۱۹۹٬۶۴۱
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۳: | خط ۳: | ||
* {{زیتونی|[[ماده ۷۵۳ قانون مدنی|مشاهده ماده بعدی]]}} | * {{زیتونی|[[ماده ۷۵۳ قانون مدنی|مشاهده ماده بعدی]]}} | ||
== مواد مرتبط == | |||
* [[ماده ۷۵۱ قانون مدنی]] | |||
* [[ماده ۷۵۳ قانون مدنی]] | |||
* [[ماده ۱۰ قانون مدنی]] | |||
* [[ماده ۷۶۶ قانون مدنی]] | |||
== مطالعات تطبیقی == | == مطالعات تطبیقی == | ||
[[قانون مدنی ایران|قانون مدنی]] به تبعیت از نظریات [[فقه|فقهی]]، صلح را در مقام رفع تنازع و معاملات پذیرفتهاست، اما در حقوق فرانسه صلح تنها در مقام رفع منازعه مطرح شدهاست.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=فقه و حقوق تطبیقی (مجموعه مقاله)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=سمت|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1155576|صفحه=|نام۱=گروهی از مؤلفان|نام خانوادگی۱=|چاپ=2}}</ref> | [[قانون مدنی ایران|قانون مدنی]] به تبعیت از نظریات [[فقه|فقهی]]، صلح را در مقام رفع تنازع و معاملات پذیرفتهاست، اما در حقوق فرانسه صلح تنها در مقام رفع منازعه مطرح شدهاست.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=فقه و حقوق تطبیقی (مجموعه مقاله)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=سمت|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1155576|صفحه=|نام۱=گروهی از مؤلفان|نام خانوادگی۱=|چاپ=2}}</ref> | ||
== نکات | == نکات تفسیری دکترین == | ||
مورد صلح ممکن است [[عین معین|عین]] یا [[منفعت]] یا [[دین]] یا سایر [[حق|حقوق]] باشد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (جلد ششم) عقود معین (1) (بیع، معاوضه، اجاره، جعاله، قرض، صلح)|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=مجمع علمی و فرهنگی مجد|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=255816|صفحه=|نام۱=مهدی|نام خانوادگی۱=شهیدی|چاپ=3}}</ref> صلح عین مانند صلح خودرو در برابر یک قطعه فرش، صلح منفعت مانند این که شخصی طلب خود از شخصی را به شخص دیگری صلح کند؛ و صلح حق مانند این که شخصی [[حق ارتفاق]] خود را از ملک دیگری در برابر مبلغی به صاحب ملک صلح کند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (جلد ششم) عقود معین (1) (بیع، معاوضه، اجاره، جعاله، قرض، صلح)|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=مجمع علمی و فرهنگی مجد|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=255816|صفحه=|نام۱=مهدی|نام خانوادگی۱=شهیدی|چاپ=3}}</ref> | مورد صلح ممکن است [[عین معین|عین]] یا [[منفعت]] یا [[دین]] یا سایر [[حق|حقوق]] باشد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (جلد ششم) عقود معین (1) (بیع، معاوضه، اجاره، جعاله، قرض، صلح)|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=مجمع علمی و فرهنگی مجد|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=255816|صفحه=|نام۱=مهدی|نام خانوادگی۱=شهیدی|چاپ=3}}</ref> صلح عین مانند صلح خودرو در برابر یک قطعه فرش، صلح منفعت مانند این که شخصی طلب خود از شخصی را به شخص دیگری صلح کند؛ و صلح حق مانند این که شخصی [[حق ارتفاق]] خود را از ملک دیگری در برابر مبلغی به صاحب ملک صلح کند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (جلد ششم) عقود معین (1) (بیع، معاوضه، اجاره، جعاله، قرض، صلح)|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=مجمع علمی و فرهنگی مجد|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=255816|صفحه=|نام۱=مهدی|نام خانوادگی۱=شهیدی|چاپ=3}}</ref> | ||
خط ۱۲: | خط ۱۸: | ||
