دیه دست و پا: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
۵۳٬۰۵۶ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۳ ژوئیهٔ ۲۰۲۲
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
[[رده:رفرنس]]
 
[[رده:دیات]]
[[رده:دیات]]
[[رده:مقادیر دیه]]
[[رده:مقادیر دیه]]
خط ۴۷: خط ۴۷:


=====توضیحات ماده=====
=====توضیحات ماده=====
حکم این ماده را ناظر بر وضعیت طبیعی دستانی دانسته اند که دارای پنج انگشت می باشد، لذا در فرضی که انگشتان از این میزان بیشتر یا کمتر باشند، دیه به همان نسبت تغییر خواهد کرد.714008 از سوی دیگر برخی بر این باورند که حکم این ماده، اعم از این است که انگشتان با کف دست قطع شوند یا بدون آن.714016
حکم این ماده را ناظر بر وضعیت طبیعی دستانی دانسته اند که دارای پنج انگشت می باشد، لذا در فرضی که انگشتان از این میزان بیشتر یا کمتر باشند، دیه به همان نسبت تغییر خواهد کرد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی (همراه با فهرست تفصیلی عناوین مجرمانه)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=ققنوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=714008|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|چاپ=4}}</ref> از سوی دیگر برخی بر این باورند که حکم این ماده، اعم از این است که انگشتان با کف دست قطع شوند یا بدون آن.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی (همراه با فهرست تفصیلی عناوین مجرمانه)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=ققنوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=714016|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|چاپ=4}}</ref>


برخی معتقدند در فرض قطع دست از مچ یا بالاتر، باید قائل به تداخل دیه دست ها و انگشتان بوده و دیه جداگانه ای برای انگشت ها در نظر نگرفت.671324  
برخی معتقدند در فرض قطع دست از مچ یا بالاتر، باید قائل به تداخل دیه دست ها و انگشتان بوده و دیه جداگانه ای برای انگشت ها در نظر نگرفت.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=محشای قانون مجازات اسلامی|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=مجمع علمی و فرهنگی مجد|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=671324|صفحه=|نام۱=ایرج|نام خانوادگی۱=گلدوزیان|چاپ=5}}</ref>
====در فقه====
====در فقه====
مستند فقهی این ماده را پاره ای روایات دانسته اند.2430660
مستند فقهی این ماده را پاره ای روایات دانسته اند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=منابع فقه شیعه ترجمه جامع احادیث الشیعه آیةاله  سیدحسین بروجردی (جلد سی و یکم) (قصاص و دیات)|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=فرهنگ سبز|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2430660|صفحه=|نام۱=احمد|نام خانوادگی۱=اسماعیل تبار|نام۲=سیداحمدرضا|نام خانوادگی۲=حسینی|نام۳=مهدی|نام خانوادگی۳=حسینیان قمی|چاپ=1}}</ref>


برخی از فقها بیان نموده اند در فرض قطع یک دست از مچ یا بالاتر، به دلیل آن که در واقع دو عضو مختلف و تمایز قطع نشده اند، باید قائل به تداخل دیه انگشتان و دستان باشیم،836836 لذا دستی که از بند مچ قطع می شود حتی اگر به همراه انگشتان باشد، فقط موجب یک نصف دیه است،4180828اما در فرض بریدن انگشتان دست به تنهایی و بدون خود دستان، باید دیه ای معادل همان دست پرداخت شود.2500372 چرا که دیه انگشتان به تنهایی معادل با دیه همان دست می باشد.4098268
برخی از فقها بیان نموده اند در فرض قطع یک دست از مچ یا بالاتر، به دلیل آن که در واقع دو عضو مختلف و تمایز قطع نشده اند، باید قائل به تداخل دیه انگشتان و دستان باشیم،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=دیات (دیه نفس، موجبات ضمان کیفری، دیات اعضا و منافع آنها، اعضایی که دیه مقدر دارند، دیه بر منافع اعضا، دیه زخم های سر و صورت)|ترجمه=|جلد=|سال=1382|ناشر=دانشگاه تهران|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=836836|صفحه=|نام۱=ابوالقاسم|نام خانوادگی۱=گرجی|چاپ=2}}</ref> لذا دستی که از بند مچ قطع می شود حتی اگر به همراه انگشتان باشد، فقط موجب یک نصف دیه است،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=کاملترین مجموعه محشای قانون مجازات اسلامی مصوب 1392/02/01 (جلد سوم) (تطبیق با قانون مجازات اسلامی سابق|ترجمه=|جلد=|سال=1392|ناشر=راه نوین|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4180828|صفحه=|نام۱=محمدحسین|نام خانوادگی۱=کارخیران|چاپ=1}}</ref> اما در فرض بریدن انگشتان دست به تنهایی و بدون خود دستان، باید دیه ای معادل همان دست پرداخت شود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=متون فقه (جلد چهارم)|ترجمه=|جلد=|سال=1381|ناشر=خط سوم|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2500372|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|نام۲=حمید|نام خانوادگی۲=مسجدسرایی|چاپ=1}}</ref> چرا که دیه انگشتان به تنهایی معادل با دیه همان دست می باشد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=متون فقه (قسمت چهارم) (دادرسی در ترجمه لمعه) (قضا، شهادت، حدود، قصاص و دیات)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=اندیشه های حقوقی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4098268|صفحه=|نام۱=سیدمحمد|نام خانوادگی۱=صدری|چاپ=1}}</ref>


=== قطع یا از بین ‌بردن کف دست ===
=== قطع یا از بین ‌بردن کف دست ===


====پیشینه====
====پیشینه====
در گذشته [[ماده 420 قانون مجازات اسلامی مصوب (1370)]]، در این خصوص وضع شده بود806824 و در این ماده به جای ارش، از لفظ «جریمه مادی» استفاده شده بود.1425996
در گذشته [[ماده 420 قانون مجازات اسلامی مصوب (1370)]]، در این خصوص وضع شده بود<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مجازات اسلامی در نظم حقوق کنونی (دکترین و رویه کیفری ایران)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=مهاجر|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=806824|صفحه=|نام۱=رضا|نام خانوادگی۱=شکری|نام۲=قادر|نام خانوادگی۲=سیروس|چاپ=8}}</ref> و در این ماده به جای ارش، از لفظ «جریمه مادی» استفاده شده بود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=دادستان و میثاق عدالت|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1425996|صفحه=|نام۱=سیدمهدی|نام خانوادگی۱=حجتی|نام۲=مجتبی|نام خانوادگی۲=باری|چاپ=1}}</ref>


==== در حقوق ====
==== در حقوق ====
به موجب [[ماده ۶۳۷ قانون مجازات اسلامی (۱۳۹۲)]]، قطع ‌کردن یا از بین ‌بردن کف دست فاقد انگشت، موجب ثبوت ارش است، همچنین مطابق تبصره این ماده، برای قطع ‌کردن یا از بین ‌بردن کف دستی که کمتر از پنج انگشت دارد، علاوه‌ بر دیه انگشتان، نسبتی از ارش کف دست نیز ثابت است یعنی اگر مچ دست دارای یک انگشت باشد، علاوه‌ ‌بر دیه یک انگشت، چهار ‌پنجم ارش کف دست و اگر دارای دو انگشت باشد، علاوه ‌‌بر دیه دو انگشت، سه‌ پنجم ارش کف دست و اگر دارای سه انگشت باشد، علاوه ‌‌بر دیه سه انگشت، دو ‌پنجم ارش کف دست و اگر دارای چهار انگشت باشد، علاوه ‌‌بر دیه چهار انگشت، یک‌ پنجم ارش کف دست نیز پرداخت می‌ شود.
به موجب [[ماده ۶۳۷ قانون مجازات اسلامی (۱۳۹۲)]]، قطع ‌کردن یا از بین ‌بردن کف دست فاقد انگشت، موجب ثبوت ارش است، همچنین مطابق تبصره این ماده، برای قطع ‌کردن یا از بین ‌بردن کف دستی که کمتر از پنج انگشت دارد، علاوه‌ بر دیه انگشتان، نسبتی از ارش کف دست نیز ثابت است یعنی اگر مچ دست دارای یک انگشت باشد، علاوه‌ ‌بر دیه یک انگشت، چهار ‌پنجم ارش کف دست و اگر دارای دو انگشت باشد، علاوه ‌‌بر دیه دو انگشت، سه‌ پنجم ارش کف دست و اگر دارای سه انگشت باشد، علاوه ‌‌بر دیه سه انگشت، دو ‌پنجم ارش کف دست و اگر دارای چهار انگشت باشد، علاوه ‌‌بر دیه چهار انگشت، یک‌ پنجم ارش کف دست نیز پرداخت می‌ شود.


عنصر مادی این جرم، قطع یا از بین بردن کف دست است، یعنی بریدن فاصله بین مچ دست تا انگشتان،2812592 اما گروهی از بین بردن بخشی از کف دست را نیز مشمول این ماده می دانند.714028برخی از نویسندگان معتقدند جنایتی که موجب قطع همه کف دست شود، در فرض فقدان انگشت آن دست به هر دلیل موجب تعیین ارش به وسیله حاکم می شود، همچنین در این فرض باید میان حالتی که کف دست به همراه مچ قطع می شود و حالتی که بدون مچ انقطاع صورت می گیرد، قائل به تمایز شد.714020 از سوی دیگر اعتقاد برخی از حقوقدانان بر این است که در فرض قطع شدن بخشی از کف دست، باید برای آن ارش تعیین نمود.714024
عنصر مادی این جرم، قطع یا از بین بردن کف دست است، یعنی بریدن فاصله بین مچ دست تا انگشتان،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=شرح قانون مجازات اسلامی(جلد دوم) (بخش دیات)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=ققنوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2812592|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|چاپ=4}}</ref>  اما گروهی از بین بردن بخشی از کف دست را نیز مشمول این ماده می دانند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی (همراه با فهرست تفصیلی عناوین مجرمانه)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=ققنوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=714028|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|چاپ=4}}</ref> برخی از نویسندگان معتقدند جنایتی که موجب قطع همه کف دست شود، در فرض فقدان انگشت آن دست به هر دلیل موجب تعیین ارش به وسیله حاکم می شود، همچنین در این فرض باید میان حالتی که کف دست به همراه مچ قطع می شود و حالتی که بدون مچ انقطاع صورت می گیرد، قائل به تمایز شد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی (همراه با فهرست تفصیلی عناوین مجرمانه)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=ققنوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=714020|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|چاپ=4}}</ref> از سوی دیگر اعتقاد برخی از حقوقدانان بر این است که در فرض قطع شدن بخشی از کف دست، باید برای آن ارش تعیین نمود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی (همراه با فهرست تفصیلی عناوین مجرمانه)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=ققنوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=714024|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|چاپ=4}}</ref>


