دیه منافع: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
۴۲٬۶۹۰ بایت اضافه‌شده ،  ‏۹ ژوئیهٔ ۲۰۲۲
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۱۰: خط ۲۱۰:
در رابطه با زوال حس بویایی، آیت الله خمینی معتقدند که اگر فردی بینی کسی را قطع کند و در اثر آن حس بویایی [[مجنی علیه]] هم از بین برود، دو دیه باید بپردازد. همچنین اگر جنایت دیگری بر او وارد آورد و در اثر آن حس بویایی شخص نیز از بین برود، باید یک دیه برای جنایت و یک دیه برای از بین رفتن حس بویایی بدهد و اگر آن جنایت، جنایتی باشد که [[دیه مقدر|دیه مقدری]] برایش معین نشده‌است، به جای دیه، [[ارش|حکومت]] می‌پردازد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=کاملترین مجموعه محشای قانون مجازات اسلامی مصوب 1392/02/01 (جلد سوم) (تطبیق با قانون مجازات اسلامی سابق|ترجمه=|جلد=|سال=1392|ناشر=راه نوین|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4187248|صفحه=|نام۱=محمدحسین|نام خانوادگی۱=کارخیران|چاپ=1}}</ref>
در رابطه با زوال حس بویایی، آیت الله خمینی معتقدند که اگر فردی بینی کسی را قطع کند و در اثر آن حس بویایی [[مجنی علیه]] هم از بین برود، دو دیه باید بپردازد. همچنین اگر جنایت دیگری بر او وارد آورد و در اثر آن حس بویایی شخص نیز از بین برود، باید یک دیه برای جنایت و یک دیه برای از بین رفتن حس بویایی بدهد و اگر آن جنایت، جنایتی باشد که [[دیه مقدر|دیه مقدری]] برایش معین نشده‌است، به جای دیه، [[ارش|حکومت]] می‌پردازد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=کاملترین مجموعه محشای قانون مجازات اسلامی مصوب 1392/02/01 (جلد سوم) (تطبیق با قانون مجازات اسلامی سابق|ترجمه=|جلد=|سال=1392|ناشر=راه نوین|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4187248|صفحه=|نام۱=محمدحسین|نام خانوادگی۱=کارخیران|چاپ=1}}</ref>


== دیه چشایی ==
حس چشایی از جمله منافعی است که برای از بین بردن و نقصان آن، ارش تعیین شده است.
===در قانون===
[[ماده ۶۹۵ قانون مجازات اسلامی (۱۳۹۲)|ماده 695 قانون مجازات اسلامی مصوب 1392]]، در خصوص دیه چشایی می باشد، لازم به ذکر است که در مورد حس چشایی، ارش ثابت می‌شود،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=دادستان و میثاق عدالت|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1425068|صفحه=|نام۱=سیدمهدی|نام خانوادگی۱=حجتی|نام۲=مجتبی|نام خانوادگی۲=باری|چاپ=1}}</ref> در واقع زمانی که اهمیت آن حس یا منفعتی که از بین رفته‌ است چندان مهم نباشد، دیه کمتر یا ارش به آن تعلق می‌گیرد؛ بنابراین از بین رفتن حس لامسه و چشایی (برخلاف سایر حواس)، تنها موجب ارش می‌شود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق کیفری اختصاصی (جرایم علیه اشخاص)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=355456|صفحه=|نام۱=حسین|نام خانوادگی۱=میرمحمدصادقی|چاپ=7}}</ref>
===در فقه===
برخی فقها معتقد هستند که در مورد دیه حس چشایی، حدیث خاصی وجود ندارد و نمی‌توان آن را با [[دیه بویایی|بویایی]] قیاس کرد و قاعده «کل ما فی الانسان منه واحد و ففیه الدیه» هرچند مضمون اخبار صحیح است، اما منافع را در بر نمی‌گیرد، چون آن قاعده و احادیث شامل منافع نمی‌شود؛ بنابراین مورد از موارد [[ارش|حکومت]] عدلین است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قواعد فقه (جلد اول) (بخش جزا)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=سمت|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=831524|صفحه=|نام۱=آیت اله خلیل|نام خانوادگی۱=قبله ای خویی|چاپ=4}}</ref>
=== از بین رفتن حس چشایی با قطع تمام زبان===
