ریاست جمهوری زنان: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{جعبه اطلاعات اصطلاحات|عنوان=ریاست جمهوری زنان|تصویر=ریاست جمهوری زنان.png|اصطلاحات مرتبط=|محور موضوعی=حقوق اساسی|مواد مرتبط=*[[اصل ۱۱۵ قانون اساسی]]{{سخ}}
*[[ماده ۳۵ قانون انتخابات ریاست جمهوری اسلامی ایران]]}}
یکی از مباحث اصلی و بسیار مهم [[انتخابات همگانی|انتخابات]]، مسئله واجدان شرایط انتخاب است؛ یعنی کسانی که بر اساس قوانین هر کشور می‌توانند در انتخابات به عنوان رأی دهنده یا نامزد شرکت کنند. شرایط لازم برای واجد صلاحیت بودن نامزدها، غالباً با شرایط لازم برای رأی دادن منطبق و یکسان نیست اگر چه حق انتخاب بالقوه (حق انتخاب شدن) در طول تاریخ به عنوان حق انتخاب بالفعل (حق انتخاب کردن) تکامل و توسعه یافته‌است، اما برخی اختلافات و تفاوتها وجود دارند که آن را تا اندازه ای محدود کننده و بازدارنده می. کند. در نتیجه شرایط انتخاب کنندگان همیشه با آنها که واجد شرایط برای شرکت در انتخابات به منظور کسب پست و مقام هستند، یکسان نیست. مطابق صدر [[اصل ۱۱۵ قانون اساسی]] و [[ماده ۳۵ قانون انتخابات ریاست جمهوری اسلامی ایران|بند (۱) ماده ۳۵ قانون انتخابات ریاست جمهوری]] رئیس‌جمهور باید از میان رجال مذهبی و سیاسی انتخاب شود. شاید این شرط پیش از آنکه گویای جنسیت داوطلبان باشد، مبین چهرهٔ اجتماعی آنان است که با داشتن شهرت فراوان مذهبی و سیاسی نزد مردم خود را برای رقابت انتخاباتی آماده می‌کنند. با وجود این تردیدی نیست که رجال از نظر لغوی به معنی مردان است و تا کنون برداشت غالب این بوده‌است که رئیس‌جمهور حتماً باید از میان مردان باشد اما ظاهراً آنچه طبق سیره اسلامی و احیاناً برخی نصوص وارده مختص مردان است و زنان از آن محرومند چیزی است که به ولایت تعبیر می‌شود که قدر متیقن بر [[ولی فقیه]] منطبق است مگر آنکه ریاست جمهوری نوعی اعمال ولایت تلقی شود که در این صورت زنان از تصدی این سمت محروم خواهند بود بنابراین دربارهٔ واژه «رجال» دو دیدگاه مطرح است: دیدگاه اول رجال واژه ای عربی و به معنی مردان است در نتیجه زنان فاقد شرایط ریاست جمهوری هستند. دیدگاه دوم: در [[اصل ۱۱۵ قانون اساسی]] معنی لغوی رجال اراده نشده بلکه رجال به معنی اشخاص سرشناس و برجسته است از این رو اعم از زنان و مردان است در نتیجه '''ریاست جمهوری زنان''' نیز همانند مردان ممکن خواهد بود.<ref name=":2" />
یکی از مباحث اصلی و بسیار مهم [[انتخابات همگانی|انتخابات]]، مسئله واجدان شرایط انتخاب است؛ یعنی کسانی که بر اساس قوانین هر کشور می‌توانند در انتخابات به عنوان رأی دهنده یا نامزد شرکت کنند. شرایط لازم برای واجد صلاحیت بودن نامزدها، غالباً با شرایط لازم برای رأی دادن منطبق و یکسان نیست اگر چه حق انتخاب بالقوه (حق انتخاب شدن) در طول تاریخ به عنوان حق انتخاب بالفعل (حق انتخاب کردن) تکامل و توسعه یافته‌است، اما برخی اختلافات و تفاوتها وجود دارند که آن را تا اندازه ای محدود کننده و بازدارنده می. کند. در نتیجه شرایط انتخاب کنندگان همیشه با آنها که واجد شرایط برای شرکت در انتخابات به منظور کسب پست و مقام هستند، یکسان نیست. مطابق صدر [[اصل ۱۱۵ قانون اساسی]] و [[ماده ۳۵ قانون انتخابات ریاست جمهوری اسلامی ایران|بند (۱) ماده ۳۵ قانون انتخابات ریاست جمهوری]] رئیس‌جمهور باید از میان رجال مذهبی و سیاسی انتخاب شود. شاید این شرط پیش از آنکه گویای جنسیت داوطلبان باشد، مبین چهرهٔ اجتماعی آنان است که با داشتن شهرت فراوان مذهبی و سیاسی نزد مردم