ماده ۳۷۷ قانون مجازات اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲: خط ۲:


== نکات توضیحی تفسیری دکترین ==
== نکات توضیحی تفسیری دکترین ==
به موجب این ماده اکراه در جنایت کمتر از نفس امکان پذیر و پذیرفته شده است.709892لذا در فرضی که شخصی دیگری را با تهدید به قتل با قطع عضو وی اکراه به قطع عضو ثالثی نماید، در فرض انجام چنین عملی از سوی اکراه شونده، باید قائل به مجازات اکراه کننده باشیم.3081880
به موجب این ماده اکراه در جنایت کمتر از نفس امکان پذیر و پذیرفته شده است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی (همراه با فهرست تفصیلی عناوین مجرمانه)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=ققنوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=709892|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|چاپ=4}}</ref>لذا در فرضی که شخصی دیگری را با تهدید به قتل با قطع عضو وی اکراه به قطع عضو ثالثی نماید، در فرض انجام چنین عملی از سوی اکراه شونده، باید قائل به مجازات اکراه کننده باشیم.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=شرح قانون مجازات اسلامی-بخش قصاص جرایم عمدی علیه تمامیت جسمانی|ترجمه=|جلد=|سال=1379|ناشر=ققنوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=3081880|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|چاپ=3}}</ref>


== سوابق فقهی[ویرایش | ویرایش مبدأ] ==
== سوابق فقهی[ویرایش | ویرایش مبدأ] ==
برخی از فقها معتقدند اکراه به کمتر از نفس، موثر بوده و لذا چنناچه کسی به دیگری بگوید یا دست فرد ثالثی را قطع کن یا تو را می کشم، قطع کردن دست ثالث از سوی اکراه شونده جایز بوده و قصاص بر اکراه کننده است. البته در این جا بیاد میان تهدید کردن و امر کردن قائل به تفکیک شویم و در فرض دوم خود مامور را باید قصاص کرد.4133248 گروهی از فقها نیز معتقدند در این حالت اکراه کننده را نیز نمی توان قصاص نمود. زیرا قصاص در راستای استیفای جنایت از جانی واقع می شود و در این مورد عامل جنایت شخص اکراه کننده نمی باشد.3320000 گروهی نیز همچون شهید ثانی معتقد به عدم ثبوت قصاص برای هیچ یک از آمر و مباشر بوده و احتمال داده اند آمر باید دیه را پرداخت کند.3320852
برخی از فقها معتقدند اکراه به کمتر از نفس، موثر بوده و لذا چنانچه کسی به دیگری بگوید یا دست فرد ثالثی را قطع کن یا تو را می کشم، قطع کردن دست ثالث از سوی اکراه شونده جایز بوده و قصاص بر اکراه کننده است. البته در این جا بیاد میان تهدید کردن و امر کردن قائل به تفکیک شویم و در فرض دوم خود مامور را باید قصاص کرد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=کاملترین مجموعه محشای قانون مجازات اسلامی مصوب 1392/02/01 (جلد اول) (تطبیق با قانون مجازات اسلامی سابق)|ترجمه=|جلد=|سال=1392|ناشر=راه نوین|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4133248|صفحه=|نام۱=محمدحسین|نام خانوادگی۱=کارخیران|چاپ=1}}</ref> گروهی از فقها نیز معتقدند در این حالت اکراه کننده را نیز نمی توان قصاص نمود. زیرا قصاص در راستای استیفای جنایت از جانی واقع می شود و در این مورد عامل جنایت شخص اکراه کننده نمی باشد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=جرم ها و مجازات ها در اسلام (قوانین جزایی و قضایی در اسلام)|ترجمه=|جلد=|سال=1378|ناشر=آیدین|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=3320000|صفحه=|نام۱=حسن|نام خانوادگی۱=عباس زاده اهری|چاپ=1}}</ref> گروهی نیز همچون شهید ثانی معتقد به عدم ثبوت قصاص برای هیچ یک از آمر و مباشر بوده و احتمال داده اند آمر باید دیه را پرداخت کند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=جرم ها و مجازات ها در اسلام (قوانین جزایی و قضایی در اسلام)|ترجمه=|جلد=|سال=1378|ناشر=آیدین|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=3320852|صفحه=|نام۱=حسن|نام خانوادگی۱=عباس زاده اهری|چاپ=1}}</ref>
 
== منابع ==
{{پانویس}}

نسخهٔ ‏۲۸ نوامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۱:۰۲

اکراه در جنایت بر عضو موجب قصاص اکراه کننده است.

نکات توضیحی تفسیری دکترین

به موجب این ماده اکراه در جنایت کمتر از نفس امکان پذیر و پذیرفته شده است.[۱]لذا در فرضی که شخصی دیگری را با تهدید به قتل با قطع عضو وی اکراه به قطع عضو ثالثی نماید، در فرض انجام چنین عملی از سوی اکراه شونده، باید قائل به مجازات اکراه کننده باشیم.[۲]

سوابق فقهی[ویرایش | ویرایش مبدأ]

برخی از فقها معتقدند اکراه به کمتر از نفس، موثر بوده و لذا چنانچه کسی به دیگری بگوید یا دست فرد ثالثی را قطع کن یا تو را می کشم، قطع کردن دست ثالث از سوی اکراه شونده جایز بوده و قصاص بر اکراه کننده است. البته در این جا بیاد میان تهدید کردن و امر کردن قائل به تفکیک شویم و در فرض دوم خود مامور را باید قصاص کرد.[۳] گروهی از فقها نیز معتقدند در این حالت اکراه کننده را نیز نمی توان قصاص نمود. زیرا قصاص در راستای استیفای جنایت از جانی واقع می شود و در این مورد عامل جنایت شخص اکراه کننده نمی باشد.[۴] گروهی نیز همچون شهید ثانی معتقد به عدم ثبوت قصاص برای هیچ یک از آمر و مباشر بوده و احتمال داده اند آمر باید دیه را پرداخت کند.[۵]

منابع

  1. عباس زراعت. قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی (همراه با فهرست تفصیلی عناوین مجرمانه). چاپ 4. ققنوس، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 709892
  2. عباس زراعت. شرح قانون مجازات اسلامی-بخش قصاص جرایم عمدی علیه تمامیت جسمانی. چاپ 3. ققنوس، 1379.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3081880
  3. محمدحسین کارخیران. کاملترین مجموعه محشای قانون مجازات اسلامی مصوب 1392/02/01 (جلد اول) (تطبیق با قانون مجازات اسلامی سابق). چاپ 1. راه نوین، 1392.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4133248
  4. حسن عباس زاده اهری. جرم ها و مجازات ها در اسلام (قوانین جزایی و قضایی در اسلام). چاپ 1. آیدین، 1378.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3320000
  5. حسن عباس زاده اهری. جرم ها و مجازات ها در اسلام (قوانین جزایی و قضایی در اسلام). چاپ 1. آیدین، 1378.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3320852