[[ماده 696 قانون مجازات اسلامی (1392)|ماده 696 قانون مجازات اسلامی مصوب 1392]]، به تداخل دیات در خصوص حس چشایی تصریح نموده است. در مورد از بین رفتن حس چشایی با قطع کامل زبان و پرداخت تنها یک [[دیه زبان]]، باید توجه داشت که ملازمه بین زبان و چشایی، مبنای حکم تداخل قرار گرفته‌ است،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مبانی فقهی و حقوقی تعدد جرم|ترجمه=|جلد=|سال=1372|ناشر=بشری|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=842976|صفحه=|نام۱=غلامحسین|نام خانوادگی۱=الهام|چاپ=-}}</ref>همین‌طور از آنجایی که حس چشایی تابع و قائم به زبان است یعنی از بین بردن زبان، لازمه اش از بین رفتن حس چشایی است، دیه منفعت چشایی با دیه زبان تداخل می‌کند؛ یعنی بیش از ثبوت دیه قطع زبان، چیز دیگری ثابت نمی‌شود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=محشای قانون مجازات اسلامی|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=مجمع علمی و فرهنگی مجد|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=671468|صفحه=|نام۱=ایرج|نام خانوادگی۱=گلدوزیان|چاپ=5}}</ref>
== دیه صوت و گویایی ==
حکم دیه صوت و گویایی به عنوان یکی از دیه منافع در مواد [[ماده ۶۹۷ قانون مجازات اسلامی (۱۳۹۲)|۶۹۷]] تا [[ماده ۷۰۳ قانون مجازات اسلامی (۱۳۹۲)|۷۰۳ قانون مجازات اسلامی (۱۳۹۲)]]، آمده است.
===دیه از بین بردن صوت به طور کامل===
====در قانون====
در ماده ۶۹۷ قانون مجازات اسلامی (1392)، برای چنین [[جنایت|جنایتی]]، دیه کامل تعیین شده است. عده ای بر مبنای ظاهر این ماده معتقدند که از بین بردن صوت معیوب نیز موجب دیه کامل است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=شرح مختصر قانون مجازات اسلامی (مصوب 1392)|ترجمه=|جلد=|سال=1392|ناشر=ققنوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=6276724|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|چاپ=1}}</ref>
====پیشینه====
سابقاً [[ماده 470 قانون مجازات اسلامی (مصوب 1370)]]، در این خصوص وضع شده بود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=کاملترین مجموعه محشای قانون مجازات اسلامی مصوب 1392/02/01 (جلد سوم) (تطبیق با قانون مجازات اسلامی سابق|ترجمه=|جلد=|سال=1392|ناشر=راه نوین|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=6276708|صفحه=|نام۱=محمدحسین|نام خانوادگی۱=کارخیران|چاپ=1}}</ref>
====در فقه====
مستند شرعی این حکم را روایتی از امام رضا (ع) دانسته اند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=شرح مختصر قانون مجازات اسلامی (مصوب 1392)|ترجمه=|جلد=|سال=1392|ناشر=ققنوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=6276716|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|چاپ=1}}</ref>
برخی از فقها معتقدند که در جنایت موجب از بین رفتن صوت به طور کامل، دیه کامل و در جنایتی که موجب نقص صوت شود (نظیر تو دماغی یا گرفته شدن صدا)، باید ارش پرداخت شود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=کاملترین مجموعه محشای قانون مجازات اسلامی مصوب 1392/02/01 (جلد سوم) (تطبیق با قانون مجازات اسلامی سابق|ترجمه=|جلد=|سال=1392|ناشر=راه نوین|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=6276712|صفحه=|نام۱=محمدحسین|نام خانوادگی۱=کارخیران|چاپ=1}}</ref>
===دیه از بین ‌بردن گویایی به ‌طور کامل===
====در قانون====
در [[ماده ۶۹۸ قانون مجازات اسلامی (۱۳۹۲)]]، برای از بین ‌بردن گویایی به ‌طور کامل و بدون قطع زبان، دیه کامل و از بین ‌بردن قدرت ادای برخی از حروف، به همان نسبت دیه تعیین شده است، همچنین مطابق تبصره این ماده، دیه از بین ‌بردن ادای هر حرف، با توجه به تعداد حروف زبان تکلم مجنی‌‌ علیه تعیین می‌ شود، بنابراین از بین ‌بردن قدرت ادای یک حرف شخص فارسی زبان، موجب یک ‌سی ‌و دوم دیه کامل است.
