۱٬۴۰۸
ویرایش
Tavakolikia (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Tavakolikia (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵: | خط ۵: | ||
*{{زیتونی|[[ماده ۴ قانون آیین دادرسی مدنی|مشاهده ماده بعدی]]}} | *{{زیتونی|[[ماده ۴ قانون آیین دادرسی مدنی|مشاهده ماده بعدی]]}} | ||
== توضیح واژگان == | == توضیح واژگان == | ||
<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=ساده ساز حقوق جزای اختصاصی|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=3014736|صفحه=|نام۱=نورمحمد|نام خانوادگی۱=صبری|چاپ=3}}</ref> | منابع فقهی و فتاوی معتبر: مقصود از منابع فقهی معتبر امهات کتب فقهی شیعه است که مورد قبول اکثرت فقها باشد و و منظور از فتاوی معتبر نظرات علمای اجتهادی است که در شرایط زمان و مکان واجد اعتبار باشند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=ساده ساز حقوق جزای اختصاصی|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=3014736|صفحه=|نام۱=نورمحمد|نام خانوادگی۱=صبری|چاپ=3}}</ref> | ||
<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مبسوط در ترمینولوژی حقوق (جلد دوم)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=115700|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=4}}</ref> | تعارض قوانین داخلی: منظور تعارض قوانین داخلی میباشد مانند تعارض قوانین بین مواد آیین دادرسی مدنی در مرور زمان مملک با ماده ۳۲۵ ق. م و پاره ای از مواد راجع به بیع فضولی، تدافع و تعارض میباشد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مبسوط در ترمینولوژی حقوق (جلد دوم)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=115700|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=4}}</ref> | ||
<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مجموعه مقالات گامی به سوی عدالت (جلد دوم) (نظریه ها، فلسفه حقوق کیفری، حقوق تطبیقی)|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2964172|صفحه=|نام۱=ناصر|نام خانوادگی۱=کاتوزیان|چاپ=1}}</ref> | استصحاب: در لغت به معنی با خود داشتن است و در عم اصول حکم به وجود امری است که در گذشته موجود بوده و بقای آن مورد تردید قرار گرفتهاست (ابقاء ماکان)<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مجموعه مقالات گامی به سوی عدالت (جلد دوم) (نظریه ها، فلسفه حقوق کیفری، حقوق تطبیقی)|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2964172|صفحه=|نام۱=ناصر|نام خانوادگی۱=کاتوزیان|چاپ=1}}</ref> | ||
== پیشینه == | == پیشینه == | ||
<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=گزیده ای از لوایح دفاعی دکتر غلامرضا طیرانیان (جلد اول) (لوایح حقوقی)|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=سیمین دخت|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1023784|صفحه=|نام۱=غلامرضا|نام خانوادگی۱=طیرانیان|چاپ=2}}</ref> | منابع فقهی و فتاوی معتبر که همان امهات کتب فقهی شیعه و نظرات علمای صاحب اجتهادی می باشندبا توجه به متن ماده و به استناد اصل ۱۶۷ ق. ا جز منابع حقوقی است که قضات میتوانند به آن استناد نمایند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=گزیده ای از لوایح دفاعی دکتر غلامرضا طیرانیان (جلد اول) (لوایح حقوقی)|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=سیمین دخت|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1023784|صفحه=|نام۱=غلامرضا|نام خانوادگی۱=طیرانیان|چاپ=2}}</ref> | ||
== نکات توضیحی | == نکات توضیحی تفسیری دکترین == | ||
همه حقوقدانان نظریات اداره حقوقی را با وجود مفید بودن لازم الاتباع نمیدانند و به هر حال این قضات هستند که باید با توجه به منابع حقوقی حکم خود را در دعوی مطروحه صادر نمایند. | همه حقوقدانان نظریات اداره حقوقی را با وجود مفید بودن لازم الاتباع نمیدانند و به هر حال این قضات هستند که باید با توجه به منابع حقوقی حکم خود را در دعوی مطروحه صادر نمایند. | ||
