رای هیات عمومی دیوان عدالت اداری درباره اعلام تعارض در آراء صادر شده از شعب دیوان عدالت اداری: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
'''رای هیات عمومی دیوان عدالت اداری درباره اعلام تعارض در آراء صادر شده از شعب دیوان عدالت اداری'''{{جعبه اطلاعات آراء هیات عمومی دیوان عدالت اداری|موضوع=اعلام تعارض در آراء صادر شده از شعب دیوان عدالت اداری|شاکی=1- مدیرکل دفتر حقوقی سازمان امور مالیاتی کشور 2- آقای عباس توحیدی مقدم 3- آقای امیر مقدم خو 4- آقای اسماعیل نوری 5- خانم شهلا کریم زاده 6- خانم معصومه برقی ننه کران|کلاسه پرونده=۱۲۸۹-۵۲/۹۲|تاریخ رأی=شنبه ۲۶ بهمن ۱۳۹۲|شماره دادنامه=۱۰۶۶-۱۰۶۵}}مرجع رسیدگی: هیأت عمومی دیوان عدالت اداری گردش کار: مدیرکل دفتر حقوقی سازمان امور مالیاتی کشور و آقایان عباس توحیدی مقدم، امیر مقدم خو، اسماعیل نوری و خانمها شهلا کریم زاده و معصومه برقی ننه کران به موجب دادخواستهای جداگانه ای اعلام کرده اند که در خصوص شمول تصویب نامه شماره ۱۲۴۳۲۰/ت۴۷۰۲۲ه-۲۱/۶/۱۳۹۰ هیأت وزیران در سازمان امور مالیاتی کشور آراء معارضی از سوی شعب دیوان عدالت اداری صادر شده است
'''رای هیات عمومی دیوان عدالت اداری درباره اعلام تعارض در آراء صادر شده از شعب دیوان عدالت اداری'''{{جعبه اطلاعات آراء هیات عمومی دیوان عدالت اداری|موضوع=اعلام تعارض در آراء صادر شده از شعب دیوان عدالت اداری|شاکی=1- بانک صادرات ایران با وکالت آقایان 1- محمود ایثاری 2- محمد آقوشانی 2- مدیرکل دفتر هماهنگی و نظارت هیأتهای رسیدگی به تخلفات اداری و پاسخگویی به شکایت وزارت امور اقتصادی و دارایی|کلاسه پرونده=۱۱۱۴-۱۳۳۰/۹۰|تاریخ رأی=دوشنبه ۲۹ ارديبهشت ۱۳۹۳|شماره دادنامه=۱۵۱-۱۵۲}}مرجع رسیدگی: هیأت عمومی دیوان عدالت اداری
گردش کار: اعلام کنندگان تعارض به موجب دادخواست و لایحه ای که جداگانه به دیوان عدالت اداری تقدیم کرده اند، اعلام کرده اند که شعب۲۳- ۲۲-۲۱-۱۴ دیوان عدالت اداری در رسیدگی به دادخواست کارمندان بانکهای صادرات ایران و ملت به خواسته نقض آراء کمیته انضباطی کارکنان بانکهای مذکور، آراء متناقض صادر کرده اند
 
نامبردگان رفع تعارض و صدور رأی وحدت رویه را خواستار شده اند
نامبردگان رفع تعارض و صدور رأی وحدت رویه را خواستار شده اند


گردش کار پرونده ها و مشروح آراء به قرار زیر است:
گردش کار پرونده ها و مشروح آراء به قرار زیر است:


الف: شعبه بیست و هفتم دیوان عدالت اداری در رسیدگی به پرونده های شماره ۹۱۰۹۹۸۰۹۰۰۰۴۶۳۸۵، ۹۱۰۹۹۸۰۹۰۰۰۷۴۳۳۳، ۹۱۰۹۹۸۰۹۰۰۰۷۷۱۴۷ با موضوع دادخواست آقایان عباس توحیدی مقدم – حسین ایروانی- احمد مهدوی به طرفیت سازمان امور مالیاتی کشور و به خواسته برقراری فوق العاده ویژه موضوع تصویب نامه شماره ۱۲۴۳۲۰/۴۷۱۲۲- ۲۱/۶/۱۳۹۰ به موجب دادنامه های شماره ۹۱۰۹۹۷۰۹۰۲۷۰۳۲۲۸-۸/۱۲/۱۳۹۱- ۹۱۰۹۹۷۰۹۰۲۷۰۳۵۸۵- ۲۷/۱۲/۱۳۹۱ و ۹۱۰۹۹۷۰۹۰۲۷۰۳۵۱۶ - ۲۳/۱۲/۱۳۹۱، مفادا به شرح آینده به صدور رأی مبادرت کرده است:
الف: شعبه چهاردهم دیوان عدالت اداری در رسیدگی به پرونده شماره ۸۰۹۰۹۹۸۰۹۰۰۰۳۴۷۶۳ با موضوع دادخواست آقای احمد ستاری به طرفیت شعبه سوم بدوی کمیته انضباطی کارکنان بانک صادرات ایران و به خواسته اعتراض به رأی قطعی شماره ۶۳/ب/۳/۸۹- ۷/۴/۱۳۸۹ به موجب دادنامه شماره۸۹۰۹۹۷۰۹۰۱۴۰۰۶۳۱- ۲۹/۱۰/۱۳۸۹، مفادا به شرح آینده به صدور رأی مبادرت کرده است:


با ملاحظه اوراق پرونده و لایحه سازمان طرف شکایت و سوابق دو جلد پرونده پرسنلی شاکی مصوبه شماره ۱۲۴۳۲۰/ت۴۷۰۲۲ه-۲۱/۶/۱۳۹۰ هیأت وزیران مقرر می دارد میزان فوق العاده ویژه مشاغل ذی حسابی، حسابرسی و حسابداری در وزارت امور اقتصادی و دارایی حداکثر تا سی و پنج درصد (۳۵%) حقوق ثابت و فوق العاده های مستمر تعیین می شود نظر به این که فوق العاده ویژه موضوع تصویب نامه مذکور فقط به متصدیان مشاغل ذی حسابی، حسابرسی و حسابداری که کارمند وزارت امور اقتصادی و دارایی محسوب می گردند قابل پرداخت است و پرداخت آن به سایر کارمندان آن وزارتخانه و یا واحدهای تابعه مجوزی ندارد لذا با شرایط موصوف شکایت شاکی غیر وارد تشخیص مستندا به مفهوم مخالف ماده ۳ قانون دیوان عدالت اداری مصوب سال ۱۳۸۵ به رد آن حکم صادر و اعلام می شود
اعتراض به رأی قطعی صادر شده از شعبه سوم بدوی کمیته انضباطی کارکنان بانک صادرات ایران در دیوان عدالت اداری قابل استماع و رسیدگی نمی باشد زیرا این رأی در مقام متهم شدن مستخدم به ارتکاب تخلف اداری و به استناد آیین نامه انضباطی کارکنان بانک صادرات ایران مصوب ۳۱/۶/۱۳۸۸ هیأت مدیره بانک و با فرض واگذاری بیش از پنجاه درصد سهام بانک به بخش خصوصی و خروج بانک از شرکتهای دولتی و تلقی آن به عنوان شرکتی خصوصی انشاء شد و تصویب آیین نامه انضباطی راجع به انواع تخلفات و تقصیرات اداری و اعمال و اجرای آن با فرض خصوصی شدن بانک صورت گرفت والا چنانچه فرض بر دولتی بودن بانک بود قانون حاکم بر تخلفات مستخدمان قانون رسیدگی به تخلفات اداری مصوب ۷/۹/۱۳۷۲ بوده است و آراء قطعی صادر شده بر اساس این قانون قابل طرح و رسیدگی در دیوان است
 
بنا به مراتب مذکور و قابل استماع نبودن اعتراض نسبت به رأی قطعی کمیته انضباطی کارکنان بانک قرار رد دادخواست مطروح صادر و اعلام می شود


رأی دیوان قطعی است
رأی دیوان قطعی است


ب: شعبه بیست و چهارم دیوان عدالت اداری در رسیدگی به پرونده شماره ۹۱۰۹۹۸۰۹۰۰۰۵۵۱۳۴ با موضوع دادخواست خانم اعظم اسکندر به طرفیت سازمان امور مالیاتی کشور و به خواسته الزام به برقراری فوق العاده ویژه ۳۵% حقوق و مزایای موضوع مصوبه ۲۱/۶/۱۳۹۰ هیأت وزیران از تاریخ تصویب به موجب دادنامه شماره ۹۲۰۹۹۷۰۹۰۲۴۰۰۰۲۴- ۲۱/۱/۱۳۹۲، مفادا به شرح آینده به صدور رأی مبادرت کرده است:
ب: شعبه بیست و سوم دیوان عدالت اداری در رسیدگی به پرونده شماره ۸۹۰۹۹۸۰۹۰۰۰۰۰۹۸۰ با موضوع دادخواست آقای بهمن محمدی به طرفیت کمتیه انضباطی کارکنان بانک صادرات ایران شعبه تجدیدنظر و به خواسته اعتراض به رأی شماره ۶/ت/۸۹- ۱/۲/۱۳۸۹ به موجب نامه شماره ۸۹۰۹۹۷۰۹۰۲۳۰۰۱۸۷- ۲۸/۶/۱۳۸۹، مفادا به شرح آینده به صدور رأی مبادرت کرده است:


در خصوص شکایت خانم اعظم اسکندر به طرفیت سازمان امور مالیاتی کشور به خواسته فوق البیان صرف نظر از صحت و سقم قضیه نظر به این که شاکی به موجب لایحه ای که به شماره ۱۱۷- ۲۱/۱/۱۳۹۲ ثبت شده، شکایت خود را مسترد کرده است
در خصوص دادخواست مطروحه به طرفیت خوانده و به خواسته اعتراض به رأی هیأت رسیدگی به تخلفات اداری مبنی بر مجازات اخراج با توجه به مراتب مندرج در دادخواست تجدیدنظر خواه و ضمایم آن و ملاحظه یک جلد پرونده تخلفاتی آقای بهمن محمدی و با التفات به تبصره ۱ ماده ۲۱ قانون رسیدگی به تخلفات اداری و همچنین دادنامه شماره یک هیأت عمومی دیوان عدالت اداری مورخ ۲۱/۱/۱۳۷۸ که رسیدگی دیوان به آراء صادر شده از دادگاههای اداری به صورت شکلی خواهد بود ملاحظه می شود تشریفات شکلی اعم از ابلاغ، اخذ دفاعیات و غیره رعایت شده و صدور رأی منطبق با مقررات بوده و طرف شکایت به تکلیف قانونی خود عمل کرده، بنابراین مفاد دادخواست مفید احراز و اثبات تخلف از مقررات و نقض قوانین نیست و تخلف و تخطی ملحوظ و مشهود نیست و اقدام خوانده در قلمرو قوانین و مقررات قانونی حاکم بوده و معترض اعتراض موجه و موثری که موجب فسخ رأی معترض عنه باشد ابراز و اقامه نکرده علی هذا دادخواست به کیفیت مطروح مستندا به بندهای ۲ و ۶ ماده ۹ آیین نامه انضباطی کارکنان بانک صادرات مصوب ۳۱/۶/۱۳۸۸ به مجازات بند ل ماده ۱۰ آیین نامه و مواد ۷ و ۱۳ قانون دیوان عدالت اداری مصوب ۱۳۸۵ دادخواست صدرالتوصیف غیر موجه تشخیص و به رد شکایت حکم صادر و اعلام می شود


لذا به استناد ماده ۴۸ قانون دیوان عدالت اداری و ماده ۱۰۷ قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی قرار رد شکایت صادر و اعلام می شود
رأی دیوان قطعی است


رأی دیوان قطعی است
ج: شعبه بیست و دوم دیوان عدالت اداری در رسیدگی به پرونده شماره ۸۹۰۹۹۸۰۹۰۰۰۰۴۱۲۰ موضوع دادخواست آقای یوسف معرفت به طرفیت کمیته تجدیدنظر انضباطی بانک صادرات ایران و به خواسته اعتراض به رأی شماره ۱۷/ت/۸۹-۳۱/۳/۱۳۸۹ به موجب دادنامه شماره ۹۰۰۹۹۷۰۹۰۲۲۰۱۰۹۹-۹/۷/۱۳۹۰ ، مفادا به شرح آینده به صدور رأی مبادرت کرده است:
 
در خصوص دادخواست آقای یوسف معرفت به طرفیت بانک صادرات ایران به خواسته اعتراض به رأی شماره ۱۷/ت/۸۹- ۳۱/۳/۱۳۸۹ مبنی بر اخراج صادر شده از کمیته تجدیدنظر انضباطی بانک مذکور، مستنبط از بند و ماده ۹ قانون رسیدگی به تخلفات اداری مصوب ۱۳۷۲ که مشمولان آن قانون را دستگاههای دولتی و غیر دولتی دانسته است و نیز با عنایت به فحوای ماده ۱۸ همان قانون که استفاده کنندگان از بودجه عمومی را علی الاطلاق مشمول ضوابط قانون رسیدگی به تخلفات اداری قرار داده و تبعا ضرورتی به استفاده مستقیم از بودجه عمومی در این خصوص وجود نداشته و موسساتی که بهره غیر مستقیم نیز از بودجه مذکور داشته باشند مشمول این قاعده خواهند بود و همچنین صرفا دولتی بودن موسسه ( که مورد ایراد مشتکی عنه مزبور نیز قرار گرفته) ضابطه ای برای شمولیت قانون فوق الذکر نمی باشد بلکه برگرفته از ماده ۱ قانون فوق الاشعار، نظارت عالیه دولت به مفهوم حاکمیت بررفتار اداری کارکنان دستگاههای ذی ربط ملاک بوده است
 
همچنین با توجه به این که قانون مزبور جز قوانین آمره ای است که تخطی از آن جایز نبوده و بانک صادرات ایران ( که دارنده سهام دولتی کمتر از پنجاه درصد می باشد) یا هر مرجع ذی ربط دیگر نمی تواند برای فرار از نظارت اداری دولت، ترکیب هیأتهای رسیدگی به تخلفات اداری را برهم زده و موجبات نقض غرض قانونگذار را فراهم آورد
 
بنا به مراتب مذکور ضمن رد ایراد مشتکی عنه مارالذکر مبنی بر عدم صلاحیت دیوان عدالت اداری در این خصوص، در اجرای اصل ۱۷۳ قانون اساسی و به موجب مادتین ۱۳ و ۱۴ قانون دیوان عدالت اداری مصوب ۱۳۸۵، ضمن صدور حکم به ورود شکایت، رأی معترض عنه را نقض و با تاکید بر تشکیل هیأتهای بدوی و تجدیدنظر رسیدگی به تخلفات اداری در بانک مشتکی عنه، مرجع مزبور را مکلف به تبعیت از ضوابط قانون رسیدگی به تخلفات اداری مصوب ۱۳۷۲ و طرح پرونده در هیأتهای اخیرالذکر جهت رسیدگی به تخلفات انتسابی به شاکی فوق الذکر می نماید
 
این رأی (دیوان) وفق ماده ۷ قانون دیوان عدالت اداری مصوب ۱۳۸۵ قطعی است
 
د: شعبه بیست و دوم دیوان عدالت اداری در رسیدگی به پرونده شماره ۸۹۰۹۹۸۰۹۰۰۰۲۱۵۳۳ با موضوع دادخواست آقای حسین عرب بلاغی به طرفیت کمیته تجدیدنظر انضباطی بانک صادرات ایران و به خواسته اعتراض به رأی شماره ۶/ت/۸۷- ۱۶/۲/۱۳۸۸، مبنی بر اخراج به موجب دادنامه شماره ۹۰۹۹۷۰۹۰۲۲۱۰۹۸-۹/۷/۱۳۹۰، مفادا به شرح آینده به صدور رأی مبادرت کرده است:
 
در خصوص دادخواست آقای حسین عرب بلاغی به طرفیت بانک صادرات ایران به خواسته اعتراض به رأی شماره ۶/ت/۸۸- ۱۶/۱۲/۱۳۸۸ مبنی بر اخراج صادر شده از کمیته تجدیدنظر انضباطی بانک مذکور، مستنبط از بند و ماده ۹ قانون رسیدگی به تخلفات اداری مصوب ۱۳۷۲ که مشمولان آن قانون را دستگاههای دولتی و غیر دولتی دانسته است و نیز با عنایت به فحوای ماده ۱۸ همان قانون که استفاده کنندگان از بودجه عمومی را علی الاطلاق مشمول ضوابط قانون رسیدگی به تخلفات اداری قرار داده و تبعا ضرورتی به استفاده مستقیم از بودجه عمومی در این خصوص وجود نداشته و موسساتی که بهره غیر مستقیم نیز از بودجه مذکور داشته باشند مشمول این قاعده خواهند بود و همچنین صرفا دولتی بودن موسسه ( که مورد ایراد مشتکی عنه مزبور نیز قرار گرفته) ضابطه ای برای شمولیت قانون فوق الذکر نمی باشد بلکه برگرفته از ماده ۱ قانون فوق الاشعار، نظارت عالیه دولت به مفهوم حاکمیت بر رفتار اداری کارکنان دستگاههای ذی ربط ملاک بوده است
 
همچنین با توجه به این که قانون مزبور جزو قوانین آمره ای است که تخطی از آن جایز نبوده و بانک صادرات ایران ( که دارنده سهام دولتی کمتر از پنجاه درصد می باشد) یا هر مرجع ذی ربط دیگر نمی تواند برای فرار از نظارت اداری دولت، ترکیب هیأتهای رسیدگی به تخلفات اداری را برهم زده و موجبات نقض غرض قانونگذار را فراهم آورد
 
بنا به مراتب مذکور ضمن رد ایراد مشتکی عنه مارالذکر مبنی بر عدم صلاحیت دیوان عدالت اداری در این خصوص، در اجرای اصل ۱۷۳ قانون اساسی و به موجب مادتین ۱۳ و ۱۴ قانون دیوان عدالت اداری مصوب ۱۳۸۵، ضمن صدور حکم به ورود شکایت، رأی معترض عنه را نقض و با تاکید بر تشکیل هیأتهای بدوی و تجدیدنظر رسیدگی به تخلفات اداری در بانک مشتکی عنه، مرجع مزبور را مکلف به تبعیت از ضوابط قانون رسیدگی به تخلفات اداری مصوب ۱۳۷۲ و طرح پرونده در هیأتهای اخیرالذکر جهت رسیدگی به تخلفات انتسابی به شاکی فوق الذکر می نماید


ج: شعبه بیست و هفتم دیوان عدالت اداری در رسیدگی به پرونده شماره ۹۱۰۹۹۸۰۹۰۰۰۸۳۴۸۸ با موضوع دادخواست خانم شهلا کریم زاده به طرفیت سازمان امور مالیاتی کشور و به خواسته الزام به برقراری فوق العاده ویژه سی و پنج درصد حقوق و مزایای موضوع تصویب نامه شماره ۱۲۴۳۲۰/ت۴۷۰۲۲ه-۲۱/۶/۱۳۹۰ به موجب دادنامه شماره ۹۱۰۹۹۷۰۹۰۲۷۰۳۵۸۹- ۲۷/۱۲/۱۳۹۱، مفادا به شرح آینده به صدور رأی مبادرت کرده است:
این رأی (دیوان) وفق ماده ۷ قانون دیوان عدالت اداری مصوب ۱۳۸۵ قطعی است


