حقوق جنگ: تفاوت میان نسخهها
جز (removed Category:شاخه های حقوق بین الملل عمومی using HotCat) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
== اهمیت == | == اهمیت == | ||
حقوق جنگ یک امر ضروری است. این نظریه که [[علم حقوق|حقوق]] می تواند جنگ را تنظیم کند بنا به عقیده بعضی تناقض آمیز است، چون جنگ فی نفسه یک مکانیزم توسل به زور برای حل اختلافات است و به نظر می رسد که مانع از کاربرد حقوق شمرده شود. اساسا یک چنین استدلالی اشاره دارد بر این که در جنگ تمام ملاحظات انسانی و بشردوستانه متروک می ماند. در حقیقت جنگ یک عملی سیاسی است و معمولا پذیرفته شده که تنها زمانی رخ می دهد که تمام آلترناتیوها به بن بست رسیده باشند. شکی نیست که جنگ، فرصت آشکاری برای پست ترین رفتارها را فراهم می کند اما اساسا جنگ یک اقدام خشونت آمیز کنترل شده به ویژه برای مقاصد سیاسی است. حقوق در جنگ نیز مقتضیات بشردوتانه معقول را در مقابل ضروریات نظامی به حال موازنه در می آورد. بنابراین حقوق کاربرد تمام زور را برای مجبور کردن دشمن به تسلیم مجاز می شمارد. ولی کوشش می کند جلوی زیاده روی ها و بدرفتاری ها در استفاده از زور را بگیرد، کاربرد حقوق در این مفهوم عمدتا با سرنوشت جنگ سازگار است. اگر قرار است نیروهای مسلح در زمان صلح شهروندانی مسئول باشند در زمان جنگ نیز باید از انضباط برخوردار باشند. حتی کارایی نیروهای مسلح طی برخوردهای خصمانه بستگی به انضباط آن ها دارد، بنابراین ضرورت نظامی وجود قواعد و مقرراتی را تقریبا قطع نظر از محتوای آن ها ایجاب می کند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق اسیران جنگی|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=6669436|صفحه=|نام۱=محمدعلی|نام خانوادگی۱=حجازی|چاپ=1}}</ref> | حقوق جنگ یک امر ضروری است. این نظریه که [[علم حقوق|حقوق]] می تواند جنگ را تنظیم کند بنا به عقیده بعضی تناقض آمیز است، چون [[جنگ]] فی نفسه یک مکانیزم توسل به زور برای حل اختلافات است و به نظر می رسد که مانع از کاربرد حقوق شمرده شود. اساسا یک چنین استدلالی اشاره دارد بر این که در جنگ تمام ملاحظات انسانی و بشردوستانه متروک می ماند. در حقیقت جنگ یک عملی سیاسی است و معمولا پذیرفته شده که تنها زمانی رخ می دهد که تمام آلترناتیوها به بن بست رسیده باشند. شکی نیست که جنگ، فرصت آشکاری برای پست ترین رفتارها را فراهم می کند اما اساسا جنگ یک اقدام خشونت آمیز کنترل شده به ویژه برای مقاصد سیاسی است. حقوق در جنگ نیز مقتضیات بشردوتانه معقول را در مقابل ضروریات نظامی به حال موازنه در می آورد. بنابراین حقوق کاربرد تمام زور را برای مجبور کردن دشمن به تسلیم مجاز می شمارد. ولی کوشش می کند جلوی زیاده روی ها و بدرفتاری ها در استفاده از زور را بگیرد، کاربرد حقوق در این مفهوم عمدتا با سرنوشت جنگ سازگار است. اگر قرار است نیروهای مسلح در زمان صلح شهروندانی مسئول باشند در زمان جنگ نیز باید از انضباط برخوردار باشند. حتی کارایی نیروهای مسلح طی برخوردهای خصمانه بستگی به انضباط آن ها دارد، بنابراین ضرورت نظامی وجود قواعد و مقرراتی را تقریبا قطع نظر از محتوای آن ها ایجاب می کند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق اسیران جنگی|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=6669436|صفحه=|نام۱=محمدعلی|نام خانوادگی۱=حجازی|چاپ=1}}</ref> | ||
== قلمرو == | == قلمرو == | ||
