تاثیر بنیادهای دینی بر صلاحیت دادستان دیوان کیفری بین المللی با تاکید بر اسلام و زرتشت: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۳: خط ۳:
==چکیده==
==چکیده==
بنیادهای دینی به مفاهیم اساسی، مبانی،اصول و قواعد که بیانگردستورات اساسی دین می باشد اطلاق می گردد. برخی از مصادیق آن عبارتند از استقلال وبی طرفی مرجع قضایی، علنی بودن دادرسی، دادرسی عادلانه ، جبران خسارت بزه دیده،رعایت حقوق متهم ،آگاه سازی متهم از اتهام، استفاده ازوکیل، حق سکوت ، تاخیر ناروا در روند دادرسی، منع شکنجه، مشروعیت تحصیل دلیل، حق بر امنیت، اصول قانونی بودن جرم و مجازات، حق بر کرامت انسانی، اصل برایت، و غیره می باشد. با توجه به این که نظام حقوقی زرتشتی و اسلامی از حقوق الهی هستند،در دین های زرتشتی و اسلام، حقوق جزیی از پیکره دین است و با باورهای مذهبی پیوند وسیعی دارد این پرسش مطرح می شودآیا در منابع و ریشه های نظام های حقوقی زرتشتی و اسلامی، می توان تاثیرومشابهت هایی با برخی ازوظایف دادستان دیوان کیفری بین المللی را شناسایی و پیدا نمود؟ در این رساله با نگاه توصیفی– تحلیلی به ریشه ها وچگونگی تاثیر منابع و قواعد مربوط به وظایف دادستان در نظام های حقوقی زرتشتی و اسلامی بر وظایف دادستان دیوان بین المللی کیفری مورد بررسی قرار گرفت. به عنوان نتیجه مشخص گردید،در نظام حقوقی زرتشتی شخصی بنام کوی بان و درحقوق اسلامی محتسب نهادهای مشابه دادستان امروزی بودندکه بخشی از وظایف دادستان را انجام می داده اند.همچنین اصول و قواعد دادرسی از قبیل قانونی بودن تعقیب، قانونی بودن دادرسی، اصول قانونی بودن جرم و مجازات، اصل برایت، منع شکنجه، رسیدگی بر مبنای دلایل، حق سکوت و غیره از ویژگی های مشترک نظام های حقوقی زرتشتی و اسلامی با دیوان کیفری بین المللی می باشد.افزون به این که اصول بنیادین حاکم بر فرایند دادرسی کیفری در نظام های حقوقی زرتشتی و اسلامی می تواند بعنوان تجربه بشری بر اساسنامه دیوان کیفری بین المللی مانندیکی از نظام های اصلی حقوقی دنیای امروز رومی ژرمنی و کامن لا در تدوین مقررات تاثیر گذار باشد.کما این که برخی از این اصول و مبانی در در مفاد اساسنامه دیوان کیفری بین المللی ملاحظه می گردد.
بنیادهای دینی به مفاهیم اساسی، مبانی،اصول و قواعد که بیانگردستورات اساسی دین می باشد اطلاق می گردد. برخی از مصادیق آن عبارتند از استقلال وبی طرفی مرجع قضایی، علنی بودن دادرسی، دادرسی عادلانه ، جبران خسارت بزه دیده،رعایت حقوق متهم ،آگاه سازی متهم از اتهام، استفاده ازوکیل، حق سکوت ، تاخیر ناروا در روند دادرسی، منع شکنجه، مشروعیت تحصیل دلیل، حق بر امنیت، اصول قانونی بودن جرم و مجازات، حق بر کرامت انسانی، اصل برایت، و غیره می باشد. با توجه به این که نظام حقوقی زرتشتی و اسلامی از حقوق الهی هستند،در دین های زرتشتی و اسلام، حقوق جزیی از پیکره دین است و با باورهای مذهبی پیوند وسیعی دارد این پرسش مطرح می شودآیا در منابع و ریشه های نظام های حقوقی زرتشتی و اسلامی، می توان تاثیرومشابهت هایی با برخی ازوظایف دادستان دیوان کیفری بین المللی را شناسایی و پیدا نمود؟ در این رساله با نگاه توصیفی– تحلیلی به ریشه ها وچگونگی تاثیر منابع و قواعد مربوط به وظایف دادستان در نظام های حقوقی زرتشتی و اسلامی بر وظایف دادستان دیوان بین المللی کیفری مورد بررسی قرار گرفت. به عنوان نتیجه مشخص گردید،در نظام حقوقی زرتشتی شخصی بنام کوی بان و درحقوق اسلامی محتسب نهادهای مشابه دادستان امروزی بودندکه بخشی از وظایف دادستان را انجام می داده اند.همچنین اصول و قواعد دادرسی از قبیل قانونی بودن تعقیب، قانونی بودن دادرسی، اصول قانونی بودن جرم و مجازات، اصل برایت، منع شکنجه، رسیدگی بر مبنای دلایل، حق سکوت و غیره از ویژگی های مشترک نظام های حقوقی زرتشتی و اسلامی با دیوان کیفری بین المللی می باشد.افزون به این که اصول بنیادین حاکم بر فرایند دادرسی کیفری در نظام های حقوقی زرتشتی و اسلامی می تواند بعنوان تجربه بشری بر اساسنامه دیوان کیفری بین المللی مانندیکی از نظام های اصلی حقوقی دنیای امروز رومی ژرمنی و کامن لا در تدوین مقررات تاثیر گذار باشد.کما این که برخی از این اصول و مبانی در در مفاد اساسنامه دیوان کیفری بین المللی ملاحظه می گردد.
==ساختار فهرست رساله==
==ساختار و فهرست رساله==
چکیده
چکیده


۱۰۳٬۰۰۱

ویرایش

منوی ناوبری