عده ای از نویسندگان، این ماده را منحصر به جنایت بر پارسی زبانان دانسته اند که قادر به ادای 32 حرف می باشند، لذا در خصوص افراد عرب زبان به دلیل ادای 28 حرف، ماده فوق قابل استناد نیست.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی (جلد اول)|ترجمه=|جلد=|سال=1400|ناشر=گالوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=6276692|صفحه=|نام۱=علیرضا|نام خانوادگی۱=میرکمالی|نام۲=سحر|نام خانوادگی۲=صالح احمدی|چاپ=4}}</ref>
====پیشینه====
سابقاً [[ماده 471 قانون مجازات اسلامی (مصوب 1370)]]، در این خصوص وضع شده بود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=شرح مختصر قانون مجازات اسلامی (مصوب 1392)|ترجمه=|جلد=|سال=1392|ناشر=ققنوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=6276696|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|چاپ=1}}</ref>
====در فقه====
گروهی از فقها بیان داشته اند که اگر صوت فردی بر اثر جنایت نسبت به برخی از حروف کم شود و نسبت به باقی حروف باقی بماند، احتمال حکومت است، علاوه بر این می توان پرداخت دیه را به میزان تقسیم آن به تعداد همه حروف و تعیین میزان لازم برای پرداخت در آن جنایت احتمال داد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=کاملترین مجموعه محشای قانون مجازات اسلامی مصوب 1392/02/01 (جلد سوم) (تطبیق با قانون مجازات اسلامی سابق|ترجمه=|جلد=|سال=1392|ناشر=راه نوین|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=6276704|صفحه=|نام۱=محمدحسین|نام خانوادگی۱=کارخیران|چاپ=1}}</ref>
====از بین بردن گویایی با از بین بردن زبان====
با توجه به اینکه قدرت گویایی، قائم به زبان است، اگر از بین بردن گویایی به واسطه از بین بردن زبان باشد، [[دیه زبان]] و گویایی، تداخل کرده و تنها یک دیه به مجنی علیه پرداخت میشود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=دادستان و میثاق عدالت|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1426184|صفحه=|نام۱=سیدمهدی|نام خانوادگی۱=حجتی|نام۲=مجتبی|نام خانوادگی۲=باری|چاپ=1}}</ref>
===جنایت موجب پیدایش عیب در گفتار===
==== در قانون====
در [[ماده ۶۹۹ قانون مجازات اسلامی (۱۳۹۲)]]، برای جنایتی که باعث پیدایش عیب در گفتار یا ادای حروف گردد و یا عیب موجود در آن را تشدید کند، ارش تعیین شده است.
====در فقه ====
در رابطه با مواد ۶۹۷ و ۶۹۹ قانون مجازات اسلامی 1392، در مورد جنایت وارده بر صوت و گویایی باید توجه داشت که اگر بر اثر وقوع جنایت، مجنی علیه نتواند حروف و کلمات را با صدا ادا کند، بر جانی دیه کامل ثابت است، اما اگر گرفتگی حنجره و خشونت و غلظت صدا پیدا کند، جانی باید ارش بپردازد،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=فرهنگ فقه (جلد دوم)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=مؤسسه دایرةالمعارف فقه اسلامی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=3363468|صفحه=|نام۱=آیت اله سیدمحمود|نام خانوادگی۱=هاشمی شاهرودی|چاپ=2}}</ref>
===جنایت موجب ادای جابجای حروف===
====در قانون====
به موجب [[ماده ۷۰۰ قانون مجازات اسلامی (۱۳۹۲)]]، برای جنایتی که موجب شود مجنی ‌علیه حرفی را به ‌جای حرف دیگر اداء نماید، اگر [[عرف|عرفاً]] عیب تلقی شود، ارش تعیین شده است.
