ماده ۲۷۶ قانون آیین دادرسی مدنی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(ابرابزار)
جز (Wikihagh admin صفحهٔ ماده 276 قانون آیین دادرسی مدنی را به ماده ۲۷۶ قانون آیین دادرسی مدنی منتقل کرد: فارسی سازی نویسه ها)
(بدون تفاوت)

نسخهٔ ‏۱ نوامبر ۲۰۲۱، ساعت ۲۳:۱۰

هرگاه خوانده در جلسه دادرسی در قبال ادعای خواهان به علت عارضه ای از قبیل لکنت زبان یا لال بودن سکوت نماید قاضی دادگاه رأساً یا به وسیله مترجم یا متخصص امر مراد وی را کشف یا عارضه را برطرف می‌نماید و چنانچه سکوت خوانده و استنکاف وی از باب تعمد و ا یذاء باشد دادگاه ضمن تذکر عواقب شرعی و قانونی کتمان حقیقت، سه بار به خوانده اخطار می‌نماید که در نتیجه استنکاف، ناکل شناخته می‌شود، در این صورت با سوگند خواهان دعوا ثابت و حکم بر محکومیت خوانده صادر خواهد شد.

توضیح واژگان

ناکل: مدعی علیه که خواسته را انکار کند و این نکول به معنی اخص است، نکول باید مسبوق به انکلر (به معنی اعم) مدعی علیه باشد و به تقاضای مدعی از دادگاه از او سوگند خواهند پس اگر قسم یاد نکند و رد قسم به مدعی ننماید او ناکل است .۸۶۰۱۹

سوگند: در حقیقت سوگند عبارت است از اخبار به وجود یا نبود حقی، اخبار یا انشاء که به معنای ایجاد کردن است فرق دارد. ۱۱۸۵۶۴

سکوت: یعنی واکنش خوانده در برابر اظهارات خواهان به صورت سکوت باشد که مظهری از مظاهر انکار است .۸۳۱۰۲

پیشینه

مفاد این ماده در قوانین آیین دادرسی مدنی سال‌های ۱۲۹۰ و ۱۳۱۸ مشابهی نداشته‌است. ۶۹۹۵۶۵/۶۹۹۵۶۶/۱۳۹۹۹۵

نکات توضیحی وتفسیری دکترین

سکوت خوانده همیشه به معنای وجود عذر موجه برای وی نمی‌باشد، بلکه ممکن است خوانده به علت تعطیل کردن دادرسی و برای اذیت کردن خواهان عمداً در برابر او سکوت کند، در این صورت مطابق این ماده دادگاه پس از سه مرتبه اخطار به خوانده اگر صحبت نکند ناکل شناخته شده و با سوگند خواهان، خوانده محکوم خواهد شد. ۱۱۵۲۰۷

سوگند به صورت لفظ و بیان و صوت است یعنی اظهار موضوع و سوگند به آن باید طوری باشد که استماع شود و نمی‌توان آن را به وضع کتبی انجام داد، مگر درمورد اشخاصی که لال باشند. ۲۹۵۳۸۴

استفاده از مترجم یا متخصص مستلزم تجدید جلسه می‌باشد و با توجه به ماده ۲۵۹ق. ا.د. م پرداخت دستمزد آن‌ها به عهده خواهان خواهد بود. ۱۴۳۳۰۰