خود را برای رقابت انتخاباتی آماده می‌کنند. با وجود این تردیدی نیست که رجال از نظر لغوی به معنی مردان است و تا کنون برداشت غالب این بوده‌است که رئیس‌جمهور حتماً باید از میان مردان باشد اما ظاهراً آنچه طبق سیره اسلامی و احیاناً برخی نصوص وارده مختص مردان است و زنان از آن محرومند چیزی است که به ولایت تعبیر می‌شود که قدر متیقن بر [[ولی فقیه]] منطبق است مگر آنکه ریاست جمهوری نوعی اعمال ولایت تلقی شود که در این صورت زنان از تصدی این سمت محروم خواهند بود بنابراین دربارهٔ واژه «رجال» دو دیدگاه مطرح است: دیدگاه اول رجال واژه ای عربی و به معنی مردان است در نتیجه زنان فاقد شرایط ریاست جمهوری هستند. دیدگاه دوم: در [[اصل ۱۱۵ قانون اساسی]] معنی لغوی رجال اراده نشده بلکه رجال به معنی اشخاص سرشناس و برجسته است از این رو اعم از زنان و مردان است در نتیجه '''ریاست جمهوری زنان''' نیز همانند مردان ممکن خواهد بود.<ref name=":2" />


== پیشینه درج «رجال مذهبی و سیاسی» در قانون اساسی ==
==پیشینه درج «رجال مذهبی و سیاسی» در قانون اساسی==
[[اصل ۱۱۵ قانون اساسی]] در پیش نویس قانون اساسی با این عبارات بوده است: «رئیس جمهور باید مسلمان و ایرانی الاصل و تابع ایران باشد» گروه بررسی اصول، آن را به شکل «رئیس جمهور باید ایرانی الاصل، تابع ایران دارای مذهب رسمی کشور و مروج آن، مؤمن به مبانی جمهوری اسلامی ایران، مرد و دارای حسن سابقه و امانت و تقوی باشد» تغییر دادند. پس از طرح این اصل در مجلس خبرگان نسبت به قید مرد بودن رئیس جمهور موافقان و مخالفانی بودند. برخی معتقد بودند که رئیس جمهور لزوماً نباید مرد باشد؛ چراکه ریاست جمهوری ولایت نیست و یک قدرت اجرایی و [[وکالت]] است و اگر احیاناً زنان به این مرحله از تکامل و پویایی برسند، باز در مرتبه رهبریت و امامت نیستند، بلکه یک قدرت اجرایی است که زنان هم میتوانند احراز کنند. در جهت مقابل برخی معتقد بودند که این مسئولیت سنگین و از طرفی عواطف و احساسات زنان قوی است و لذا در اسلام حکومت و [[قضاوت]] به زنان نمیرسد و از جهت مصداق هم ریاست جمهوری عین حکومت و قضاوت است و لذا اضافه کردن قید مرد بودن ضروری است. حتى برخی از اعضا با اعتراض در هنگام خروج از جلسه، مجلس را به قبول نداشتن احکام مسلم اسلام متهم کنند و در نهایت اصل پیشنهادی گروه بررسی اصول، پس از بررسی و بحث به دلیل عدم کسب رأی کافی تصویب نشد و به جلسه بعد موکول و در جلسه بعد به شکل فعلی تصویب شد که مشتمل بر واژه [[رجال سیاسی]] است. ولی آنچه مسلم است اینکه در [[پیش نویس قانون اساسی]]، شرط مرد بودن وجود نداشته ولی گروه بررسی اصول آن را افزوده است البته به این شکل رأی نیاورده و در نهایت با تغییر به شکل کنونی به رأی گیری گذاشته و تصویب شده است.<ref>{{Cite journal|title=ریاست جمهوری زنان با تأکید بر ظرفیت‌های قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و اندیشه ولایت فقیه|url=http://enghelab.maaref.ac.ir/article-1-229-fa.html|journal=فصلنامه علمی مطالعات انقلاب اسلامی|date=۱۳۹۴|pages=185–204|volume=12|issue=40|language=fa|first=محسن|last=ملک افضلی اردکانی|first2=عبدالله|last2=امیدی فرد|first3=سید محمدعلی|last3=هاشمی}}</ref>