در خصوص قطع کف دستی که فاقد انگشت است، برخی از نویسندگان به دلیل فقدان [[نص]]، معتقد به اخذ ارش می باشند.836840 همچنین لازم به ذکر است که دیه انگشتان هر دست حتی اگر با کف دست قطع شود، معادل نصف دیه کامل است،2812584 لذا در فرضی که کف دست با انگشت قطع شود، دارای دیه کامل و در غیر این صورت دارای ارش است.2812704 در مورد اخیر تفاوتی نمی نماید که کف دست از آغاز خلقت بدون انگشت بوده باشد یا فقدان انگشتان ناشی از یک جنایت یا حادثه بعدی بوده باشد.4180840
در خصوص قطع کف دستی که فاقد انگشت است، برخی از نویسندگان به دلیل فقدان [[نص]]، معتقد به اخذ ارش می باشند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=دیات (دیه نفس، موجبات ضمان کیفری، دیات اعضا و منافع آنها، اعضایی که دیه مقدر دارند، دیه بر منافع اعضا، دیه زخم های سر و صورت)|ترجمه=|جلد=|سال=1382|ناشر=دانشگاه تهران|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=836840|صفحه=|نام۱=ابوالقاسم|نام خانوادگی۱=گرجی|چاپ=2}}</ref> همچنین لازم به ذکر است که دیه انگشتان هر دست حتی اگر با کف دست قطع شود، معادل نصف دیه کامل است،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=شرح قانون مجازات اسلامی(جلد دوم) (بخش دیات)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=ققنوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2812584|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|چاپ=4}}</ref> لذا در فرضی که کف دست با انگشت قطع شود، دارای دیه کامل و در غیر این صورت دارای ارش است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=شرح قانون مجازات اسلامی(جلد دوم) (بخش دیات)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=ققنوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2812704|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|چاپ=4}}</ref> در مورد اخیر تفاوتی نمی نماید که کف دست از آغاز خلقت بدون انگشت بوده باشد یا فقدان انگشتان ناشی از یک جنایت یا حادثه بعدی بوده باشد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=کاملترین مجموعه محشای قانون مجازات اسلامی مصوب 1392/02/01 (جلد سوم) (تطبیق با قانون مجازات اسلامی سابق|ترجمه=|جلد=|سال=1392|ناشر=راه نوین|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4180840|صفحه=|نام۱=محمدحسین|نام خانوادگی۱=کارخیران|چاپ=1}}</ref>
====در فقه====
====در فقه====
تعیین مجازات بریدن کف دست را عده ای از فقها از مصادیق لزوم مراجعه به حاکم جهت تعیین ارش دانسته اند.1935588 همچنین برخی از فقها معتقدند به دلیل عدم تعیین [[دیه مقدر]] برای کف دست، شکستگی استخوان آن نیز مستوجب ارش است.1456048
تعیین مجازات بریدن کف دست را عده ای از فقها از مصادیق لزوم مراجعه به حاکم جهت تعیین ارش دانسته اند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قواعد فقه دیات (مطالعه تطبیقی در مذاهب اسلامی)|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1935588|صفحه=|نام۱=احمد|نام خانوادگی۱=حاجی ده آبادی|چاپ=1}}</ref> همچنین برخی از فقها معتقدند به دلیل عدم تعیین [[دیه مقدر]] برای کف دست، شکستگی استخوان آن نیز مستوجب ارش است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مجموعه نظریات مشورتی فقهی در امور کیفری (جلد اول)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=جنگل|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1456048|صفحه=|نام۱=معاونت آموزش|تحقیقات قوه قضاییه|نام خانوادگی۱=|چاپ=2}}</ref>


=== قطع دست دارای ساعد از آرنج یا قطع دست دارای بازو از شانه  ===
=== قطع دست دارای ساعد از آرنج یا قطع دست دارای بازو از شانه  ===


====پیشینه====
====پیشینه====
سابقا [[ماده 423 قانون مجازات اسلامی (مصوب 1370)]]، در این خصوص وضع شده بود.806836
سابقا [[ماده 423 قانون مجازات اسلامی (مصوب 1370)]]، در این خصوص وضع شده بود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مجازات اسلامی در نظم حقوق کنونی (دکترین و رویه کیفری ایران)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=مهاجر|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=806836|صفحه=|نام۱=رضا|نام خانوادگی۱=شکری|نام۲=قادر|نام خانوادگی۲=سیروس|چاپ=8}}</ref>


==== در حقوق ====
==== در حقوق ====
در [[ماده ۶۳۸ قانون مجازات اسلامی (۱۳۹۲)]]، برای قطع دست دارای ساعد از آرنج، خواه دارای کف باشد یا نباشد، نصف دیه کامل تعیین شده و برای قطع دست دارای بازو از شانه نیز خواه دارای آرنج باشد یا نباشد، نصف دیه کامل پیش بینی شده است.
در [[ماده ۶۳۸ قانون مجازات اسلامی (۱۳۹۲)]]، برای قطع دست دارای ساعد از آرنج، خواه دارای کف باشد یا نباشد، نصف دیه کامل تعیین شده و برای قطع دست دارای بازو از شانه نیز خواه دارای آرنج باشد یا نباشد، نصف دیه کامل پیش بینی شده است.


اعتقاد برخی از نویسندگان بر این است که قطع دست از مچ تا کتف، موجب نصف دیه کامل است، لذا در فرض قطع دست از محل رشد انگشتان تا کتف، باید علاوه بر نصف دیه، ارش نیز پرداخت شود،714036همچنین دیه دست فاقد انگشتی که بالاتر از کف دست قطع شود، اعم از اینکه تا آرنج قطع شده باشد یا تا شانه، معادل نصف دیه کامل یا پانصد دینار است.714032
اعتقاد برخی از نویسندگان بر این است که قطع دست از مچ تا کتف، موجب نصف دیه کامل است، لذا در فرض قطع دست از محل رشد انگشتان تا کتف، باید علاوه بر نصف دیه، ارش نیز پرداخت شود،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی (همراه با فهرست تفصیلی عناوین مجرمانه)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=ققنوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=714036|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|چاپ=4}}</ref> همچنین دیه دست فاقد انگشتی که بالاتر از کف دست قطع شود، اعم از اینکه تا آرنج قطع شده باشد یا تا شانه، معادل نصف دیه کامل یا پانصد دینار است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی (همراه با فهرست تفصیلی عناوین مجرمانه)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=ققنوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=714032|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|چاپ=4}}</ref>
====در فقه====
====در فقه====
برخی از فقها بیان نموده اند که قطع دست از آرنج یا از کتف دارای دیه ای معادل پانصد دینار است.836800 همچنین برخی از آنان تصریح کرده اند قطع دست از آرنج معادل نصف دیه کامل است،1297944 این دیدگاه را گروه دیگری با بیان این نکته که دیه قطع دست از آرنج معادل دیه آن دست می باشد، تأکید نموده اند،2618596 البته در میان فقها در خصوص اینکه ابتدای آرنج، انتهای ساعد است یا مکانی میان بازو و ساعد، اختلاف نظر وجود دارد.2618588
برخی از فقها بیان نموده اند که قطع دست از آرنج یا از کتف دارای دیه ای معادل پانصد دینار است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=دیات (دیه نفس، موجبات ضمان کیفری، دیات اعضا و منافع آنها، اعضایی که دیه مقدر دارند، دیه بر منافع اعضا، دیه زخم های سر و صورت)|ترجمه=|جلد=|سال=1382|ناشر=دانشگاه تهران|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=836800|صفحه=|نام۱=ابوالقاسم|نام خانوادگی۱=گرجی|چاپ=2}}</ref> همچنین برخی از آنان تصریح کرده اند قطع دست از آرنج معادل نصف دیه کامل است،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مجموعه نظریات مشورتی فقهی در امور کیفری (جلد هفتم) (دیات)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=جنگل|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1297944|صفحه=|نام۱=معاونت آموزش|تحقیقات قوه قضاییه|نام خانوادگی۱=|چاپ=2}}</ref> این دیدگاه را گروه دیگری با بیان این نکته که دیه قطع دست از آرنج معادل دیه آن دست می باشد، تأکید نموده اند،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=فرهنگ فقه (جلد اول)|ترجمه=|جلد=|سال=1390|ناشر=مؤسسه دایرةالمعارف فقه اسلامی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2618596|صفحه=|نام۱=آیت اله سیدمحمود|نام خانوادگی۱=هاشمی شاهرودی|چاپ=3}}</ref> البته در میان فقها در خصوص اینکه ابتدای آرنج، انتهای ساعد است یا مکانی میان بازو و ساعد، اختلاف نظر وجود دارد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=فرهنگ فقه (جلد اول)|ترجمه=|جلد=|سال=1390|ناشر=مؤسسه دایرةالمعارف فقه اسلامی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2618588|صفحه=|نام۱=آیت اله سیدمحمود|نام خانوادگی۱=هاشمی شاهرودی|چاپ=3}}</ref>


=== دیه قطع دست دارای انگشت از بالاتر از مفصل مچ یا قطع دست دارای ساعد از بالاتر از آرنج ===
=== دیه قطع دست دارای انگشت از بالاتر از مفصل مچ یا قطع دست دارای ساعد از بالاتر از آرنج ===


====پیشینه====
====پیشینه====
در گذشته [[ماده 422 قانون مجازات اسلامی (مصوب 1370)]]، در این خصوص وضع شده بود،806828 بر اساس این ماده باید در فرض قطع شدن دست بیش از مفصل مچ یا بالاتر از آرنج، علاوه بر دیه دست، ارش نیز با توجه به مساحت قطع ید پرداخته می شد.1316784
در گذشته [[ماده 422 قانون مجازات اسلامی (مصوب 1370)]]، در این خصوص وضع شده بود،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مجازات اسلامی در نظم حقوق کنونی (دکترین و رویه کیفری ایران)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=مهاجر|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=806828|صفحه=|نام۱=رضا|نام خانوادگی۱=شکری|نام۲=قادر|نام خانوادگی۲=سیروس|چاپ=8}}</ref> بر اساس این ماده باید در فرض قطع شدن دست بیش از مفصل مچ یا بالاتر از آرنج، علاوه بر دیه دست، ارش نیز با توجه به مساحت قطع ید پرداخته می شد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مجموعه نظریات مشورتی فقهی در امور کیفری (جلد هشتم)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=جنگل|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1316784|صفحه=|نام۱=معاونت آموزش|تحقیقات قوه قضاییه|نام خانوادگی۱=|چاپ=2}}</ref>


==== در قانون ====
==== در قانون ====
خط ۹۰: خط ۹۰:


=====توضیحات ماده=====
=====توضیحات ماده=====
این ماده در خصوص قطع دستی وضع شده است که دارای انگشت است،1426000بر مبنای ماده فوق به نظر می رسد ملاک در تعیین دیه دست، انگشتان و کف دست بوده و ایراد جنایت بر بیش از آن، مستوجب تعلق ارش می باشد، استثناء این امر، قطع شدن ساعد و بازو به طور جداگانه است که باید در این فرض برای هر یک از این اعضاء، نصف دیه کامل را پرداخت،714040 حال در فرضی که شخصی دست دیگری را تا مچ آن و جانی دیگر ساعد وی و دیگری بازوی مجنی علیه را قطع کرده باشد، باید قائل به پرداخت سه [[دیه]] باشیم، اما چنانچه تمام این جنایات توسط یک نفر ارتکاب یابند، باید قائل به اخذ دیه و ارش بود.714048
این ماده در خصوص قطع دستی وضع شده است که دارای انگشت است،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=دادستان و میثاق عدالت|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1426000|صفحه=|نام۱=سیدمهدی|نام خانوادگی۱=حجتی|نام۲=مجتبی|نام خانوادگی۲=باری|چاپ=1}}</ref> بر مبنای ماده فوق به نظر می رسد ملاک در تعیین دیه دست، انگشتان و کف دست بوده و ایراد جنایت بر بیش از آن، مستوجب تعلق ارش می باشد، استثناء این امر، قطع شدن ساعد و بازو به طور جداگانه است که باید در این فرض برای هر یک از این اعضاء، نصف دیه کامل را پرداخت،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی (همراه با فهرست تفصیلی عناوین مجرمانه)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=ققنوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=714040|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|چاپ=4}}</ref> حال در فرضی که شخصی دست دیگری را تا مچ آن و جانی دیگر ساعد وی و دیگری بازوی مجنی علیه را قطع کرده باشد، باید قائل به پرداخت سه [[دیه]] باشیم، اما چنانچه تمام این جنایات توسط یک نفر ارتکاب یابند، باید قائل به اخذ دیه و ارش بود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی (همراه با فهرست تفصیلی عناوین مجرمانه)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=ققنوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=714048|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|چاپ=4}}</ref>
====در فقه====
====در فقه====
در خصوص قطع دست تا میزانی از ساعد و یا بازو ، فقها دیدگاه های مختلفی را مطرح نموده اند:
در خصوص قطع دست تا میزانی از ساعد و یا بازو ، فقها دیدگاه های مختلفی را مطرح نموده اند:


1-دیه و ارش ثابت می شود،2500384 این قول، مشهورتر است، ماده فوق نیز بر اساس همین قول وضع شده است،1297904 بر این اساس برخی از فقها بیان نموده اند که اگر دست از آرنج یا شانه بریده شود، فقط باید دیه دست را پرداخت.4062692
1-دیه و ارش ثابت می شود،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=متون فقه (جلد چهارم)|ترجمه=|جلد=|سال=1381|ناشر=خط سوم|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2500384|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|نام۲=حمید|نام خانوادگی۲=مسجدسرایی|چاپ=1}}</ref> این قول، مشهورتر است، ماده فوق نیز بر اساس همین قول وضع شده است،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مجموعه نظریات مشورتی فقهی در امور کیفری (جلد هفتم) (دیات)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=جنگل|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1297904|صفحه=|نام۱=معاونت آموزش|تحقیقات قوه قضاییه|نام خانوادگی۱=|چاپ=2}}</ref> بر این اساس برخی از فقها بیان نموده اند که اگر دست از آرنج یا شانه بریده شود، فقط باید دیه دست را پرداخت.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=فقه استدلالی (ترجمه تحریر الروضه فی شرح اللمعه)|ترجمه=|جلد=|سال=1391|ناشر=طه|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4062692|صفحه=|نام۱=سیدمهدی (ترجمه)|نام خانوادگی۱=دادمرزی|چاپ=23}}</ref>


2- دیه دست و مقدار زاید به تناسب مساحت اخذ میشود.
2- دیه دست و مقدار زاید به تناسب مساحت اخذ میشود.


3-فقط دیه ثابت می شود.1394628
3-فقط دیه ثابت می شود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مجموعه نظریات مشورتی فقهی در امور کیفری (جلد هفتم) (دیات)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=جنگل|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1394628|صفحه=|نام۱=معاونت آموزش|تحقیقات قوه قضاییه|نام خانوادگی۱=|چاپ=2}}</ref>


4- برخی از فقها در خصوص اخذ ارش یا دیه نسبت به میزان زاید بر دست تردید نموده اند.4180856
4- برخی از فقها در خصوص اخذ ارش یا دیه نسبت به میزان زاید بر دست تردید نموده اند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=کاملترین مجموعه محشای قانون مجازات اسلامی مصوب 1392/02/01 (جلد سوم) (تطبیق با قانون مجازات اسلامی سابق|ترجمه=|جلد=|سال=1392|ناشر=راه نوین|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4180856|صفحه=|نام۱=محمدحسین|نام خانوادگی۱=کارخیران|چاپ=1}}</ref>


فقها در خصوص زخم های عفونی و نیز دمل ایجاد شده در ساعد که درمان نشود، معتقد به پرداخت 33 دینار و یک سوم دینار می باشند.3697444
فقها در خصوص زخم های عفونی و نیز دمل ایجاد شده در ساعد که درمان نشود، معتقد به پرداخت 33 دینار و یک سوم دینار می باشند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=ترجمه مبانی تکملةالمنهاج (جلد دوم)|ترجمه=|جلد=|سال=1390|ناشر=خرسندی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=3697444|صفحه=|نام۱=سیدابوالقاسم|نام خانوادگی۱=خویی|نام۲=علیرضا (ترجمه)|نام خانوادگی۲=سعید|چاپ=1}}</ref>


=== قطع دست اصلی و دست زائد ===
=== قطع دست اصلی و دست زائد ===
خط ۱۰۹: خط ۱۰۹:
قانونگذار در [[ماده ۶۴۰ قانون مجازات اسلامی (۱۳۹۲)]]، برای قطع دست اصلی کسی که از مچ یا آرنج یا شانه دارای دو دست است، نصف دیه کامل و برای قطع دست زائد، ارش پیش بینی کرده است و تشخیص دست اصلی و زائد را نیز بر‌عهده [[کارشناس]] مورد وثوق گذاشته است.
قانونگذار در [[ماده ۶۴۰ قانون مجازات اسلامی (۱۳۹۲)]]، برای قطع دست اصلی کسی که از مچ یا آرنج یا شانه دارای دو دست است، نصف دیه کامل و برای قطع دست زائد، ارش پیش بینی کرده است و تشخیص دست اصلی و زائد را نیز بر‌عهده [[کارشناس]] مورد وثوق گذاشته است.


در خصوص نحوه تشخیص دست اصلی از زاید، ملاک هایی نظیر میزان قدرت، انحراف و ... از سوی کارشناس متخصص مورد توجه قرار می گیرند،714060 در فرض عدم امکان تشخیص دست اصلی از زاید از طریق این نشانه ها، برخی معتقدند در فرض قطع شدن دست ها با هم، باید نصف دیه کامل و ارش را پرداخت و در فرض قطع شدن یکی از آن ها، با توجه به اصل قطع نشدن دست اصلی و [[برائت]] جانی از دیه زاید، ارش ثابت است.671328برخی معتقدند در فرض عدم قطع تمام دستی که مشتبه میان زائد و اصلی است و صرفاً قطع مقداری از آن، دو احتمال به میان می آید :1- باید ارش پرداخته شود.1-باید نصف دیه انگشت اصلی و نصف ارش داده شود.714068
در خصوص نحوه تشخیص دست اصلی از زاید، ملاک هایی نظیر میزان قدرت، انحراف و ... از سوی کارشناس متخصص مورد توجه قرار می گیرند،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی (همراه با فهرست تفصیلی عناوین مجرمانه)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=ققنوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=714060|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|چاپ=4}}</ref> در فرض عدم امکان تشخیص دست اصلی از زاید از طریق این نشانه ها، برخی معتقدند در فرض قطع شدن دست ها با هم، باید نصف دیه کامل و ارش را پرداخت و در فرض قطع شدن یکی از آن ها، با توجه به اصل قطع نشدن دست اصلی و [[برائت]] جانی از دیه زاید، ارش ثابت است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=محشای قانون مجازات اسلامی|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=مجمع علمی و فرهنگی مجد|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=671328|صفحه=|نام۱=ایرج|نام خانوادگی۱=گلدوزیان|چاپ=5}}</ref> برخی معتقدند در فرض عدم قطع تمام دستی که مشتبه میان زائد و اصلی است و صرفاً قطع مقداری از آن، دو احتمال به میان می آید :1- باید ارش پرداخته شود.1-باید نصف دیه انگشت اصلی و نصف ارش داده شود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی (همراه با فهرست تفصیلی عناوین مجرمانه)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=ققنوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=714068|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|چاپ=4}}</ref>
====در فقه====
====در فقه====
فقها تشخیص دست اصلی از زاید را امری تخصصی پنداشته اند و در خصوص نحوه اتخاذ تصمیم در فرض عدم امکان تمییز دست اصلی از زاید، نظر های مختلفی بیان نموده اند.2500400 نظر [[مشهور فقها|مشهور]] آن است که در بریدن دست زاید، باید قائل به اخذ ارش بود،2500404 در واقع اگر کسی دست اصلی و زاید را قطع کند، دیدگاه مشهور اخذ ارش برای زاید و اخذ دیه برای دست اصلی است،2817400 اما برخی از فقها اجرای [[اصل عدم]] و یا [[اصل برائت|برائت]] و در نتیجه اخذ ارش را در فرض عدم امکان تشخیص دست اصلی از زاید، [[تعارض|معارض]] با مساله دانسته اند، اما آن را تنها راه برای فصل خصومت و [[صلح قهری]] تلقی می کنند. 836840
فقها تشخیص دست اصلی از زاید را امری تخصصی پنداشته اند و در خصوص نحوه اتخاذ تصمیم در فرض عدم امکان تمییز دست اصلی از زاید، نظر های مختلفی بیان نموده اند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=متون فقه (جلد چهارم)|ترجمه=|جلد=|سال=1381|ناشر=خط سوم|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2500400|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|نام۲=حمید|نام خانوادگی۲=مسجدسرایی|چاپ=1}}</ref> نظر [[مشهور فقها|مشهور]] آن است که در بریدن دست زاید، باید قائل به اخذ ارش بود،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=متون فقه (جلد چهارم)|ترجمه=|جلد=|سال=1381|ناشر=خط سوم|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2500404|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|نام۲=حمید|نام خانوادگی۲=مسجدسرایی|چاپ=1}}</ref> در واقع اگر کسی دست اصلی و زاید را قطع کند، دیدگاه مشهور اخذ ارش برای زاید و اخذ دیه برای دست اصلی است،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مجازات اسلامی در آیینه آرای دیوانعالی کشور (قسمت سوم) (قصاص عضو و دیه اعضا)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=جنگل|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2817400|صفحه=|نام۱=یداله|نام خانوادگی۱=بازگیر|چاپ=2}}</ref> اما برخی از فقها اجرای [[اصل عدم]] و یا [[اصل برائت|برائت]] و در نتیجه اخذ ارش را در فرض عدم امکان تشخیص دست اصلی از زاید، [[تعارض|معارض]] با مساله دانسته اند، اما آن را تنها راه برای فصل خصومت و [[صلح قهری]] تلقی می کنند. <ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=دیات (دیه نفس، موجبات ضمان کیفری، دیات اعضا و منافع آنها، اعضایی که دیه مقدر دارند، دیه بر منافع اعضا، دیه زخم های سر و صورت)|ترجمه=|جلد=|سال=1382|ناشر=دانشگاه تهران|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=836840|صفحه=|نام۱=ابوالقاسم|نام خانوادگی۱=گرجی|چاپ=2}}</ref>


