ماده ۲۳۵ قانون آیین دادرسی مدنی: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
ابرابزار
(افزودن رویه ی قضایی)
(ابرابزار)
خط ۱: خط ۱:
'''ماده ۲۳۵ قانون آیین دادرسی مدنی''': دادگاه، گواهی هر گواه را بدون حضور گواه‌هایی که گواهی نداده‌اند استماع می‌کند و بعد از اداء گواهی می‌تواند از گواه‌ها مجتمعاً تحقیق نماید.
'''ماده ۲۳۵ قانون آیین دادرسی مدنی''': دادگاه، گواهی هر گواه را بدون حضور گواه‌هایی که گواهی نداده‌اند استماع می‌کند و بعد از اداء گواهی می‌تواند از گواه‌ها مجتمعاً تحقیق نماید.
*{{زیتونی|[[ماده ۲۳۴ قانون آیین دادرسی مدنی|مشاهده ماده قبلی]]}}
* {{زیتونی|[[ماده ۲۳۴ قانون آیین دادرسی مدنی|مشاهده ماده قبلی]]}}
*{{زیتونی|[[ماده ۲۳۶ قانون آیین دادرسی مدنی|مشاهده ماده بعدی]]}}
* {{زیتونی|[[ماده ۲۳۶ قانون آیین دادرسی مدنی|مشاهده ماده بعدی]]}}
 
== توضیح واژگان ==
== توضیح واژگان ==
ارتاب: در لغت به معنای شک می‌باشد و در اصطلاح زمانی است که در ضمن دادرسی اگر قاضی نسبت به شهود شک داشته باشد، آنان را متفرق می‌سازد و پیرامون مشخصات موضوع شهادت از آن‌ها سؤال می‌کند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=اصطلاحات تشریحی آیین دادرسی (کیفری-مدنی)|ترجمه=|جلد=|سال=1390|ناشر=مجمع علمی و فرهنگی مجد|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2136020|صفحه=|نام۱=فهیمه|نام خانوادگی۱=ملک زاده|چاپ=2}}</ref>
ارتاب: در لغت به معنای شک می‌باشد و در اصطلاح زمانی است که در ضمن دادرسی اگر قاضی نسبت به شهود شک داشته باشد، آنان را متفرق می‌سازد و پیرامون مشخصات موضوع شهادت از آن‌ها سؤال می‌کند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=اصطلاحات تشریحی آیین دادرسی (کیفری-مدنی)|ترجمه=|جلد=|سال=1390|ناشر=مجمع علمی و فرهنگی مجد|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2136020|صفحه=|نام۱=فهیمه|نام خانوادگی۱=ملک‌زاده|چاپ=2}}</ref>


== پیشینه ==
== پیشینه ==
خط ۲۰: خط ۲۱:


== سوابق و مستندات فقهی ==
== سوابق و مستندات فقهی ==
از نظر فقهی تفریق بین شهود فقط در موضع ریبه و بیم تبانی شهود با همدیگر، جایز است ولی در جایی که موجب می‌شود شهود به زحمت بیفتند بخصوص در جایی که خود شهود اهل بصیرت و ایمان و حافظه خوب باشند، غض و تعنیت شهود (به زحمت انداختن آنها) در چنین مواردی مکروه است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=ادله اثبات دعوا در امور مدنی و کیفری|ترجمه=|جلد=|سال=1385|ناشر=تدریس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1641192|صفحه=|نام۱=عبدالرسول|نام خانوادگی۱=دیانی|چاپ=1}}</ref> البته در مورد تفریق شهود در فقه اختلاف نظر نیز وجود داشته و برخی ان را جایز نمی نمی‌دانند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مبانی فقهی آیین دادرسی مدنی و تأثیر آن در رویه قضایی (جلد دوم) (دلایل اثبات، تصمیم دادگاه، رسیدگی تجدیدنظر و فوق العاده، داوری و خسارات دادرسی)|ترجمه=|جلد=|سال=1390|ناشر=شرکت سهامی انتشار|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2615916|صفحه=|نام۱=عبداله|نام خانوادگی۱=خدابخشی|چاپ=1}}</ref>
از نظر فقهی تفریق بین شهود فقط در موضع ریبه و بیم تبانی شهود با همدیگر، جایز است ولی در جایی که موجب می‌شود شهود به زحمت بیفتند بخصوص در جایی که خود شهود اهل بصیرت و ایمان و حافظه خوب باشند، غض و تعنیت شهود (به زحمت انداختن آنها) در چنین مواردی مکروه است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=ادله اثبات دعوا در امور مدنی و کیفری|ترجمه=|جلد=|سال=1385|ناشر=تدریس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1641192|صفحه=|نام۱=عبدالرسول|نام خانوادگی۱=دیانی|چاپ=1}}</ref> البته در مورد تفریق شهود در فقه اختلاف نظر نیز وجود داشته و برخی ان را جایز نمی نمی‌دانند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مبانی فقهی آیین دادرسی مدنی و تأثیر آن در رویه قضایی (جلد دوم) (دلایل اثبات، تصمیم دادگاه، رسیدگی تجدیدنظر و فوق‌العاده، داوری و خسارات دادرسی)|ترجمه=|جلد=|سال=1390|ناشر=شرکت سهامی انتشار|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2615916|صفحه=|نام۱=عبداله|نام خانوادگی۱=خدابخشی|چاپ=1}}</ref>
 