[[اصل ۱۱۵ قانون اساسی]] در پیش نویس قانون اساسی با این عبارات بوده است: «رئیس جمهور باید مسلمان و ایرانی الاصل و تابع ایران باشد» گروه بررسی اصول، آن را به شکل «رئیس جمهور باید ایرانی الاصل، تابع ایران دارای مذهب رسمی کشور و مروج آن، مؤمن به مبانی جمهوری اسلامی ایران، مرد و دارای حسن سابقه و امانت و تقوی باشد» تغییر دادند. پس از طرح این اصل در مجلس خبرگان نسبت به قید مرد بودن رئیس جمهور موافقان و مخالفانی بودند. برخی معتقد بودند که رئیس جمهور لزوماً نباید مرد باشد؛ چراکه ریاست جمهوری ولایت نیست و یک قدرت اجرایی و [[وکالت]] است و اگر احیاناً زنان به این مرحله از تکامل و پویایی برسند، باز در مرتبه رهبریت و امامت نیستند، بلکه یک قدرت اجرایی است که زنان هم میتوانند احراز کنند. در جهت مقابل برخی معتقد بودند که این مسئولیت سنگین و از طرفی عواطف و احساسات زنان قوی است و لذا در اسلام حکومت و [[قضاوت]] به زنان نمیرسد و از جهت مصداق هم ریاست جمهوری عین حکومت و قضاوت است و لذا اضافه کردن قید مرد بودن ضروری است. حتى برخی از اعضا با اعتراض در هنگام خروج از جلسه، مجلس را به قبول نداشتن احکام مسلم اسلام متهم کنند و در نهایت اصل پیشنهادی گروه بررسی اصول، پس از بررسی و بحث به دلیل عدم کسب رأی کافی تصویب نشد و به جلسه بعد موکول و در جلسه بعد به شکل فعلی تصویب شد که مشتمل بر واژه [[رجال سیاسی]] است. ولی آنچه مسلم است اینکه در [[پیش نویس قانون اساسی]]، شرط مرد بودن وجود نداشته ولی گروه بررسی اصول آن را افزوده است البته به این شکل رأی نیاورده و در نهایت با تغییر به شکل کنونی به رأی گیری گذاشته و تصویب شده است.<ref>{{Cite journal|title=ریاست جمهوری زنان با تأکید بر ظرفیت‌های قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و اندیشه ولایت فقیه|url=http://enghelab.maaref.ac.ir/article-1-229-fa.html|journal=فصلنامه علمی مطالعات انقلاب اسلامی|date=۱۳۹۴|pages=185–204|volume=12|issue=40|language=fa|first=محسن|last=ملک افضلی اردکانی|first2=عبدالله|last2=امیدی فرد|first3=سید محمدعلی|last3=هاشمی}}</ref>


در مذاکرات خبرگان قانون اساسی (براساس متن و مشروح مذاکرات) نیز همین دو دیدگاه مطرح بوده‌است و طبیعی است که هر دو دیدگاه مبانی نظری و استدلالی خاص خود را داراست. در تمام مواردی که [[شورای نگهبان]] داوطلبان زن را رد صلاحیت کرده‌است، به موارد دیگری غیر از زن بودن آنها استناد کرده و صراحتاً شرط مرد بودن را تأیید یا رد نکرده‌است؛ لذا همچنان این مسئله در پرده ای از ابهام قرار دارد.<ref name=":2">{{Cite journal|title=تحلیل حقوقی اصل 115 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در خصوص شرایط رئیس‌جمهور|url=https://jlq.ut.ac.ir/article_29591.html|journal=مطالعات حقوق خصوصی|date=1390|issn=2588-5618|pages=225–240|volume=41|issue=1|language=fa|first=ولی|last=رستمی|first2=میثم|last2=موسی پور}}</ref>
در مذاکرات خبرگان قانون اساسی (براساس متن و مشروح مذاکرات) نیز همین دو دیدگاه مطرح بوده‌است و طبیعی است که هر دو دیدگاه مبانی نظری و استدلالی خاص خود را داراست. در تمام مواردی که [[شورای نگهبان]] داوطلبان زن را رد صلاحیت کرده‌است، به موارد دیگری غیر از زن بودن آنها استناد کرده و صراحتاً شرط مرد بودن را تأیید یا رد نکرده‌است؛ لذا همچنان این مسئله در پرده ای از ابهام قرار دارد.<ref name=":2">{{Cite journal|title=تحلیل حقوقی اصل 115 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در خصوص شرایط رئیس‌جمهور|url=https://jlq.ut.ac.ir/article_29591.html|journal=مطالعات حقوق خصوصی|date=1390|issn=2588-5618|pages=225–240|volume=41|issue=1|language=fa|first=ولی|last=رستمی|first2=میثم|last2=موسی پور}}</ref>