با ملاحظه اوراق پرونده و لایحه سازمان طرف شکایت و سابقه ارسالی مصوبه شماره ۱۲۴۳۲۰/ت۴۷۰۲۲ه-۲۱/۶/۱۳۹۰ هیأت وزیران مقرر می دارد میزان فوق العاده ویژه مشاغل ذی حسابی، حسابرسی و حسابداری در وزارت امور اقتصادی و دارایی حداکثر تا ۳۵% حقوق ثابت و فوق العاده های مستمر تعیین می شود نظر به این که فوق العاده ویژه موضوع تصویب نامه مذکور فقط به متصدیان مشاغل ذی حسابی، حسابرسی و حسابداری که کارمند وزارت امور اقتصادی و دارایی محسوب می گردند قابل پرداخت است و پرداخت آن به سایر کارمندان آن وزارتخانه و یا واحدهای تابعه مجوزی ندارد
ه: شعبه بیست و دوم دیوان عدالت اداری در رسیدگی به پرونده شماره ۸۹۰۹۹۸۰۹۰۰۰۴۴۰۹۸ با موضوع دادخواست آقای علی محمد خادمی سید بنارکی به طرفیت کمیته تجدیدنظر انضباطی بانک صادرات ایران و به خواسته اعتراض به رأی شماره ۷/ت/۸۸- ۱۶/۱۲/۱۳۸۸، مبنی بر بازخرید خدمت با پرداخت ۳۰ روز حقوق به موجب دادنامه شماره ۹۰۰۹۷۰۹۰۲۲۰۱۱۰-۹/۷/۱۳۹۰، مفادا به شرح آینده به صدور رأی مبادرت کرده است:


لذا با شرایط موصوف شکایت غیر وارد تشخیص با استناد به مفهوم مخالف ماده ۱۳ قانون دیوان عدالت اداری مصوب سال ۱۳۸۵ به رد آن حکم صادر و اعلام می شود
در خصوص دادخواست آقای علی محمد خادمی سید بنارکی به طرفیت بانک صادرات ایران به خواسته اعتراض به رأی شماره ۶/ت/۸۸- ۱۶/۱۲/۱۳۸۸ مبنی بر بازخریدی خدمت صادر شده از کمیته تجدیدنظر انضباطی بانک مذکور، مستنبط از بند و ماده ۹ قانون رسیدگی به تخلفات اداری مصوب ۱۳۷۲ که مشمولان آن قانون را دستگاههای دولتی و غیر دولتی دانسته است و نیز با عنایت به فحوای ماده ۱۸ همان قانون که استفاده کنندگان از بودجه عمومی را علی الطلاق مشمول ضوابط قانون رسیدگی به تخلفات اداری قرار داده و تبعا ضرورتی به استفاده مستقیم از بودجه عمومی در این خصوص وجود نداشته و موسساتی که بهره غیر مستقیم نیز از بودجه مذکور داشته باشند مشمول این قاعده خواهند بود و همچنین صرفا دولتی بودن موسسه ( که مورد ایراد مشتکی عنه مزبور نیز قرار گرفته) ضابطه ای برای شمولیت قانون فوق الذکر نمی باشد بلکه برگرفته از ماده ۱ قانون فوق الاشعار، نظارت عالیه دولت به مفهوم حاکمیت بر رفتار اداری کارکنان دستگاههای ذی ربط ملاک بوده است


رأی دیوان قطعی است
همچنین با توجه به این که قانون مزبور جزو قوانین آمره ای است که تخطی از آن جایز نبوده و بانک صادرات ایران ( که دارنده سهام دولتی کمتر از پنجاه درصد می باشد) یا هر مرجع ذی ربط دیگر نمی تواند برای فرار از نظارت اداری دولت، ترکیب هیأتهای رسیدگی به تخلفات اداری را برهم زده و موجبات نقض غرض قانونگذار را فراهم آورد


د: شعبه بیست و چهارم دیوان عدالت اداری در رسیدگی به پرونده شماره ۹۱۰۹۹۸۰۹۰۰۰۲۹۲۶۷ با موضوع دادخواست آقای امیر مقدم خو به طرفیت سازمان امور مالیاتی کشور و به خواسته برقراری فوق العاده ویژه موضوع تصویب نامه شماره ۱۲۴۳۲۰/ت۴۷۰۲۲ه-۲۱/۶/۱۳۹۰ به موجب دادنامه شماره ۹۱۰۹۹۷۰۹۰۲۴۰۲۲۳۶- ۱۲/۹/۱۳۹۱، مفادا به شرح آینده به صدور رأی مبادرت کرده است:
بنا به مراتب مذکور ضمن رد ایراد مشتکی عنه مارالذکر مبنی بر عدم صلاحیت دیوان عدالت اداری در این خصوص، در اجرای اصل ۱۷۳ قانون اساسی و به موجب مادتین ۱۳ و ۱۴ قانون دیوان عدالت اداری مصوب ۱۳۸۵، ضمن صدور حکم به ورود شکایت، رأی معترض عنه را نقض و با تاکید بر تشکیل هیأتهای بدوی و تجدیدنظر رسیدگی به تخلفات اداری در بانک مشتکی عنه، مرجع مزبور را مکلف به تبعیت از ضوابط قانون رسیدگی به تخلفات اداری مصوب ۱۳۷۲ و طرح پرونده در هیأتهای اخیرالذکر جهت رسیدگی به تخلفات انتسابی به شاکی فوق الذکر می نماید


در خصوص شکایت آقای امیر مقدم خو به طرفیت سازمان امور مالیاتی کشور به خواسته الزام به برقراری فوق العاده ویژه مشاغل ذی حسابی، حسابرسی موضوع تصویب نامه شماره ۱۲۴۳۲۰/ت۴۷۰۲۲ه- ۲۱/۶/۱۳۹۰ هیأت وزیران با توجه به مفاد شکایت شاکی و مستندات ابرازی و مفاد لایحه دفاعیه طرف شکایت به شماره ۱۰۸۵- ۱۲/۶/۱۳۹۱ و مستندات پیوست آن از جمله نامه شماره ۳۷۳۶۲/۹۰/۲۲۲-۲۷/۱۰/۱۳۹۰ امور نظامهای جبران خدمت که حکایت از عدم استحقاق شاکی دارد
این رأی (دیوان) وفق ماده ۷ قانون دیوان عدالت اداری مصوب ۱۳۸۵ قطعی است


لذا شکایت شاکی غیر وارد تشخیص و به استناد مواد ۷ و ۱۳ و ۲۲ قانون دیوان عدالت اداری به رد شکایت حکم صادر و اعلام می شود
و: شعبه ۲۲ دیوان عدالت اداری در رسیدگی به پرونده شماره ۸۹۰۹۹۸۰۹۰۰۰۱۷۵۲۴ با موضوع دادخواست آقای مراد عربی زاد به طرفیت کمیته تجدیدنظر انضباطی بانک صادرات ایران و به خواسته اعتراض به رأی شماره ۱۲/ت/۸۹- ۲۹/۲/۱۳۸۹ مبنی بر اخراج به موجب دادنامه شماره ۹۰۰۹۹۷۰۹۰۲۲۰۱۰۹۷- ۹/۷/۱۳۹۰، مفادا به شرح آینده به صدور رأی مبادرت کرده است:


رأی دیوان قطعی است
در خصوص دادخواست آقای مراد عربی زاد به طرفیت بانک صادرات ایران به خواسته اعتراض به رأی شماره ۱۲/ت/۸۹- ۲۹/۲/۱۳۸۹ مبنی بر اخراج صادر شده از کمیته تجدیدنظر انضباطی بانک مذکور، مستنبط از بند و ماده ۹ قانون رسیدگی به تخلفات اداری مصوب ۱۳۷۲ که مشمولان آن قانون را دستگاههای دولتی و غیر دولتی دانسته است و نیز با عنایت به فحوای ماده ۱۸ همان قانون که استفاده کنندگان از بودجه عمومی را علی الاطلاق مشمول ضوابط قانون رسیدگی به تخلفات اداری قرار داده و تبعا ضرورتی به استفاده مستقیم از بودجه عمومی در این خصوص وجود نداشته و موسساتی که بهره غیر مستقیم نیز از بودجه مذکور داشته باشند مشمول این قاعده خواهند بود و همچنین صرفا دولتی بودن موسسه ( که مورد ایراد مشتکی عنه مزبور نیز قرار گرفته) ضابطه ای برای شمولیت قانون فوق الذکر نمی باشد بلکه برگرفته از ماده ۱ قانون فوق الاشعار، نظارت عالیه دولت به مفهوم حاکمیت بر رفتار اداری کارکنان دستگاههای ذی ربط ملاک بوده است


ه: شعبه بیست و هفتم دیوان عدالت اداری در رسیدگی به پرونده شماره ۹۱۰۹۹۸۰۹۰۰۰۸۴۶۵۸ باموضوع دادخواست خانم معصومه برقی ننه کران به طرفیت سازمان امور مالیاتی کشور و به خواسته برقراری فوق العاده ویژه موضوع تصویب نامه شماره ۱۲۴۳۲۰/ت۴۷۰۲۲ه- ۲۱/۶/۱۳۹۰، به موجب دادنامه شماره ۹۲۰۹۹۷۰۹۰۲۷۰۱۰۱۳- ۲۹/۴/۱۳۹۲، مفادا به شرح آینده به صدور رأی مبادرت کرده است:
همچنین با توجه به این که قانون مزبور جزو قوانین آمره ای است که تخطی از آن جایز نبوده و بانک صادرات ایران ( که دارنده سهام دولتی کمتر از پنجاه درصد می باشد) یا هر مرجع ذی ربط دیگر نمی تواند برای فرار از نظارت اداری دولت، ترکیب هیأتهای رسیدگی به تخلفات اداری را برهم زده و موجبات نقض غرض قانونگذار را فراهم آورد


