ماده 101 قانون امور حسبی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
(ابرابزار)
 
(۲ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
'''ماده 101 قانون امور حسبی''': در مورد ماده ۱۲۴۴ [[قانون مدنی]] اگر [[قیم]] قبل از تعیین شخص دیگری به جای او، صورت حساب را فرستاده یا معلوم شود که تأخیر در ‌فرستادن صورت حساب به واسطه عذر موجه بوده است ممکن است همان شخص را به [[قیمومت]] ابقاء یا مجدداً او را به قیمومت معین نمود.
'''ماده ۱۰۱ قانون امور حسبی''': در مورد ماده ۱۲۴۴ [[قانون مدنی]] اگر [[قیم]] قبل از تعیین شخص دیگری به جای او، صورت حساب را فرستاده یا معلوم شود که تأخیر در فرستادن صورت حساب به واسطه عذر موجه بوده‌است ممکن است همان شخص را به [[قیمومت]] ابقاء یا مجدداً او را به قیمومت معین نمود.


== مواد مرتبط ==
== مواد مرتبط ==
* [[ماده ۱۲۲۴ قانون مدنی]]


* [[ماده 1224 قانون مدنی]]
== نکات توضیحی ==
مطابق ماده ۱۲۲۴ قانون مدنی قیم باید لااقل سالی یک مرتبه حساب تصدی خود را به [[مدعی‌العموم]] یا نمایندهٔ او بدهد و هر گاه در ظرف یک ماه از تاریخ مطالبهٔ مدعی‌العموم حساب ندهد به تقاضای مدعی‌العموم معزول می‌شود؛ بنابراین [[دادستان]] می‌تواند ارسال دو یا چند مرتبه صورت حساب را در هر سال مقرر دارد و مطابق ماده ۱۰۱ قانون امور حسبی اگر [[قیم]] قبل از تعیین شخص دیگری به جای او، صورت حساب را فرستاده یا معلوم شود که تأخیر در فرستادن صورت حساب به واسطه عذر موجه بوده‌است ممکن است همان شخص را به [[قیمومت]] ابقاء یا مجدداً او را به قیمومت معین نمود. اما سؤالی که مطرح می‌شود این است که اگر قیم یک بار از ارفاق ماه ۱۰۱ قانون امور حسبی استفاده کرد و مجدداً از ارسال صورت حساب امتناع نمود آیا باز هم می‌تواند قبل از تعیین [[قیم]] جدید با ارسال صورت حساب در مقام خود باقی بماند؟ در پاسخ باید گفت هرچند ماده ۱۰۱ به نحوی است که به دادگاه اختیار می‌دهد در تعیین قیم جدید یا بقای قیم سابق هر اقدامی به عمل آورد اما از نظر منطقی نمی‌توان این ارفاق را مجدداً در حق قیم روا داشت زیرا بر خلاف غبطه محجور است و اسباب اطاله دادرسی و اتلاف وقت دادستان و دادگاه را فراهم نمود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=تحلیل فقهی-حقوقی قانون امور حسبی و تأثیر آن در رویه قضایی|ترجمه=|جلد=|سال=1392|ناشر=خرسندی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=3455312|صفحه=|نام۱=عبداله|نام خانوادگی۱=خدابخشی|چاپ=2}}</ref>


== نکات توضیحی ==
== رویه‌های قضایی ==
مطابق ماده 1224 قانون مدنی قیم باید لااقل سالی یک مرتبه حساب تصدی خود را به [[مدعی‌العموم]] یا نمایندهٔ او بدهد و هر گاه در ظرف یک ماه از تاریخ مطالبهٔ مدعی‌العموم حساب ندهد به تقاضای مدعی‌العموم معزول می‌شود. بنابراین [[دادستان]] می تواند ارسال دو یا چند مرتبه صورت حساب را در هر سال مقرر دارد و مطابق ماده 101 قانون امور حسبی اگر [[قیم]] قبل از تعیین شخص دیگری به جای او، صورت حساب را فرستاده یا معلوم شود که تأخیر در ‌فرستادن صورت حساب به واسطه عذر موجه بوده است ممکن است همان شخص را به [[قیمومت]] ابقاء یا مجدداً او را به قیمومت معین نمود. اما سوالی که مطرح می شود این است که اگر قیم یک بار از ارفاق ماه 101 قانون امور حسبی استفاده کرد و مجددا از ارسال صورت حساب امتناع نمود آیا باز هم می تواند قبل از تعیین [[قیم]] جدید با ارسال صورت حساب در مقام خود باقی بماند؟ در پاسخ باید گفت هرچند ماده 101 به نحوی است که به دادگاه اختیار می دهد در تعیین قیم جدید یا بقای قیم سابق هر اقدامی به عمل آورد اما از نظر منطقی نمی توان این ارفاق را مجددا در حق قیم روا داشت زیرا بر خلاف غبطه محجور است و اسباب اطاله دادرسی و اتلاف وقت دادستان و دادگاه را فراهم نمود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=تحلیل فقهی-حقوقی قانون امور حسبی و تأثیر آن در رویه قضایی|ترجمه=|جلد=|سال=1392|ناشر=خرسندی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=3455312|صفحه=|نام۱=عبداله|نام خانوادگی۱=خدابخشی|چاپ=2}}</ref>
مطابق نظریه مشورتی شماره ۱۰۸۲ مورخ ۱۳۴۲/۱۱/۱۲ [[اداره حقوقی قوه قضاییه]]، ماده ۱۲۲۴ قانون مدنی ناظر به مواردی است که مولی علیه قیم دارای مال است و قیم از دادن صورت حساب تصدی سالیانه خود داری می‌کند و در صورتی که احراز شود که صغیر دارای مال نیست یا این که درآمد سالیانه صغیر کمتر از مخارج ضروری او یا معادل آن باشد چون شبهه تضییع مال صغیر نمی‌رود دادستان مکلف به تقاضای عزل قیم به علت ندادن صورت حساب نیست.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون امور حسبی در نظم حقوقی کنونی|ترجمه=|جلد=|سال=1397|ناشر=کتاب آوا|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=6650808|صفحه=|نام۱=محمدمجتبی|نام خانوادگی۱=رودیجانی|چاپ=1}}</ref>