== ادله مخالفان ریاست جمهوری زنان ==
==ادله مخالفان ریاست جمهوری زنان==
[[ریاست جمهوری]] به مثابه مدیر کلان اجرایی نظام سیاسی از موضوعات نوپدیدی است که تحقق آن در [[نظام اسلامی]] مستدعی بحث در استناد آن به مبانی فقهی است؛ بلکه با عنایت به اینکه در بسیاری جوامع، تصدی این منصب اختصاصی به مردان نداشته، بلکه بستر ورود زنان به این منصب فراهم است. این بحث در [[فقه]] مطرح شده‌است که آیا زنان توانایی تصدّی این منصب را دارند یا اینکه مانند منصب [[ولایت فقیه]] بر اداره کلان جامعه که به مردان اختصاص دارد، ریاست جمهوری نیز می‌بایست به مردان اختصاص یابد. گرچه دلیل عقل بر این باور تأکید می‌کند که ریاست جمهوری مقوله ای جنسیتی نبوده بلکه مستلزم دو ویژگی اساسی دانایی و توانایی است؛ لکن از آنجا که احساسات در غالب زنان بر عقلانیت غلبه دارد و مدیریت کلان جامعه مستلزم عقلانیت حداکثری است؛ لذا حکم به جواز تصدی زنان در منصب ریاست جمهوری خلاف غرض شارع در اهتمام به اداره امور کلان جامعه است که بر احتیاط، دقت و عقلانیت مستند است و هر چند عقلا در عصر حاضر بر تصدی زنان بر مناصب کلان اداره جامعه تأکید می‌کنند؛ لکن از آنجا که [[بنای عقلا]] از حجیت مستقل برخوردار نبوده و حجیت آن در گرو رضایت شارع است و احراز رضایت شارع با توجه به قرائت تاریخی بلکه شرایط اجتماعی معلوم نیست؛ لذا حکم به عدم تقید ریاست جمهوری به قید رجولیت معلوم نیست؛ بلکه روایاتی که به جایگاه زنان در مناصب ولایی عنایت دارد، جامعه را از واگذاری امور کلانشان به زنان منـع کرده و جنس ولایت و سرپرستی را در زمره کارهای زنانه ندانسته‌است. گرچه روایاتی را که بر واگذاری امور کلان جامعه به «رجل» تأکید می‌کنند، نمی‌توان در راستای قید مرد بودن برای مدیر کلان جامعه معنا کرد.
[[ریاست جمهوری]] به مثابه مدیر کلان اجرایی نظام سیاسی از موضوعات نوپدیدی است که تحقق آن در [[نظام اسلامی]] مستدعی بحث در استناد آن به مبانی فقهی است؛ بلکه با عنایت به اینکه در بسیاری جوامع، تصدی این منصب اختصاصی به مردان نداشته، بلکه بستر ورود زنان به این منصب فراهم است. این بحث در [[فقه]] مطرح شده‌است که آیا زنان توانایی تصدّی این منصب را دارند یا اینکه مانند منصب [[ولایت فقیه]] بر اداره کلان جامعه که به مردان اختصاص دارد، ریاست جمهوری نیز می‌بایست به مردان اختصاص یابد. گرچه دلیل عقل بر این باور تأکید می‌کند که ریاست جمهوری مقوله ای جنسیتی نبوده بلکه مستلزم دو ویژگی اساسی دانایی و توانایی است؛ لکن از آنجا که احساسات در غالب زنان بر عقلانیت غلبه دارد و مدیریت کلان جامعه مستلزم عقلانیت حداکثری است؛ لذا حکم به جواز تصدی زنان در منصب ریاست جمهوری خلاف غرض شارع در اهتمام به اداره امور کلان جامعه است که بر احتیاط، دقت و عقلانیت مستند است و هر چند عقلا در عصر حاضر بر تصدی زنان بر مناصب کلان اداره جامعه تأکید می‌کنند؛ لکن از آنجا که [[بنای عقلا]] از حجیت مستقل برخوردار نبوده و حجیت آن در گرو رضایت شارع است و احراز رضایت شارع با توجه به قرائت تاریخی بلکه شرایط اجتماعی معلوم نیست؛ لذا حکم به عدم تقید ریاست جمهوری به قید رجولیت معلوم نیست؛ بلکه روایاتی که به جایگاه زنان در مناصب ولایی عنایت دارد، جامعه را از واگذاری امور کلانشان به زنان منـع کرده و جنس ولایت و سرپرستی را در زمره کارهای زنانه ندانسته‌است. گرچه روایاتی را که بر واگذاری امور کلان جامعه به «رجل» تأکید می‌کنند، نمی‌توان در راستای قید مرد بودن برای مدیر کلان جامعه معنا کرد.