<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=کلیات حقوق (نظریه عمومی)|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=شرکت سهامی انتشار|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2974328|صفحه=|نام۱=ناصر|نام خانوادگی۱=کاتوزیان|چاپ=3}}</ref> | برای عمل به عرف ننمی توان از دادرس انتظار داشت که هرفهای محلی در تمام امور را بشناسد و با توجه به اینکه داوری هرف مانند قانون صریح و روشن نمیباشد لذا دادرس برای شناسایی عرف باید به یک سلسله وقایع ماهوی، از جمله تکرارعادت و مدت اجرا و عمومی بودن آن را مورد رسیدگی قرار دهد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=کلیات حقوق (نظریه عمومی)|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=شرکت سهامی انتشار|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2974328|صفحه=|نام۱=ناصر|نام خانوادگی۱=کاتوزیان|چاپ=3}}</ref> | ||
<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=کلیات حقوق (نظریه عمومی)|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=شرکت سهامی انتشار|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2976000|صفحه=|نام۱=ناصر|نام خانوادگی۱=کاتوزیان|چاپ=3}}</ref> | نفوذ اخلاقیات اسلامی که تا پیش از تشکیل حکومت اسلامی نیز در قوانین دیده میشد، پس از تصویب اصل چهارم قانون اساسی و با اعلام حکومت حقوق اسلامی بر عموم همه قوانین، آن الزامات اخلاقی به تکلیف حقوقی تبدیل شد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=کلیات حقوق (نظریه عمومی)|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=شرکت سهامی انتشار|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2976000|صفحه=|نام۱=ناصر|نام خانوادگی۱=کاتوزیان|چاپ=3}}</ref> | ||
<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مکتب های حقوقی در حقوق اسلام|ترجمه=|جلد=|سال=1382|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2979916|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=3}}</ref> | برا رگاه وصفی بدون سبر و تقسیم، تخمینا علت حکم اصلی، تلقی شدهاست موجب پیدایش ظن و گمان برای قیاس کننده شود (ظن به علیت آن وصف برای حکم اصل) قیاس مناسب پیدا میشود اما اگر موجب ظن هم نشود آن را قیاس شبه نامیدهاند که حتی اهل سنت هم این قسم قیاس مستنبط العله را محکوم میکنند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مکتب های حقوقی در حقوق اسلام|ترجمه=|جلد=|سال=1382|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2979916|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=3}}</ref> | ||
در تفسیر این بخش از ماده «اصول حقوقی که مغایر با موازین شرعی نباشد» میتوان سه معنا را مختمل دانست: الف) منظور اصولی است که در قوانین آمده و قانونگذار به آنها مهر تأیید زده مثل استصحاب و .. – ب) منظور استنباط عقلی که از مجموع قوانین میشود و طبعاً در اندیشههای عالمان و رویه قضایی ما آید همانند تفسیر قانون به سود متهم – ج) منظور اصولی که فراتر از قوانین عادی و حامی آرمانهای حقوقی و آنچه باید باشد و نزدیک به «عدالت نوعی» است در این مفهوم گسترده، عرف و عادات و مصلحتهای اجتماعی جای شایسته دارد. | |||
به نظر میرسد همه این سه معنا همان تعریف روح قانون بوده و قضات میتوانند با مفاهیم مستنبط از این اصول به صدور حکم عادلانه اقدام نمایند. | به نظر میرسد همه این سه معنا همان تعریف روح قانون بوده و قضات میتوانند با مفاهیم مستنبط از این اصول به صدور حکم عادلانه اقدام نمایند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=شیوه های تفسیر قوانین مدنی|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=فروزش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2313504|صفحه=|نام۱=حسین|نام خانوادگی۱=نوبخت|چاپ=1}}</ref> | ||
<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مبسوط در ترمینولوژی حقوق (جلد دوم)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=115700|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=4}}</ref> | نوعی از تعارض که همان تعارض قوانین داخلی میباشد در ماده سوم آیین دادرسی مدنی پیشبینی شدهاست، به عنوان مثال بین ماده ۴۴۸ ق. م و بند اول ماده ۲۳۳ ق.م. تعارض وجود دارد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مبسوط در ترمینولوژی حقوق (جلد دوم)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=115700|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=4}}</ref> | ||
