریافت پاداش پایان خدمات در بازنشستگی اول پاداش مربوط به آن سنوات مجددا به این افراد تعلق نمی گیرد


الف:شعبه ۴۵ بدوی دیوان عدالت اداری در رسیدگی به پرونده شماره ۹۷۰۹۹۷۰۹۰۴۲۰۱۰۵۲ با موضوعدادخواست آقای بهروز عابدیان به طرفیت شهرداری دزفول و به خواسته الزام شهرداری به تودیع مابه التفاوت احکام قراردادی حکم بهورود شکایت صادر کرده است اما شعبه ۲۶ تجدیدنظر به موجب دادنامه شماره ۹۸۰۹۹۷۰۹۵۵۹۰۰۰۱۶-۶؍۱؍۱۳۹۸ ضمن نقض حکم بدوی به شرح زیر رأی صادر کرده است:
لذا ضمن نقض دادنامه تجدیدنظر خواسته حکم به رد شکایت صادر و اعلام می گردد


با مداقه در اوراق و محتویات پرونده، نظر به اینکه تبصره ماده۳۲آیین نامه استخدامی کارکنان شهرداری های کشور که مستند صدور حکم تجدیدنظر خواسته قرار گرفته است، ناظر به طبقه بندی مشاغل مربوط بوده است و ممنوعیت مقرر در تبصره، صرفا در مقام اجرای این تبصره قابلیت استناد دارد و از آنجا که کسر حقوق صورت گرفته در مورد تجدیدنظر خوانده ناشی از تبدیل وضعیت استخدامی وی بوده که منصرف از مفاد تبصره مذکور است و به لحاظ فقدان موجب قانونی برای اجابت خواسته مطروحه، مستندا به ماده۷۱قانون تشکیلات و آیین دادرسی دیوان عدالت اداری، ضمن نقض دادنامه تجدید نظر خواسته ، حکم به رد شکایت صادر و اعلام می گردد
رأی صادره قطعی است


این رأی قطعی است
ب:شعبه ۴۵ بدوی دیوان عدالت اداری در رسیدگی به پرونده شماره ۹۶۰۹۹۸۰۹۰۴۲۰۲۳۰۰ با موضوع دادخواست آقای حبیب اله تاکی به طرفیت وزارت آموزش و پرورش و به خواسته الزام به دریافت وجوه پاداش پایان بازنشستگی به موجب دادنامه شماره ۹۷۰۹۹۷۰۹۰۴۲۰۱۹۳۹-۲۱؍۷؍۱۳۹۷ به شرح زیر رأی صادر کرده است:


ب:شعبه ۴۵ بدوی دیوان عدالت اداری در رسیدگی به پرونده شماره ۹۶۰۹۹۸۰۹۰۴۲۰۱۳۶۸ با موضوع دادخواست آقای عبدالرضا چباکی به طرفیت شهرداری دزفول و به خواسته الزام شهرداری به تودیع مابه التفاوت احکام قراردادی به موجب دادنامه شماره ۹۷۰۹۹۷۰۹۰۴۲۰۰۸۸۲-۲۰؍۳؍۱۳۹۷ به شرح زیر رأی صادر کرده است:
در خصوص دادخواست تقدیمی حبیب اله تاکی فرزند عبدالخالق به طرفیت وزارت آموزش و پرورش به خواسته مارالبیان، با بررسی تدقیق ومداقه جمیع اوراق و محتویات پرونده، مفاد دادخواست تقدیمی و خواسته شاکی و مستندات ابرازی پیوست به شرح مضبوط و مندرج در متن پرونده، لغو حکم بازنشستگی شاکی که در چارچوب قوانین و مقررات صورت پذیرفته و حاکی از اعاده وضع شاکی به حالت قبل از بازنشستگی و به منزله این است که اصلا حکم بازنشستگی صادر نشده و اثری بر آن مترتب نمی باشد بنابراین پرداخت پاداش پایان خدمت نیز وجاهت نداشته، چرا که شاکی در اجرای ماده ۴ قانون تسهیلات استخدامی و اجتماعی جانبازان و ماده ۱۰۳ قانون مدیریت خدمات کشوری، اعاده به خدمت شده است و به مستفاد از رأی شماره ۲۹۰-۲۳؍۵؍۱۳۹۱ هیأت عمومی دیوان عدالت اداری که حاکی از عدم ابطال بند ۳ بخشنامه شماره ۴ت؍۲۷۲۹۹۸؍ت ه م؍۲-۳۳۲ مورخ ۱۴؍۹؍۱۳۸۸ رئیس تدوین و هماهنگی مقررات اداری و استخدامی شرکت ملی نفت ایران می باشد و صریحا بیان گردیده است: نظر به اینکه به موجب مواد ۳-۴ و ۱۷ قانون تسهیلات استخدامی جانبازان مصوب ۳۱؍۳؍۱۳۷۴مقرر شده است جانبازان واجد شرایط، طبق ضوابط می توانند برای یک بار به خدمت اعاده شوند و مقررات مذکور دلالتی بر منبع بازپرداخت مبالغ یا وجوهی که جانبازان به هنگام قطع رابطه استخدامی دریافت کرده اند ندارد، بنابراین بند ۳ بخشنامه معترض به که اعاده به کار جانبازان برخوردار از احکام مقنن در اعاده به خدمت را منوط به استرداد پاداش مبلغ سنوات خرید خدمت و مقرری مستمری دریافتی ( حسب مورد) کرده است با قوانین مورد استناد شاکی مغایرتندارد قابل ابطال نیست


با بررسی، تدقیق و مداقه جمیع اوراق و محتویات پرونده، مفاد دادخواست تقدیمی و مستندات ابرازی پیوست به شرح مضبوط و مندرج در جوف پرونده، به لحاظ اینکه فلسفه تبدیل وضعیت مستخدمی از قراردادی به رسمی، ضمن تثبیت جایگاه و موقعیت شغلی آنها، برخورداری از مزایای مستخدمین رسمی است نه تنزل یا زوال حقوق مکتسبه آنها، تبصره ماده۳۲آیین نامه استخدامی کارکنان شهرداریهای کشور که حاکی از ممنوع بودن کاهشحقوق پرسنل ناشی از طبقه بندی شغلی است نیز مؤید همین دیدگاه است بنابراین به طریق اولی تغییر وضعیت استخدامی از قراردادی به رسمی نباید منجر به کاهش حقوق پرسنل شهرداری گردد که در مانحن فیه به نظر این مهم رعایت و ملحوظ قرار نگرفته است و نیز التفات به لایحه دفاعیه طرف شکایت که دفاع مؤثری که موجبات تزلزل ادعای شاکی را فراهم آورده و مبین عدم استحقاقش باشد به عمل نیاورده است و علیهذا نظر به مراتب معنونه شکایت و ادعای شاکی اثبات و محرز دانسته و به استناد اصل۱۷۳قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و مواد ۱، ۱۰، ۶۰، ۵۸، ۱۷ و ۶۵ قانون تشکیلات و آیین دادرسی دیوان عدالت اداری، حکم به ورود شکایت به شرح خواسته صادر و اعلام می نماید
علیهذا نظر به مراتب معنونه و اینکه طرف شکایت، دفاع مؤثری که موجبات تزلزل ادعای شاکی را فراهم آورد و مبین عدم استحقاقش باشد به عمل نیاورده است، شکایت و ادعای شاکی را وارد و محرز دانسته به استناد اصل ۱۷۳ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و مواد ۱، ۱۰، ۱۱، ۱۶، ۱۷، ۵۸، ۶۰ و ۶۵قانون تشکیلات و آیین دادرسی دیوان عدالت اداری، حکم بهورود شکایت شاکی و الزام طرف شکایت به شرح خواسته صادر و اعلام می نماید