خط ۱۳: خط ۱۶:
بر اساس اقتضائات [[:رده:اصول قانون اساسی|قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران]] با وجود اینکه در این قانون به جای شرط مرد بودن برای رئیس‌جمهور از واژه «رجال سیاسی» یاد شده‌است که مشتمل بر قرائت امکان ریاست جمهوری زنان است ارائه این واژه به خاطر اختلاف قانون گذاران در زمان تدوین [[قانون اساسی]] دلیلی بر جواز تصدّی زنان در این منصب نبوده، بلکه با وجود اینکه ظاهر از واژه «رجل سیاسی» بر مرد بودن رئیس‌جمهور تأکید می‌کند، دلیلی بر رجوع به دیدگاه اقلیت (موافقان '''ریاست جمهوری زنان''') در برابر دیدگاه مشهور و قانون گذاران (مخالفان) نمی‌شود.<ref>{{Cite journal|title=نقد و بررسی ریاست جمهوری زنان|url=https://ijp.isca.ac.ir/article_69252.html|journal=فقه و سیاست|date=1399|issn=2717-3569|pages=7–32|volume=1|issue=شماره 1|doi=10.22081/ijp.2020.69252|language=fa|first=سیدسجاد|last=ایزدهی}}</ref> همچنین حکم ریاست جمهوری را رهبر تنفیذ و امضا می‌کند و بدین وسیله اختیارات اجرایی و اقتدارات قانونی رئیس‌جمهور که معمولاً با اعمال یکنوع ولایت و حاکمیتی همراه است.<ref>[[عباسعلی عمید زنجانی|عمید زنجانی، عباسعلی]] (1362)، مبانی فقهی کلیات قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، چاپ اول، تهران، صفحه 184</ref>
بر اساس اقتضائات [[:رده:اصول قانون اساسی|قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران]] با وجود اینکه در این قانون به جای شرط مرد بودن برای رئیس‌جمهور از واژه «رجال سیاسی» یاد شده‌است که مشتمل بر قرائت امکان ریاست جمهوری زنان است ارائه این واژه به خاطر اختلاف قانون گذاران در زمان تدوین [[قانون اساسی]] دلیلی بر جواز تصدّی زنان در این منصب نبوده، بلکه با وجود اینکه ظاهر از واژه «رجل سیاسی» بر مرد بودن رئیس‌جمهور تأکید می‌کند، دلیلی بر رجوع به دیدگاه اقلیت (موافقان '''ریاست جمهوری زنان''') در برابر دیدگاه مشهور و قانون گذاران (مخالفان) نمی‌شود.<ref>{{Cite journal|title=نقد و بررسی ریاست جمهوری زنان|url=https://ijp.isca.ac.ir/article_69252.html|journal=فقه و سیاست|date=1399|issn=2717-3569|pages=7–32|volume=1|issue=شماره 1|doi=10.22081/ijp.2020.69252|language=fa|first=سیدسجاد|last=ایزدهی}}</ref> همچنین حکم ریاست جمهوری را رهبر تنفیذ و امضا می‌کند و بدین وسیله اختیارات اجرایی و اقتدارات قانونی رئیس‌جمهور که معمولاً با اعمال یکنوع ولایت و حاکمیتی همراه است.<ref>[[عباسعلی عمید زنجانی|عمید زنجانی، عباسعلی]] (1362)، مبانی فقهی کلیات قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، چاپ اول، تهران، صفحه 184</ref>


== ادله موافقان ریاست جمهوری زنان ==
==ادله موافقان ریاست جمهوری زنان==
برخلاف قائیلین به «عدم جواز ریاست جمهوری زنان»، گروهی معتقد به '''جواز ریاست جمهوری زنان''' هستند. این گوه برای مبنای خود به موارد زیر استدلال کرده‌اند:
برخلاف قائیلین به «عدم جواز ریاست جمهوری زنان»، گروهی معتقد به '''جواز ریاست جمهوری زنان''' هستند. این گوه برای مبنای خود به موارد زیر استدلال کرده‌اند:
# [[اصل جواز]] بر '''صلاحیت زنان برای سمت ریاست جمهوری''' در جمهوری اسلامی ایران دلالت دارد. به موجب این اصل، اشخاص از هیچ کاری ممنوع نیستند و از هیچ حقی محروم نمی‌باشند، مگر آنکه ممنوعیت یا محرومیت به‌طور صریح در [[قانون]] ذکر شده باشد. از آنجا که در قوانین موجود با صراحت از ریاست جمهوری زنان نهی نشده، بنابراین زنان برای این مسئولیت صالح خواهند بود.