سوابق و مستندات فقهی

محمد بن مسلم گوید: «از امام صادق (ع) دربارهٔ لال پرسیدم که: اگر دینی علیه او ادعا شد و او انکار کرد و مدعی هم بینه نداشت، چگونه س. گند داده شود؟ امام صادق (ع) فرمودند: لالی را نزد امیرالمؤمنین (ع) آوردند و دینی بر او ادعا شده بود و او انکار داشت و مدعی هم بینه ای نداشت، امیرالمؤمنین (ع) فرمود: ستایش ویژه خداوندی است که مرا از دنیا نبرد تا آن که برای امت همه آنچه بدان نیاز دارد، بیان کنم، سپس فرمود قرانی بیاورید آن گاه به فرد لال فرمود: این چیست؟ او سرش را به آسمان برداشت و اشاره کرد که آن کتاب خداوند است سپس فرمود: ولی او را نزد من بیاورید، پس برادر او را پیش حضرت آوردند حضرت او را در کنارش نشاند سپس فرمود: ای قنبر یک دوات و کتاب برایم بیاور این دو را برای حضرت آوردند. سپس حضرت به برادر فرد لال فرمودند: به برادرت بگو که این بین تو و اوست او این را به او گفت سپس امیرالمؤمنین مرقوم فرمود: به خداوندی که خدایی جز او نیست سوگند، هم او که آگاه از غیب و شهادت است، رحمان رحیم است، طلب کننده پیزور، زیان رسان و سود رسان است، هلاک کن و به دست آورنده است، هم او که نهان و آشکار را می‌داند که فلانی فرزند فلانی یعنی مدعی برای او در نزد فلانی فرزند فلانی یعنی لال، هیچ حق و طلبی نیست به هیچ گونه و بی هیچ سبب، پس از آن حضرت آن را مکتوب را در آبی شستند و به لال دستور دادند آن را بنوشد سپس لال امتناع نمود و حضرت او را به دین ملزم نمود.»۶۹۷۵۶۷/۱۳۹۹۹۶/

بنا به گفته آیت الله خمینی در تحریر الوسیله چنانچه سکوت در مقابل سوگند به علت عذر و دلیلی مانند کر بودن یا لال بودن و از این قبیل مسایل بود باید به گونه ای عمل نمود که عذر مانع از ادای سوگند نباشد. ۵۱۲۷۴۲

انتقادات

در این ماده عبارت «عواقب شرعی و قانونی کتمان حقیقت» ذکر شده اما معلوم نیست این عواقب کدامند. ۴۱۰۱۷۱

مصادیق و نمونه‌ها

محمد بن مسلم گوید: «از امام صادق (ع) دربارهٔ لال پرسیدم که: اگر دینی علیه او ادعا شد و او انکار کرد و مدعی هم بینه نداشت، چگونه س. گند داده شود؟ امام صادق (ع) فرمودند: لالی را نزد امیرالمؤمنین (ع) آوردند و دینی بر او ادعا شده بود و او انکار داشت و مدعی هم بینه ای نداشت، امیرالمؤمنین (ع) فرمود: ستایش ویژه خداوندی است که مرا از دنیا نبرد تا آن که برای امت همه آنچه بدان نیاز دارد، بیان کنم، سپس فرمود قرانی بیاورید آن گاه به فرد لال فرمود: این چیست؟ او سرش را به آسمان برداشت و اشاره کرد که آن کتاب خداوند است سپس فرمود: ولی او را نزد من بیاورید، پس برادر او را پیش حضرت آوردند حضرت او را در کنارش نشاند سپس فرمود: ای قنبر یک دوات و کتاب برایم بیاور این دو را برای حضرت آوردند. سپس حضرت به برادر فرد لال فرمودند: به برادرت بگو که این بین تو و اوست او این را به او گفت سپس امیرالمؤمنین مرقوم فرمود: به خداوندی که خدایی جز او نیست سوگند، هم او که آگاه از غیب و شهادت است، رحمان رحیم است، طلب کننده پیزور، زیان رسان و سود رسان است، هلاک کن و به دست آورنده است، هم او که نهان و آشکار را می‌داند که فلانی فرزند فلانی یعنی مدعی برای او در نزد فلانی فرزند فلانی یعنی لال، هیچ حق و طلبی نیست به هیچ گونه و بی هیچ سبب، پس از آن حضرت آن را مکتوب را در آبی شستند و به لال دستور دادند آن را بنوشد سپس لال امتناع نمود و حضرت او را به دین ملزم نمود.» /۱۳۹۹۹۶/