این ماده، بیانگر حکم جنایت موجب ادای جابجای حروف است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی (جلد اول)|ترجمه=|جلد=|سال=1400|ناشر=گالوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=6276688|صفحه=|نام۱=علیرضا|نام خانوادگی۱=میرکمالی|نام۲=سحر|نام خانوادگی۲=صالح احمدی|چاپ=4}}</ref>در این ماده قید «اگر عرفا عیب تلقی شود»، مفهوم روشنی ندارد زیرا بیان یک حرف به جای حرف دیگر در هر صورت عیب تلقی میشود،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=شرح مختصر قانون مجازات اسلامی (مصوب 1392)|ترجمه=|جلد=|سال=1392|ناشر=ققنوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4169496|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|چاپ=1}}</ref> ضمنا اگر مجنی علیه، حرفی را به جای حرفی دیگر بیان کند، باید دیه حرف از بین رفته را بپردازد و حرفی که به جای حرف زائل شده بیان میشود، موجود است و دیه ندارد، اگر شخص دیگری حرفی را که به جای حرف دیگری به وجود آمده است از بین ببرد، دیه ای بر عهده او نیست، مگر آنچه به حرف واحد بدل تعلق میگیرد، چون حرف اصلی است و به خاطر قرار گرفتن به جای حرف دیگر، دیه زیادی به آن تعلق نمیگیرد، اگر حرفی که به جای حرف دیگری به وجود آمده است، غیر از حروف بیست و هشت گانه یا بیست و نه گانه باشد، دیه ای به آن تعلق نمیگیرد و اگر کسی آن را از بین ببرد، باید ارش بپردازد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=شرح مختصر قانون مجازات اسلامی (مصوب 1392)|ترجمه=|جلد=|سال=1392|ناشر=ققنوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4169520|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|چاپ=1}}</ref>
==== پیشینه====
در این خصوص می توان به [[ماده 492 قانون مجازات اسلامی (1370)]] اشاره کرد که به موجب آن جنایت موجب نقصان صوت، ارش داشت.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=کاملترین مجموعه محشای قانون مجازات اسلامی مصوب 1392/02/01 (جلد سوم) (تطبیق با قانون مجازات اسلامی سابق|ترجمه=|جلد=|سال=1392|ناشر=راه نوین|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=6276684|صفحه=|نام۱=محمدحسین|نام خانوادگی۱=کارخیران|چاپ=1}}</ref>
=== جنایت موجب عیب در صوت===
====در قانون====
در [[ماده ۷۰۱ قانون مجازات اسلامی (۱۳۹۲)]]، برای جنایت موجب عیب در صوت مانند کاهش طنین صدا، گرفتگی آن یا صحبت‌ کردن از طریق بینی، ارش تعیین شده است، دلیل این امر این است که عیب در صوت، [[دیه مقدر|دیه معینی]] ندارد و بر اساس قاعده باید ارش پرداخت شود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=شرح مختصر قانون مجازات اسلامی (مصوب 1392)|ترجمه=|جلد=|سال=1392|ناشر=ققنوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4169572|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|چاپ=1}}</ref>
====در فقه====
گفته شده است اگر صدای شخصی بر اثر جنایتی خشن شود، بر جانی، ارش واجب میگردد،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=فرهنگ فقه (جلد سوم)|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=مؤسسه دایرةالمعارف فقه اسلامی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=3555092|صفحه=|نام۱=آیت اله سیدمحمود|نام خانوادگی۱=هاشمی شاهرودی|چاپ=1}}</ref> همچنین گفته شده که ایجاد نقصان در صدا، موجب ثبوت ارش است زیرا نمیتوان به طور دقیق، نسبت نقص صوت را مشخص کرد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=دیات (دیه نفس، موجبات ضمان کیفری، دیات اعضا و منافع آنها، اعضایی که دیه مقدر دارند، دیه بر منافع اعضا، دیه زخم های سر و صورت)|ترجمه=|جلد=|سال=1382|ناشر=دانشگاه تهران|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=837596|صفحه=|نام۱=ابوالقاسم|نام خانوادگی۱=گرجی|چاپ=2}}</ref>
===از بین رفتن صوت بعضی از حروف ===
====در قانون====
در [[ماده ۷۰۲ قانون مجازات اسلامی (۱۳۹۲)]]، برای از بین رفتن صوت بعضی از حروف، ارش تعیین شده است.
====نحوه تعیین ارش====
دادگاه ممکن است در تعیین ارش با مشکل روبرو شود، چون ارش برخلاف دیه، مقدار مشخصی ندارد و برای افراد مختلف و در شرایط مختلف فرق می‌کند، به نظر می‌رسد دادگاه در اینجا، ارش تمام حروف را در نظر می‌گیرد و ارش مقداری از حروف را به همان نسبت می‌سنجد یا اینکه باید رابطه میان دیه کامل و دیه مقدار از بین رفته را در نظر بگیرد و بر همین اساس، ارش را تعیین کند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=شرح قانون مجازات اسلامی (جلد دوم) (بخش دیات)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=ققنوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2813856|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|چاپ=4}}</ref>
====در فقه====
براساس نظر فقهی آیت الله خمینی در رابطه با زوال صوت، اگر در اثر جنایت، صوت او نسبت به بعضی حروف کم شود و نسبت به بعضی دیگر باقی بماند احتمال می‌رود که در آن حکومت باشد و احتمال هم دارد [[دیه|خونبها]] به تعداد همه حروف تقسیم شده، به شکلی که در جنایت بر اصل تکلم گذشت دیه آن چند حرف را معین می‌کند، گفتنی است طبق نظر ایشان، احتیاط [[صلح|مصالحه]] است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=کاملترین مجموعه محشای قانون مجازات اسلامی مصوب 1392/02/01 (جلد سوم) (تطبیق با قانون مجازات اسلامی سابق|ترجمه=|جلد=|سال=1392|ناشر=راه نوین|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4187324|صفحه=|نام۱=محمدحسین|نام خانوادگی۱=کارخیران|چاپ=1}}</ref>
=====از بین رفتن صوت بعضی از حروف بر اثر جنایت بر لب=====
اگر ضربه ای بر لب مجنی علیه وارد شود و حروفی که از لب ادا می‌شود از بین برود یا ضربه ای به گردن وی وارد شود که باعث شود حروف حلقی از بین برود، گفته شده‌ است که علامه در قواعد فقه گفته‌ است باید حکومت پرداخت شود و شاید دلیلش آن باشد که توزیع دیه بر اساس حروف، در صورتی است که جنایت بر زبان وارد شود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=شرح مختصر قانون مجازات اسلامی (مصوب 1392)|ترجمه=|جلد=|سال=1392|ناشر=ققنوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4169580|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|چاپ=1}}</ref>
===عدم تداخل دیات در دیه صوت و گویایی===
==== در قانون ====
به موجب ماده ۷۰۳ قانون مجازات اسلامی (۱۳۹۲)، چنانچه جنایتی، علاوه بر زوال صوت، موجب زوال نطق نیز گردد، دو دیه ثابت می‌شود.