# [[اصل جواز]] بر '''صلاحیت زنان برای سمت ریاست جمهوری''' در جمهوری اسلامی ایران دلالت دارد. به موجب این اصل، اشخاص از هیچ کاری ممنوع نیستند و از هیچ حقی محروم نمی‌باشند، مگر آنکه ممنوعیت یا محرومیت به‌طور صریح در [[قانون]] ذکر شده باشد. از آنجا که در قوانین موجود با صراحت از ریاست جمهوری زنان نهی نشده، بنابراین زنان برای این مسئولیت صالح خواهند بود.
# [[اصل مساوات|اصل برابری یا مساوات]] در قانون اساسی مردم ایران را از هر قوم و قبیله که باشند از حقوق مساوی برخوردار دانسته و اموری چون رنگ‏، نژاد، زبان، جنسیت و مانند این‌ها را سبب امتیاز ندانسته‌است. به عبارت دیگر اصل برابری زن و مرد در احراز پستها و مشاغل است و محدودیت زنان جنبه استثنایی دارد که تنها باید در جایی آن را اعمال کرد که بدان تصریح شده باشد.<ref>کار، مهرانگیز (1376)، حقوق سیاسی زنان ایران، چاپ اول، تهران، صفحه 60</ref>
#[[اصل مساوات|اصل برابری یا مساوات]] در قانون اساسی مردم ایران را از هر قوم و قبیله که باشند از حقوق مساوی برخوردار دانسته و اموری چون رنگ‏، نژاد، زبان، جنسیت و مانند این‌ها را سبب امتیاز ندانسته‌است. به عبارت دیگر اصل برابری زن و مرد در احراز پستها و مشاغل است و محدودیت زنان جنبه استثنایی دارد که تنها باید در جایی آن را اعمال کرد که بدان تصریح شده باشد.<ref>کار، مهرانگیز (1376)، حقوق سیاسی زنان ایران، چاپ اول، تهران، صفحه 60</ref>
# اینکه با تعبیری ظریف در [[اصل ۱۱۵ قانون اساسی]] مقام ریاست جمهوری به مردان اختصاص یافته‌است، صرفاً به لحاظ رعایت مصلحت مقطعی مملکت بوده نه به جهت رعایت اصل شرعی ممنوعیت زن از ولایت و حکومت؛ زیرا اگر این اصل می‌خواست رعایت شود به طریق اولی باید زن را از نمایندگی و عضویت در [[قوه مقننه|مجلس قانون گذاری]] نیز منع کرد.<ref>[[حسین مهرپور|مهرپور، حسین]] (1374)، نظری بر مقام زن و حقوق اجتماعی او از دیدگاه قرآن کریم، چاپ اول، تهران، صفحه 299</ref>
#اینکه با تعبیری ظریف در [[اصل ۱۱۵ قانون اساسی]] مقام ریاست جمهوری به مردان اختصاص یافته‌است، صرفاً به لحاظ رعایت مصلحت مقطعی مملکت بوده نه به جهت رعایت اصل شرعی ممنوعیت زن از ولایت و حکومت؛ زیرا اگر این اصل می‌خواست رعایت شود به طریق اولی باید زن را از نمایندگی و عضویت در [[قوه مقننه|مجلس قانون گذاری]] نیز منع کرد.<ref>[[حسین مهرپور|مهرپور، حسین]] (1374)، نظری بر مقام زن و حقوق اجتماعی او از دیدگاه قرآن کریم، چاپ اول، تهران، صفحه 299</ref>
# عبارت «رجال مذهبی و سیاسی» با توجه به مشروح مذاکرات قانون اساسی ناظر به جنسیت نیست. کلمه «رجال» که در اصل ۱۱۵ قانون اساسی، آمده کاملاً ریشه عرفی دارد. به هر حال این حرکتها، حرکت‌های فرهنگی اجتماعی است… با توجه به تفسیرهایی که علما کرده‌اند و در فرهنگ لغت، آمده معنی اصطلاحی کلمه رجال به هیچ وجه نمی‌تواند مردان باشد بلکه به معنی، بزرگان، نخبگان شخصیتها و در واقع عقلای جامعه است.<ref>{{Cite journal|title=تحلیل حقوقی اصل 115 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در خصوص شرایط رئیس‌جمهور|url=https://jlq.ut.ac.ir/article_29591.html|journal=مطالعات حقوق خصوصی|date=1390|issn=2588-5618|pages=225–240|volume=41|issue=1|language=fa|first=ولی|last=رستمی|first2=میثم|last2=موسی پور}}</ref> به عبارت دیگر این عبارت حداکثر صلاحیت مردان را برای ریاست جمهوری اثبات می‌کند و در مورد صلاحیت زنان سکوت کرده‌است؛ لذا این عبارت را نمی‌توان دست آویزی برای دست برداشتن از اصل جواز و اصل مساوات قرار داد و نیمی از مردم جامعه را از حقوقشان محروم ساخت.