با ملاحظه اوراق پرونده و لایحه دفاعیه سازمان طرف شکایت و سوابق دو جلد پرونده پرسنلی شاکی مصوبه شماره ۱۲۴۳۲۰/ت۴۷۰۲۲ه- ۲۱/۶/۱۳۹۰ هیأت وزیران مقرر می دارد میزان فوق العاده ویژه مشاغل ذی حسابی، حسابرسی و حسابداری در وزارت امور اقتصادی و دارایی حداکثر تا سی و پنج درصد (۳۵%) حقوق ثابت و فوق العاده های مستمر تعیین می شود نظر به اینکه فوق العاده ویژه موضوع تصویب نامه مذکور فقط به متصدیان مشاغل ذی حسابی، حسابرسی و حسابداری که کارمند وزارت امور اقتصادی و دارایی محسوب می شوند قابل پرداخت است و پرداخت آن به سایر کارمندان آن وزارتخانه و یا واحدهای تابعه مجوزی ندارد
بنا به مراتب مذکور ضمن رد ایراد مشتکی عنه مارالذکر مبنی بر عدم صلاحیت دیوان عدالت اداری در این خصوص، در اجرای اصل ۱۷۳ قانون اساسی و به موجب مادتین ۱۳ و ۱۴ قانون دیوان عدالت اداری مصوب ۱۳۸۵، ضمن صدور حکم به ورود شکایت، رأی معترض عنه را نقض و با تاکید بر تشکیل هیأتهای بدوی و تجدیدنظر رسیدگی به تخلفات اداری در بانک مشتکی عنه، مرجع مزبور را مکلف به تبعیت از ضوابط قانون رسیدگی به تخلفات اداری مصوب ۱۳۷۲ و طرح پرونده در هیأتهای اخیرالذکر جهت رسیدگی به تخلفات انتسابی به شاکی فوق الذکر می نماید


لذا با شرایط موصوف شکایت شاکی غیر وارد تشخیص با استناد به مفهوم مخالف ماده ۱۱۳ قانون دیوان عدالت اداری مصوب ۱۳۸۵ به رد آن حکم صادر و اعلام می شود
این رأی (دیوان) وفق ماده ۷ قانون دیوان عدالت اداری مصوب ۱۳۸۵ قطعی است


رأی دیوان قطعی است
ت: شعبه ۲۲ دیوان عدالت اداری در رسیدگی به پرونده شماره ۸۹۰۹۹۸۰۹۰۰۰۹۲۱۰۱ با موضوع دادخواست آقای عبدالکریم شریفی نیا به طرفیت کمیته انضباطی بانک صادرات ایران و به خواسته اعتراض به رأی شماره ۰۰۲/۰۵/۸۹/ک- ۷/۱۲/۱۳۸۹ مبنی بر تنزل مقام از عضو هیأت آموزشی به متصدی امور اداری به مدت ۵ سال به موجب دادنامه شماره ۹۰۰۹۹۷۰۹۰۲۲۰۱۲۴۸- ۲۷/۷/۱۳۹۰، مفادا به شرح آینده به صدور رأی مبادرت کرده است:


و: شعبه دوم دیوان عدالت اداری در رسیدگی به پرونده شماره ۹۱۰۹۹۸۰۹۰۰۰۵۵۳۵۸ با موضوع دادخواست آقای اسماعیل نوری به طرفیت سازمان امور مالیاتی کشور و به خواسته برقراری فوق العاده ویژه موضوع تصویب نامه شماره ۱۲۴۳۲۰/ت۴۷۰۲۲ه- ۲۱/۶/۱۳۹۰، به موجب دادنامه شماره ۹۲۰۹۹۷۰۹۰۰۲۰۰۶۱۶-۱۶/۵/۱۳۹۲، مفادا به شرح آینده به صدور رأی مبادرت کرده است:
در خصوص دادخواست آقای عبدالکریم شریفی نیا به طرفیت بانک صادرات ایران (بوشهر) به خواسته اعتراض به رأی شماره ۰۰۲/۰۵/۸۹/ک-۷/۱۲/۱۳۸۹ مبنی بر تنزل مقام از عضو هیأت آموزشی به متصدی امور اداری به مدت پنج سال صادر شده از کمیته انضباطی بانک مذکور، مستنبط از بند و ماده ۹ قانون رسیدگی به تخلفات اداری مصوب ۱۳۷۲ که مشمولان آن قانون را دستگاههای دولتی و غیر دولتی دانسته است و نیز با عنایت به فحوای ماده ۱۸ همان قانون که استفاده کنندگان از بودجه عمومی را علی الاطلاق مشمول ضوابط قانون رسیدگی به تخلفات اداری قرار داده و تبعا ضرورتی به استفاده مستقیم از بودجه عمومی در این خصوص وجود نداشته و موسساتی که بهره غیر مستقیم نیز از بودجه مذکور داشته باشند مشمول این قاعده خواهند بود و همچنین صرفا دولتی بودن موسسه ( که مورد ایراد مشتکی عنه مزبور نیز قرار گرفته) ضابطه ای برای شمولیت قانون فوق الذکر نمی باشد بلکه برگرفته از ماده ۱ قانون فوق الاشعار، نظارت عالیه دولت به مفهوم حاکمیت بر رفتار اداری کارکنان دستگاههای ذی ربط ملاک بوده است


در خصوص دادخواست آقای اسماعیل نوری به طرفیت سازمان امور مالیاتی کشور به خواسته برقراری فوق العاده ویژه موضوع مصوبه شماره ۱۲۴۳۲۰/۴۷۰۲۲ه- ۲۱/۶/۱۳۹۰، هیأت وزیران با توجه به محتویات پرونده و پاسخ واصله مبنی بر این که برابر تصویب نامه فوق العاده موضوع خواسته منحصر در مشاغل ذی حسابی، حسابرسی و حسابداری در وزارت امور اقتصادی و دارایی شده است و تسری به سایر کارکنان ندارد و معاونت توسعه مدیریت هم طی نامه شماره ۲۷۳۶۲/۹۰/۲۲۲- ۲۷/۱۰/۱۳۹۰ پرداخت فوق العاده مذکور را به کارمندان واحدهای تابعه مجاز ندانسته است که با التفات به مراتب مذکور و مدارک موجود نظر به اینکه فوق العاده مذکور به استناد بند ۱۰ ماده ۶۸ قانون مدیریت خدمات کشوری مصوب ۱۳۸۶ برای مشاغل ذی حساب، حسابرسی و حسابداری در وزارت امور اقتصادی و دارایی تصویب شده است و تعمیم آن به سایر مشاغل و کارمندان دلیلی نداردو فاقد وجاهت قانونی است، بنابراین نامبرده با پست سازمانی معاون اداره مشمول فوق العاده ویژه نمی باشد
همچنین با توجه به این که قانون مزبور جزو قوانین آمره ای است که تخطی از آن جایز نبوده و بانک صادرات ایران ( که دارنده سهام دولتی کمتر از پنجاه درصد می باشد) یا هر مرجع ذی ربط دیگر نمی تواند برای فرار از نظارت اداری دولت، ترکیب هیأتهای رسیدگی به تخلفات اداری را برهم زده و موجبات نقض غرض قانونگذار را فراهم آورد


لذا با غیر موجه بودن خواسته به رد شکایت شاکی حکم صادر و اعلام می شود
بنا به مراتب مذکور ضمن رد ایراد شکلی مشتکی عنه مارالذکر مبنی بر عدم صلاحیت دیوان


رأی دیوان قطعی است
عدالت اداری در این خصوص، در اجرای اصل ۱۷۳ قانون اساسی و به موجب مادتین ۱۳ و ۱۴ قانون دیوان عدالت اداری مصوب ۱۳۸۵، ضمن صدور حکم به ورود شکایت، رأی معترض عنه را نقض و با تاکید بر تشکیل هیأتهای بدوی و تجدیدنظر رسیدگی به تخلفات اداری در بانک مشتکی عنه، مرجع مزبور را مکلف به تبعیت از ضوابط قانون رسیدگی به تخلفات اداری مصوب ۱۳۷۲ و طرح پرونده در هیأتهای اخیرالذکر جهت رسیدگی به تخلفات انتسابی به شاکی فوق الذکر می نماید


ی: شعبات ۳، ۴، ۶، ۱۰، ۱۳، ۱۴، ۲۱، ۲۲، ۳۳ و ۳ تشخیص دیوان عدالت اداری در رسیدگی به پرونده کلاسه های ۳/۹۱/۲۰۶۷، ۴/۹۱/۲۳۵۶، ۴/۹۱/۱۰۰۶، ۶/۹۱/۱۸۴۱، ۱۰/۹۲/۱۱۸۶، ۱۳/۹۰/۱۱۸۸، ۱۳/۹۱/۱۵۶۲، ۱۳/۹۱/۱۲۹۵، ۲۱/۹۰/۳۵۴۵، ۲۱/۹۰/۳۰۰۵، ۳۳/۹۱/۱۱۹۹، ۳۳/۹۱/۱۱۹۱ و ۳/۹۲/۲۱۴ شعبه سوم تشخیص با موضوع دادخواست آقایان محمودرضا ایروانی- رمضان خرم آبادی- علی اکبر رحمانی- اکبر شهریاری- حسینعلی پور بهرام- کاظم علیلو- صابر جوان- حسین شریفی فر- حسین کهزادی- علی مالیاتی و به خواسته الزام خوانده به برقراری فوق العاده ویژه موضوع تصویب نامه شماره ۱۲۴۳۲۰/ت۴۷۰۲۲ه-۱۲/۶/۱۳۹۰ هیأت وزیران، به موجب دادنامه های شماره ۴۰۳۳-۲۶/۱۲/۱۳۹۱ و۳۱۹۹-۲۶/۱۲/۱۳۹۱، ۳۱۷۹-۲۶/۱۲/۱۳۹۱، ۲۰۶۶- ۲۲/۹/۱۳۹۱، ۱۵۵- ۳۱/۱/۱۳۹۲، ۱۸۰- ۱۰/۲/۱۳۹۲، ۲۶۶۸-۲۳/۱۲/۱۳۹۱، ۲۴۶۴- ۲۳/۱۱/۱۳۹۱، ۲۱۲۴- ۹/۸/۱۳۹۱ و ۱۷۵-۳۰/۷/۱۳۹۲ به شرح ذیل به انشاء رأی مبادرت کرده است:
این رأی (دیوان) وفق ماده ۷ قانون دیوان عدالت اداری مصوب ۱۳۸۵ قطعی است