همین که ملتی به صورت واحد سیاسی در آید و برای ادارهٔ آن میثاقی به نام قانون اساسی نوشته شود، باید قوای ملی را با شیوه ای به کار برد که آن قانون معین کردهاست، وجدان عمومی مفهومی مجرد و ذهنی است که مظهر خارجی آن به دشواری معین میشود، با وضع قانون اساسی دشوار است بتوان پذیرفت که، چون عرف از وجدان عمومی سرچشمه گرفتع است، همدوش و در ردیف قانون از منابع حقوق است، به ویژه که، بیشتر قواعد عرفی ناشی از رسوم طبقه خاصی از مردم است و آن گونه که ادعا شدهاست بر وگدان عمومی تکیه ندارد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=کلیات حقوق (نظریه عمومی)|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=شرکت سهامی انتشار|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2974204|صفحه=|نام۱=ناصر|نام خانوادگی۱=کاتوزیان|چاپ=3}}</ref> | |||
اصطلاح «تمیز حق» به تنهایی میتواند تمام ارکان اعمال قضایی را تعیین کند زیرا: | |||
# تمیر حق وقتی مصداق پیدا میکند که در این باره بین اشخاص اختلاف باشند. | # تمیر حق وقتی مصداق پیدا میکند که در این باره بین اشخاص اختلاف باشند. | ||
# اگر قبول کنیم که حق امتیازی است که اجتماع برای اقراد میشناسد، تمیز حق نیز با اعمال قانون ملازمه دارد. | # اگر قبول کنیم که حق امتیازی است که اجتماع برای اقراد میشناسد، تمیز حق نیز با اعمال قانون ملازمه دارد. | ||
# هدف دولت را در فصل قطعی دعوی به خوبی بیان میکند. | # هدف دولت را در فصل قطعی دعوی به خوبی بیان میکند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=اعتبار امر قضاوت شده در دعوای مدنی|ترجمه=|جلد=|سال=1376|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1974372|صفحه=|نام۱=ناصر|نام خانوادگی۱=کاتوزیان|چاپ=5}}</ref> | ||
<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان= | در مورد علم قاضی و مستندات خواهان این نکته را باید توجه داشت که در صورتی که خواهان همه مستندات و ادله که مورد انتظار دادگاه هست را فراهم کند، اما منجر به علم برای قاضی نشود یا با علم وی مخالف باشد، قاضی نباید حکم به نفع خواهان صادر نماید وبه عکس چنانچه قاضی علم به امری داشته باشد انا هیچ دلیلی حتی در حد قرینه وجود نداشته باشد نباید حکم صادر نماید در چنین فرضی قاضی باید تلاش کند تا مستند علم خود را، که نوعی نیز میباشد، در پرونده منعکس نماید.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=آیین دادرسی مدنی عمومی (جلد دوم) (با تکیه بر دفاع خوانده)|ترجمه=|جلد=|سال=1392|ناشر=جنگل|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=5125736|صفحه=|نام۱=عبدالمجید|نام خانوادگی۱=مرتضوی|چاپ=}}</ref> | ||
نقش عقل در تدوین اصول حقوقی به گونه ای استکه عقل احساسی مبهم نیست بلکه کوششی است برای ساختن یک نظام همگون. اصول عقلانی حقوق، نقشی بنیادین در تکوین قواعد حقوق دارد، گاه طراح آن است و گاه سازنده آن، به تعبیر ریموند، اصول حقوقی «رشتهای از گزارههای عقلانی به هم پیوستهاست که دیگر قواعد حقوق، از دامان آن برخاسته و به وسیله اصول به یکدیگر مرتبط میشوند» و حرکت معقول حقوق را به سوی کمال مطلوب تأمین مینماید.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=جستاری در بنیادهای علم حقوق اصول حقوقی و جایگاه آن در حقوق موضوعه|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2970596|صفحه=|نام۱=محسن|نام خانوادگی۱=صادقی|چاپ=1}}</ref> | |||
== مستندات فقهی == | == مستندات فقهی == | ||
<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مکتب های حقوقی در حقوق اسلام|ترجمه=|جلد=|سال=1382|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2979916|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=3}}</ref> | هرگاه وصفی بدون سبر و تقسیم، تخمینا علت حکم اصلی، تلقی شدهاست موجب پیدایش ظن و گمان برای قیاس کننده شود (ظن به علیت آن وصف برای حکم اصل) قیاس مناسب پیدا میشود اما اگر موجب ظن هم نشود آن را قیاس شبه نامیدهاند که حتی اهل سنت هم این قسم قیاس مستنبط العله را محکوم میکنند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مکتب های حقوقی در حقوق اسلام|ترجمه=|جلد=|سال=1382|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2979916|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=3}}</ref> | ||