#عبارت «رجال مذهبی و سیاسی» با توجه به مشروح مذاکرات قانون اساسی ناظر به جنسیت نیست. کلمه «رجال» که در اصل ۱۱۵ قانون اساسی، آمده کاملاً ریشه عرفی دارد. به هر حال این حرکتها، حرکت‌های فرهنگی اجتماعی است… با توجه به تفسیرهایی که علما کرده‌اند و در فرهنگ لغت، آمده معنی اصطلاحی کلمه رجال به هیچ وجه نمی‌تواند مردان باشد بلکه به معنی، بزرگان، نخبگان شخصیتها و در واقع عقلای جامعه است.<ref>{{Cite journal|title=تحلیل حقوقی اصل 115 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در خصوص شرایط رئیس‌جمهور|url=https://jlq.ut.ac.ir/article_29591.html|journal=مطالعات حقوق خصوصی|date=1390|issn=2588-5618|pages=225–240|volume=41|issue=1|language=fa|first=ولی|last=رستمی|first2=میثم|last2=موسی پور}}</ref> به عبارت دیگر این عبارت حداکثر صلاحیت مردان را برای ریاست جمهوری اثبات می‌کند و در مورد صلاحیت زنان سکوت کرده‌است؛ لذا این عبارت را نمی‌توان دست آویزی برای دست برداشتن از اصل جواز و اصل مساوات قرار داد و نیمی از مردم جامعه را از حقوقشان محروم ساخت.
# در قرآن کریم هیچ آیه‌ای برای اثبات یا نفی شایستگی زنان نسبت به زمامداری و حکمرانی وجود ندارد.
#در قرآن کریم هیچ آیه‌ای برای اثبات یا نفی شایستگی زنان نسبت به زمامداری و حکمرانی وجود ندارد.
# روایات نافی صلاحیت زنان برای زمامداری از نظر سند معتبر نمی-باشند و بر فرض اعتبار سند، شامل مسئولیت‌های اجراییِ نظیر ریاست جمهوری نخواهد شد و این گونه مسئولیت‌های محدود و موقت، تخصصاً از شمول روایات مزبور خارج هستند.
#روایات نافی صلاحیت زنان برای زمامداری از نظر سند معتبر نمی-باشند و بر فرض اعتبار سند، شامل مسئولیت‌های اجراییِ نظیر ریاست جمهوری نخواهد شد و این گونه مسئولیت‌های محدود و موقت، تخصصاً از شمول روایات مزبور خارج هستند.
# ادله دیگری که بر نفی شایستگی زنان برای ریاست جمهوری به آنها تمسک می‌شود، به دلیل ضعف سند یا دلالت توان اثبات مدعای مخالفان صلاحیت زنان برای ریاست جمهوری را ندارند.
#ادله دیگری که بر نفی شایستگی زنان برای ریاست جمهوری به آنها تمسک می‌شود، به دلیل ضعف سند یا دلالت توان اثبات مدعای مخالفان صلاحیت زنان برای ریاست جمهوری را ندارند.


