ماده ۱۷۸ قانون مدنی: تفاوت میان نسخهها
جز (Nasim صفحهٔ ماده 178 قانون مدنی را به ماده ۱۷۸ قانون مدنی منتقل کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
== توضیح واژگان == | == توضیح واژگان == | ||
به روی گرداندن از مال، اعراض گویند. | به روی گرداندن از مال، اعراض گویند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قواعد فقه مدنی|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=جنگل|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=78260|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|چاپ=1}}</ref> و به اسقاط حقوق اشخاص نسبت به اموال خود، به صورت ارادی، اعراض گویند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=سقوط تعهدات (با اصلاحات)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=مجمع علمی و فرهنگی مجد|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=122260|صفحه=|نام۱=مهدی|نام خانوادگی۱=شهیدی|چاپ=9}}</ref> | ||
به مالی که مالک، نسبت به آن، از مالکیت خود گذشته باشد؛ مال اعراض گویند.( | به مالی که مالک، نسبت به آن، از مالکیت خود گذشته باشد؛ مال اعراض گویند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مبسوط در ترمینولوژی حقوق (جلد چهارم)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=340352|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=4}}</ref> | ||
به مالی که سابقه تملک آن، محرز بوده؛ ولی بعدها تبدیل به مباحه شده باشد؛ مباح بالعرض گویند.( | به مالی که سابقه تملک آن، محرز بوده؛ ولی بعدها تبدیل به مباحه شده باشد؛ مباح بالعرض گویند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مبسوط در ترمینولوژی حقوق (جلد چهارم)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=340852|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=4}}</ref> | ||
== کلیات توضیحی تفسیری دکترین == | == کلیات توضیحی تفسیری دکترین == | ||
جواهری که از دریا به دست می آید؛ مالی که آب، به ساحل می آورد، و مالی که در دریا غرق گردیده؛ و مورد اعراض مالک آن واقع شده؛ در حکم دفینه بوده؛ و متعلق به کسی است که آن را، به دست آورده است.( | جواهری که از دریا به دست می آید؛ مالی که آب، به ساحل می آورد، و مالی که در دریا غرق گردیده؛ و مورد اعراض مالک آن واقع شده؛ در حکم دفینه بوده؛ و متعلق به کسی است که آن را، به دست آورده است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=دوره مقدماتی حقوق مدنی (جلد اول) (اشخاص و اموال)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=11952|صفحه=|نام۱=سیدحسین|نام خانوادگی۱=صفایی|چاپ=11}}</ref> | ||
اگر آنچه که آب به ساحل می اندازد؛ از مباحات نبوده؛ و از شواهد، برآید که دارای مالک است؛ و اعراض مالک از آن اموال نیز محرز نباشد؛ دراینصورت یابنده، حق تملک آنها را ندارد.( | اگر آنچه که آب به ساحل می اندازد؛ از مباحات نبوده؛ و از شواهد، برآید که دارای مالک است؛ و اعراض مالک از آن اموال نیز محرز نباشد؛ دراینصورت یابنده، حق تملک آنها را ندارد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (جلد اول) (در اموال، مالکیت، حق انتفاع، حق ارتفاق، تعهدات بطور کلی، بیع و معاوضه)|ترجمه=|جلد=|سال=1375|ناشر=اسلامیه|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=526000|صفحه=|نام۱=سیدحسن|نام خانوادگی۱=امامی|چاپ=17}}</ref> | ||
اعراض، قاعده ای عمومی است؛ که اختصاص به مال غرق شده ندارد؛ اعراض از مالی، موجب سقوط حق مالکیت گردیده؛ و مال مزبور را، در زمره مباحات قرار می دهد.( | اعراض، قاعده ای عمومی است؛ که اختصاص به مال غرق شده ندارد؛ اعراض از مالی، موجب سقوط حق مالکیت گردیده؛ و مال مزبور را، در زمره مباحات قرار می دهد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=دوره مقدماتی حقوق مدنی (جلد اول) (اشخاص و اموال)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=11956|صفحه=|نام۱=سیدحسین|نام خانوادگی۱=صفایی|چاپ=11}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مدنی در نظم حقوقی کنونی|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=91868|صفحه=|نام۱=ناصر|نام خانوادگی۱=کاتوزیان|چاپ=26}}</ref> و چنین مالی را، می توان با حیازت تملک نمود. <ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مدنی در نظم حقوقی کنونی|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=91868|صفحه=|نام۱=ناصر|نام خانوادگی۱=کاتوزیان|چاپ=26}}</ref> | ||