====استرداد دیه در برگشت صوت یا نطق ====
جنایتی که موجب زوال نطق یا صوت می‌شود، ممکن است از راهی غیر از قطع زبان صورت گیرد یا حتی ممکن است موقتی باشد، در این حالت پرسش آن است که اگر صوت یا نطق به حالت اولیه برگردد، باز هم باید دیه پرداخت شود؟ که باید گفت هرچند [[اطلاق]] مواد چنین اقتضایی دارد اما این امر منطقی نیست و برخی از فقها به این موضوع تصریح کرده و استدلال می‌کنند که «بازگشت تکلم، هبه خداوند است پس دیه مسترد نمی‌شود.» همچنین دلیل آورده شده‌ است که پرداخت دیه بر مبنای حق بوده و استرداد آن نیاز به دلیل دارد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=شرح مختصر قانون مجازات اسلامی (مصوب 1392)|ترجمه=|جلد=|سال=1392|ناشر=ققنوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4169616|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|چاپ=1}}</ref>
====در فقه====
برخی فقها قائل به این هستند که صوت و تکلم، دو منفعت جداگانه هستند و اگر بر اثر جنایت هر دو از بین برود، باید دو دیه کامل پرداخت شود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=شرح قانون مجازات اسلامی (جلد دوم) (بخش دیات)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=ققنوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2813836|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|چاپ=4}}</ref>
در رابطه با زوال نطق، علاوه بر زوال صوت، آیت الله خمینی معتقد هستند که اگر جنایتی بر کسی وارد شود که همه جوهره صدایش و نطقش از بین برود و نتواند سخن بگوید باید دو خونبها پرداخت شود، یکی برای صوت و دیگری برای سخن گفتن.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=کاملترین مجموعه محشای قانون مجازات اسلامی مصوب 1392/02/01 (جلد سوم) (تطبیق با قانون مجازات اسلامی سابق|ترجمه=|جلد=|سال=1392|ناشر=راه نوین|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4187316|صفحه=|نام۱=محمدحسین|نام خانوادگی۱=کارخیران|چاپ=1}}</ref>
== دیه سایر منافع ==
=== جنایت موجب سلس و ریزش ادرار ===
==== در قانون ====
در [[ماده ۷۰۴ قانون مجازات اسلامی (۱۳۹۲)]]، برای جنایتی که موجب [[سلس]] و ریزش دائمی ادرار گردد، دیه کامل و برای جنایتی که موجب ریزش غیردائمی ادرار گردد، ارش تعیین شده است.