رأی صادره ظرف بیست روز برای اشخاص مقیم ایران و دو ماه برای اشخاص مقیم خارج از کشور از تاریخ ابلاغ قابل تجدیدنظر در شعب تجدیدنظر دیوان عدالت اداری می باشد
رأی صادره ظرف بیست روز برای اشخاص مقیم ایران و دو ماه برای اشخاص مقیم خارج از کشور از تاریخ ابلاغ قابل تجدیدنظر در شعب تجدیدنظر دیوان عدالت اداری می باشد


شعبه ۲۷ تجدیدنظر به موجب دادنامه شماره ۹۷۰۹۹۷۰۹۵۶۰۰۴۰۲۹ رأی شعبه ۴۵ بدوی را تأیید کرده است
رأی مذکور به موجب رأی شماره ۹۸۰۹۹۷۰۹۵۵۹۰۰۱۸۰-۲۸؍۱؍۱۳۹۸ شعبه ۲۶ تجدیدنظر دیوان عدالت اداری تأیید شده است


هیأت عمومی دیوان عدالت اداری در تاریخ ۱۰؍۱۰؍۱۳۹۸ با حضور رئیس و معاونین دیوان عدالت اداری و رؤسا و مستشاران و دادرسان شعب دیوان تشکیل شد و پس از بحث و بررسی با اکثریت آراء به شرح زیر به صدور رأی مبادرت کرده است
هیأت عمومی دیوان عدالت اداری در تاریخ۱۷؍۱۰؍۱۳۹۸با حضور رئیس و معاونین دیوان عدالت اداری و رؤسا و مستشاران و دادرسان شعب دیوان تشکیل شد و پس از بحث و بررسی با اکثریت آراء به شرح زیر به صدور رأی مبادرت کرده است


== رأی هیأت عمومی ==
== رأی هیأت عمومی ==
خط ۳۸: خط ۴۴:
الف- تعارض در آراء محرز است
الف- تعارض در آراء محرز است


ب- با توجه به این کهاولا:پرداخت مابه التفاوت حقوق (تفاوت تطبیق) در هر حال مستلزم وجود نص قانونی است و قیاس اولویت نمی تواند مجوزی برای پرداخت حقوق و مزایا به کارکنان باشد و تفاوت تطبیق مورد اشاره در تبصره ماده ۳۲ آیین نامه استخدامی کارکنان شهرداریهای کشور (موضوع تصویب نامه شماره ۶۴۰۱۸؍ت۲۵۳۴۲ه-۱۴؍۱۲؍۱۳۸۱ هیأت وزیران) ناظر به کاهش حقوق ناشی از طبقه بندی مشاغل شهرداریها و سازمانهای وابسته در زمان وضع آیین نامه است و تسری آن به کاهش حقوق ناشی از تبدیل وضعیت استخدامی مبنا و مستند قانونی ندارد و با عنایت به این که شاکیان قبل از تبدیل وضعیت استخدامی فاقد گروه شغلی بوده و در نتیجه تنزل گروه ناشی از تغییر پست سازمانی (شغل) برای بهره مندی از تفاوت تطبیق موضوع ماده ۳۱ آیین نامه نیز سالبه به انتفاء موضوع است
ب- از آن جایی که قانونگذار درقانون تسهیلات استخدامی و اجتماعی جانبازان انقلاب اسلامیمصوب سال ۱۳۷۴ وقانون جامع خدمات رسانی به ایثارگرانمصوب سال ۱۳۹۱، به طور صریح حکمی راجع به استرداد پاداش پایان خدمت ایثارگران پس از اعاده به خدمت بیان نکرده است و در تبصره بند (چ) ماده ۸۷قانون برنامه پنجساله ششم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوریاسلامی ایرانمصوب سال ۱۳۹۵ مقرر شدهاست در صورت دریافت پاداش پایان خدمت در بازنشستگی اول، پاداش مذکور مربوط به آن سنوات مجددا به این افراد تعلق نمی گیرد، از این حکم مستفاد می شود که پاداش و سنوات دریافتی در بازنشستگی اول قابل استرداد نمی باشد و اعاده به خدمت اصولا ملازمه ای با استرداد پاداش پایان خدمت و یا حق سنوات ندارد و با عنایت به این که رأی شماره ۲۹۰-۲۳؍۵؍۱۳۹۱ هیأت عمومی دیوان عدالت اداری- همان گونه که در دادنامه شماره ۳۵۰-۱۰؍۷؍۱۳۹۸ هیأت تخصصی استخدامی دیوان عدالت اداری نیز تصریح شده است- دلالتی بر الزام دستگاه اجرایی به پذیرش درخواست جانبازان و دریافت پاداش پایان خدمت اولیه از آنان در هنگام برگشت به کار ندارد بلکه این امر از اختیارات دستگاه اجرائی بوده است که آن هم در حال حاضر با تصویب تبصره بند (چ) ماده ۸۷قانون برنامه پنجساله ششم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایرانمنتفی شده است، بنابراین الزام دستگاه اجرایی به پذیرش استرداد پاداش پرداختی اولیه به جانباز اعاده به خدمت شده جهت برخورداری وی از دریافت پاداش پایان خدمت بر مبنای حقوق جدید فاقد مبنای قانونی می باشد، مضافا اینکه شاکیان علی رغم اینکه قبل ازبرنامه پنجساله ششم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایراناعاده به خدمت شده اند، لیکن پس از گذشت چند سال و در زمان حاکمیتقانون برنامه پنجساله ششم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایراناقدام به طرح شکایت کرده اند، بنا بر مراتب رأی صادر شده به رد شکایت به شرح مندرج در گردش کار صحیح و موافق مقررات قانونی است
 