حقوق جنگ، مخاصمات داخلی و بین المللی را در بر می گیرد. البته تا زمان تصویب کنوانسیون های 1949 ژنو، حقوق مخاصمات مسلحانه فقط برای تنظیم مقررات مربوط به جنگ طراحی شده بود و به عنوان مخاصمات مسلحانه بین المللی شناخته می شد. پیش از 1949، تنها شکل رایج مخاصمات مسلحانه بین المللی جنگ میان [[دولت]] ها بود اما گونه دیگری از مخاصمات مسلحانه وجود داشتند که مقرراتی درباره آن ها تنظیم نشده بود. این ها جنگ های داخلی بودند. در این گونه از مخاصمات که محدود به سرزمین یک دولت است شورشیان بر ضد دولت به پا می خیزند و گاهی در اثر نبرد میان دولت و شورشیان و قدرت نسبی آن ها موجب در دست گرفتن کنترل بخشی از سرزمین ملی و یا سرنگونی دولت می شود. پیش از 1949 هیچ قاعده ای در مورد این گونه از مخاصمات مسلحانه وجود نداشت زیرا دولت ها استدلال می کردند که شورش و تمرد، کاملا امری داخلی است و دولت های دیگر حقی برای دخالت در آن را ندارند اما به مرور زمان مشخص شد که اهمیت مخاصمات داخلی به اندازه مخاصمات بین المللی است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق جنگ و مخاسمات مسلحانه|ترجمه=|جلد=|سال=1393|ناشر=خرسندی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=6669472|صفحه=|نام۱=حسین|نام خانوادگی۱=نواده توپچی|چاپ=1}}</ref> | |||
== ارتباط با سایر رشته ها == | == ارتباط با سایر رشته ها == |
نسخهٔ ۱۷ آوریل ۲۰۲۴، ساعت ۱۷:۰۰
حقوق جنگ یا مخاصمات بین المللی، یکی از فصول مهم حقوق بین الملل عمومی را تشکیل می دهد.[۱] حقوق جنگ عبارت است از مجموعه قواعد حاکم بر روابط دو طرف متخاصم در جنگ و همچنین روابط آن ها با طرف های ثالث و بی طرف.[۲]
تعریف
حقوق جنگ شامل مجموعه قواعد حقوق بین الملل حاکم بر مناسبات متقابل کشورهای متخاصم در یک مخاصمه مسلحانه بین المللی و یا میان کشورهای متخاصم با کشورهای بی طرف است. طرفین درگیر در چنین جنگی، ملزم به رعایت آن قواعد در طول عملیات خصمانه خود هستند. حقوق جنگ را به طور خلاصه می توان عرف و ضوابط قراردادی مربوط به جنگ نیز نامید.[۳]
پیشینه
سابقه حقوق جنگ به عهد باستان و قرون وسطی باز می گردد اما پیدایش آن به صورت امروزی، نسبتا جدید است و بنای آن بر پایه هنجاری آمرانه که توسل به زور را در حل اختلافات میان دولت ها مردود می شمرد، بعد از سال های پایانی قرن نوزدهم گذاشته شد و جنگ های تجاوزکارانه اعمالی نامشروع تلقی گردید ولی نتیجه تلاش برای پیشگیری از جنگ به دلیل نبودن یک سازمان علمی حقوق بین الملل جزا چندان موفقیت آمیز نبوده است.[۴]
موضوع
هدف
اهمیت
حقوق جنگ یک امر ضروری است. این نظریه که حقوق می تواند جنگ را تنظیم کند بنا به عقیده بعضی تناقض آمیز است، چون جنگ فی نفسه یک مکانیزم توسل به زور برای حل اختلافات است و به نظر می رسد که مانع از کاربرد حقوق شمرده شود. اساسا یک چنین استدلالی اشاره دارد بر این که در جنگ تمام ملاحظات انسانی و بشردوستانه متروک می ماند. در حقیقت جنگ یک عملی سیاسی است و معمولا پذیرفته شده که تنها زمانی رخ می دهد که تمام آلترناتیوها به بن بست رسیده باشند. شکی نیست که جنگ، فرصت آشکاری برای پست ترین رفتارها را فراهم می کند اما اساسا جنگ یک اقدام خشونت آمیز کنترل شده به ویژه برای مقاصد سیاسی است. حقوق در جنگ نیز مقتضیات بشردوتانه معقول را در مقابل ضروریات نظامی به حال موازنه در می آورد. بنابراین حقوق کاربرد تمام زور را برای مجبور کردن دشمن به تسلیم مجاز می شمارد. ولی کوشش می کند جلوی زیاده روی ها و بدرفتاری ها در استفاده از زور را بگیرد، کاربرد حقوق در این مفهوم عمدتا با سرنوشت جنگ سازگار است. اگر قرار است نیروهای مسلح در زمان صلح شهروندانی مسئول باشند در زمان جنگ نیز باید از انضباط برخوردار باشند. حتی کارایی نیروهای مسلح طی برخوردهای خصمانه بستگی به انضباط آن ها دارد، بنابراین ضرورت نظامی وجود قواعد و مقرراتی را تقریبا قطع نظر از محتوای آن ها ایجاب می کند.[۵]