بنابراین در یک نتیجه‌گیری نهایی، هیچ مانع فقهی یا حقوقی برای '''صلاحیت زنان نسبت به احراز سمت ریاست جمهوری''' وجود ندارد.<ref name=":1">{{Cite journal|title=ریاست جمهوری زنان|url=https://ensani.ir/fa/article/2062/ریاست-جمهوری-زنان|journal=مطالعات راهبردی زنان|date=1385|issn=|volume=|issue=|doi=|language=fa|first=فرج‌الله|last=هدایت نیا|first2=|last2=}}</ref>
بنابراین در یک نتیجه‌گیری نهایی، هیچ مانع فقهی یا حقوقی برای '''صلاحیت زنان نسبت به احراز سمت ریاست جمهوری''' وجود ندارد.<ref name=":1">{{Cite journal|title=ریاست جمهوری زنان|url=https://ensani.ir/fa/article/2062/ریاست-جمهوری-زنان|journal=مطالعات راهبردی زنان|date=1385|issn=|volume=|issue=|doi=|language=fa|first=فرج‌الله|last=هدایت نیا|first2=|last2=}}</ref>


== تعریف شورای نگهبان از «رجال مذهبی و سیاسی» ==
==تعریف شورای نگهبان از «رجال مذهبی و سیاسی»==
شورای نگهبان در مصوبه «[[مصوبه تعریف، معیار‌ها و شرایط لازم برای تشخیص رجل سیاسی، مذهبی و مدیر و مدبر بودن نامزد‌های ریاست جمهوری|تعریف، معیار‌ها و شرایط لازم برای تشخیص رجل سیاسی، مذهبی و مدیر و مدبّر بودن نامزد‌های ریاست جمهوری]]» اصطلاحات «رجال مذهبی» و «رجال سیاسی» را تعریف کرده اما در این تعریف نیز جنسبت را مشخص نکرده است.
شورای نگهبان در مصوبه «[[مصوبه تعریف، معیار‌ها و شرایط لازم برای تشخیص رجل سیاسی، مذهبی و مدیر و مدبر بودن نامزد‌های ریاست جمهوری|تعریف، معیار‌ها و شرایط لازم برای تشخیص رجل سیاسی، مذهبی و مدیر و مدبّر بودن نامزد‌های ریاست جمهوری]]» اصطلاحات «رجال مذهبی» و «رجال سیاسی» را تعریف کرده اما در این تعریف نیز جنسبت را مشخص نکرده است.
*'''رجال مذهبی'''، رجالی هستند که آگاهی لازم به دین اسلام و مذهب تشیّع داشته و تدیّن و تقیّدشان به انجام شعائر و مناسک دینی در زندگی فردی و اجتماعی از برجستگی ویژه‌ای برخوردار باشد، به‌گونه‌ای که در میان مردم به این خصوصیت، شناخته و مشهور باشند.
*'''رجال مذهبی'''، رجالی هستند که آگاهی لازم به دین اسلام و مذهب تشیّع داشته و تدیّن و تقیّدشان به انجام شعائر و مناسک دینی در زندگی فردی و اجتماعی از برجستگی ویژه‌ای برخوردار باشد، به‌گونه‌ای که در میان مردم به این خصوصیت، شناخته و مشهور باشند.
*'''رجال سیاسی'''، رجالی هستند که قدرت تحلیل و درک آن‌ها از مسائل و پدیده‌های سیاسی به جهت آگاهی عمیق‌شان از مسائل سیاسی اجتماعی اعم از داخلی و بین‌المللی و حضورشان در صحنه‌های سیاسی به‌نحوی باشد که همواره مصالح نظام اسلامی و معیار‌های اصیل انقلابی در عملکرد آن‌ها لحاظ شده باشد، به‌گونه‌ای که در میان مردم به این خصوصیت، شناخته و مشهور باشند.<ref name=":0">ماده ۱ «[[مصوبه تعریف، معیار‌ها و شرایط لازم برای تشخیص رجل سیاسی، مذهبی و مدیر و مدبر بودن نامزد‌های ریاست جمهوری]]» شورای نگهیان</ref>
*'''رجال سیاسی'''، رجالی هستند که قدرت تحلیل و درک آن‌ها از مسائل و پدیده‌های سیاسی به جهت آگاهی عمیق‌شان از مسائل سیاسی اجتماعی اعم از داخلی و بین‌المللی و حضورشان در صحنه‌های سیاسی به‌نحوی باشد که همواره مصالح نظام اسلامی و معیار‌های اصیل انقلابی در عملکرد آن‌ها لحاظ شده باشد، به‌گونه‌ای که در میان مردم به این خصوصیت، شناخته و مشهور باشند.<ref name=":0">ماده ۱ «[[مصوبه تعریف، معیار‌ها و شرایط لازم برای تشخیص رجل سیاسی، مذهبی و مدیر و مدبر بودن نامزد‌های ریاست جمهوری]]» شورای نگهیان</ref>
== منابع ==
==منابع==
{{پانویس|۲}}
{{پانویس|۲}}


منوی ناوبری