اعراض، ایقاعی است که موجب اسقاط حق عینی می گردد. بنابراین، در اعراض، قصد شرط بوده؛ و صرف رهانمودن مال را، نمی توان اعراض دانست. | اعراض، ایقاعی است که موجب اسقاط حق عینی می گردد. بنابراین، در اعراض، قصد شرط بوده؛ و صرف رهانمودن مال را، نمی توان اعراض دانست.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مدنی در نظم حقوقی کنونی|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=91908|صفحه=|نام۱=ناصر|نام خانوادگی۱=کاتوزیان|چاپ=26}}</ref> | ||
== مستندات فقهی == | == مستندات فقهی == | ||
بنای عقلا، اعراض را، مسقط مالکیت می داند. | بنای عقلا، اعراض را، مسقط مالکیت می داند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قواعد فقه مدنی|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=جنگل|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=78752|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|چاپ=1}}</ref> | ||
با استناد به روایتی از امام صادق، اگر شخصی، شتر خود را، بر اثر فراموشی، در بیابان برهوت رها نموده؛ و دیگری آن حیوان را یافته؛ و از او مراقبت نموده؛ و بدینوسیله از هلاک شدنش جلوگیری نماید؛ یابنده می تواند شتر را حیازت نماید.( | با استناد به روایتی از امام صادق، اگر شخصی، شتر خود را، بر اثر فراموشی، در بیابان برهوت رها نموده؛ و دیگری آن حیوان را یافته؛ و از او مراقبت نموده؛ و بدینوسیله از هلاک شدنش جلوگیری نماید؛ یابنده می تواند شتر را حیازت نماید.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=دوره متوسط شرح قانون مدنی (حقوق اموال)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=187852|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=6}}</ref> | ||
با استناد به روایتی از امام صادق، اگر مالی در دریا غرق گردیده؛ و مالک، از آن روی گردانیده؛ و یا نسبت به یافتن مال مزبور مأیوس گردد؛ یابنده، می تواند آن را تملک نماید. | با استناد به روایتی از امام صادق، اگر مالی در دریا غرق گردیده؛ و مالک، از آن روی گردانیده؛ و یا نسبت به یافتن مال مزبور مأیوس گردد؛ یابنده، می تواند آن را تملک نماید.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=چهار رساله|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=نگاه بینه|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=683912|صفحه=|نام۱=محمد|نام خانوادگی۱=سنگلجی|چاپ=1}}</ref> | ||
== سوابق فقهی == | == سوابق فقهی == | ||
در اعراض، همچون قاعده اقدام، مالک، احترام به مال خود را، از بین می برد؛ درنتیجه ضمان دیگری، نسبت به رد عین، مثل یا قیمت آن مال، منتفی است.( | در اعراض، همچون قاعده اقدام، مالک، احترام به مال خود را، از بین می برد؛ درنتیجه ضمان دیگری، نسبت به رد عین، مثل یا قیمت آن مال، منتفی است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قواعد فقه (جلد اول) (بخش حقوق خصوصی)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=سمت|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=277388|صفحه=|نام۱=آیت اله عباسعلی|نام خانوادگی۱=عمیدزنجانی|چاپ=2}}</ref> | ||
اعراض، عمل حقوقی یک طرفه، یا همان ایقاع است.( | اعراض، عمل حقوقی یک طرفه، یا همان ایقاع است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قواعد فقه (جلد اول) (بخش حقوق خصوصی)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=سمت|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=277388|صفحه=|نام۱=آیت اله عباسعلی|نام خانوادگی۱=عمیدزنجانی|چاپ=2}}</ref> | ||
اعراض را، نمی توان ایقاع موجد حق دانست؛ بلکه چنین ایقاعی، مسقط حق است.( | اعراض را، نمی توان ایقاع موجد حق دانست؛ بلکه چنین ایقاعی، مسقط حق است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قواعد فقه (جلد اول) (بخش حقوق خصوصی)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=سمت|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=277388|صفحه=|نام۱=آیت اله عباسعلی|نام خانوادگی۱=عمیدزنجانی|چاپ=2}}</ref> | ||
اعراض، اختصاص به مال غرق شده ندارد؛ اعراض از مالی، موجب سقوط حق مالکیت می گردد.( | اعراض، اختصاص به مال غرق شده ندارد؛ اعراض از مالی، موجب سقوط حق مالکیت می گردد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قواعد فقه (جلد اول) (بخش حقوق خصوصی)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=سمت|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=277388|صفحه=|نام۱=آیت اله عباسعلی|نام خانوادگی۱=عمیدزنجانی|چاپ=2}}</ref> | ||
== منابع == | |||
{{پانویس}} |
نسخهٔ ۲۸ سپتامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۸:۳۹
مالی که در دریا غرق شده و مالک از آن اعراض کرده است مال کسی است که آن را بیرون بیاورد.