عقد صلح همچون [[قرارداد|قراردادهای]] موضوع [[ماده ۱۰ قانون مدنی]] با دایره بسیار وسیع مورد قبول قرار گرفتهاست تا جایی که برخی اساتید حقوق، آن را یک [[عقد غیرمعین|عقد بینام]] تلقی نموده و معتقدند عقد صلح از قواعد محدود [[عقود معین|عقود معینه]] تبعیت نمیکند و [[قواعد عمومی قراردادها|قواعد مشترک عقود]] در مورد عقد صلح با توجه به بحث آزادی ارادهها باید به مقدار فراوانی تعدیل شوند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مالکیت زمانی (ماهیت حقوقی و دعاوی مرتبط)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=راه نوین|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=3136116|صفحه=|نام۱=معاونت آموزش|تحقیقات قوه قضائیه|نام خانوادگی۱=|چاپ=1}}</ref> | عقد صلح همچون [[قرارداد|قراردادهای]] موضوع [[ماده ۱۰ قانون مدنی]] با دایره بسیار وسیع مورد قبول قرار گرفتهاست تا جایی که برخی اساتید حقوق، آن را یک [[عقد غیرمعین|عقد بینام]] تلقی نموده و معتقدند عقد صلح از قواعد محدود [[عقود معین|عقود معینه]] تبعیت نمیکند و [[قواعد عمومی قراردادها|قواعد مشترک عقود]] در مورد عقد صلح با توجه به بحث آزادی ارادهها باید به مقدار فراوانی تعدیل شوند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مالکیت زمانی (ماهیت حقوقی و دعاوی مرتبط)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=راه نوین|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=3136116|صفحه=|نام۱=معاونت آموزش|تحقیقات قوه قضائیه|نام خانوادگی۱=|چاپ=1}}</ref> | ||
== | == سوابق و مستندات فقهی == | ||
از صلح در فقه اسلامی به سید العقود تعبیر میشود و در آن بر اساس توافق طرفین - که بهطور معمول نزاعی را پشت سر گذاشتند - [[انشاء|انشای]] هرگونه ماهیتی از عناصر سهگانه [[عقد تملیکی|تملیکی]] یا [[عقد عهدی|عهدی]] یا [[عقد اذنی|اذنی]] و [[عقد معاوضی|معاوضی]] یا [[عقد غیرمعاوضی|غیرمعاوضی]] و [[عقد مبتنی بر ضمان|ضمانی]] یا [[عقد امانی|امانی]] امکانپذیر است، بنابراین عقد صلح در قالب عقود معین پیشین مقید نمیشود و تنها بر اساس نوع توافقی که طرفین با یکدیگر میکنند، ماهیتی از عقد را بین یکدیگر منعقد میسازند، اما بی تردید همان عناصر سهگانه ماهیتشناسی عقود در صلح نیز جاری است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=فقه و حقوق تطبیقی (مجموعه مقاله)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=سمت|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1153228|صفحه=|نام۱=گروهی از مؤلفان|نام خانوادگی۱=|چاپ=2}}</ref> صلح بر عین و منفعت در مقابل مثل یا جنس آنها یا مخالف آنها، جایز است، زیرا زمانی که عقد صلح، اثر [[بیع]] را داشته باشد، میتوان مصالحه بر عین نمود و زمانی که اثر [[اجاره]] را داشته باشد میتوان مصالحه بر منفعت نمود و حکم به هم مثل بودن یا هم جنس بودن یا مخالف بودن، فرع بر آن است و [[اصل صحت قرارداد|اصل صحت]] و [[عموم]] آیه قران اقتضا میکند که تمام این صورتها صحیح باشد بلکه اعم از صلح بر عین و منفعت مانند صلح بر [[حق شفعه|شفعه]] و حق [[خیار]] و حق اولویت [[تحجیر]] و [[حق سوق]] و [[حق مسجد]] که در مقابل عین و منفعت و حق دیگر قرار می گیرد و دلیل آن شمول [[آیه ۱ سوره مائده|آیه «اوفوا بالعقود»]] میباشد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=فقه استدلالی (عقود معین) (شرح کامل کتاب الروضه البهیه فی شرح اللمعه الدمشقیه)|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=فکرسازان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2228240|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|چاپ=1}}</ref> | از صلح در فقه اسلامی به سید العقود تعبیر میشود و در آن بر اساس توافق طرفین - که بهطور معمول نزاعی را پشت سر گذاشتند - [[انشاء|انشای]] هرگونه ماهیتی از عناصر سهگانه [[عقد تملیکی|تملیکی]] یا [[عقد عهدی|عهدی]] یا [[عقد اذنی|اذنی]] و [[عقد معاوضی|معاوضی]] یا [[عقد غیرمعاوضی|غیرمعاوضی]] و [[عقد مبتنی بر ضمان|ضمانی]] یا [[عقد امانی|امانی]] امکانپذیر است، بنابراین عقد صلح در قالب عقود معین پیشین مقید نمیشود و تنها بر اساس نوع توافقی که طرفین با یکدیگر میکنند، ماهیتی از عقد را بین یکدیگر منعقد میسازند، اما بی تردید همان عناصر سهگانه ماهیتشناسی عقود در صلح نیز جاری است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=فقه و حقوق تطبیقی (مجموعه مقاله)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=سمت|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1153228|صفحه=|نام۱=گروهی