====پیشینه====
سابقاً [[ماده 474 قانون مجازات اسلامی (مصوب 1370)]]، در این خصوص وضع شده بود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=کاملترین مجموعه محشای قانون مجازات اسلامی مصوب 1392/02/01 (جلد سوم) (تطبیق با قانون مجازات اسلامی سابق|ترجمه=|جلد=|سال=1392|ناشر=راه نوین|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=6276640|صفحه=|نام۱=محمدحسین|نام خانوادگی۱=کارخیران|چاپ=1}}</ref>
====در فقه ====
مستند حکم این ماده، روایاتی از ائمه است، از جمله روایتی از امام باقر(ع) که می فرمایند: حضرت علی در مورد شخصی که مضروب شده بود و نمیتوانست بول خود را نگه دارد حکم به دیه کامل کردند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی (جلد اول)|ترجمه=|جلد=|سال=1400|ناشر=گالوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=6275448|صفحه=|نام۱=علیرضا|نام خانوادگی۱=میرکمالی|نام۲=سحر|نام خانوادگی۲=صالح احمدی|چاپ=4}}</ref>
====در رویه قضایی====
طبق [[رأی اصراری]] شماره 153-1368/11/24 "نظر استنباطی شعب 142 و 144دادگاه کیفری یک تهران صحیح نیست چون برای ده درصد اختلاف خفیف در کنترل ادرار باید ارش تعیین کرد و به [[دیه ستون فقرات|دیه شکستگی مهره کمر]] مصدومه اضافه شود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی (جلد اول)|ترجمه=|جلد=|سال=1400|ناشر=گالوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=6275448|صفحه=|نام۱=علیرضا|نام خانوادگی۱=میرکمالی|نام۲=سحر|نام خانوادگی۲=صالح احمدی|چاپ=4}}</ref>
=== جنایت موجب عدم ضبط مدفوع یا ادرار ===
==== در قانون ====
در [[ماده ۷۰۵ قانون مجازات اسلامی (۱۳۹۲)]]، برای جنایتی که موجب عدم ضبط دائم مدفوع یا ادرار شود، دیه کامل تعیین شده است.
====در رویه قضایی====
[[اداره حقوقی قوه قضائیه|اداره حقوقی]] در [[نظریه مشورتی|نظریه]] شماره 7/92/1952 مورخ 92/10/8، بیان داشته است که: "در قانون مجازات اسلامی 1370، مقنن حکم قضیه را در هر دو مورد مشخص کرده بود که دیه کامل تعلق میگرفت اما در قانون 1392در [[ماده 652 قانون مجازات اسلامی|ماده 652]] حکم قضیه در یک مورد بیان شده است، بنابراین ماده 705 این قانون گرچه عام و کلی است، ناظر به مورد دوم (ضربه به محل دیگری غیر از محل مصرح در ماده 652 که منجر به عدم ضبط دائم مدفوع یا ادرار شود) است که دیه کامل دارد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مجموعه نظریات مشورتی اداره حقوقی قوه قضائیه در مسائل قانون مجازات اسلامی مصوب 1392|ترجمه=|جلد=|سال=1393|ناشر=اداره کل حقوقی قوه قضائیه|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4783240|صفحه=|نام۱=اداره کل حقوقی قوه قضائیه|نام خانوادگی۱=|چاپ=1}}</ref>
=== از بین بردن قدرت انزال یا تولید مثل مرد یا بارداری زن یا لذت مقاربت ===
==== در قانون ====
در [[ماده ۷۰۶ قانون مجازات اسلامی (۱۳۹۲)]]، برای از بین بردن قدرت انزال یا تولید مثل مرد یا بارداری زن یا از بین بردن لذت مقاربت زن یا مرد، ارش تعیین شده است.
==== میزان ارش ====
ارش از بین رفتن قدرت تولید مثل معمولاً یک دیه کامل و ارش از بین رفتن لذت جنسی دو سوم دیه کامل و ارش از بین رفتن انزال یک سوم دیه کامل است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=شرح قانون مجازات اسلامی (جلد دوم) (بخش دیات)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=ققنوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2813892|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|چاپ=4}}</ref>
====در فقه ====
در مورد ارش از بین بردن قدرت انزال مرد، برخی از فقها معتقد هستند که اگر بر اثر جنایت کسی نتواند در حالت [[جماع]]، انزال منی نماید، پرداخت یک دیه کامل بر جانی واجب می‌شود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قواعد فقه (جلد اول) (بخش جزا)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=سمت|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=831532|صفحه=|نام۱=آیت اله خلیل|نام خانوادگی۱=قبله ای خویی|چاپ=4}}</ref> همچنین شهیدین و علامه برای از بین بردن قدرت انزال منی، قائل به پرداخت دیه کامل هستند، زیرا [[مجنی علیه]] مقطوع النسل می‌شود. شهید ثانی نیز از بین بردن قدرت تولیدمثل در مرد و قدرت باردار شدن در زن را به از بین بردن منی ملحق کرده‌ است. علامه نیز در کتاب قواعد معتقد است که از بین رفتن لذت مقاربت دارای دیه کامل نفس است، در واقع این فقها حدیث عام را در منافع نیز جاری