نظریه شماره 7/99/1353 مورخ 1399/10/14 اداره کل حقوقی قوه قضاییه درباره مقصود قانونگذار از کلمه قیام به انجام وظایف مذکور در ماده ۱۰۸۶ قانون مدنی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
خط ۲۲: خط ۲۲:
[[رده:نظرات مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضائیه (حقوقی)]]
[[رده:نظرات مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضائیه (حقوقی)]]
[[رده:نظرات مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضائیه سال ۱۳۹۹]]
[[رده:نظرات مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضائیه سال ۱۳۹۹]]
[[رده:قیام به انجام وظایف]]

نسخهٔ ‏۲۹ اکتبر ۲۰۲۳، ساعت ۲۳:۴۲

چکیده نظریه شماره 7/99/1353 مورخ 1399/10/14 اداره کل حقوقی قوه قضاییه درباره مقصود قانونگذار از کلمه قیام به انجام وظایف مذکور در ماده ۱۰۸۶ قانون مدنی و نحوه استفاده از حق حبس: صرفا زمانی به استناد ماده ۱۰۸۶ قانون مدنی حق زوجه ساقط تلقی می شود که حداقل یک بار و به صورت ارادی و در راستای انجام وظایف زناشویی تمکین خاص صورت گرفته باشد. و در موارد تردید اصل استصحاب بقای آن را اثبات می کند.

نظریه مشورتی 7/99/1353
شماره نظریه۷/۹۹/۱۳۵۳
شماره پرونده۹۹-۱۶۴-۱۳۵۳
تاریخ نظریه۱۳۹۹/۱۰/۱۴
موضوع نظریهقانون مدنی
محور نظریهمقصود قانونگذار از کلمه قیام به انجام وظایف

استعلام:

مقصود قانونگذار از کلمه قیام به انجام وظایف در ماده ۱۰۸۶ قانون مدنی چیست؟ آیا اگر زوجه در جلسه دادگاه تمکین اعلام کند که حاضر به تمکین است به معنی قیام است یا تا زمانی که تمکین خاص صورت نگرفته باشد، حق حبس به قوت خود باقی است؟ آیا در صورت اعلام به تمکین، چنانچه متعاقبا تمکین خاص صورت نگیرد، آیا زوجه می تواند از حق حبس خود استفاده کند؟

نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضاییه

عبارت مندرج در ماده ۱۰۸۶ قانون مدنی مبنی بر آن که اگر زن قبل از اخذ مهریه به اختیار خود به ایفای وظایفی که در مقابل شوهر دارد قیام نمود ظهور در آن دارد که چنانچه زوجه با اختیار خود و در راستای انجام وظایف زوجیت اقدام به تمکین کند، حق حبس ندارد و از آنجایی که تا زمان عدم تحقق تمکین خاص نمی توان قائل شد فرد اجلی و اکمل وظایف ناشی از زوجیت محقق شده است، لذا صرفا زمانی به استناد ماده یادشده حق زوجه ساقط تلقی می شود که حداقل یک بار و به صورت ارادی و در راستای انجام وظایف زناشویی تمکین خاص صورت گرفته باشد. شایسته ذکر است که در مواردی که در سقوط یا بقای حق حبس تردید باشد، اصول حقوقی از جمله اصل استصحاب بقای آن را اثبات می کند و سقوط حق باید با ادله شرعی و قانونی اثبات شود.

مواد مرتبط

جستارهای وابسته