برخی از فقها در خصوص فرضی که دو جانی وجود داشته باشد که یکی از آنان دست اصلی و دیگری دست زاید را قطع کند، قائل به پرداخت ارش از سوی هر دو جانی هستند.4180868
برخی از فقها در خصوص فرضی که دو جانی وجود داشته باشد که یکی از آنان دست اصلی و دیگری دست زاید را قطع کند، قائل به پرداخت ارش از سوی هر دو جانی هستند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=کاملترین مجموعه محشای قانون مجازات اسلامی مصوب 1392/02/01 (جلد سوم) (تطبیق با قانون مجازات اسلامی سابق|ترجمه=|جلد=|سال=1392|ناشر=راه نوین|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4180868|صفحه=|نام۱=محمدحسین|نام خانوادگی۱=کارخیران|چاپ=1}}</ref>


=== دیه انگشت ===
=== دیه انگشت ===
خط ۱۲۳: خط ۱۲۳:
مطابق ماده 641 قانون مجازات اسلامی، دیه هر‌ یک از انگشتان اصلی دست، یک‌ دهم دیه کامل است.
مطابق ماده 641 قانون مجازات اسلامی، دیه هر‌ یک از انگشتان اصلی دست، یک‌ دهم دیه کامل است.
=====در فقه=====
=====در فقه=====
مستندات فقهی در خصوص دیه انگشتان، پاره ای از روایات است،2358068 در برخی از این روایات نظیر روایت [[صحیحه|صحیح]] حلبی، دیه انگشت معادل یک دهم دیه کامل دانسته شده است.836864 همچنین در روایتی از پیامبر (ص)، ایشان همه انگشتان دست را با یکدیگر برابر دانسته و دیه هر کدام را ده شتر تعیین نموده اند.4989020
مستندات فقهی در خصوص دیه انگشتان، پاره ای از روایات است،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=منابع فقه شیعه ترجمه جامع احادیث الشیعه آیةاله  سیدحسین بروجردی (جلد سی و یکم) (قصاص و دیات)|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=فرهنگ سبز|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2358068|صفحه=|نام۱=احمد|نام خانوادگی۱=اسماعیل تبار|نام۲=سیداحمدرضا|نام خانوادگی۲=حسینی|نام۳=مهدی|نام خانوادگی۳=حسینیان قمی|چاپ=1}}</ref> در برخی از این روایات نظیر روایت [[صحیحه|صحیح]] حلبی، دیه انگشت معادل یک دهم دیه کامل دانسته شده است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=دیات (دیه نفس، موجبات ضمان کیفری، دیات اعضا و منافع آنها، اعضایی که دیه مقدر دارند، دیه بر منافع اعضا، دیه زخم های سر و صورت)|ترجمه=|جلد=|سال=1382|ناشر=دانشگاه تهران|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=836864|صفحه=|نام۱=ابوالقاسم|نام خانوادگی۱=گرجی|چاپ=2}}</ref> همچنین در روایتی از پیامبر (ص)، ایشان همه انگشتان دست را با یکدیگر برابر دانسته و دیه هر کدام را ده شتر تعیین نموده اند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=بررسی تطبیقی حقوق جزای اسلامی و قوانین عرفی (جلد سوم) ( جرایم علیه تمامیت جسمانی اشخاص)|ترجمه=|جلد=|سال=1390|ناشر=یادآوران|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4989020|صفحه=|نام۱=عبدالقادر|نام خانوادگی۱=عوده|نام۲=حسن (ترجمه)|نام خانوادگی۲=فرهودی نیا|چاپ=1}}</ref>


نظر اکثر فقها همان است که در این ماده بیان شده است، بر این اساس [[دیه کامل|دیه نفس]] را باید میان انگشت های دهگانه توزیع نمود، لذا دیه هر انگشت معادل یک دهم دیه نفس خواهد بود، همچنین دیه هر انگشت هم بر بند های آن انگشت توزیع می شود،836860 این دیدگاه را برخی از فقها هم در خصوص انگشتان دست و هم در باب انگشتان پا پذیرفته اند،2500408 در واقع برخی از فقها تصریح نموده اند که میان انگشتان در میزان دیه تفاوتی وجود ندارد،2157576 حتی اگر انگشت مذکور انگشت شست باشد،2175148 اما در این خصوص دیدگاه های مخالفی هم وجود دارد، برخی از فقها معتقدند انگشتان پا دارای یک دهم دیه هستند، اما دیه انگشتان دست، دو سوم دیه و دیه انگشت ابهام، یک سوم دیه می باشد.713016
نظر اکثر فقها همان است که در این ماده بیان شده است، بر این اساس [[دیه کامل|دیه نفس]] را باید میان انگشت های دهگانه توزیع نمود، لذا دیه هر انگشت معادل یک دهم دیه نفس خواهد بود، همچنین دیه هر انگشت هم بر بند های آن انگشت توزیع می شود،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=دیات (دیه نفس، موجبات ضمان کیفری، دیات اعضا و منافع آنها، اعضایی که دیه مقدر دارند، دیه بر منافع اعضا، دیه زخم های سر و صورت)|ترجمه=|جلد=|سال=1382|ناشر=دانشگاه تهران|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=836860|صفحه=|نام۱=ابوالقاسم|نام خانوادگی۱=گرجی|چاپ=2}}</ref> این دیدگاه را برخی از فقها هم در خصوص انگشتان دست و هم در باب انگشتان پا پذیرفته اند،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=متون فقه (جلد چهارم)|ترجمه=|جلد=|سال=1381|ناشر=خط سوم|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2500408|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|نام۲=حمید|نام خانوادگی۲=مسجدسرایی|چاپ=1}}</ref> در واقع برخی از فقها تصریح نموده اند که میان انگشتان در میزان دیه تفاوتی وجود ندارد،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=استفتاآت قضایی (جلد اول) کلیات قضا-جزئیات|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2157576|صفحه=|نام۱=آیت اله یوسف|نام خانوادگی۱=صانعی|چاپ=2}}</ref> حتی اگر انگشت مذکور انگشت شست باشد،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=ترجمه مباحث حقوقی شرح لمعه|ترجمه=|جلد=|سال=1386|ناشر=مجمع علمی و فرهنگی مجد|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2175148|صفحه=|نام۱=اسداله|نام خانوادگی۱=لطفی|چاپ=4}}</ref> اما در این خصوص دیدگاه های مخالفی هم وجود دارد، برخی از فقها معتقدند انگشتان پا دارای یک دهم دیه هستند، اما دیه انگشتان دست، دو سوم دیه و دیه انگشت ابهام، یک سوم دیه می باشد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی (همراه با فهرست تفصیلی عناوین مجرمانه)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=ققنوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=713016|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|چاپ=4}}</ref>


فقهای عامه، دیه انگشت را یک دهم دیه نفس دانسته اند، دلیل آنان در این خصوص، نامه ای از پیامبر (ص) به اهل یمن است،836884 بر اساس این نامه، دیه هر انگشت دست و پا، ده شتر است،4989004 لذا اهل سنت در خصوص دیه انگشتان دست به این روایت استناد کرده و از قیاس آن با دیگر اعضا خودداری می کنند.4695160
فقهای عامه، دیه انگشت را یک دهم دیه نفس دانسته اند، دلیل آنان در این خصوص، نامه ای از پیامبر (ص) به اهل یمن است،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=دیات (دیه نفس، موجبات ضمان کیفری، دیات اعضا و منافع آنها، اعضایی که دیه مقدر دارند، دیه بر منافع اعضا، دیه زخم های سر و صورت)|ترجمه=|جلد=|سال=1382|ناشر=دانشگاه تهران|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=836884|صفحه=|نام۱=ابوالقاسم|نام خانوادگی۱=گرجی|چاپ=2}}</ref> بر اساس این نامه، دیه هر انگشت دست و پا، ده شتر است،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=بررسی تطبیقی حقوق جزای اسلامی و قوانین عرفی (جلد سوم) ( جرایم علیه تمامیت جسمانی اشخاص)|ترجمه=|جلد=|سال=1390|ناشر=یادآوران|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4989004|صفحه=|نام۱=عبدالقادر|نام خانوادگی۱=عوده|نام۲=حسن (ترجمه)|نام خانوادگی۲=فرهودی نیا|چاپ=1}}</ref> لذا اهل سنت در خصوص دیه انگشتان دست به این روایت استناد کرده و از قیاس آن با دیگر اعضا خودداری می کنند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قواعد فقه دیات (مطالعه تطبیقی در مذاهب اسلامی)|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4695160|صفحه=|نام۱=احمد|نام خانوادگی۱=حاجی ده آبادی|چاپ=1}}</ref>


برخی از فقها در خصوص انگشتان دست و پا، قائل به ارش بوده و آن را معادل یک دهم دیه کامل می دانند.4991616
برخی از فقها در خصوص انگشتان دست و پا، قائل به ارش بوده و آن را معادل یک دهم دیه کامل می دانند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=بررسی تطبیقی حقوق جزای اسلامی و قوانین عرفی (جلد سوم) ( جرایم علیه تمامیت جسمانی اشخاص)|ترجمه=|جلد=|سال=1390|ناشر=یادآوران|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4991616|صفحه=|نام۱=عبدالقادر|نام خانوادگی۱=عوده|نام۲=حسن (ترجمه)|نام خانوادگی۲=فرهودی نیا|چاپ=1}}</ref>
====دیه بندهای انگشت====
====دیه بندهای انگشت====
=====پیشینه=====
=====پیشینه=====
[[ماده 425 قانون مجازات اسلامی (مصوب 1370)]]، در گذشته در این خصوص وضع شده بود.1426004
[[ماده 425 قانون مجازات اسلامی (مصوب 1370)]]، در گذشته در این خصوص وضع شده بود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=دادستان و میثاق عدالت|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1426004|صفحه=|نام۱=سیدمهدی|نام خانوادگی۱=حجتی|نام۲=مجتبی|نام خانوادگی۲=باری|چاپ=1}}</ref>
=====در قانون=====
=====در قانون=====
مطابق حکم [[ماده ۶۴۲ قانون مجازات اسلامی (۱۳۹۲)]]، دیه هر بند انگشت غیر شست، یک‌ سوم دیه آن انگشت و هر بند انگشت شست، نصف دیه شست است.
مطابق حکم [[ماده ۶۴۲ قانون مجازات اسلامی (۱۳۹۲)]]، دیه هر بند انگشت غیر شست، یک‌ سوم دیه آن انگشت و هر بند انگشت شست، نصف دیه شست است.


