۳٬۵۰۱
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
(ابرابزار) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''ماده ۴۶۹ قانون آیین دادرسی کیفری:'''در موقع | '''ماده ۴۶۹ قانون آیین دادرسی کیفری:'''در موقع رسیدگی، عضو ممیز، گزارش پرونده و مفاد اوراقی را که لازم است قرائت میکند و طرفین یا وکلای آنان، در صورت حضور، میتوانند با اجازه رئیس شعبه، مطالب خود را اظهار دارند. همچنین دادستان کل یا نماینده وی با حضور در شعبه بهطور مستدل، مستند و مکتوب نسبت به نقض یا ابرام رأی معترضٌ عنه یا فرجام خواسته، نظر خود را اعلام میکند. سپس اعضای شعبه با توجه به محتویات پرونده و مفاد گزارش و مطالب اظهار شده، با درج نظر دادستان کل کشور یا نماینده وی در متن دادنامه، به شرح زیر اتخاذ تصمیم میکنند: | ||
الف - اگر | الف - اگر رأی مطابق قانون و ادله موجود در پرونده باشد با ابرام آن، پرونده را به دادگاه صادر کننده رأی اعاده مینمایند. | ||
ب - هرگاه | ب - هرگاه رأی مخالف قانون، یا بدون توجه به ادله و مدافعات طرفین صادر شده باشد یا رعایت تشریفات قانونی نشده و آن تشریفات به درجه ای از اهمیت باشد که موجب بیاعتباری رأی شود، شعبه دیوان عالی کشور، رأی را نقض و به شرح زیر اقدام میکند: | ||
# اگر عملی که محکومٌ علیه به اتهام ارتکاب آن محکوم شده به فرض ثبوت، جرم نبوده یا به لحاظ شمول عفو عمومی یا سایر جهات قانونی متهم قابل تعقیب نباشد، رأی صادره نقض بلا ارجاع میشود. | |||
# اگر رأی صادره از نوع قرار یا حکمی باشد که به علت ناقص بودن تحقیقات نقض شدهاست، برای رسیدگی مجدد به دادگاه صادر کننده رأی ارجاع میشود. | |||
# اگر رأی به علت عدم صلاحیت ذاتی دادگاه نقض شود، پرونده به مرجعی که دیوان عالی کشور، صالح تشخیص میدهد، ارسال میشود و مرجع مذکور مکلف به رسیدگی است. | |||
# در سایر موارد، پس از نقض رأی، پرونده به دادگاه هم عرض ارجاع میشود. | |||
تبصره ماده | تبصره ماده ۴۶۹: در مواردی که دیوان عالی کشور رأی را به علت نقص تحقیقات نقض میکند، مکلف است تمام موارد نقص تحقیقات را به تفصیل ذکر کند. | ||
== توضیح واژگان == | == توضیح واژگان == | ||
مقصود از نقض بلا ارجاع آن است که پس از اتخاذ تصمیم دیوان عالی کشور در خصوص نقض رأی بدوی، پرونده مختومه شده و برای بایگانی به مرجع صادر کننده رأی مسترد | مقصود از نقض بلا ارجاع آن است که پس از اتخاذ تصمیم دیوان عالی کشور در خصوص نقض رأی بدوی، پرونده مختومه شده و برای بایگانی به مرجع صادر کننده رأی مسترد میشود. ۱۷۳۸۸۶۴ | ||
همچنین مقصود از «سایر جهات قانونی» در بند یک ماده فوق، جهاتی نظیر عوامل رافع مسئولیت کیفری، عوامل موجهه جرم و نیز موارد توقف تعقیب یا سقوط مجازات است. | همچنین مقصود از «سایر جهات قانونی» در بند یک ماده فوق، جهاتی نظیر عوامل رافع مسئولیت کیفری، عوامل موجهه جرم و نیز موارد توقف تعقیب یا سقوط مجازات است. ۱۷۳۸۸۸۰ | ||
== پیشینه == | == پیشینه == | ||
سابقاً ماده | سابقاً ماده ۲۶۵ قانون آیین دادرسی کیفری (مصوب ۱۳۷۸) در این خصوص وضع شده بود. ۵۱۵۸۸۴ | ||
== نکات توضیحی تفسیری دکترین == | == نکات توضیحی تفسیری دکترین == | ||
عده ای معتقدند رسیدگی در دیوان عالی کشور نظیر رسیدگی دادگاه تجدید نظر است. | عده ای معتقدند رسیدگی در دیوان عالی کشور نظیر رسیدگی دادگاه تجدید نظر است. ۱۷۳۸۸۴۸بر اساس ماده فوق در فرایند رسیدگی فرجامی، دادستان کل کشور یا نماینده او نیز باید در شعبه حاضر بود و نظرات کتبی خود را مستنداً و مستدلاً اعلام کنند. این نظریه در متن دادنامه نیز منعکس میگردد. ۴۷۷۷۷۱۶ عده ای لزوم اظهار نظر دادستان کل یا نماینده وی در پروندههای کیفری دیوان را به دلیل نقش دادستان در نظارت بر حسن اجرای قوانین و نیز نمایندگی جامعه در تعقیب دعاوی عمومی دانستهاند. ۴۷۲۱۱۲۴ | ||
همچنین در فرض نقض رأی از سوی دیوان عالی کشور به دلایل شکلی، به شرح ذیل اقدام | همچنین در فرض نقض رأی از سوی دیوان عالی کشور به دلایل شکلی، به شرح ذیل اقدام میشود: | ||
# در فرض نقض رأی به دلیل عدم صلاحیت ذاتی، پرونده باید به مرجع صالح ارجاع شود. همچنین در موارد نقض رأی به علت نقص تحقیقات، کلیه موارد ناقص باید به صورت مشروح ذکر شوند. | |||
# در فرض نقض رأیی که به صورت قرار صادر شدهاست یا به علت نقص تحقیقات نقض شدهاست، پرونده باید به دادگاه صادر کننده رأی ارجاع شود. | |||
۳-در سایر موارد بعد از نقض رأی بدوی، پرونده به دادگاه هم عرض ارجاع میشود. ۱۷۳۸۸۵۶ در این حالت در فرض وجود موانعی نظیر سبق مداخله قضات شعب دیگر، پرونده باید به دادگاهی که در عرض دادگاه صادر کننده حکم است ارجاع کند. ۱۵۳۱۱۹۶یعنی دادگاهی که هم درجه و صالح برای رسیدگی به همان نوع دعاوی میباشد. ۱۵۳۱۲۰۰ | |||
همچنین اگر عملی که متهم به ارتکاب آن محکوم شدهاست، به فرض ثبوت جرم نباشد|، موضوع جنبه کیفری ندارد و نقض بلا ارجاع میشود. ۱۷۳۸۸۷۲ | |||
همچنین اگر عملی که متهم به ارتکاب آن محکوم |