واقدی و اسحاق طبری گفته‌اند که: حنطله بن ابی سفیان به عمربن وابل ثقفی دستور داد که ادعا کند بر امیرالمؤمنین (ع) که هشتاد مثقال طلا به امانت نزد حضرت محمد (ص) نهاده بوده و حضرت از مکه فرارکرده و تو وکیل او هستی و اگر امیرالمؤمنین (ع) شاهد خواست، ما گروه قریش علیه او شهادت می‌دهیم و به او برای این کار، صدمثقال طلا دادند که از میان آن‌ها، ده مثقال گردنبند هند بود. سپس امیر شاهدین را به صورت جداگانه احضار نمود و مکر کلام آنان را آشکار نمود و عمر نیز اقرار نمود که این مکر ابوسفیان بوده‌است و امانتی نزد پیامبر (ص) نبوده‌است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=منابع فقه شیعه ترجمه جامع احادیث الشیعه آیةاله  سیدحسین بروجردی (جلد سیم) (قضا و شهادات و حدود و تعزیرات)|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=فرهنگ سبز|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2790480|صفحه=|نام۱=احمد|نام خانوادگی۱=اسماعیل تبار|نام۲=سیداحمدرضا|نام خانوادگی۲=حسینی|نام۳=مهدی (ترجمه)|نام خانوادگی۳=حسینیان قمی|چاپ=1}}</ref>


رسول خدا (ص) در سخنرانی فرمودند: «شهادت باطل معادل شرک به خداوند متعال است، سپس حضرت فرموده خداوند متعال را تلاوت کردند: از بت‌های پلید اجتناب ورزید و از سخن باطل بپرهیزید».<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=منابع فقه شیعه ترجمه جامع احادیث الشیعه آیةاله سیدحسین بروجردی (جلد سیم) (قضا و شهادات و حدود و تعزیرات)|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=فرهنگ سبز|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2790772|صفحه=|نام۱=احمد|نام خانوادگی۱=اسماعیل تبار|نام۲=سیداحمدرضا|نام خانوادگی۲=حسینی|نام۳=مهدی (ترجمه)|نام خانوادگی۳=حسینیان قمی|چاپ=1}}</ref>
واقدی و اسحاق طبری گفته‌اند که: حنطله بن ابی سفیان به عمربن وابل ثقفی دستور داد که ادعا کند بر امیرالمؤمنین (ع) که هشتاد مثقال طلا به امانت نزد حضرت محمد (ص) نهاده بوده و حضرت از مکه فرارکرده و تو وکیل او هستی و اگر امیرالمؤمنین (ع) شاهد خواست، ما گروه قریش علیه او شهادت می‌دهیم و به او برای این کار، صدمثقال طلا دادند که از میان آن‌ها، ده مثقال گردنبند هند بود. سپس امیر شاهدین را به صورت جداگانه احضار نمود و مکر کلام آنان را آشکار نمود و عمر نیز اقرار نمود که این مکر ابوسفیان بوده‌است و امانتی نزد پیامبر (ص) نبوده‌است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=منابع فقه شیعه ترجمه جامع احادیث الشیعه آیةاله سیدحسین بروجردی (جلد سیم) (قضا و شهادات و حدود و تعزیرات)|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=فرهنگ سبز|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2790480|صفحه=|نام۱=احمد|نام خانوادگی۱=اسماعیل تبار|نام۲=سیداحمدرضا|نام خانوادگی۲=حسینی|نام۳=مهدی (ترجمه)|نام خانوادگی۳=حسینیان قمی|چاپ=1}}</ref>