توضیح واژگان
به روی گرداندن از مال، اعراض گویند.[۱] و به اسقاط حقوق اشخاص نسبت به اموال خود، به صورت ارادی، اعراض گویند.[۲]
به مالی که مالک، نسبت به آن، از مالکیت خود گذشته باشد؛ مال اعراض گویند.[۳]
به مالی که سابقه تملک آن، محرز بوده؛ ولی بعدها تبدیل به مباحه شده باشد؛ مباح بالعرض گویند.[۴]
کلیات توضیحی تفسیری دکترین
جواهری که از دریا به دست می آید؛ مالی که آب، به ساحل می آورد، و مالی که در دریا غرق گردیده؛ و مورد اعراض مالک آن واقع شده؛ در حکم دفینه بوده؛ و متعلق به کسی است که آن را، به دست آورده است.[۵]
اگر آنچه که آب به ساحل می اندازد؛ از مباحات نبوده؛ و از شواهد، برآید که دارای مالک است؛ و اعراض مالک از آن اموال نیز محرز نباشد؛ دراینصورت یابنده، حق تملک آنها را ندارد.[۶]
اعراض، قاعده ای عمومی است؛ که اختصاص به مال غرق شده ندارد؛ اعراض از مالی، موجب سقوط حق مالکیت گردیده؛ و مال مزبور را، در زمره مباحات قرار می دهد.[۷][۸] و چنین مالی را، می توان با حیازت تملک نمود. [۹]
اعراض، ایقاعی است که موجب اسقاط حق عینی می گردد. بنابراین، در اعراض، قصد شرط بوده؛ و صرف رهانمودن مال را، نمی توان اعراض دانست.[۱۰]
مستندات فقهی
بنای عقلا، اعراض را، مسقط مالکیت می داند.[۱۱]
با استناد به روایتی از امام صادق، اگر شخصی، شتر خود را، بر اثر فراموشی، در بیابان برهوت رها نموده؛ و دیگری آن حیوان را یافته؛ و از او مراقبت نموده؛ و بدینوسیله از هلاک شدنش جلوگیری نماید؛ یابنده می تواند شتر را حیازت نماید.[۱۲]
با استناد به روایتی از امام صادق، اگر مالی در دریا غرق گردیده؛ و مالک، از آن روی گردانیده؛ و یا نسبت به یافتن مال مزبور مأیوس گردد؛ یابنده، می تواند آن را تملک نماید.[۱۳]
سوابق فقهی
در اعراض، همچون قاعده اقدام، مالک، احترام به مال خود را، از بین می برد؛ درنتیجه ضمان دیگری، نسبت به رد عین، مثل یا قیمت آن مال، منتفی است.[۱۴]
اعراض، عمل حقوقی یک طرفه، یا همان ایقاع است.[۱۵]
اعراض را، نمی توان ایقاع موجد حق دانست؛ بلکه چنین ایقاعی، مسقط حق است.[۱۶]
اعراض، اختصاص به مال غرق شده ندارد؛ اعراض از مالی، موجب سقوط حق مالکیت می گردد.[۱۷]
منابع
- ↑ عباس زراعت. قواعد فقه مدنی. چاپ 1. جنگل، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 78260
- ↑ مهدی شهیدی. سقوط تعهدات (با اصلاحات). چاپ 9. مجمع علمی و فرهنگی مجد، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 122260
- ↑ محمدجعفر جعفری لنگرودی. مبسوط در ترمینولوژی حقوق (جلد چهارم). چاپ 4. گنج دانش، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 340352
- ↑ محمدجعفر جعفری لنگرودی. مبسوط در ترمینولوژی حقوق (جلد چهارم). چاپ 4. گنج دانش، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 340852
- ↑ سیدحسین صفایی. دوره مقدماتی حقوق مدنی (جلد اول) (اشخاص و اموال). چاپ 11. میزان، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 11952
- ↑ سیدحسن امامی. حقوق مدنی (جلد اول) (در اموال، مالکیت، حق انتفاع، حق ارتفاق، تعهدات بطور کلی، بیع و معاوضه). چاپ 17. اسلامیه، 1375. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 526000
- ↑ سیدحسین صفایی. دوره مقدماتی حقوق مدنی (جلد اول) (اشخاص و اموال). چاپ 11. میزان، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 11956
- ↑ ناصر کاتوزیان. قانون مدنی در نظم حقوقی کنونی. چاپ 26. میزان، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 91868
- ↑ ناصر کاتوزیان. قانون مدنی در نظم حقوقی کنونی. چاپ 26. میزان، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 91868
- ↑ ناصر کاتوزیان. قانون مدنی در نظم حقوقی کنونی. چاپ 26. میزان، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 91908
- ↑ عباس زراعت. قواعد فقه مدنی. چاپ 1. جنگل، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 78752
- ↑ محمدجعفر جعفری لنگرودی. دوره متوسط شرح قانون مدنی (حقوق اموال). چاپ 6. گنج دانش، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 187852
- ↑ محمد سنگلجی. چهار رساله. چاپ 1. نگاه بینه، 1387. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 683912
- ↑ آیت اله عباسعلی عمیدزنجانی. قواعد فقه (جلد اول) (بخش حقوق خصوصی). چاپ 2. سمت، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 277388
- ↑ آیت اله عباسعلی عمیدزنجانی. قواعد فقه (جلد اول) (بخش حقوق خصوصی). چاپ 2. سمت، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 277388
- ↑ آیت اله عباسعلی عمیدزنجانی. قواعد فقه (جلد اول) (بخش حقوق خصوصی). چاپ 2. سمت، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 277388
- ↑ آیت اله عباسعلی عمیدزنجانی. قواعد فقه (جلد اول) (بخش حقوق خصوصی). چاپ 2. سمت، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 277388