از مؤلفان|نام خانوادگی۱=|چاپ=2}}</ref> صلح بر عین و منفعت در مقابل مثل یا جنس آنها یا مخالف آنها، جایز است، زیرا زمانی که عقد صلح، اثر [[بیع]] را داشته باشد، میتوان مصالحه بر عین نمود و زمانی که اثر [[اجاره]] را داشته باشد میتوان مصالحه بر منفعت نمود و حکم به هم مثل بودن یا هم جنس بودن یا مخالف بودن، فرع بر آن است و [[اصل صحت قرارداد|اصل صحت]] و [[عموم]] آیه قران اقتضا میکند که تمام این صورتها صحیح باشد بلکه اعم از صلح بر عین و منفعت مانند صلح بر [[حق شفعه|شفعه]] و حق [[خیار]] و حق اولویت [[تحجیر]] و [[حق سوق]] و [[حق مسجد]] که در مقابل عین و منفعت و حق دیگر قرار می گیرد و دلیل آن شمول [[آیه ۱ سوره مائده|آیه «اوفوا بالعقود»]] میباشد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=فقه استدلالی (عقود معین) (شرح کامل کتاب الروضه البهیه فی شرح اللمعه الدمشقیه)|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=فکرسازان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2228240|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|چاپ=1}}</ref> | ||
در مورد اینکه آیا سابقه خصومت و نزاع از عناصر عقد صلح است، میان [[فقیه|فقها]] اختلاف نظر وجود دارد، اکثریت قریب به اتفاق [[فقهای امامیه]]، خصومت محقق یا محتمل را از عناصر عقد صلح نمیدانند و قانون مدنی نیز ذیل این ماده به تبع فقه شیعه همین نظر را اختیار کردهاست و راه هرگونه بحث را بسته است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (رهن و صلح)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=543112|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=4}}</ref> | در مورد اینکه آیا سابقه خصومت و نزاع از عناصر عقد صلح است، میان [[فقیه|فقها]] اختلاف نظر وجود دارد، اکثریت قریب به اتفاق [[فقهای امامیه]]، خصومت محقق یا محتمل را از عناصر عقد صلح نمیدانند و قانون مدنی نیز ذیل این ماده به تبع فقه شیعه همین نظر را اختیار کردهاست و راه هرگونه بحث را بسته است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (رهن و صلح)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=543112|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=4}}</ref> | ||
== | |||
== نکات توصیفی هوش مصنوعی == | |||
{{هوش مصنوعی (ماده)}} | |||
# صلح میتواند برای رفع تنازع موجود به کار رود. | |||
# صلح میتواند برای جلوگیری از تنازع احتمالی مورد استفاده قرار گیرد. | |||
# صلح میتواند در مورد معامله واقع شود. | |||
# صلح میتواند در مورد غیر معامله نیز واقع شود. | |||
== رویه های قضایی == | |||
* [[رای شعبه حقوقی دیوان عالی کشور درباره واگذاری مال به دیگری بدون تعیین ماهیت آن]] | |||
* [[نظریه شماره 7/95/1309 مورخ 1395/06/03 اداره کل حقوقی قوه قضاییه]] | |||
* در [[رأی]] شماره 21/38 [[دیوان عالی کشور]] مورخ 1371/01/26 چنین بیان شده است که:«[[خوانده]] قسمتی از منزل متعلق به خود را به فرزندش صلح نموده تا [[مهریه]] همسر ([[خواهان]]) قرار دهد، لکن در قبال خواهان [[تعهد|تعهدی]] ننموده تا مکلف به ایفای آن باشد».<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مدنی در آیینه آرای دیوانعالی کشور (صلح و اجاره و احکام راجع به آنها)|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=فردوسی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=5645080|صفحه=|نام۱=یداله|نام خانوادگی۱=بازگیر|چاپ=2}}</ref> | * در [[رأی]] شماره 21/38 [[دیوان عالی کشور]] مورخ 1371/01/26 چنین بیان شده است که:«[[خوانده]] قسمتی از منزل متعلق به خود را به فرزندش صلح نموده تا [[مهریه]] همسر ([[خواهان]]) قرار دهد، لکن در قبال خواهان [[تعهد|تعهدی]] ننموده تا مکلف به ایفای آن باشد».<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مدنی در آیینه آرای دیوانعالی کشور (صلح و اجاره و احکام راجع به آنها)|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=فردوسی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=5645080|صفحه=|نام۱=یداله|نام خانوادگی۱=بازگیر|چاپ=2}}</ref> | ||
