کارکرد معاهدات قانون‌ساز در پرتو رویکرد قانون اساسی‌گرایی در حقوق بین‌الملل

کارکرد معاهدات قانون‌ساز در پرتو رویکرد قانون اساسی‌گرایی در حقوق بین‌الملل

حقوقی بین المللی
عنوانکارکرد معاهدات قانون‌ساز در پرتو رویکرد قانون اساسی‌گرایی در حقوق بین‌الملل
نویسندهمهدی حدادی
محور موضوعیحقوق بین الملل
حقوق بین الملل عمومی
سال نشر۱۴۰۲
منتشر شده درنشریه حقوقی بین المللی
دوره۴۰
شماره۷۲
دانلود مقالهدانلود از سایت نشریه


عنوان مقاله ای از مهدی حدادی است که در اسفند 1402 و در شماره 72 مجله حقوقی بین المللی منتشر شده است.  

چکیده

معاهده در نظام حقوق بین‌الملل برخلاف قرارداد در حقوق داخلی می‌تواند منبع قواعد معاهداتی حقوق بین‌الملل باشد. اما مسئله آن است که آیا قواعد مندرج در معاهدات قانون‌ساز که به دنبال حمایت از ارزش‌ها یا منافع مشترک هستند، می‌توانند به‌عنوان قواعد کنوانسیونی برای تمام اعضای جامعة بین‌المللی الزام‌آور تلقی شوند؟ مقالة حاضر، این کارکرد معاهدات قانون‌ساز را در پرتو رویکرد قانون اساسی‌گرایی در حقوق بین‌الملل بررسی کرده است. در این رویکرد، پارادایم سنتی و افقی ناشی از برابری حاکمیت دولت‌ها به پارادایم عمودی و مبتنی بر قانون اساسی تغییر می‌کند؛ لذا فرض اصولی این است که به‌محض انعقاد معاهدة قانون‌ساز، نظم حقوقی که آن معاهده ایجاد کرده است، حیات مستقل خود را پیش می‌گیرد.

کلیدواژه ها

مواد مرتبط

ماده 60 کنوانسیون 1969 حقوق معاهدات

ماده 53 کنوانسیون 1969 حقوق معاهدات