== منابع ==
== منابع ==

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۰ ژوئن ۲۰۲۳، ساعت ۱۱:۳۹

ماده ۱۰۱ قانون امور حسبی: در مورد ماده ۱۲۴۴ قانون مدنی اگر قیم قبل از تعیین شخص دیگری به جای او، صورت حساب را فرستاده یا معلوم شود که تأخیر در فرستادن صورت حساب به واسطه عذر موجه بوده‌است ممکن است همان شخص را به قیمومت ابقاء یا مجدداً او را به قیمومت معین نمود.

مواد مرتبط

نکات توضیحی

مطابق ماده ۱۲۲۴ قانون مدنی قیم باید لااقل سالی یک مرتبه حساب تصدی خود را به مدعی‌العموم یا نمایندهٔ او بدهد و هر گاه در ظرف یک ماه از تاریخ مطالبهٔ مدعی‌العموم حساب ندهد به تقاضای مدعی‌العموم معزول می‌شود؛ بنابراین دادستان می‌تواند ارسال دو یا چند مرتبه صورت حساب را در هر سال مقرر دارد و مطابق ماده ۱۰۱ قانون امور حسبی اگر قیم قبل از تعیین شخص دیگری به جای او، صورت حساب را فرستاده یا معلوم شود که تأخیر در فرستادن صورت حساب به واسطه عذر موجه بوده‌است ممکن است همان شخص را به قیمومت ابقاء یا مجدداً او را به قیمومت معین نمود. اما سؤالی که مطرح می‌شود این است که اگر قیم یک بار از ارفاق ماه ۱۰۱ قانون امور حسبی استفاده کرد و مجدداً از ارسال صورت حساب امتناع نمود آیا باز هم می‌تواند قبل از تعیین قیم جدید با ارسال صورت حساب در مقام خود باقی بماند؟ در پاسخ باید گفت هرچند ماده ۱۰۱ به نحوی است که به دادگاه اختیار می‌دهد در تعیین قیم جدید یا بقای قیم سابق هر اقدامی به عمل آورد اما از نظر منطقی نمی‌توان این ارفاق را مجدداً در حق قیم روا داشت زیرا بر خلاف غبطه محجور است و اسباب اطاله دادرسی و اتلاف وقت دادستان و دادگاه را فراهم نمود.[۱]

رویه‌های قضایی

مطابق نظریه مشورتی شماره ۱۰۸۲ مورخ ۱۳۴۲/۱۱/۱۲ اداره حقوقی قوه قضاییه، ماده ۱۲۲۴ قانون مدنی ناظر به مواردی است که مولی علیه قیم دارای مال است و قیم از دادن صورت حساب تصدی سالیانه خود داری می‌کند و در صورتی که احراز شود که صغیر دارای مال نیست یا این که درآمد سالیانه صغیر کمتر از مخارج ضروری او یا معادل آن باشد چون شبهه تضییع مال صغیر نمی‌رود دادستان مکلف به تقاضای عزل قیم به علت ندادن صورت حساب نیست.[۲]

منابع

  1. عبداله خدابخشی. تحلیل فقهی-حقوقی قانون امور حسبی و تأثیر آن در رویه قضایی. چاپ 2. خرسندی، 1392.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3455312
  2. محمدمجتبی رودیجانی. قانون امور حسبی در نظم حقوقی کنونی. چاپ 1. کتاب آوا، 1397.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 6650808