ثانیا:به موجب ماده واحده لایحه قانونی شمول قانون استخدام کشوری ( غیر از شهرداری پایتخت) درباره کارکنان شهرداریهای سراسر کشور مصوب ۱۹؍۷؍۱۳۵۸ شورای انقلاب، کلیه مستخدمین شهرداریها و مؤسسات تابعه و وابسته و اتحادیه شهرداریهای کشور مشمول قانون استخدام کشوری بوده و به موجب ماده ۱۲ قانون نظام هماهنگ پرداخت کارکنان دولت پرداخت حقوق و مزایای کارکنان شهرداریهای سراسر کشور تابع ضوابط و مقررات این قانون گردیده است، لذا استناد به آیین نامه استخدامی کارکنان شهرداریهای کشور فاقد مبنای قانونی است و در قانون استخدام کشوری و قانون نظام هماهنگ پرداخت پرداخت چنین تفاوت تطبیقی وجود ندارد،رأی به رد شکایت به شرح مندرج در گردش کار صحیح و موافق مقررات قانونی است


این رأی به استناد بند ۲ ماده ۱۲ و ماده ۸۹قانون تشکیلات و آیین دادرسی دیوان عدالت اداریمصوب سال ۱۳۹۲برای شعب دیوان عدالت اداری و سایر مراجع اداری مربوط در موارد مشابه لازم الاتباع است
این رأی به استنادبند ۲ ماده ۱۲ و ماده ۸۹قانون تشکیلات و آیین دادرسی دیوان عدالت اداریمصوب سال ۱۳۹۲برای شعب دیوان عدالت اداری و سایر مراجع اداری مربوط در موارد مشابه لازم الاتباع است


محمدکاظم بهرامی
محمدکاظم بهرامی
خط ۵۰: خط ۵۴:




کدمنبع: 12778
کدمنبع: 12795
[[رده:آراء هیات عمومی دیوان عدالت اداری سال ۱۳۹۸]]
[[رده:آراء هیات عمومی دیوان عدالت اداری سال ۱۳۹۸]]
۷۶٬۷۱۵

ویرایش

منوی ناوبری