بر اساس این ماده، دیه هر انگشت، در دیه بند های آن توزیع می شود، لذا دیه هر بند انگشت، معادل یک سوم دیه انگشت است، منتها دیه هر بند انگشت شست به دلیل داشتن دو بند، نصف دیه انگشت شست خواهد بود،713032 اما در فرض قطع بخشی از بند انگشت، باید قائل به اخذ ارش شویم.713048 همچنین در فرض کم یا زیاد بودن بند های انگشت، به همین نسبت دیه هر بند نیز کم یا زیاد می شود،713036 لذا دیه هر بند انگشت در غیر انگشت شست، معادل 33/3 دینار2042872 و در انگشت شست، معادل 50 دینار محاسبه شده است.671332
بر اساس این ماده، دیه هر انگشت، در دیه بند های آن توزیع می شود، لذا دیه هر بند انگشت، معادل یک سوم دیه انگشت است، منتها دیه هر بند انگشت شست به دلیل داشتن دو بند، نصف دیه انگشت شست خواهد بود،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی (همراه با فهرست تفصیلی عناوین مجرمانه)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=ققنوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=713032|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|چاپ=4}}</ref> اما در فرض قطع بخشی از بند انگشت، باید قائل به اخذ ارش شویم.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی (همراه با فهرست تفصیلی عناوین مجرمانه)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=ققنوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=713048|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|چاپ=4}}</ref> همچنین در فرض کم یا زیاد بودن بند های انگشت، به همین نسبت دیه هر بند نیز کم یا زیاد می شود،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی (همراه با فهرست تفصیلی عناوین مجرمانه)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=ققنوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=713036|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|چاپ=4}}</ref>  لذا دیه هر بند انگشت در غیر انگشت شست، معادل 33/3 دینار<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=نشریه دادرسی شماره  46 مهر و آبان 1383|ترجمه=|جلد=|سال=1383|ناشر=سازمان قضایی نیروهای مسلح|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2042872|صفحه=|نام۱=سازمان قضایی نیروهای مسلح|نام خانوادگی۱=|چاپ=}}</ref> و در انگشت شست، معادل 50 دینار محاسبه شده است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=محشای قانون مجازات اسلامی|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=مجمع علمی و فرهنگی مجد|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=671332|صفحه=|نام۱=ایرج|نام خانوادگی۱=گلدوزیان|چاپ=5}}</ref>
=====در فقه=====
=====در فقه=====
مستند شرعی این ماده را روایتی از حضرت علی (ع) دانسته اند.2358088
مستند شرعی این ماده را روایتی از حضرت علی (ع) دانسته اند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=منابع فقه شیعه ترجمه جامع احادیث الشیعه آیةاله  سیدحسین بروجردی (جلد سی و یکم) (قصاص و دیات)|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=فرهنگ سبز|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2358088|صفحه=|نام۱=احمد|نام خانوادگی۱=اسماعیل تبار|نام۲=سیداحمدرضا|نام خانوادگی۲=حسینی|نام۳=مهدی|نام خانوادگی۳=حسینیان قمی|چاپ=1}}</ref>


فقها معتقدند دیه نفس بر انگشتان توزیع می شود، لذا دیه هر کدام از انگشت های دهگانه معادل یک دهم دیه نفس است. از سوی دیگر، دیه هر کدام از انگشت ها هم بر بندهای آن انگشت توزیع می گردد، لذا انگشت های دارای سه بند، برای هر بند دارای یک سوم دیه و انگشت شست برای هر بند دارای نصف دیه آن انگشت می باشد،836860 حال اگر انگشتی بیش از این تعداد بند داشت، مثلا اگر دارای چهار بند باشد باید برای هر بند، یک چهارم دیه آن انگشت را قائل بود، بنابراین ملاک توزیع دیه، تعداد اجزای آن انگشت است.2500412 در خصوص شکستگی بند انگشت نیز گروهی از فقها، نحوه تعیین دیه آن را مطابق قواعد فوق می دانند.1456048 همچنین گروهی قواعد فوق را در خصوص دیه بند انگشتان پا نیز پذیرفته اند.4989308
فقها معتقدند دیه نفس بر انگشتان توزیع می شود، لذا دیه هر کدام از انگشت های دهگانه معادل یک دهم دیه نفس است. از سوی دیگر، دیه هر کدام از انگشت ها هم بر بندهای آن انگشت توزیع می گردد، لذا انگشت های دارای سه بند، برای هر بند دارای یک سوم دیه و انگشت شست برای هر بند دارای نصف دیه آن انگشت می باشد،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=دیات (دیه نفس، موجبات ضمان کیفری، دیات اعضا و منافع آنها، اعضایی که دیه مقدر دارند، دیه بر منافع اعضا، دیه زخم های سر و صورت)|ترجمه=|جلد=|سال=1382|ناشر=دانشگاه تهران|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=836860|صفحه=|نام۱=ابوالقاسم|نام خانوادگی۱=گرجی|چاپ=2}}</ref> حال اگر انگشتی بیش از این تعداد بند داشت، مثلا اگر دارای چهار بند باشد باید برای هر بند، یک چهارم دیه آن انگشت را قائل بود، بنابراین ملاک توزیع دیه، تعداد اجزای آن انگشت است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=متون فقه (جلد چهارم)|ترجمه=|جلد=|سال=1381|ناشر=خط سوم|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2500412|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|نام۲=حمید|نام خانوادگی۲=مسجدسرایی|چاپ=1}}</ref> در خصوص شکستگی بند انگشت نیز گروهی از فقها، نحوه تعیین دیه آن را مطابق قواعد فوق می دانند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مجموعه نظریات مشورتی فقهی در امور کیفری (جلد اول)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=جنگل|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1456048|صفحه=|نام۱=معاونت آموزش|تحقیقات قوه قضاییه|نام خانوادگی۱=|چاپ=2}}</ref> همچنین گروهی قواعد فوق را در خصوص دیه بند انگشتان پا نیز پذیرفته اند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=بررسی تطبیقی حقوق جزای اسلامی و قوانین عرفی (جلد سوم) ( جرایم علیه تمامیت جسمانی اشخاص)|ترجمه=|جلد=|سال=1390|ناشر=یادآوران|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4989308|صفحه=|نام۱=عبدالقادر|نام خانوادگی۱=عوده|نام۲=حسن (ترجمه)|نام خانوادگی۲=فرهودی نیا|چاپ=1}}</ref>
=====در رویه قضایی=====
=====در رویه قضایی=====
بر اساس نظر کمیسیون در یکی از [[نشست قضایی|نشست های قضایی]]، در فرض قطع یک بند انگشت، فقط باید دیه اخذ شود و ارش پرداخت نخواهد شد.842720 منتها بر اساس نظر کمیسیون در یکی دیگر از نشست های قضایی، در خصوص قطع بخشی از بند انگشت، به دلیل عدم تعیین دیه ای مقدر در این خصوص، باید ارش پرداخت شود.842664
بر اساس نظر کمیسیون در یکی از [[نشست قضایی|نشست های قضایی]]، در فرض قطع یک بند انگشت، فقط باید دیه اخذ شود و ارش پرداخت نخواهد شد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مجموعه نشست های قضایی مسائل قانون مجازات اسلامی (جلد اول)|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=جنگل|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=842720|صفحه=|نام۱=معاونت آموزش|تحقیقات قوه قضائیه|نام خانوادگی۱=|چاپ=1}}</ref> منتها بر اساس نظر کمیسیون در یکی دیگر از نشست های قضایی، در خصوص قطع بخشی از بند انگشت، به دلیل عدم تعیین دیه ای مقدر در این خصوص، باید ارش پرداخت شود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مجموعه نشست های قضایی مسائل قانون مجازات اسلامی (جلد اول)|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=جنگل|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=842664|صفحه=|نام۱=معاونت آموزش|تحقیقات قوه قضائیه|نام خانوادگی۱=|چاپ=1}}</ref>
====دیه انگشت زائد====
====دیه انگشت زائد====
=====در قانون=====
=====در قانون=====
مطابق [[ماده ۶۴۳ قانون مجازات اسلامی (۱۳۹۲)]]، برای انگشت زائد، یک‌ سوم دیه انگشت اصلی و برای بند‌های انگشت زائد، یک ‌سوم دیه همان بند اصلی و برای بند زائد انگشت اصلی یک ‌سوم دیه بند اصلی همان انگشت، تعیین شده است.
مطابق [[ماده ۶۴۳ قانون مجازات اسلامی (۱۳۹۲)]]، برای انگشت زائد، یک‌ سوم دیه انگشت اصلی و برای بند‌های انگشت زائد، یک ‌سوم دیه همان بند اصلی و برای بند زائد انگشت اصلی یک ‌سوم دیه بند اصلی همان انگشت، تعیین شده است.
=====در فقه=====
=====در فقه=====
مستند شرعی این ماده را برخی از روایات دانسته اند.2430656 گروهی معتقدند در خصوص دیه انگشت زاید، دو روایت متعارض وجود دارد، یکی از این روایات، دیه انگشت زاید را معادل ثلث دیه انگشت دانسته و دیگری اساساً انگشت زاید را فاقد دیه می داند،1935520 ظاهر این روایت با آنچه در قانون فعلی پذیرفته شده است، در تعارض است.2812732
مستند شرعی این ماده را برخی از روایات دانسته اند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=منابع فقه شیعه ترجمه جامع احادیث الشیعه آیةاله  سیدحسین بروجردی (جلد سی و یکم) (قصاص و دیات)|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=فرهنگ سبز|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2430656|صفحه=|نام۱=احمد|نام خانوادگی۱=اسماعیل تبار|نام۲=سیداحمدرضا|نام خانوادگی۲=حسینی|نام۳=مهدی|نام خانوادگی۳=حسینیان قمی|چاپ=1}}</ref> گروهی معتقدند در خصوص دیه انگشت زاید، دو روایت متعارض وجود دارد، یکی از این روایات، دیه انگشت زاید را معادل ثلث دیه انگشت دانسته و دیگری اساساً انگشت زاید را فاقد دیه می داند،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قواعد فقه دیات (مطالعه تطبیقی در مذاهب اسلامی)|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1935520|صفحه=|نام۱=احمد|نام خانوادگی۱=حاجی ده آبادی|چاپ=1}}</ref> ظاهر این روایت با آنچه در قانون فعلی پذیرفته شده است، در تعارض است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=شرح قانون مجازات اسلامی(جلد دوم) (بخش دیات)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=ققنوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2812732|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|چاپ=4}}</ref>