قلمرو
حقوق جنگ، مخاصمات داخلی و بین المللی را در بر می گیرد. البته تا زمان تصویب کنوانسیون های 1949 ژنو، حقوق مخاصمات مسلحانه فقط برای تنظیم مقررات مربوط به جنگ طراحی شده بود و به عنوان مخاصمات مسلحانه بین المللی شناخته می شد. پیش از 1949، تنها شکل رایج مخاصمات مسلحانه بین المللی جنگ میان دولت ها بود اما گونه دیگری از مخاصمات مسلحانه وجود داشتند که مقرراتی درباره آن ها تنظیم نشده بود. این ها جنگ های داخلی بودند. در این گونه از مخاصمات که محدود به سرزمین یک دولت است شورشیان بر ضد دولت به پا می خیزند و گاهی در اثر نبرد میان دولت و شورشیان و قدرت نسبی آن ها موجب در دست گرفتن کنترل بخشی از سرزمین ملی و یا سرنگونی دولت می شود. پیش از 1949 هیچ قاعده ای در مورد این گونه از مخاصمات مسلحانه وجود نداشت زیرا دولت ها استدلال می کردند که شورش و تمرد، کاملا امری داخلی است و دولت های دیگر حقی برای دخالت در آن را ندارند اما به مرور زمان مشخص شد که اهمیت مخاصمات داخلی به اندازه مخاصمات بین المللی است.[۶]
ارتباط با سایر رشته ها
حقوق جنگ و حقوق بشردوستانه
حقوق بشردوستانه در واقع بخشی از حقوق جنگ به شمار می رود و آن مجموعه قواعد حقوق بین الملل حاکم بر زمان جنگ است که عمدتا جنبه حمایتی دارند که این حمایت ها شامل افراد نظامی و غیر نظامی می شود. هچنین اموال و اهداف غیر نظامی و الزاماتی که افراد و کشورهای متخاصم در حین نبرد به رعایت حمایت های مذکور دارند را در بر می گیرد. در حالی که حقوق جنگ به تبیین قواعد مربوط به این موضوعات می پردازد: مفهوم جنگ، مفهوم حقوقی اقدامات مقابله به مثل مسلحانه، آغاز و پایان جنگ، تعیین عرصه مخاصمات، موارد مجاز به استفاده از وسایل و شیوه ها و سلح ها در جنگل ها، اشغال نظامی (به استثنای قواعد مربوط به حقوق بشر دوستانه) و بالاخره بی طرفی.[۷][۸]
منابع حقوق جنگ
منابع حقوق جنگ به طور کلی جدا از منابع حقوق بین المللی نیست. این منابع عبارتند از:
- عرف: حقوق جنگ، از آن جا که همیشه مناسبات دوستانه و مسالمت آمیز یا بالعکس مناسبات خصمانه و غیر مسالمت آمیز، به تناوب میان ملت ها وجود داشته است، بنابراین حقوق جنگ، همچون حقوق دیپلماتیک و کنسولی، پیشینه ای دیرین دارد که به طور کلی از عرف مایه می گیرد. به این ترتیب، عرف جایگاهی بسیار مهم و اساسی در حقوق جنگ دارد. منابع عرف متعدد و گوناگون است، به عنوان مثال می توان حتی در اسنادی که توسط حکومت ها و خطاب به نیروهای مسلح آن ها است نیز منبع عرفی غنی و سرشاری ملاحظه کرد، مانند دستور العمل های دریایی دولت فرانسه مورخ 31 دسامبر 1946
- اصول کلی حقوق: در حقوق جنگ به اصول کلی حقوقی، نسبت به سایر منابع، کمتر بها داده شده است، به طوری که معمولا به خطا حقوق جنگ را تنها رسوم و قوانین جنگی می دانند اما در واقع اصول کلی حقوقی در جنگ، نقشی تقریبا به همان اندازه مهم ایفا می کند که در حقوق صلح. از سوی دیگر، عرف و قراردادهای مربوط به حالت جنگ، همیشه بر اصول کلی حقوقی مبتنی می باشد. از جمله این اصول، اصل حسن نیت است که پایه و اساس روابط بین المللی را تشکیل داده و زیربنای حقوق جنگ نیز محسوب می شود.