* شماره [[دادنامه]] 2/378/12 مورخ 1372/06/11 شعبه اول دیوان عالی کشور بیان میدارد:«مستفاد از مواد [[ماده 752 قانون مدنی|۷۵۲]] و [[ماده ۷۶۶ قانون مدنی|۷۶۶ قانون مدنی]]، عقد صلح در مقام جلوگیری از تنازع موجود یا تنازع احتمالی، قابل پذیرش است».<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=آرای دیوانعالی کشور در امور حقوقی (جلد دوم) (بیع، اجاره، شرکت، ودیعه، وکالت، صلح، رهن، هبه و اخذ به شفعه)|ترجمه=|جلد=|سال=1382|ناشر=بازگیر|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=5547676|صفحه=|نام۱=یداله|نام خانوادگی۱=بازگیر|چاپ=2}}</ref> | * شماره [[دادنامه]] 2/378/12 مورخ 1372/06/11 شعبه اول دیوان عالی کشور بیان میدارد:«مستفاد از مواد [[ماده 752 قانون مدنی|۷۵۲]] و [[ماده ۷۶۶ قانون مدنی|۷۶۶ قانون مدنی]]، عقد صلح در مقام جلوگیری از تنازع موجود یا تنازع احتمالی، قابل پذیرش است».<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=آرای دیوانعالی کشور در امور حقوقی (جلد دوم) (بیع، اجاره، شرکت، ودیعه، وکالت، صلح، رهن، هبه و اخذ به شفعه)|ترجمه=|جلد=|سال=1382|ناشر=بازگیر|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=5547676|صفحه=|نام۱=یداله|نام خانوادگی۱=بازگیر|چاپ=2}}</ref> | ||
خط ۲۳: | خط ۴۰: | ||
* [[رای دادگاه درباره اثر بازداشت ملک بر دعوی الزام به تنظیم سند اجاره و انتقال سرقفلی (دادنامه شماره ۹۱۰۹۹۷۰۲۲۱۶۰۰۷۷۵)]] | * [[رای دادگاه درباره اثر بازداشت ملک بر دعوی الزام به تنظیم سند اجاره و انتقال سرقفلی (دادنامه شماره ۹۱۰۹۹۷۰۲۲۱۶۰۰۷۷۵)]] | ||
== مصادیق و | == مصادیق و نمونه ها == | ||
* [[وارث|ورثه ای]] بخواهند [[مال|اموال]] [[مورث]] را بین خود [[تقسیم مال مشترک|تقسیم]] کنند و احتمال بدهند دیگری بعداً [[دعوی]] [[ارث|وراثت]] کند و موجب زحمت آنان را فراهم سازد، ممکن است به آن شخص هرچند که هنوز از ناحیه او آغازی نشده و وراثت خود را مدلل ننموده، مقداری از [[ترکه]] را بدهند و نتیجه این خواهد شد که اگر ادعایی بعداً نمود از درجه اعتبار ساقط میشود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=شرح قانون مدنی (جلد دوم)|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=204564|صفحه=|نام۱=سیدعلی|نام خانوادگی۱=حائری شاه باغ|چاپ=3}}</ref> | * [[وارث|ورثه ای]] بخواهند [[مال|اموال]] [[مورث]] را بین خود [[تقسیم مال مشترک|تقسیم]] کنند و احتمال بدهند دیگری بعداً [[دعوی]] [[ارث|وراثت]] کند و موجب زحمت آنان را فراهم سازد، ممکن است به آن شخص هرچند که هنوز از ناحیه او آغازی نشده و وراثت خود را مدلل ننموده، مقداری از [[ترکه]] را بدهند و نتیجه این خواهد شد که اگر ادعایی بعداً نمود از درجه اعتبار ساقط میشود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=شرح قانون مدنی (جلد دوم)|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=204564|صفحه=|نام۱=سیدعلی|نام خانوادگی۱=حائری شاه باغ|چاپ=3}}</ref> | ||
* صلح حق دعوی مانند این که شخصی علیه زنی دعوی زوجیت طرح کرده و زن انکار میکند و سپس پیشنهاد صلح از طرف زن به مرد میشود که با گرفتن مالی از دعوی خود چشم بپوشد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (رهن و صلح)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=541044|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=4}}</ref> | * صلح حق دعوی مانند این که شخصی علیه زنی دعوی زوجیت طرح کرده و زن انکار میکند و سپس پیشنهاد صلح از طرف زن به مرد میشود که با گرفتن مالی از دعوی خود چشم بپوشد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (رهن و صلح)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=541044|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=4}}</ref> | ||
خط ۳۶: | خط ۵۳: | ||
{{پانویس|۲}} | {{پانویس|۲}} | ||
{{مواد قانون مدنی}} | {{مواد قانون مدنی}} | ||
[[رده:مواد قانون مدنی]] | [[رده:مواد قانون مدنی]] | ||
[[رده:اموال]] | [[رده:اموال]] | ||
[[رده:عقود-معین]] | [[رده:عقود-معین]] | ||
[[رده:صلح]] | [[رده:صلح]] |