می‌دانند و چون این منافع واحد هستند، در صورت از بین بردن آنها، قائل به ثبوت دیه کامل هستند،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=دیات (دیه نفس، موجبات ضمان کیفری، دیات اعضا و منافع آنها، اعضایی که دیه مقدر دارند، دیه بر منافع اعضا، دیه زخم‌های سر و صورت)|ترجمه=|جلد=|سال=1382|ناشر=دانشگاه تهران|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=837680|صفحه=|نام۱=ابوالقاسم|نام خانوادگی۱=گرجی|چاپ=2}}</ref>اگر چه گفته شده‌ است در مورد منافعی مثل خواب، لمس، انزال منی، قدرت تولید مثل، بارداری، لذت مقاربت، گرسنگی، تشنگی، مطابق مواد ۷۰۶ و [[ماده ۷۰۸ قانون مجازات اسلامی|۷۰۸]] قانون مجازات اسلامی، جریمه از بین بردن آنها با نظر حاکم تعیین می‌شود، زیرا دلیلی مثل [[نص]] یا [[اجماع]] در میان نیست که بر [[دیه مقدر]] دلالت کند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=دیات (دیه نفس، موجبات ضمان کیفری، دیات اعضا و منافع آنها، اعضایی که دیه مقدر دارند، دیه بر منافع اعضا، دیه زخم‌های سر و صورت)|ترجمه=|جلد=|سال=1382|ناشر=دانشگاه تهران|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=837676|صفحه=|نام۱=ابوالقاسم|نام خانوادگی۱=گرجی|چاپ=2}}</ref> بنابر فتوای آیت الله خمینی اگر جنایتی بر کسی وارد آید که از انزال نطفه اش عاجز گردد، جانی باید به او [[دیه]] بدهد یا اگر در اثر جنایت از آبستن کردن همسرش ناتوان گردد و همچنین اگر در اثر جماع از مقاربت لذت نبرد، هرچند ایشان اظهار کرده‌اند در همه این موارد اشکال است و اقرب [[ارش|حکومت]] است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=کاملترین مجموعه محشای قانون مجازات اسلامی مصوب 1392/02/01 (جلد سوم) (تطبیق با قانون مجازات اسلامی سابق|ترجمه=|جلد=|سال=1392|ناشر=راه نوین|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4187400|صفحه=|نام۱=محمدحسین|نام خانوادگی۱=کارخیران|چاپ=1}}</ref>
====در رویه‌ قضایی====
طبق نظر کمیسون [[نشست قضائی]] معاونت آموزش و تحقیقات قوه قضائیه، در فرضی که پزشک بدون اجازه زن و مرد اقدام به بستن لوله‌های زن کرده و او را مقطوع النسل کرده، بر فرض ثبوت [[تقصیر]]، مورد از موارد پرداخت ارش است. <ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مجموعه نشست های قضایی مسائل قانون مجازات اسلامی (جلد اول)|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=جنگل|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=841580|صفحه=|نام۱=معاونت آموزش|تحقیقات قوه قضائیه|نام خانوادگی۱=|چاپ=1}}</ref>
=== از بین رفتن کامل قدرت مقاربت ===
==== در قانون ====
در [[ماده ۷۰۷ قانون مجازات اسلامی (۱۳۹۲)]]، برای چنین جنایتی دیه کامل پیش بینی شده است.
منظور از «مقاربت» همان [[جماع]] است؛ یعنی هرگاه مرد یا زن قدرت جماع را از دست بدهند، مشمول این ماده می‌شود، مشروط بر آنکه برای آن جنایت، دیه خاصی تعیین نشده باشد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی (همراه با فهرست تفصیلی عناوین مجرمانه)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=ققنوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=713532|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|چاپ=4}}</ref>
==== در فقه ====
علامه در تحریر در موردی که منی ضایع شود ولی قدرت جماع از بین نرود، قائل به ثبوت ارش است؛ زیرا منفعت از بین نرفته‌ است و چه بسا این قول قوی تر است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مبانی فقهی و حقوقی تعدد جرم|ترجمه=|جلد=|سال=1372|ناشر=بشری|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=842924|صفحه=|نام۱=غلامحسین|نام خانوادگی۱=الهام|چاپ=-}}</ref>همچنین گفته شده‌ است [[آسیب]] رساندن به دیگری، به گونه ای که فرد نتواند هنگام آمیزش انزال کند، موجب ثبوت دیه کامل است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=فرهنگ فقه (جلد اول)|ترجمه=|جلد=|سال=1390|ناشر=مؤسسه دایرةالمعارف فقه اسلامی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2625344|صفحه=|نام۱=آیت اله سیدمحمود|نام خانوادگی۱=هاشمی شاهرودی|چاپ=3}}</ref>
=== از بین بردن یا نقص دائم یا موقت حواس یا منافع دیگر ===
==== در قانون ====
در [[ماده ۷۰۸ قانون مجازات اسلامی (۱۳۹۲)]]، برای  از بین بردن یا نقص دائم یا موقت حواس یا منافع دیگر مانند لامسه، خواب و عادت ماهانه و نیز به وجود آوردن امراضی مانند لرزش، تشنگی، گرسنگی، ترس و غش، ارش تعیین شده است.