== خلاصه ای از رأی صادر شده ==
ی: شعبه ۲۱ دیوان عدالت اداری در رسیدگی به پرونده شماره ۹۰۰۹۹۸۰۹۰۰۰۰۳۲۹۶ با موضوع دادخواست آقای حمیدرضا فرجی به طرفیت بانک ملت (هیأت بدوی رسیدگی به تخلفات اداری بانک ملت شعبه دوم) و به خواسته اعتراض به رأی صادر شده به شماره ۱۳۴۷/۲/ه ب به شماره پرونده ۴۶۸۸۵ در شعبه دوم رسیدگی به تخلفات اداری بانک ملت به موجب دادنامه شماره ۹۰۰۹۹۷۰۹۰۲۱۰۰۶۷۰- ۲۹/۴/۱۳۹۰، مفادا به شرح آینده به صدور رأی مبادرت کرده است:


۱- استدلال دادنامه شماره ۳۱۹۹-۲۶/۱۲/۱۳۹۱ موضوع پرونده کلاسه ۴/۹۱/۲۳۵۶، نظر به این که رئیس سازمان امور مالیاتی کشور، معاون وزیر امور اقتصادی و دارایی بوده و در واقع سازمان مذکور وابسته به وزارت یاد شده می باشد و با ملاحظه مندرجات احکام کارگزینی پیوستی پست مورد تصدی نامبرده با التفات به رسته ور شته آن از مشاغل مذکور در مصوبه دولت می باشد و با عنایت به اطلاق عبارات مستعمله در آن که افاده حصر نمی کند استثنای کارکنان سایر واحدهای تابعه وزارت متبوع فاقد مبنای قانونی بوده و شکایت وارد تشخیص و به استناد مواد ۷ و ۱۴ قانون دیوان عدالت اداری مصوب سال ۱۳۸۵ حکم به الزام طرف شکایت به برقراری فوق العاده فوق الذکر برای شاکی صادر و اعلام می شود
نظر به این که در راستای اصل ۴۴ قانون اساسی بیش از ۵۰% سهام بانک ملت واگذار شده و از حالت دولتی خارج شده است و طبق نظریه شماره ۶۴۳۲۸-۲۱/۲/۱۳۹۰ اداره کل تدوین قوانین مجلس شورای اسلامی و نظریه شماره ۲۶۰۹۵۴/۸/۵۶- ۲۸/۱۲/۱۳۸۹ اداره کل نظارت بر اجرای بودجه وزارت امور اقتصادی و دارایی که موید خصوصی شدن اداره مشتکی عنه می باشد و مستندا به ماده ۱ قانون استخدام کشوری موسسات و شرکتهایی که بیش از ۵۰% سهام آنها دولتی باشد به عنوان دولتی محسوب می شوند و این در حالی است که بنا به جهات مذکور فوق الذکر به صورت خصوصی اداره می شود بدین وسیله برابر مدلول ماده ۱۳ قانون دیوان عدالت اداری شکایت مطروحه در صلاحیت دیوان عدالت اداری نمی باشد مستندا به قانون اخیرالذکر و ماده ۲۷ آیین دادرسی دیوان عدالت اداری با رعایت ماده ۴۸ قانون دیوان عدالت اداری مصوب ۱۳۸۵ به صلاحیت دادگاههای عمومی دادگستری استان خراسان رضوی قرار عدم صلاحیت صادر می شود


رأی دیوان قطعی است
رأی دیوان قطعی است


۲- استدلال دادنامه شماره ۲۴۶۴-۲۳/۱۱/۱۳۹۱ موضوع پرونده کلاسه ۱۳/۹۱/۱۲۹۵، با توجه به محتوای پرونده و ملاحظه مصوبه و دفاعیات اداره مشتکی عنه با توجه به این که فلسفه اساسی پرداخت فوق العاده ویژه موضوع مصوبه به جهت نوع مشاغل مندرج در مصوبه بوده است و از آن جایی که افراد شاغل در مشاغل اعلامی مندرج در مصوبه اختصاصی به بخش خاص از وزارت امور اقتصادی و دارایی نداشته که بتوان مصوبه مذکور را منصرف به بخش خاص از وزارت فوق کرد و اصولا آنچه که از ظهور و اطلاق وزارت امور اقتصادی و دارایی تبادر به ذهن می شود این که کارمندان شاغل در آن وزارتخانه اعم از این که در سازمان امور مالیاتی مشغول خدمت می باشد یا بخش دیگری از وزارتخانه را شامل خواهد شد خروج افراد شاغل در مصوبه در سازمان امور مالیاتی نیاز به صراحت در مصوبه دارد لذا با توجه به مراتب مذکور شکایت شاکی برای برخورداری از مزایای مصوبه واردتشخیص و حکم به الزام سازمان مشتکی عنه به اجرای مصوبه در حق وی صادر و اعلام می شود


رأی دیوان قطعی است


هیأت عمومی دیوان عدالت اداری در تاریخ یاد شده با حضور رؤسا، مستشاران و دادرسان شعب دیوان تشکیل شد
هیأت عمومی دیوان عدالت اداری در تاریخ یاد شده با حضور رؤسا، مستشاران و دادرسان شعب دیوان تشکیل شد
خط ۶۸: خط ۸۶:
== رأی هیأت عمومی ==
== رأی هیأت عمومی ==


اولا: تعارض در آراء محرز است
اولا: در خصوص صلاحیت شعب دیوان عدالت اداری در رسیدگی به دادخواست کارمندان بانکهای صادرات و ملت و دستگاههایی که تمام یا بخشی از وظایف آنها و همچنین بیش از۵۰ درصد از سهام آنها به بخش غیر دولتی واگذار شده است و به خواسته نقض تصمیمات دستگاههای مذکور، تعارض بین آراء شعب دیوان محرز است


ثانیا: با توجه به این که مطابق بند الف ماده ۵۹ قانون برنامه سوم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران مصوب سال ۱۳۷۹، سازمان امور مالیاتی کشور به عنوان موسسه دولتی، زیر نظر وزیر امور اقتصادی و دارایی اعلام شده است و در مصوبه شماره ۱۲۴۳۲۰/ت۴۷۰۲۲ه-۲۱/۶/۱۳۹۰ هیأت وزیران، پرداخت فوق العاده ویژه مشاغل ذی حسابی، حسابرسی و حسابداری در وزارت امور اقتصادی و دارایی به نحو اطلاق تجویز شده است و اطلاق عنوان وزارت امور اقتصادی و دارایی شامل سازمان امور مالیاتی کشور که زیر مجموعه آن وزارت است نیز می شود و مآلا دارندگان مشاغل مذکور در مصوبه هیأت وزیران که در سازمان امور مالیاتی کشور اشتغال دارند، استحقاق دریافت فوق العاده ویژه مزبور را خواهند داشت و آرای شعب دیوان عدالت اداری به شرح مندرج در گردش کار که مبتنی بر این استدلال بر وارد دانستن شکایات صادر شده است صحیح و موافق مقررات تشخیص می شود
ثانیا: نظر به این که در ماده ۱۰ قانون تشکیلات و آیین دادرسی دیوان عدالت اداری مصوب سال ۱۳۹۲ که صلاحیت و حدود اختیارات دیوان عدالت اداری را ذکر کرده است، رسیدگی به شکایات به خواسته نقض تصمیمات واحدهای خصوصی به عنوان صلاحیت دیوان عدالت اداری پیش بینی نشده است و بیش از ۵۰ درصد سهام بانکهای صادرات و ملت در سالهای ۱۳۸۸ و ۱۳۸۷ به بخش خصوصی واگذار شده است، بنابراین در رسیدگی به شکایات اشخاص به خواسته نقض آراء کمیته های انضباطی بانکهای مذکور شعب دیوان عدالت اداری صلاحیت ندارند و رأی شماره ۸۹۰۹۹۷۰۹۰۱۴۰۰۶۳۱- ۲۹/۱۰/۱۳۸۹ شعبه چهاردهم و رأی شماره ۹۰۰۹۹۷۰۹۰۲۱۰۰۶۷- ۲۹/۴/۱۳۹۰ شعبه بیست و یکم دیوان عدالت اداری که دیوان عدالت اداری را صالح به رسیدگی به خواسته شکات ندانسته اند صحیح و موافق مقررات تشخیص می شود


این رأی به استناد بند ۲ ماده ۱۲ و ماده ۸۹ قانون تشکیلات و آیین دادرسی دیوان عدالت اداری مصوب سال ۱۳۹۲، برای شعب دیوان و سایر مراجع اداری مربوط در موارد مشابه لازم الاتباع است
این رأی به استناد بند ۲ ماده ۱۲ و ماده ۸۹ قانون تشکیلات و آیین دادرسی دیوان عدالت اداری مصوب سال ۱۳۹۲ برای شعب دیوان عدالت اداری و سایر مراجع اداری مربوط در موارد مشابه لازم الاتباع است




خط ۸۲: خط ۱۰۰:




کدمنبع: 8781
کدمنبع: 8783
[[رده:آراء هیات عمومی دیوان عدالت اداری سال ۱۳۹۲]]
[[رده:آراء هیات عمومی دیوان عدالت اداری سال ۱۳۹۳]]

نسخهٔ ‏۷ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۷:۵۱

رای هیات عمومی دیوان عدالت اداری درباره اعلام تعارض در آراء صادر شده از شعب دیوان عدالت اداری

رای هیات عمومی دیوان عدالت اداری درباره اعلام تعارض در آراء صادر شده از شعب دیوان عدالت اداری
مرجع صادر کنندههیأت عمومی دیوان عدالت اداری
شاکی1- بانک صادرات ایران با وکالت آقایان 1- محمود ایثاری 2- محمد آقوشانی 2- مدیرکل دفتر هماهنگی و نظارت هیأتهای رسیدگی به تخلفات اداری و پاسخگویی به شکایت وزارت امور اقتصادی و دارایی
موضوعاعلام تعارض در آراء صادر شده از شعب دیوان عدالت اداری
کلاسه پرونده۱۱۱۴-۱۳۳۰/۹۰
تاریخ رأیدوشنبه ۲۹ ارديبهشت ۱۳۹۳
شماره دادنامه۱۵۱-۱۵۲

مرجع رسیدگی: هیأت عمومی دیوان عدالت اداری گردش کار: اعلام کنندگان تعارض به موجب دادخواست و لایحه ای که جداگانه به دیوان عدالت اداری تقدیم کرده اند، اعلام کرده اند که شعب۲۳- ۲۲-۲۱-۱۴ دیوان عدالت اداری در رسیدگی به دادخواست کارمندان بانکهای صادرات ایران و ملت به خواسته نقض آراء کمیته انضباطی کارکنان بانکهای مذکور، آراء متناقض صادر کرده اند

نامبردگان رفع تعارض و صدور رأی وحدت رویه را خواستار شده اند

گردش کار پرونده ها و مشروح آراء به قرار زیر است:

الف: شعبه چهاردهم دیوان عدالت اداری در رسیدگی به پرونده شماره ۸۰۹۰۹۹۸۰۹۰۰۰۳۴۷۶۳ با موضوع دادخواست آقای احمد ستاری به طرفیت شعبه سوم بدوی کمیته انضباطی کارکنان بانک صادرات ایران و به خواسته اعتراض به رأی قطعی شماره ۶۳/ب/۳/۸۹- ۷/۴/۱۳۸۹ به موجب دادنامه شماره۸۹۰۹۹۷۰۹۰۱۴۰۰۶۳۱- ۲۹/۱۰/۱۳۸۹، مفادا به شرح آینده به صدور رأی مبادرت کرده است:

اعتراض به رأی قطعی صادر شده از شعبه سوم بدوی کمیته انضباطی کارکنان بانک صادرات ایران در دیوان عدالت اداری قابل استماع و رسیدگی نمی باشد زیرا این رأی در مقام متهم شدن مستخدم به ارتکاب تخلف اداری و به استناد آیین نامه انضباطی کارکنان بانک صادرات ایران مصوب ۳۱/۶/۱۳۸۸ هیأت مدیره بانک و با فرض واگذاری بیش از پنجاه درصد سهام بانک به بخش خصوصی و خروج بانک از شرکتهای دولتی و تلقی آن به عنوان شرکتی خصوصی انشاء شد و تصویب آیین نامه انضباطی راجع به انواع تخلفات و تقصیرات اداری و اعمال و اجرای آن با فرض خصوصی شدن بانک صورت گرفت والا چنانچه فرض بر دولتی بودن بانک بود قانون حاکم بر تخلفات مستخدمان قانون رسیدگی به تخلفات اداری مصوب ۷/۹/۱۳۷۲ بوده است و آراء قطعی صادر شده بر اساس این قانون قابل طرح و رسیدگی در دیوان است

بنا به مراتب مذکور و قابل استماع نبودن اعتراض نسبت به رأی قطعی کمیته انضباطی کارکنان بانک قرار رد دادخواست مطروح صادر و اعلام می شود

رأی دیوان قطعی است

ب: شعبه بیست و سوم دیوان عدالت اداری در رسیدگی به پرونده شماره ۸۹۰۹۹۸۰۹۰۰۰۰۰۹۸۰ با موضوع دادخواست آقای بهمن محمدی به طرفیت کمتیه انضباطی کارکنان بانک صادرات ایران شعبه تجدیدنظر و به خواسته اعتراض به رأی شماره ۶/ت/۸۹- ۱/۲/۱۳۸۹ به موجب نامه شماره ۸۹۰۹۹۷۰۹۰۲۳۰۰۱۸۷- ۲۸/۶/۱۳۸۹، مفادا به شرح آینده به صدور رأی مبادرت کرده است:

در خصوص دادخواست مطروحه به طرفیت خوانده و به خواسته اعتراض به رأی هیأت رسیدگی به تخلفات اداری مبنی بر مجازات اخراج با توجه به مراتب مندرج در دادخواست تجدیدنظر خواه و ضمایم آن و ملاحظه یک جلد پرونده تخلفاتی آقای بهمن محمدی و با التفات به تبصره ۱ ماده ۲۱ قانون رسیدگی به تخلفات اداری و همچنین دادنامه شماره یک هیأت عمومی دیوان عدالت اداری مورخ ۲۱/۱/۱۳۷۸ که رسیدگی دیوان به آراء صادر شده از دادگاههای اداری به صورت شکلی خواهد بود ملاحظه می شود تشریفات شکلی اعم از ابلاغ، اخذ دفاعیات و غیره رعایت شده و صدور رأی منطبق با مقررات بوده و طرف شکایت به تکلیف قانونی خود عمل کرده، بنابراین مفاد دادخواست مفید احراز و اثبات تخلف از مقررات و نقض قوانین نیست و تخلف و تخطی ملحوظ و مشهود نیست و اقدام خوانده در قلمرو قوانین و مقررات قانونی حاکم بوده و معترض اعتراض موجه و موثری که موجب فسخ رأی معترض عنه باشد ابراز و اقامه نکرده علی هذا دادخواست به کیفیت مطروح مستندا به بندهای ۲ و ۶ ماده ۹ آیین نامه انضباطی کارکنان بانک صادرات مصوب ۳۱/۶/۱۳۸۸ به مجازات بند ل ماده ۱۰ آیین نامه و مواد ۷ و ۱۳ قانون دیوان عدالت اداری مصوب ۱۳۸۵ دادخواست صدرالتوصیف غیر موجه تشخیص و به رد شکایت حکم صادر و اعلام می شود

رأی دیوان قطعی است

ج: شعبه بیست و دوم دیوان عدالت اداری در رسیدگی به پرونده شماره ۸۹۰۹۹۸۰۹۰۰۰۰۴۱۲۰ موضوع دادخواست آقای یوسف معرفت به طرفیت کمیته تجدیدنظر انضباطی بانک صادرات ایران و به خواسته اعتراض به رأی شماره ۱۷/ت/۸۹-۳۱/۳/۱۳۸۹ به موجب دادنامه شماره ۹۰۰۹۹۷۰۹۰۲۲۰۱۰۹۹-۹/۷/۱۳۹۰ ، مفادا به شرح آینده به صدور رأی مبادرت کرده است:

در خصوص دادخواست آقای یوسف معرفت به طرفیت بانک صادرات ایران به خواسته اعتراض به رأی شماره ۱۷/ت/۸۹- ۳۱/۳/۱۳۸۹ مبنی بر اخراج صادر شده از کمیته تجدیدنظر انضباطی بانک مذکور، مستنبط از بند و ماده ۹ قانون رسیدگی به تخلفات اداری مصوب ۱۳۷۲ که مشمولان آن قانون را دستگاههای دولتی و غیر دولتی دانسته است و نیز با عنایت به فحوای ماده ۱۸ همان قانون که استفاده کنندگان از بودجه عمومی را علی الاطلاق مشمول ضوابط قانون رسیدگی به تخلفات اداری قرار داده و تبعا ضرورتی به استفاده مستقیم از بودجه عمومی در این خصوص وجود نداشته و موسساتی که بهره غیر مستقیم نیز از بودجه مذکور داشته باشند مشمول این قاعده خواهند بود و همچنین صرفا دولتی بودن موسسه ( که مورد ایراد مشتکی عنه مزبور نیز قرار گرفته) ضابطه ای برای شمولیت قانون فوق الذکر نمی باشد بلکه برگرفته از ماده ۱ قانون فوق الاشعار، نظارت عالیه دولت به مفهوم حاکمیت بررفتار اداری کارکنان دستگاههای ذی ربط ملاک بوده است

همچنین با توجه به این که قانون مزبور جز قوانین آمره ای است که تخطی از آن جایز نبوده و بانک صادرات ایران ( که دارنده سهام دولتی کمتر از پنجاه درصد می باشد) یا هر مرجع ذی ربط دیگر نمی تواند برای فرار از نظارت اداری دولت، ترکیب هیأتهای رسیدگی به تخلفات اداری را برهم زده و موجبات نقض غرض قانونگذار را فراهم آورد

بنا به مراتب مذکور ضمن رد ایراد مشتکی عنه مارالذکر مبنی بر عدم صلاحیت دیوان عدالت اداری در این خصوص، در اجرای اصل ۱۷۳ قانون اساسی و به موجب مادتین ۱۳ و ۱۴ قانون دیوان عدالت اداری مصوب ۱۳۸۵، ضمن صدور حکم به ورود شکایت، رأی معترض عنه را نقض و با تاکید بر تشکیل هیأتهای بدوی و تجدیدنظر رسیدگی به تخلفات اداری در بانک مشتکی عنه، مرجع مزبور را مکلف به تبعیت از ضوابط قانون رسیدگی به تخلفات اداری مصوب ۱۳۷۲ و طرح پرونده در هیأتهای اخیرالذکر جهت رسیدگی به تخلفات انتسابی به شاکی فوق الذکر می نماید