== رویه های قضایی ==
رسول خدا (ص) در سخنرانی فرمودند: «شهادت باطل معادل شرک به خداوند متعال است، سپس حضرت فرموده خداوند متعال را تلاوت کردند: از بت‌های پلید اجتناب ورزید و از سخن باطل بپرهیزید».<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=منابع فقه شیعه ترجمه جامع احادیث الشیعه آیةاله سیدحسین بروجردی (جلد سیم) (قضا و شهادات و حدود و تعزیرات)|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=فرهنگ سبز|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2790772|صفحه=|نام۱=احمد|نام خانوادگی۱=اسماعیل تبار|نام۲=سیداحمدرضا|نام خانوادگی۲=حسینی|نام۳=مهدی (ترجمه)|نام خانوادگی۳=حسینیان قمی|چاپ=1}}</ref>


== رویه‌های قضایی ==
* [[رای دادگاه درباره اثر اقامه دعوای اعسار از پرداخت محکومه به در اثبات مدیونیت و شرایط شهود معارض (دادنامه شماره ۹۴۰۹۹۷۰۲۲۰۲۰۱۷۷۵)]]
* [[رای دادگاه درباره اثر اقامه دعوای اعسار از پرداخت محکومه به در اثبات مدیونیت و شرایط شهود معارض (دادنامه شماره ۹۴۰۹۹۷۰۲۲۰۲۰۱۷۷۵)]]
* [[رای شعبه حقوقی دیوان عالی کشور درباره اعتبار انعقاد عقد نکاح از طریق تلفن]]
* [[رای شعبه حقوقی دیوان عالی کشور درباره اعتبار انعقاد عقد نکاح از طریق تلفن]]


== مصادیق و نمونه‌ها ==
== مصادیق و نمونه‌ها ==
واقدی و اسحاق طبری گفته‌اند که: حنطله بن ابی سفیان به عمربن وابل ثقفی دستور داد که ادعا کند بر امیرالمؤمنین (ع) که هشتاد مثقال طلا به امانت نزد حضرت محمد (ص) نهاده بوده و حضرت از مکه فرارکرده و تو وکیل او هستی و اگر امیرالمؤمنین (ع) شاهد خواست، ما گروه قریش علیه او شهادت می‌دهیم و به او برای این کار، صدمثقال طلا دادند که از میان آن‌ها، ده مثقال گردنبند هند بود. سپس امیر شاهدین را به صورت جداگانه احضار نمود و مکر کلام آنان را آشکار نمود و عمر نیز اقرار نمود که این مکر ابوسفیان بوده‌است و امانتی نزد پیامبر (ص) نبوده‌است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=منابع فقه شیعه ترجمه جامع احادیث الشیعه آیةاله سیدحسین بروجردی (جلد سیم) (قضا و شهادات و حدود و تعزیرات)|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=فرهنگ سبز|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2790480|صفحه=|نام۱=احمد|نام خانوادگی۱=اسماعیل تبار|نام۲=سیداحمدرضا|نام خانوادگی۲=حسینی|نام۳=مهدی (ترجمه)|نام خانوادگی۳=حسینیان قمی|چاپ=1}}</ref>
واقدی و اسحاق طبری گفته‌اند که: حنطله بن ابی سفیان به عمربن وابل ثقفی دستور داد که ادعا کند بر امیرالمؤمنین (ع) که هشتاد مثقال طلا به امانت نزد حضرت محمد (ص) نهاده بوده و حضرت از مکه فرارکرده و تو وکیل او هستی و اگر امیرالمؤمنین (ع) شاهد خواست، ما گروه قریش علیه او شهادت می‌دهیم و به او برای این کار، صدمثقال طلا دادند که از میان آن‌ها، ده مثقال گردنبند هند بود. سپس امیر شاهدین را به صورت جداگانه احضار نمود و مکر کلام آنان را آشکار نمود و عمر نیز اقرار نمود که این مکر ابوسفیان بوده‌است و امانتی نزد پیامبر (ص) نبوده‌است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=منابع فقه شیعه ترجمه جامع احادیث الشیعه آیةاله سیدحسین بروجردی (جلد سیم) (قضا و شهادات و حدود و تعزیرات)|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=فرهنگ سبز|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2790480|صفحه=|نام۱=احمد|نام خانوادگی۱=اسماعیل تبار|نام۲=سیداحمدرضا|نام خانوادگی۲=حسینی|نام۳=مهدی (ترجمه)|نام خانوادگی۳=حسینیان قمی|چاپ=1}}</ref>


== منابع: ==
== منابع ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
{{مواد قانون آیین دادرسی مدنی}}
{{مواد قانون آیین دادرسی مدنی}}


منوی ناوبری