==== مبنای تعیین ارش ====
مقصود از [[جنایت بر منافع]]، جنایتی است که نفع عضو بدن انسان را کاهش دهد یا از بین ببرد، بدون آنکه [[نقص عضو|نقص]] یا [[قطع عضو|قطع عضوی]] رخ دهد یا آنکه [[جراحت|جراحتی]] وارد شود،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مبسوط در ترمینولوژی حقوق (جلد دوم)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=118404|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=4}}</ref>از جمله مهمترین این منافع، حواس پنج‌گانه است، از بین رفتن منفعت یا حس مهم، موجب تعلق دیه کامل خواهد بود، ولی اگر اهمیت آن حس و منفعت چندان زیاد نباشد، دیه کمتر یا ارش تعلق خواهد گرفت؛ مثلاً دیه از بین رفتن حس لامسه یا چشایی برخلاف سایر حواس، موجب ارش است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق کیفری اختصاصی (جرایم علیه اشخاص)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=355456|صفحه=|نام۱=حسین|نام خانوادگی۱=میرمحمدصادقی|چاپ=7}}</ref>
====در فقه ====
گفته شده‌ است که اگر بر اثر جنایت، قدرت بلعیدن فرد از بین برود ولی نمیرد و بتواند به زندگی ادامه دهد، بر اینکه دیه کامل بر عهده جانی است یا ارش، اختلاف نظر است و در صورت بازگشت توانایی بلعیدن، فقط ارش ثابت می‌شود،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=فرهنگ فقه (جلد دوم)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=مؤسسه دایرةالمعارف فقه اسلامی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=3363836|صفحه=|نام۱=آیت اله سیدمحمود|نام خانوادگی۱=هاشمی شاهرودی|چاپ=2}}</ref>همچنین از آنجایی که برای بعضی از منافع مثل قوه لامسه در شرع، دیه ای ذکر نشده‌ است، این اختلاف به وجود آمده‌ است که آیا قاعده کلی «هر چه در انسان یکی باشد، اگر شخصی آن را از بین ببرد، دیه کامل ثابت می‌شود» شامل منافع نیز می‌شود یا تنها اعضا را در بر می‌گیرد؟ که پاسخ داده شده‌است که از بین بردن قوه لامسه، بنابر قول اول موجب ثبوت دیه کامل و بنابر قول دوم، موجب ثبوت ارش می‌شود، گفتنی است بسیاری از فقها قائل به قول دوم هستند،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=فرهنگ فقه (جلد دوم)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=مؤسسه دایرةالمعارف فقه اسلامی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=3363748|صفحه=|نام۱=آیت اله سیدمحمود|نام خانوادگی۱=هاشمی شاهرودی|چاپ=2}}</ref>در این باره طبق نظر آیت االله خمینی نیز در [[تلف]] شدن هر منفعتی که در شرع، [[دیه مقدر|دیه معینی]] ندارد، حکومت است، مثل آنکه در اثر جنایتی، خوابش نبرد یا حس لامسه اش مختل گردد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=کاملترین مجموعه محشای قانون مجازات اسلامی مصوب 1392/02/01 (جلد سوم) (تطبیق با قانون مجازات اسلامی سابق|ترجمه=|جلد=|سال=1392|ناشر=راه نوین|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4187408|صفحه=|نام۱=محمدحسین|نام خانوادگی۱=کارخیران|چاپ=1}}</ref>
====در رویه قضایی====
به موجب [[نظریه مشورتی]] 7/6565_1371/8/19 فلج نسبی اعضاء از مصادیق ارش است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=کاملترین مجموعه محشای قانون مجازات اسلامی مصوب 1392/02/01 (جلد سوم) (تطبیق با قانون مجازات اسلامی سابق|ترجمه=|جلد=|سال=1392|ناشر=راه نوین|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=6280472|صفحه=|نام۱=محمدحسین|نام خانوادگی۱=کارخیران|چاپ=1}}</ref>


== منابع ==
== منابع ==
۳۴٬۱۱۹

ویرایش

منوی ناوبری