این رأی (دیوان) وفق ماده ۷ قانون دیوان عدالت اداری مصوب ۱۳۸۵ قطعی است

د: شعبه بیست و دوم دیوان عدالت اداری در رسیدگی به پرونده شماره ۸۹۰۹۹۸۰۹۰۰۰۲۱۵۳۳ با موضوع دادخواست آقای حسین عرب بلاغی به طرفیت کمیته تجدیدنظر انضباطی بانک صادرات ایران و به خواسته اعتراض به رأی شماره ۶/ت/۸۷- ۱۶/۲/۱۳۸۸، مبنی بر اخراج به موجب دادنامه شماره ۹۰۹۹۷۰۹۰۲۲۱۰۹۸-۹/۷/۱۳۹۰، مفادا به شرح آینده به صدور رأی مبادرت کرده است:

در خصوص دادخواست آقای حسین عرب بلاغی به طرفیت بانک صادرات ایران به خواسته اعتراض به رأی شماره ۶/ت/۸۸- ۱۶/۱۲/۱۳۸۸ مبنی بر اخراج صادر شده از کمیته تجدیدنظر انضباطی بانک مذکور، مستنبط از بند و ماده ۹ قانون رسیدگی به تخلفات اداری مصوب ۱۳۷۲ که مشمولان آن قانون را دستگاههای دولتی و غیر دولتی دانسته است و نیز با عنایت به فحوای ماده ۱۸ همان قانون که استفاده کنندگان از بودجه عمومی را علی الاطلاق مشمول ضوابط قانون رسیدگی به تخلفات اداری قرار داده و تبعا ضرورتی به استفاده مستقیم از بودجه عمومی در این خصوص وجود نداشته و موسساتی که بهره غیر مستقیم نیز از بودجه مذکور داشته باشند مشمول این قاعده خواهند بود و همچنین صرفا دولتی بودن موسسه ( که مورد ایراد مشتکی عنه مزبور نیز قرار گرفته) ضابطه ای برای شمولیت قانون فوق الذکر نمی باشد بلکه برگرفته از ماده ۱ قانون فوق الاشعار، نظارت عالیه دولت به مفهوم حاکمیت بر رفتار اداری کارکنان دستگاههای ذی ربط ملاک بوده است

همچنین با توجه به این که قانون مزبور جزو قوانین آمره ای است که تخطی از آن جایز نبوده و بانک صادرات ایران ( که دارنده سهام دولتی کمتر از پنجاه درصد می باشد) یا هر مرجع ذی ربط دیگر نمی تواند برای فرار از نظارت اداری دولت، ترکیب هیأتهای رسیدگی به تخلفات اداری را برهم زده و موجبات نقض غرض قانونگذار را فراهم آورد

بنا به مراتب مذکور ضمن رد ایراد مشتکی عنه مارالذکر مبنی بر عدم صلاحیت دیوان عدالت اداری در این خصوص، در اجرای اصل ۱۷۳ قانون اساسی و به موجب مادتین ۱۳ و ۱۴ قانون دیوان عدالت اداری مصوب ۱۳۸۵، ضمن صدور حکم به ورود شکایت، رأی معترض عنه را نقض و با تاکید بر تشکیل هیأتهای بدوی و تجدیدنظر رسیدگی به تخلفات اداری در بانک مشتکی عنه، مرجع مزبور را مکلف به تبعیت از ضوابط قانون رسیدگی به تخلفات اداری مصوب ۱۳۷۲ و طرح پرونده در هیأتهای اخیرالذکر جهت رسیدگی به تخلفات انتسابی به شاکی فوق الذکر می نماید

این رأی (دیوان) وفق ماده ۷ قانون دیوان عدالت اداری مصوب ۱۳۸۵ قطعی است

ه: شعبه بیست و دوم دیوان عدالت اداری در رسیدگی به پرونده شماره ۸۹۰۹۹۸۰۹۰۰۰۴۴۰۹۸ با موضوع دادخواست آقای علی محمد خادمی سید بنارکی به طرفیت کمیته تجدیدنظر انضباطی بانک صادرات ایران و به خواسته اعتراض به رأی شماره ۷/ت/۸۸- ۱۶/۱۲/۱۳۸۸، مبنی بر بازخرید خدمت با پرداخت ۳۰ روز حقوق به موجب دادنامه شماره ۹۰۰۹۷۰۹۰۲۲۰۱۱۰-۹/۷/۱۳۹۰، مفادا به شرح آینده به صدور رأی مبادرت کرده است:

در خصوص دادخواست آقای علی محمد خادمی سید بنارکی به طرفیت بانک صادرات ایران به خواسته اعتراض به رأی شماره ۶/ت/۸۸- ۱۶/۱۲/۱۳۸۸ مبنی بر بازخریدی خدمت صادر شده از کمیته تجدیدنظر انضباطی بانک مذکور، مستنبط از بند و ماده ۹ قانون رسیدگی به تخلفات اداری مصوب ۱۳۷۲ که مشمولان آن قانون را دستگاههای دولتی و غیر دولتی دانسته است و نیز با عنایت به فحوای ماده ۱۸ همان قانون که استفاده کنندگان از بودجه عمومی را علی الطلاق مشمول ضوابط قانون رسیدگی به تخلفات اداری قرار داده و تبعا ضرورتی به استفاده مستقیم از بودجه عمومی در این خصوص وجود نداشته و موسساتی که بهره غیر مستقیم نیز از بودجه مذکور داشته باشند مشمول این قاعده خواهند بود و همچنین صرفا دولتی بودن موسسه ( که مورد ایراد مشتکی عنه مزبور نیز قرار گرفته) ضابطه ای برای شمولیت قانون فوق الذکر نمی باشد بلکه برگرفته از ماده ۱ قانون فوق الاشعار، نظارت عالیه دولت به مفهوم حاکمیت بر رفتار اداری کارکنان دستگاههای ذی ربط ملاک بوده است

همچنین با توجه به این که قانون مزبور جزو قوانین آمره ای است که تخطی از آن جایز نبوده و بانک صادرات ایران ( که دارنده سهام دولتی کمتر از پنجاه درصد می باشد) یا هر مرجع ذی ربط دیگر نمی تواند برای فرار از نظارت اداری دولت، ترکیب هیأتهای رسیدگی به تخلفات اداری را برهم زده و موجبات نقض غرض قانونگذار را فراهم آورد

بنا به مراتب مذکور ضمن رد ایراد مشتکی عنه مارالذکر مبنی بر عدم صلاحیت دیوان عدالت اداری در این خصوص، در اجرای اصل ۱۷۳ قانون اساسی و به موجب مادتین ۱۳ و ۱۴ قانون دیوان عدالت اداری مصوب ۱۳۸۵، ضمن صدور حکم به ورود شکایت، رأی معترض عنه را نقض و با تاکید بر تشکیل هیأتهای بدوی و تجدیدنظر رسیدگی به تخلفات اداری در بانک مشتکی عنه، مرجع مزبور را مکلف به تبعیت از ضوابط قانون رسیدگی به تخلفات اداری مصوب ۱۳۷۲ و طرح پرونده در هیأتهای اخیرالذکر جهت رسیدگی به تخلفات انتسابی به شاکی فوق الذکر می نماید

این رأی (دیوان) وفق ماده ۷ قانون دیوان عدالت اداری مصوب ۱۳۸۵ قطعی است

و: شعبه ۲۲ دیوان عدالت اداری در رسیدگی به پرونده شماره ۸۹۰۹۹۸۰۹۰۰۰۱۷۵۲۴ با موضوع دادخواست آقای مراد عربی زاد به طرفیت کمیته تجدیدنظر انضباطی بانک صادرات ایران و به خواسته اعتراض به رأی شماره ۱۲/ت/۸۹- ۲۹/۲/۱۳۸۹ مبنی بر اخراج به موجب دادنامه شماره ۹۰۰۹۹۷۰۹۰۲۲۰۱۰۹۷- ۹/۷/۱۳۹۰، مفادا به شرح آینده به صدور رأی مبادرت کرده است:

در خصوص دادخواست آقای مراد عربی زاد به طرفیت بانک صادرات ایران به خواسته اعتراض به رأی شماره ۱۲/ت/۸۹- ۲۹/۲/۱۳۸۹ مبنی بر اخراج صادر شده از کمیته تجدیدنظر انضباطی بانک مذکور، مستنبط از بند و ماده ۹ قانون رسیدگی به تخلفات اداری مصوب ۱۳۷۲ که مشمولان آن قانون را دستگاههای دولتی و غیر دولتی دانسته است و نیز با عنایت به فحوای ماده ۱۸ همان قانون که استفاده کنندگان از بودجه عمومی را علی الاطلاق مشمول ضوابط قانون رسیدگی به تخلفات اداری قرار داده و تبعا ضرورتی به استفاده مستقیم از بودجه عمومی در این خصوص وجود نداشته و موسساتی که بهره غیر مستقیم نیز از بودجه مذکور داشته باشند مشمول این قاعده خواهند بود و همچنین صرفا دولتی بودن موسسه ( که مورد ایراد مشتکی عنه مزبور نیز قرار گرفته) ضابطه ای برای شمولیت قانون فوق الذکر نمی باشد بلکه برگرفته از ماده ۱ قانون فوق الاشعار، نظارت عالیه دولت به مفهوم حاکمیت بر رفتار اداری کارکنان دستگاههای ذی ربط ملاک بوده است