برخی از فقها، دیه انگشت زاید را معادل یک سوم دیه انگشت اصلی می دانند،836872 در این خصوص اعتقاد بر این است که شارع، ارزش جان را تقسیم بر ابزار کار نموده است.2157576البته در خصوص انگشت زاید، دو شیوه متفاوت قابل شناسایی است، برخی بر اساس قاعده، معتقد به اخذ ثلث دیه عضو اصلی هستند، اما گروهی دیگر نه به اخذ دیه اشاره نموده اند و نه تعیین ارش را تصریح نموده اند، حتی گروهی معتقد به امکان صدور حکم به بی حقی مجنی علیه در خصوص عضو زاید هستند.2500420 در میان فقهای اهل سنت در این خصوص اختلاف نظر وجود دارد، برخی از این فقها معتقد به عدم مسئولیت مرتکب هستند، حال آنکه گروهی دیگر از آنان در این خصوص، اعتقاد به وجود [[ارش|حکومت]] دارند.1935544 برخی از فقها اخذ ثلث دیه انگشت در خصوص قطع انگشت زاید را در خصوص قطع بند انگشت زاید نیز بعید ندانسته اند.4180880
برخی از فقها، دیه انگشت زاید را معادل یک سوم دیه انگشت اصلی می دانند،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=دیات (دیه نفس، موجبات ضمان کیفری، دیات اعضا و منافع آنها، اعضایی که دیه مقدر دارند، دیه بر منافع اعضا، دیه زخم های سر و صورت)|ترجمه=|جلد=|سال=1382|ناشر=دانشگاه تهران|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=836872|صفحه=|نام۱=ابوالقاسم|نام خانوادگی۱=گرجی|چاپ=2}}</ref> در این خصوص اعتقاد بر این است که شارع، ارزش جان را تقسیم بر ابزار کار نموده است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=استفتاآت قضایی (جلد اول) کلیات قضا-جزئیات|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2157576|صفحه=|نام۱=آیت اله یوسف|نام خانوادگی۱=صانعی|چاپ=2}}</ref>  البته در خصوص انگشت زاید، دو شیوه متفاوت قابل شناسایی است، برخی بر اساس قاعده، معتقد به اخذ ثلث دیه عضو اصلی هستند، اما گروهی دیگر نه به اخذ دیه اشاره نموده اند و نه تعیین ارش را تصریح نموده اند، حتی گروهی معتقد به امکان صدور حکم به بی حقی مجنی علیه در خصوص عضو زاید هستند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=متون فقه (جلد چهارم)|ترجمه=|جلد=|سال=1381|ناشر=خط سوم|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2500420|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|نام۲=حمید|نام خانوادگی۲=مسجدسرایی|چاپ=1}}</ref> در میان فقهای اهل سنت در این خصوص اختلاف نظر وجود دارد، برخی از این فقها معتقد به عدم مسئولیت مرتکب هستند، حال آنکه گروهی دیگر از آنان در این خصوص، اعتقاد به وجود [[ارش|حکومت]] دارند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قواعد فقه دیات (مطالعه تطبیقی در مذاهب اسلامی)|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1935544|صفحه=|نام۱=احمد|نام خانوادگی۱=حاجی ده آبادی|چاپ=1}}</ref> برخی از فقها اخذ ثلث دیه انگشت در خصوص قطع انگشت زاید را در خصوص قطع بند انگشت زاید نیز بعید ندانسته اند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=کاملترین مجموعه محشای قانون مجازات اسلامی مصوب 1392/02/01 (جلد سوم) (تطبیق با قانون مجازات اسلامی سابق|ترجمه=|جلد=|سال=1392|ناشر=راه نوین|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4180880|صفحه=|نام۱=محمدحسین|نام خانوادگی۱=کارخیران|چاپ=1}}</ref>


==== دیه فلج کردن انگشت و قطع انگشت فلج ====
==== دیه فلج کردن انگشت و قطع انگشت فلج ====


=====پیشینه=====
=====پیشینه=====
سابقاً [[ماده 427 قانون مجازات اسلامی (مصوب 1370)]]، در این خصوص وضع شده بود.806848
سابقاً [[ماده 427 قانون مجازات اسلامی (مصوب 1370)]]، در این خصوص وضع شده بود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مجازات اسلامی در نظم حقوق کنونی (دکترین و رویه کیفری ایران)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=مهاجر|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=806848|صفحه=|نام۱=رضا|نام خانوادگی۱=شکری|نام۲=قادر|نام خانوادگی۲=سیروس|چاپ=8}}</ref>


===== در قانون =====
===== در قانون =====
خط ۱۶۰: خط ۱۶۰:


====== توضیحات ماده ======
====== توضیحات ماده ======
انگشت فلج را انگشت فاقد کارآیی می دانند، اما ایجاد محدودیت حرکتی در انگشت، فلج شدن محسوب نشده و موجب ارش است.713068بر اساس این ماده، فلج کردن هر انگشت، موجب دو سوم دیه آن انگشت است،713064 بر این اساس دیه فلج کردن یک انگشت سالم، معادل 666/66 دینار و دیه قطع این انگشت فلج، معادل 333/33 دینار است.671336
انگشت فلج را انگشت فاقد کارآیی می دانند، اما ایجاد محدودیت حرکتی در انگشت، فلج شدن محسوب نشده و موجب ارش است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی (همراه با فهرست تفصیلی عناوین مجرمانه)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=ققنوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=713068|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|چاپ=4}}</ref> بر اساس این ماده، فلج کردن هر انگشت، موجب دو سوم دیه آن انگشت است،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی (همراه با فهرست تفصیلی عناوین مجرمانه)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=ققنوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=713064|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|چاپ=4}}</ref> بر این اساس دیه فلج کردن یک انگشت سالم، معادل 666/66 دینار و دیه قطع این انگشت فلج، معادل 333/33 دینار است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=محشای قانون مجازات اسلامی|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=مجمع علمی و فرهنگی مجد|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=671336|صفحه=|نام۱=ایرج|نام خانوادگی۱=گلدوزیان|چاپ=5}}</ref>


=====در فقه=====
=====در فقه=====
مستند شرعی این ماده را روایتی از امام صادق (ع) دانسته اند،2430668 به روایت صحیحه ابی بصیر نیز در این خصوص استناد می شود.1934488
مستند شرعی این ماده را روایتی از امام صادق (ع) دانسته اند،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=منابع فقه شیعه ترجمه جامع احادیث الشیعه آیةاله  سیدحسین بروجردی (جلد سی و یکم) (قصاص و دیات)|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=فرهنگ سبز|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2430668|صفحه=|نام۱=احمد|نام خانوادگی۱=اسماعیل تبار|نام۲=سیداحمدرضا|نام خانوادگی۲=حسینی|نام۳=مهدی|نام خانوادگی۳=حسینیان قمی|چاپ=1}}</ref> به روایت صحیحه ابی بصیر نیز در این خصوص استناد می شود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قواعد فقه دیات (مطالعه تطبیقی در مذاهب اسلامی)|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1934488|صفحه=|نام۱=احمد|نام خانوادگی۱=حاجی ده آبادی|چاپ=1}}</ref>


برخی از فقها قاعده را در فلج کردن انگشت، اخذ دو سوم دیه قطع آن انگشت می دانند، این مقدار معادل یک پانزدهم دیه کامل است.2500424 همچنین بر همین اساس قطع این انگشت فلج موجب یک سوم دیه قطع انگشت سالم می باشد.836880
برخی از فقها قاعده را در فلج کردن انگشت، اخذ دو سوم دیه قطع آن انگشت می دانند، این مقدار معادل یک پانزدهم دیه کامل است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=متون فقه (جلد چهارم)|ترجمه=|جلد=|سال=1381|ناشر=خط سوم|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2500424|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|نام۲=حمید|نام خانوادگی۲=مسجدسرایی|چاپ=1}}</ref> همچنین بر همین اساس قطع این انگشت فلج موجب یک سوم دیه قطع انگشت سالم می باشد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=دیات (دیه نفس، موجبات ضمان کیفری، دیات اعضا و منافع آنها، اعضایی که دیه مقدر دارند، دیه بر منافع اعضا، دیه زخم های سر و صورت)|ترجمه=|جلد=|سال=1382|ناشر=دانشگاه تهران|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=836880|صفحه=|نام۱=ابوالقاسم|نام خانوادگی۱=گرجی|چاپ=2}}</ref>


در خصوص فلج انگشت شست، پانزده تا بیست و پنج درصد و در خصوص فلج انگشت اشاره، ده الی پانزده درصد دیه معین شده است.2500440
در خصوص فلج انگشت شست، پانزده تا بیست و پنج درصد و در خصوص فلج انگشت اشاره، ده الی پانزده درصد دیه معین شده است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=متون فقه (جلد چهارم)|ترجمه=|جلد=|سال=1381|ناشر=خط سوم|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2500440|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|نام۲=حمید|نام خانوادگی۲=مسجدسرایی|چاپ=1}}</ref>


اما فقهای اهل سنت در خصوص از بین بردن اعضاء فلج، معتقد به ثبوت ارش می باشند،1934800 برخی از آنان در این خصوص قائل به هیچ استثنایی نیز نمی باشند.1934852
اما فقهای اهل سنت در خصوص از بین بردن اعضاء فلج، معتقد به ثبوت ارش می باشند،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قواعد فقه دیات (مطالعه تطبیقی در مذاهب اسلامی)|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1934800|صفحه=|نام۱=احمد|نام خانوادگی۱=حاجی ده آبادی|چاپ=1}}</ref> برخی از آنان در این خصوص قائل به هیچ استثنایی نیز نمی باشند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قواعد فقه دیات (مطالعه تطبیقی در مذاهب اسلامی)|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1934852|صفحه=|نام۱=احمد|نام خانوادگی۱=حاجی ده آبادی|چاپ=1}}</ref>
=====دیه فلج کردن انگشت زائد=====
=====دیه فلج کردن انگشت زائد=====
در خصوص فلج کردن انگشت زاید، برخی از فقها قائل به اخذ دو سوم دیه و در قطع انگشت فلج، قائل به یک سوم دیه انگشت سالم هستند.2175152
در خصوص فلج کردن انگشت زاید، برخی از فقها قائل به اخذ دو سوم دیه و در قطع انگشت فلج، قائل به یک سوم دیه انگشت سالم هستند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=ترجمه مباحث حقوقی شرح لمعه|ترجمه=|جلد=|سال=1386|ناشر=مجمع علمی و فرهنگی مجد|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2175152|صفحه=|نام۱=اسداله|نام خانوادگی۱=لطفی|چاپ=4}}</ref>


=== دیه فلج ‌کردن دست و دیه قطع دست فلج ===
=== دیه فلج ‌کردن دست و دیه قطع دست فلج ===
خط ۱۷۸: خط ۱۷۸:
در ماده ۶۴۴ قانون مجازات اسلامی (۱۳۹۲)، برای فلج ‌کردن هر دست دو ‌سوم دیه دست و برای قطع دست فلج یک ‌سوم دیه دست، پیش بینی شده است.
در ماده ۶۴۴ قانون مجازات اسلامی (۱۳۹۲)، برای فلج ‌کردن هر دست دو ‌سوم دیه دست و برای قطع دست فلج یک ‌سوم دیه دست، پیش بینی شده است.