<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان= | در موارد تزاحم و تعارض قوانین در صورتی که یکی نسبت به دیگری مهمتر باشد آن مقدم است و گرنه قاضی مخیر است. همانطور که برای مکلف در هنگام تزاحم دو حکم مثلاً نفقه مادر و زوج نفقه زوجه مقدم است که در این مورد قانون مدنی ماده ۱۰۲۳ به آن تصریح کرده و در فرضی که نفقه بیت پدر و مادر در تزاحم باشد فرد مخیر است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=شیوه های تفسیر قوانین مدنی|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=فروزش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2311340|صفحه=|نام۱=حسین|نام خانوادگی۱=نوبخت|چاپ=1}}</ref> | ||
در برخی روایات آمده که در تعارض دو حکم شهرت را میتوان ترجیح قرار داد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مباحثی از اصول فقه دفتر سوم (اصول عملیه و تعارض ادله)|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=مرکز نشر علوم اسلامی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2214748|صفحه=|نام۱=سیدمصطفی|نام خانوادگی۱=محقق داماد|چاپ=5}}</ref> | |||
<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان= | برخی معتقدند اجماع حجیت ندارد و آن را مساوی سکوت قانون شمردهاند لکن بعضی از مؤلفان فقه عقیده دارند که موارد اجماع جز موارد سکوت قانون نیست بلکه از مواردی است که نظر قانونگذار (شارع) ابراز شده لکن به صورت عبارات، ضبط نشده یا اگر هم شده بدست مردم روزگار بعد نرسیدهاست.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مکتب های حقوقی در حقوق اسلام|ترجمه=|جلد=|سال=1382|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2979424|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=3}}</ref> | ||
<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان= | <ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=درس نامه اصول فقه (جلد دوم) (ترجمه و شرح فارسی الوسیط فی اصول الفقه)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=فکرسازان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2142968|صفحه=|نام۱=حسن|نام خانوادگی۱=رضازاده|چاپ=1}}</ref> نفهمیدم ********* | ||
== مصادیق و نمونهها == | == مصادیق و نمونهها == | ||
<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مطالبات زوجه و روش وصول آن (مهریه، نفقه، اجرت المثل، نحله، شرط تنصیف دارایی)|ترجمه=|جلد=|سال=1391|ناشر=جنگل|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2801104|صفحه=|نام۱=حسین|نام خانوادگی۱=مهرپور|نام۲=محمد|نام خانوادگی۲=روشن|چاپ=1}}</ref> | مصادیق و نمونههای مورد استفاده توسط قضات با توجه به روایات و فتاوای شرعی میتوان به توضیح شرایط شهادت همچون عدالت یا تعریف احکام مربوط به مرتد فطری و شناسایی آن یا چونگی عملکرد قضات در زمان تزاحم دو حکم یا فلسفه ایلا در مورد زن و شوهر و مواردی از این دست را نام برد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مطالبات زوجه و روش وصول آن (مهریه، نفقه، اجرت المثل، نحله، شرط تنصیف دارایی)|ترجمه=|جلد=|سال=1391|ناشر=جنگل|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2801104|صفحه=|نام۱=حسین|نام خانوادگی۱=مهرپور|نام۲=محمد|نام خانوادگی۲=روشن|چاپ=1}}</ref> <ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=آیین دادرسی مدنی (جلد دوم) (دادگاه های عمومی و انقلاب)|ترجمه=|جلد=|سال=1379|ناشر=پایدار|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1181356|صفحه=|نام۱=سیدجلال الدین|نام خانوادگی۱=مدنی|چاپ=1}}</ref> <ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=شیوه های تفسیر قوانین مدنی|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=فروزش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2311340|صفحه=|نام۱=حسین|نام خانوادگی۱=نوبخت|چاپ=1}}</ref> <ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=احوال شخصیه (جلد اول) (ازدواج و پایان آن در مذاهب چهارگانه اهل سنت)|ترجمه=|جلد=|سال=1370|ناشر=مرکز نشر دانشگاهی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1192372|صفحه=|نام۱=سیداسعد|نام خانوادگی۱=شیخ الاسلامی|چاپ=1}}</ref> | ||
== منابع: == | == منابع: == |
ویرایش