۲۱٬۴۴۸
ویرایش
(متن اصلی) |
(ابرابزار) |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
== توضیح واژگان == | == توضیح واژگان == | ||
وقف در لغت، یعنی ایستادن، حبس کردن و منحصر نمودن چیزی به کسی.( | وقف در لغت، یعنی ایستادن، حبس کردن و منحصر نمودن چیزی به کسی. (۱۴۸۹۸۲) و وقف در لغت، یعنی ایستادن و نگاه داشتن. (۳۵۲۳۶۰) | ||
== کلیات توضیحی تفسیری دکترین == | == کلیات توضیحی تفسیری دکترین == | ||
اگر زید، ملک خود را، به نفع عمرو، همسر، و فرزند او وقف نماید؛ در حالی که آنها یا یکی از آن دو، نابارور باشد؛ وقف نسبت به فرزند باطل است.( | اگر زید، ملک خود را، به نفع عمرو، همسر، و فرزند او وقف نماید؛ در حالی که آنها یا یکی از آن دو، نابارور باشد؛ وقف نسبت به فرزند باطل است. (۱۰۴۱۲۰۳) | ||
وقف موضوع این ماده، منحل به دو عقد گردیده؛ که یکی صحیح بوده؛ و دیگری فاقد اعتبار است.( | وقف موضوع این ماده، منحل به دو عقد گردیده؛ که یکی صحیح بوده؛ و دیگری فاقد اعتبار است. (۸۶۴۹۶) (۴۲۷۱۴۶) | ||
مقصود از ذکر لفظ | مقصود از ذکر لفظ «معاً»، این است که موجود و معدوم، در عرض یکدیگر قرار گرفته باشند؛ نه در طول هم. (۱۳۱۲۹۵) | ||
منظور مقنن در این ماده، معدوم تبعی نیست؛ بلکه قانونگذار، معدومی را، در نظر دارد که به تبع موقوفٌ علیه موجود، متولد نخواهدشد. مانند اینکه موقوفٌ علیهم، برادر و خواهر زاده واقف باشند، که اولی در قید حیات بوده؛ و شخص دوم، ممکن است در آینده به وجود آید.( | منظور مقنن در این ماده، معدوم تبعی نیست؛ بلکه قانونگذار، معدومی را، در نظر دارد که به تبع موقوفٌ علیه موجود، متولد نخواهدشد. مانند اینکه موقوفٌ علیهم، برادر و خواهر زاده واقف باشند، که اولی در قید حیات بوده؛ و شخص دوم، ممکن است در آینده به وجود آید. (۴۶۵۶۶) |