برخی علاوه بر دست، دیه فلج کردن پا را نیز معادل دو سوم دیه پا می دانند.713140  
برخی علاوه بر دست، دیه فلج کردن پا را نیز معادل دو سوم دیه پا می دانند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی (همراه با فهرست تفصیلی عناوین مجرمانه)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=ققنوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=713140|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|چاپ=4}}</ref>


====در فقه====
====در فقه====
مستند شرعی این ماده را روایتی از امام صادق (ع) دانسته اند،2430668 به روایت صحیحه ابی بصیر نیز در این خصوص استناد می شود.1934488
مستند شرعی این ماده را روایتی از امام صادق (ع) دانسته اند،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=منابع فقه شیعه ترجمه جامع احادیث الشیعه آیةاله  سیدحسین بروجردی (جلد سی و یکم) (قصاص و دیات)|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=فرهنگ سبز|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2430668|صفحه=|نام۱=احمد|نام خانوادگی۱=اسماعیل تبار|نام۲=سیداحمدرضا|نام خانوادگی۲=حسینی|نام۳=مهدی|نام خانوادگی۳=حسینیان قمی|چاپ=1}}</ref> به روایت صحیحه ابی بصیر نیز در این خصوص استناد می شود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قواعد فقه دیات (مطالعه تطبیقی در مذاهب اسلامی)|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1934488|صفحه=|نام۱=احمد|نام خانوادگی۱=حاجی ده آبادی|چاپ=1}}</ref>


فقهای اهل سنت در خصوص از بین بردن اعضاء فلج، معتقد به ثبوت ارش می باشند،1934800 برخی از آنان در این خصوص قائل به هیچ استثنایی نیز نمی باشند.1934852
فقهای اهل سنت در خصوص از بین بردن اعضاء فلج، معتقد به ثبوت ارش می باشند،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قواعد فقه دیات (مطالعه تطبیقی در مذاهب اسلامی)|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1934800|صفحه=|نام۱=احمد|نام خانوادگی۱=حاجی ده آبادی|چاپ=1}}</ref> برخی از آنان در این خصوص قائل به هیچ استثنایی نیز نمی باشند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قواعد فقه دیات (مطالعه تطبیقی در مذاهب اسلامی)|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1934852|صفحه=|نام۱=احمد|نام خانوادگی۱=حاجی ده آبادی|چاپ=1}}</ref>
====در رویه قضایی====
====در رویه قضایی====
به موجب نظر کمیسیون در یکی از نشست های قضایی با توجه به معین بودن دیه دست، دیه فلج کردن این عضو، معادل دو سوم دیه آن می باشد.841912
به موجب نظر کمیسیون در یکی از نشست های قضایی با توجه به معین بودن دیه دست، دیه فلج کردن این عضو، معادل دو سوم دیه آن می باشد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مجموعه نشست های قضایی مسائل قانون مجازات اسلامی (جلد اول)|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=جنگل|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=841912|صفحه=|نام۱=معاونت آموزش|تحقیقات قوه قضائیه|نام خانوادگی۱=|چاپ=1}}</ref>


=== دیه ناخن ===
=== دیه ناخن ===
خط ۱۹۱: خط ۱۹۱:


====پیشینه====
====پیشینه====
در گذشته [[ماده 429 قانون مجازات اسلامی مصوب (1370)]]، در خصوص دیه ناخن وضع شده بود.806852
در گذشته [[ماده 429 قانون مجازات اسلامی مصوب (1370)]]، در خصوص دیه ناخن وضع شده بود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مجازات اسلامی در نظم حقوق کنونی (دکترین و رویه کیفری ایران)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=مهاجر|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=806852|صفحه=|نام۱=رضا|نام خانوادگی۱=شکری|نام۲=قادر|نام خانوادگی۲=سیروس|چاپ=8}}</ref>
====در قانون====
====در قانون====
در حال حاضر مطابق [[ماده ۶۴۵ قانون مجازات اسلامی (۱۳۹۲)]]، برای از بین ‌بردن ناخن به ‌طوری که دیگر نروید یا فاسد و معیوب بروید، یک ‌درصد دیه کامل و در صورت روییدن بدون عیب، نیم ‌درصد دیه کامل، تعیین شده است.
در حال حاضر مطابق [[ماده ۶۴۵ قانون مجازات اسلامی (۱۳۹۲)]]، برای از بین ‌بردن ناخن به ‌طوری که دیگر نروید یا فاسد و معیوب بروید، یک ‌درصد دیه کامل و در صورت روییدن بدون عیب، نیم ‌درصد دیه کامل، تعیین شده است.
====میزان دیه====
====میزان دیه====
بر اساس ماده فوق، ضربه ی وارده به ناخن اگر موجب بیرون آوردن ناخن از گوشت به نحوی شود که دیگر ناخن نروید یا دچار فساد شود، موجب ده دینار دیه است، اما در فرض امکان رویش مجدد بدون عیب، موجب دیه ای معادل پنج دینار می باشد، همچنین در خصوص جنایتی که موجب شکستن یا تغییر رنگ ناخن شود، گروهی از نویسندگان به اخذ ارش اشاره نموده اند،713088 برخی در این خصوص دیدگاه های متفاوتی را نیز ارائه داده اند.713092
بر اساس ماده فوق، ضربه ی وارده به ناخن اگر موجب بیرون آوردن ناخن از گوشت به نحوی شود که دیگر ناخن نروید یا دچار فساد شود، موجب ده دینار دیه است، اما در فرض امکان رویش مجدد بدون عیب، موجب دیه ای معادل پنج دینار می باشد، همچنین در خصوص جنایتی که موجب شکستن یا تغییر رنگ ناخن شود، گروهی از نویسندگان به اخذ ارش اشاره نموده اند، برخی در این خصوص دیدگاه های متفاوتی را نیز ارائه داده اند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی (همراه با فهرست تفصیلی عناوین مجرمانه)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=ققنوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=713092|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|چاپ=4}}</ref>
====در فقه====
====در فقه====
مستند فقهی این ماده را روایتی از امام صادق (ع) دانسته اند،2358084 همچنین مستند به قضاوت حضرت علی (ع)، نظری مشهور بیان شده است که آن را مبنای ماده فوق می دانند.836896 در خصوص دیه ناخن های دست، روایت ظریف نیز وجود دارد که به موجب آن، دیه ناخن های دست، پنج دینار و دیه ناخن های پا، ده دینار و نیز دیه ناخن انگشت شست پا، معادل سی دینار می باشد.836904
مستند فقهی این ماده را روایتی از امام صادق (ع) دانسته اند،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=منابع فقه شیعه ترجمه جامع احادیث الشیعه آیةاله  سیدحسین بروجردی (جلد سی و یکم) (قصاص و دیات)|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=فرهنگ سبز|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2358084|صفحه=|نام۱=احمد|نام خانوادگی۱=اسماعیل تبار|نام۲=سیداحمدرضا|نام خانوادگی۲=حسینی|نام۳=مهدی|نام خانوادگی۳=حسینیان قمی|چاپ=1}}</ref> همچنین مستند به قضاوت حضرت علی (ع)، نظری مشهور بیان شده است که آن را مبنای ماده فوق می دانند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=دیات (دیه نفس، موجبات ضمان کیفری، دیات اعضا و منافع آنها، اعضایی که دیه مقدر دارند، دیه بر منافع اعضا، دیه زخم های سر و صورت)|ترجمه=|جلد=|سال=1382|ناشر=دانشگاه تهران|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=836896|صفحه=|نام۱=ابوالقاسم|نام خانوادگی۱=گرجی|چاپ=2}}</ref> در خصوص دیه ناخن های دست، روایت ظریف نیز وجود دارد که به موجب آن، دیه ناخن های دست، پنج دینار و دیه ناخن های پا، ده دینار و نیز دیه ناخن انگشت شست پا، معادل سی دینار می باشد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=دیات (دیه نفس، موجبات ضمان کیفری، دیات اعضا و منافع آنها، اعضایی که دیه مقدر دارند، دیه بر منافع اعضا، دیه زخم های سر و صورت)|ترجمه=|جلد=|سال=1382|ناشر=دانشگاه تهران|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=836904|صفحه=|نام۱=ابوالقاسم|نام خانوادگی۱=گرجی|چاپ=2}}</ref>