- قراردادهای بین المللی: قراردادها از جمله منابع عمده حقوق جنگ است و بخش اعظم این حقوق به صورت حقوق قراردادی است از جمله این قرارداد می توان به اعلامیه پاریس و عهدنامه ژنو اشاره کرد.[۹]
قوانین و مقررات پرکاربرد
برخی از قوانین و مقررات پرکاربرد در حقوق جنگ عبارتند از:
اسناد بین المللی
برخی از اسناد بین المللی در حوزه حقوق جنگ عبارتند از:
- اعلامیه پاریس مورخ 16 آوریل 1856 در زمینه جنگ دریایی (تحریم راهزنی دریایی، مصونیت اموال اتباع دشمن که با کشتی های بی طرف حمل می شود و همچنین محاصره دریایی)
- عهدنامه ژنو مورخ 22 اوت 1864 مربوط به حمایت از مجروحان، بیماران و کادر بهداری.
- اعلامیه سن پترزبورگ مورخ 29 نوامبر 1868 در مورد ممنوعیت استفاده از برخی سلاح ها.
- اعلامیه بروکسل مورخ 1874 که برای اولین بار فرق میان نظامیان و غیر نظامیان را مشخص کرد.
- عهدنامه لاهه مورخ 1899 و 1907. عهدنامه های لاهه مورخ 29 ژوئیه 1899 مشتمل بر دو قرارداد در زمینه حقوق جنگ می باشد. قرارداد مربوط به قوانین و عرف های جنگی زمینی، قرارداد مربوط به تسری عهدنامه 1864 ژنو به جنگ های دریایی اما عهدنامه های لاهه مورخ 18 اکتبر 1907 سیزده قرارداد را شامل است که به جز سه قرارداد ذیل، بقیه مربوط به قوانین و مقررات جنگ زمینی و دریایی است: قرارداد مربوط به تحدید موارد استفاده از قوای نظامی جهت وصول مطالبات، قرارداد مربوط به شروع مخاصمات، قرارداد مربوط به اصلاح و تجدیدنظر در عهدنامه های 1899 لاهه.
- عهدنامه لاهه 1904 در مورد بی طرفی کشتی های بیمارستانی.
- عهدنامه ژنو مورخ 6 ژوئیه 1906 مربوط به حمایت از بیماران و مجروحان جنگی.
- اعلامیه لندن مورخ 1909 در زمینه جنگ دریایی. این اعلامیه مورد تصویب کشورها قرار نگرفت، ولی امروزه آن را عنوان تجلی بسیار کامل عرف دریایی محسوب می دارند.
- عهدنامه واشنگتن مورخ 6 فوریه 1922 مربوط به تحدید سلاح های دریایی و محدود کردن تعداد کشتی های جنگی و عدم استاده از زیردریایی.
- پروتکل ژنو مورخ 17 ژوئن 1925 در زمینه منع استعمال گازهای خفقان آور، سمی یا مشابه آن ها و نیز مواد میکروبی.
- عهدنامه ژنو مورخ 27 ژوئیه 1929 در مورد رفتار با مجروحان یا بیماران و سرنوشت زندانیان جنگی
- پروتکل لندن 1930 مربوط به جنگ دریایی.
- قرارداد مورخ 1935 در زمینه حفاظت از بناهای تاریخی و مراکز علمی و هنری در زمان جنگ.
- پروتکل لندن مورخ 6 موامبر 1936 در زمینه ممنوعیت حمله به کشتی های بزرگ با زیر دریایی ها.
- عهدنامه های 1949 ژنو. عهدنامه های ژنو مورخ اوت 1949 شامل چهار قرارداد است که سه قرارداد آن در واقع تجدیدنظر در قراردادهای قبلی است و چهارمین قرارداد متضمن یک نوآوری در حقوق قراردادی جنگ است. این عهدنامه ها عبارتند از: الف)عهدنامه مربوط به بهبود سرنوشت مجروحان و بیماران نیروهای مسلح هنگام اردوکشی. این عهدنامه، جانشین عهدنامه های ژنو مورخ 1864، 1906 و 1929 گردید. ب)عهدنامه مربوط به بهبود سرنوشت مجروحان و بیماران و غریقان نیروهای مسلح در دریاها. این عهدنامه، جانشین یکی از عهدنامه های لاهه مورخ 1907 که در همین زمینه بود، گردید. ج)عهدنامه مربوط به طرز رفتار با اسیران جنگی. این عهدنامه جانشین عهدنامه ژنو مورخ 27 ژوئیه 1929 شد.