همچنین با توجه به این که قانون مزبور جزو قوانین آمره ای است که تخطی از آن جایز نبوده و بانک صادرات ایران ( که دارنده سهام دولتی کمتر از پنجاه درصد می باشد) یا هر مرجع ذی ربط دیگر نمی تواند برای فرار از نظارت اداری دولت، ترکیب هیأتهای رسیدگی به تخلفات اداری را برهم زده و موجبات نقض غرض قانونگذار را فراهم آورد

بنا به مراتب مذکور ضمن رد ایراد مشتکی عنه مارالذکر مبنی بر عدم صلاحیت دیوان عدالت اداری در این خصوص، در اجرای اصل ۱۷۳ قانون اساسی و به موجب مادتین ۱۳ و ۱۴ قانون دیوان عدالت اداری مصوب ۱۳۸۵، ضمن صدور حکم به ورود شکایت، رأی معترض عنه را نقض و با تاکید بر تشکیل هیأتهای بدوی و تجدیدنظر رسیدگی به تخلفات اداری در بانک مشتکی عنه، مرجع مزبور را مکلف به تبعیت از ضوابط قانون رسیدگی به تخلفات اداری مصوب ۱۳۷۲ و طرح پرونده در هیأتهای اخیرالذکر جهت رسیدگی به تخلفات انتسابی به شاکی فوق الذکر می نماید

این رأی (دیوان) وفق ماده ۷ قانون دیوان عدالت اداری مصوب ۱۳۸۵ قطعی است

ت: شعبه ۲۲ دیوان عدالت اداری در رسیدگی به پرونده شماره ۸۹۰۹۹۸۰۹۰۰۰۹۲۱۰۱ با موضوع دادخواست آقای عبدالکریم شریفی نیا به طرفیت کمیته انضباطی بانک صادرات ایران و به خواسته اعتراض به رأی شماره ۰۰۲/۰۵/۸۹/ک- ۷/۱۲/۱۳۸۹ مبنی بر تنزل مقام از عضو هیأت آموزشی به متصدی امور اداری به مدت ۵ سال به موجب دادنامه شماره ۹۰۰۹۹۷۰۹۰۲۲۰۱۲۴۸- ۲۷/۷/۱۳۹۰، مفادا به شرح آینده به صدور رأی مبادرت کرده است:

در خصوص دادخواست آقای عبدالکریم شریفی نیا به طرفیت بانک صادرات ایران (بوشهر) به خواسته اعتراض به رأی شماره ۰۰۲/۰۵/۸۹/ک-۷/۱۲/۱۳۸۹ مبنی بر تنزل مقام از عضو هیأت آموزشی به متصدی امور اداری به مدت پنج سال صادر شده از کمیته انضباطی بانک مذکور، مستنبط از بند و ماده ۹ قانون رسیدگی به تخلفات اداری مصوب ۱۳۷۲ که مشمولان آن قانون را دستگاههای دولتی و غیر دولتی دانسته است و نیز با عنایت به فحوای ماده ۱۸ همان قانون که استفاده کنندگان از بودجه عمومی را علی الاطلاق مشمول ضوابط قانون رسیدگی به تخلفات اداری قرار داده و تبعا ضرورتی به استفاده مستقیم از بودجه عمومی در این خصوص وجود نداشته و موسساتی که بهره غیر مستقیم نیز از بودجه مذکور داشته باشند مشمول این قاعده خواهند بود و همچنین صرفا دولتی بودن موسسه ( که مورد ایراد مشتکی عنه مزبور نیز قرار گرفته) ضابطه ای برای شمولیت قانون فوق الذکر نمی باشد بلکه برگرفته از ماده ۱ قانون فوق الاشعار، نظارت عالیه دولت به مفهوم حاکمیت بر رفتار اداری کارکنان دستگاههای ذی ربط ملاک بوده است

همچنین با توجه به این که قانون مزبور جزو قوانین آمره ای است که تخطی از آن جایز نبوده و بانک صادرات ایران ( که دارنده سهام دولتی کمتر از پنجاه درصد می باشد) یا هر مرجع ذی ربط دیگر نمی تواند برای فرار از نظارت اداری دولت، ترکیب هیأتهای رسیدگی به تخلفات اداری را برهم زده و موجبات نقض غرض قانونگذار را فراهم آورد

بنا به مراتب مذکور ضمن رد ایراد شکلی مشتکی عنه مارالذکر مبنی بر عدم صلاحیت دیوان

عدالت اداری در این خصوص، در اجرای اصل ۱۷۳ قانون اساسی و به موجب مادتین ۱۳ و ۱۴ قانون دیوان عدالت اداری مصوب ۱۳۸۵، ضمن صدور حکم به ورود شکایت، رأی معترض عنه را نقض و با تاکید بر تشکیل هیأتهای بدوی و تجدیدنظر رسیدگی به تخلفات اداری در بانک مشتکی عنه، مرجع مزبور را مکلف به تبعیت از ضوابط قانون رسیدگی به تخلفات اداری مصوب ۱۳۷۲ و طرح پرونده در هیأتهای اخیرالذکر جهت رسیدگی به تخلفات انتسابی به شاکی فوق الذکر می نماید

این رأی (دیوان) وفق ماده ۷ قانون دیوان عدالت اداری مصوب ۱۳۸۵ قطعی است

ی: شعبه ۲۱ دیوان عدالت اداری در رسیدگی به پرونده شماره ۹۰۰۹۹۸۰۹۰۰۰۰۳۲۹۶ با موضوع دادخواست آقای حمیدرضا فرجی به طرفیت بانک ملت (هیأت بدوی رسیدگی به تخلفات اداری بانک ملت شعبه دوم) و به خواسته اعتراض به رأی صادر شده به شماره ۱۳۴۷/۲/ه ب به شماره پرونده ۴۶۸۸۵ در شعبه دوم رسیدگی به تخلفات اداری بانک ملت به موجب دادنامه شماره ۹۰۰۹۹۷۰۹۰۲۱۰۰۶۷۰- ۲۹/۴/۱۳۹۰، مفادا به شرح آینده به صدور رأی مبادرت کرده است:

نظر به این که در راستای اصل ۴۴ قانون اساسی بیش از ۵۰% سهام بانک ملت واگذار شده و از حالت دولتی خارج شده است و طبق نظریه شماره ۶۴۳۲۸-۲۱/۲/۱۳۹۰ اداره کل تدوین قوانین مجلس شورای اسلامی و نظریه شماره ۲۶۰۹۵۴/۸/۵۶- ۲۸/۱۲/۱۳۸۹ اداره کل نظارت بر اجرای بودجه وزارت امور اقتصادی و دارایی که موید خصوصی شدن اداره مشتکی عنه می باشد و مستندا به ماده ۱ قانون استخدام کشوری موسسات و شرکتهایی که بیش از ۵۰% سهام آنها دولتی باشد به عنوان دولتی محسوب می شوند و این در حالی است که بنا به جهات مذکور فوق الذکر به صورت خصوصی اداره می شود بدین وسیله برابر مدلول ماده ۱۳ قانون دیوان عدالت اداری شکایت مطروحه در صلاحیت دیوان عدالت اداری نمی باشد مستندا به قانون اخیرالذکر و ماده ۲۷ آیین دادرسی دیوان عدالت اداری با رعایت ماده ۴۸ قانون دیوان عدالت اداری مصوب ۱۳۸۵ به صلاحیت دادگاههای عمومی دادگستری استان خراسان رضوی قرار عدم صلاحیت صادر می شود

رأی دیوان قطعی است


هیأت عمومی دیوان عدالت اداری در تاریخ یاد شده با حضور رؤسا، مستشاران و دادرسان شعب دیوان تشکیل شد

پس از بحث و بررسی، با اکثریت آراء به شرح آینده به صدور رأی مبادرت میکند

رأی هیأت عمومی

اولا: در خصوص صلاحیت شعب دیوان عدالت اداری در رسیدگی به دادخواست کارمندان بانکهای صادرات و ملت و دستگاههایی که تمام یا بخشی از وظایف آنها و همچنین بیش از۵۰ درصد از سهام آنها به بخش غیر دولتی واگذار شده است و به خواسته نقض تصمیمات دستگاههای مذکور، تعارض بین آراء شعب دیوان محرز است

ثانیا: نظر به این که در ماده ۱۰ قانون تشکیلات و آیین دادرسی دیوان عدالت اداری مصوب سال ۱۳۹۲ که صلاحیت و حدود اختیارات دیوان عدالت اداری را ذکر کرده است، رسیدگی به شکایات به خواسته نقض تصمیمات واحدهای خصوصی به عنوان صلاحیت دیوان عدالت اداری پیش بینی نشده است و بیش از ۵۰ درصد سهام بانکهای صادرات و ملت در سالهای ۱۳۸۸ و ۱۳۸۷ به بخش خصوصی واگذار شده است، بنابراین در رسیدگی به شکایات اشخاص به خواسته نقض آراء کمیته های انضباطی بانکهای مذکور شعب دیوان عدالت اداری صلاحیت ندارند و رأی شماره ۸۹۰۹۹۷۰۹۰۱۴۰۰۶۳۱- ۲۹/۱۰/۱۳۸۹ شعبه چهاردهم و رأی شماره ۹۰۰۹۹۷۰۹۰۲۱۰۰۶۷- ۲۹/۴/۱۳۹۰ شعبه بیست و یکم دیوان عدالت اداری که دیوان عدالت اداری را صالح به رسیدگی به خواسته شکات ندانسته اند صحیح و موافق مقررات تشخیص می شود

این رأی به استناد بند ۲ ماده ۱۲ و ماده ۸۹ قانون تشکیلات و آیین دادرسی دیوان عدالت اداری مصوب سال ۱۳۹۲ برای شعب دیوان عدالت اداری و سایر مراجع اداری مربوط در موارد مشابه لازم الاتباع است


رئیس هیأت عمومی دیوان عدالت اداری

محمدجعفر منتظری


کدمنبع: 8783