برخی از [[فقهای امامیه]]، کندن ناخن را در فرض عدم امکان رویش مجدد یا رویش سیاه، موجب ده دینار و در فرض رویش سفید موجب ثبوت پنج دینار می دانند،2500444 اما در خصوص اینکه این ده دینار که در روایات نیز بدان استناد شده است، موضوعیت دارد یا خیر، اختلاف نظر است.1373108همچنین شکستن یا تغییر رنگ ناخن بر اثر ضربه را مستوجب ارش می دانند.2500448 در واقع کندن ظاهر در ناخن از دیدگاه بعضی از فقها بیرون آوردن آن از گوشت است،2812816 حال در خصوص کندن بخشی از ناخن از گوشت، دو دیدگاه وجود دارد: 1- اخذ دیه به نسبت مساحت تمام ناخن 2- پرداخت ارش، که دیدگاه نخست را قوی تر دانسته اند.2812820 برخی از فقهای عامه بر این باورند که مجرد کنده شدن ناخن به سبب فقدان نص در این خصوص، موجب دیه نمی باشد، بلکه دیه در فرض یأس از رویش مجدد ناخن ثابت می شود، آنان این دیدگاه را مقتضی عقل نیز تلقی کرده اند.836916
برخی از [[فقهای امامیه]]، کندن ناخن را در فرض عدم امکان رویش مجدد یا رویش سیاه، موجب ده دینار و در فرض رویش سفید موجب ثبوت پنج دینار می دانند،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=متون فقه (جلد چهارم)|ترجمه=|جلد=|سال=1381|ناشر=خط سوم|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2500444|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|نام۲=حمید|نام خانوادگی۲=مسجدسرایی|چاپ=1}}</ref> اما در خصوص اینکه این ده دینار که در روایات نیز بدان استناد شده است، موضوعیت دارد یا خیر، اختلاف نظر است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=فصلنامه حق دفتر سوم مهر و آذر 1364|ترجمه=|جلد=|سال=1364|ناشر=شرکت سهامی روزنامه رسمی ایران|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1373108|صفحه=|نام۱=دادگستری جمهوری اسلامی ایران|نام خانوادگی۱=|چاپ=}}</ref> همچنین شکستن یا تغییر رنگ ناخن بر اثر ضربه را مستوجب ارش می دانند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=متون فقه (جلد چهارم)|ترجمه=|جلد=|سال=1381|ناشر=خط سوم|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2500448|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|نام۲=حمید|نام خانوادگی۲=مسجدسرایی|چاپ=1}}</ref> در واقع کندن ظاهر در ناخن از دیدگاه بعضی از فقها بیرون آوردن آن از گوشت است،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=شرح قانون مجازات اسلامی(جلد دوم) (بخش دیات)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=ققنوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2812816|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|چاپ=4}}</ref> حال در خصوص کندن بخشی از ناخن از گوشت، دو دیدگاه وجود دارد: 1- اخذ دیه به نسبت مساحت تمام ناخن 2- پرداخت ارش، که دیدگاه نخست را قوی تر دانسته اند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=شرح قانون مجازات اسلامی(جلد دوم) (بخش دیات)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=ققنوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2812820|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|چاپ=4}}</ref> برخی از فقهای عامه بر این باورند که مجرد کنده شدن ناخن به سبب فقدان نص در این خصوص، موجب دیه نمی باشد، بلکه دیه در فرض یأس از رویش مجدد ناخن ثابت می شود، آنان این دیدگاه را مقتضی عقل نیز تلقی کرده اند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=دیات (دیه نفس، موجبات ضمان کیفری، دیات اعضا و منافع آنها، اعضایی که دیه مقدر دارند، دیه بر منافع اعضا، دیه زخم های سر و صورت)|ترجمه=|جلد=|سال=1382|ناشر=دانشگاه تهران|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=836916|صفحه=|نام۱=ابوالقاسم|نام خانوادگی۱=گرجی|چاپ=2}}</ref>


== دیه پا ==
== دیه پا ==


===پیشینه===
===پیشینه===
سابقا [[ماده 428 قانون مجازات اسلامی (مصوب 1370)]]، در این خصوص وضع شده بود، همچنین مواد [[ماده 143 قانون دیات مصوب 1361|143]] و [[ماده 144 قانون دیات مصوب 1361|144 قانون دیات سال 1361]] نیز به تعیین دیه پا پرداخته بود.2812784
سابقا [[ماده 428 قانون مجازات اسلامی (مصوب 1370)]]، در این خصوص وضع شده بود، همچنین مواد [[ماده 143 قانون دیات مصوب 1361|143]] و [[ماده 144 قانون دیات مصوب 1361|144 قانون دیات سال 1361]] نیز به تعیین دیه پا پرداخته بود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=شرح قانون مجازات اسلامی(جلد دوم) (بخش دیات)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=ققنوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2812784|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|چاپ=4}}</ref>


=== در قانون ===
=== در قانون ===
خط ۲۱۰: خط ۲۱۰:


====توضیحات ماده====
====توضیحات ماده====
بر اساس ماده فوق، تمام احکامی که در خصوص دست و انگشتان دست بیان گردید، در خصوص پا نیز اعمال می شود، لذا قطع دو پا، موجب دیه کامل بوده و در فرض قطع تا مچ پا و بخشی از ساق پا، باید قائل به اخذ دیه و ارش بود، همچنین اگر پا تا مچ قطع شود و نیز در فرض قطع ران، باید برای هر یک دیه ای جداگانه منظور شود.713076 همچنین دیه انگشت زاید پا را نیز باید ثلث دیه انگشت اصلی پا  و نیز دیه بند های زاید را ثلث دیه بند اصلی در نظر گرفت.2812772
بر اساس ماده فوق، تمام احکامی که در خصوص دست و انگشتان دست بیان گردید، در خصوص پا نیز اعمال می شود، لذا قطع دو پا، موجب دیه کامل بوده و در فرض قطع تا مچ پا و بخشی از ساق پا، باید قائل به اخذ دیه و ارش بود، همچنین اگر پا تا مچ قطع شود و نیز در فرض قطع ران، باید برای هر یک دیه ای جداگانه منظور شود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی (همراه با فهرست تفصیلی عناوین مجرمانه)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=ققنوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=713076|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|چاپ=4}}</ref> همچنین دیه انگشت زاید پا را نیز باید ثلث دیه انگشت اصلی پا  و نیز دیه بند های زاید را ثلث دیه بند اصلی در نظر گرفت.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=شرح قانون مجازات اسلامی(جلد دوم) (بخش دیات)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=ققنوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2812772|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|چاپ=4}}</ref>
===در فقه===
===در فقه===
مستند شرعی ماده فوق را روایتی از حضرت علی (ع) دانسته اند.2358160
مستند شرعی ماده فوق را روایتی از حضرت علی (ع) دانسته اند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=منابع فقه شیعه ترجمه جامع احادیث الشیعه آیةاله  سیدحسین بروجردی (جلد سی و یکم) (قصاص و دیات)|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=فرهنگ سبز|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2358160|صفحه=|نام۱=احمد|نام خانوادگی۱=اسماعیل تبار|نام۲=سیداحمدرضا|نام خانوادگی۲=حسینی|نام۳=مهدی|نام خانوادگی۳=حسینیان قمی|چاپ=1}}</ref>
 
به باور برخی از فقها، دیه بریدن هر دو پا، معادل دیه کامل و دیه بریدن هر کدام نیز معادل نصف دیه است، حد پاها زانو <ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=فقه استدلالی (ترجمه تحریر الروضه فی شرح اللمعه)|ترجمه=|جلد=|سال=1391|ناشر=طه|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4062900|صفحه=|نام۱=سیدمهدی (ترجمه)|نام خانوادگی۱=دادمرزی|چاپ=23}}</ref> یا مفصل ساق در نظر گرفته شده است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=متون فقه (قسمت چهارم) (دادرسی در ترجمه لمعه) (قضا، شهادت، حدود، قصاص و دیات)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=اندیشه های حقوقی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4100868|صفحه=|نام۱=سیدمحمد|نام خانوادگی۱=صدری|چاپ=1}}</ref> برخی از فقها تصریح نموده اند که دیه قطع پا به طور کامل ولو همراه با انگشتان پا باشد،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=فقه استدلالی (ترجمه تحریر الروضه فی شرح اللمعه)|ترجمه=|جلد=|سال=1391|ناشر=طه|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4062892|صفحه=|نام۱=سیدمهدی (ترجمه)|نام خانوادگی۱=دادمرزی|چاپ=23}}</ref> معادل همان دیه دست است، این میزان را برابر با نصف دیه کامل احتساب نموده اند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مجموعه نظریات مشورتی فقهی در امور کیفری (جلد هفتم) (دیات)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=جنگل|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1297944|صفحه=|نام۱=معاونت آموزش|تحقیقات قوه قضاییه|نام خانوادگی۱=|چاپ=2}}</ref> در خصوص بریدن انگشتان پا نیز دیه کامل و در خصوص بریدن هر انگشت، یک دهم دیه در نظر گرفته شده است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=متون فقه (قسمت چهارم) (دادرسی در ترجمه لمعه) (قضا، شهادت، حدود، قصاص و دیات)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=اندیشه های حقوقی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4100924|صفحه=|نام۱=سیدمحمد|نام خانوادگی۱=صدری|چاپ=1}}</ref> دیه بند های انگشتان پا به جز انگشت شست پا نیز طبق دیدگاه برخی از فقها، به سه قسمت تقسیم شده است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=کاملترین مجموعه محشای قانون مجازات اسلامی مصوب 1392/02/01 (جلد سوم) (تطبیق با قانون مجازات اسلامی سابق|ترجمه=|جلد=|سال=1392|ناشر=راه نوین|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4180928|صفحه=|نام۱=محمدحسین|نام خانوادگی۱=کارخیران|چاپ=1}}</ref> همچنین در خصوص زخم یا دمل عفونی ایجاد شده در پا به موجب جنایت، عده ای از فقها، قائل به اخذ سی و سه دینار و یک سوم دینار می باشند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=ترجمه مبانی تکملةالمنهاج (جلد دوم)|ترجمه=|جلد=|سال=1390|ناشر=خرسندی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=3698128|صفحه=|نام۱=سیدابوالقاسم|نام خانوادگی۱=خویی|نام۲=علیرضا (ترجمه)|نام خانوادگی۲=سعید|چاپ=1}}</ref>
 
برخی از فقها، دیه جنایت منجر به تفحّج و ناتوانی در راه رفتن را معادل هشتصد دینار دانسته اند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=فرهنگ فقه (جلد دوم)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=مؤسسه دایرةالمعارف فقه اسلامی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=3366492|صفحه=|نام۱=آیت اله سیدمحمود|نام خانوادگی۱=هاشمی شاهرودی|چاپ=2}}</ref>


به باور برخی از فقها، دیه بریدن هر دو پا، معادل دیه کامل و دیه بریدن هر کدام نیز معادل نصف دیه است، حد پاها زانو 4062900یا مفصل ساق در نظر گرفته شده است.4100868 برخی از فقها تصریح نموده اند که دیه قطع پا به طور کامل ولو همراه با انگشتان پا باشد،4062892 معادل همان دیه دست است، این میزان را برابر با نصف دیه کامل احتساب نموده اند.1297944 در خصوص بریدن انگشتان پا نیز دیه کامل و در خصوص بریدن هر انگشت، یک دهم دیه در نظر گرفته شده است.4100924 دیه بند های انگشتان پا به جز انگشت شست پا نیز طبق دیدگاه برخی از فقها، به سه قسمت تقسیم شده است.4180928همچنین در خصوص زخم یا دمل عفونی ایجاد شده در پا به موجب جنایت، عده ای از فقها، قائل به اخذ سی و سه دینار و یک سوم دینار می باشند.3698128


برخی از فقها، دیه جنایت منجر به تفحّج و ناتوانی در راه رفتن را معادل هشتصد دینار دانسته اند.3366492
== منابع ==
==منابع==
{{پانویس}}
۱۵٬۶۷۷

ویرایش

منوی ناوبری