- عهدنامه مربوط به حمایت از افراد غیرنظامیان در زمان جنگ. امروزه عهدنامه چهارگانه ژنو مهمترین اسناد بین المللی در زمینه حقوق جنگ است که تا سال 1980 از تصویب یا الحاق 128 کشور برخوردار بوده است.
- قرارداد لاهه مورخ 14 مه 1954 در زمینه حفظ میراث فرهنگی در زمان جنگ.
- پروتکل های 1977 ژنو در 10 ژوئن 1977 به دنبال سال ها تلاش کمیته بین المللی صلیب سرخ، دو پروتکل به عنوان پروتکل های الحاقی به عهدنامه های ژنو مورخ 1949 به تصویب رسید. اولین پروتکل مربوط به نبردهای مسلحانه بین المللی است. این پروتکل ها تا سال 1981 از تصویب 17 کشور گذشته است.
- عهدنامه مورخ 10 آوریل 1981 در مورد منع یا محدودیت استفاده از برخی سلاح های کلاسیک که می توانند منجر به صدمات جبران ناپذیر و یا اثرات نامشخص شوند. این عهدنامه ها سه پروتکل در زمینه تشعشعات هسته ای در بدن انسان، استعمال مین و تله های انفجاری و استفاده از برخی سلاح های آتش زا را به دنبال دارد.
- قراردادهای مربوط به منع یا تحدید سلاح های هسته ای: الف)قراداد مسکو مورخ 5 اوت 1973 در مورد منع آزمایش های سلاح های هسته ای در جو، ماورا جو و زیر دریاها. ب)قرارداد مورخ 2 ژانویه 1967 در زمینه اصول حاکم بر فعالیت های کشورها در کاوش و بهره برداری از فضای ماورای جو، کره ماه و دیگر کرات آسمانی. ج)قرارداد مورخ اول ژوئیه 1978 در مورد منع گسترش سلاح های هسته ای. د)قرارداد مورخ 11 فوریه 1971 در زمینه منع استقرار سلاح های هسته ای و دیگر سلاح های انهدام دسته جمعی در کف و زیر دریاها و اقیانوس ها. ه)قرارداد مورخ 10 آوریل 1972 در مورد منع ساخت، تولید و انباشت سلاح های میکروبی یا سمی و انهدام انبارهای موجود. و)قرارداد مورخ 26 مه 1927 در زمینه محدود کردن سلاح های استراتژیکی اتمی (معروف به سالت) ز) قرارداد ولادی وستک مورخ 24 نوامبر 1974 در مورد محدود کردن سلاح های هسته ای. ح)قرارداد مورخ 18 مه 1977 در زمینه منع استفاده از سلاح های اقلیمی. ط)قراداد مورخ 18 ژوئن 1979 در زمینه محدود کردن سلاح های استراتژیکی اتمی (معروف به سالت 2).[۱۰]
منابع
- ↑ علی امیدی. حقوق بین الملل از نظریه تا عمل. چاپ 2. میزان، 1394. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 6669456
- ↑ عباسعلی عظیمی شوشتری. حقوق بین الملل اسلام. چاپ 2. دادگستر، 1392. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 6669460
- ↑ محمدرضا ضیایی بیگدلی. حقوق جنگ حقوق بین الملل مخاصمات مسلحانه. چاپ 4. انتشارات دانشگاه علامه طباطبایی، 1395. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 6669464
- ↑ محمدعلی اردبیلی. حقوق بین الملل کیفری (گزیده مقالات 1). چاپ 5. میزان، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 6669468
- ↑ محمدعلی حجازی. حقوق اسیران جنگی. چاپ 1. میزان، 1387. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 6669436
- ↑ حسین نواده توپچی. حقوق جنگ و مخاسمات مسلحانه. چاپ 1. خرسندی، 1393. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 6669472
- ↑ محمدرضا ضیایی بیگدلی. حقوق بین الملل عمومی. چاپ 49. گنج دانش، 1393. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 6669452
- ↑ علی امیدی. حقوق بین الملل از نظریه تا عمل. چاپ 2. میزان، 1394. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 6669456
- ↑ محمدرضا ضیایی بیگدلی. نگرشی اجمالی به حقوق جنگ. مجله حقوقی بین المللی تابستان و پاییز 65 شماره 6، 45. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 6669440
- ↑ محمدرضا ضیایی بیگدلی. نگرشی اجمالی به حقوق جنگ. مجله حقوقی بین المللی تابستان و پاییز 65 شماره 6، 45. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 6669448