ناکارامدی دکترین عدم جانشینی در زمینۀ مسئولیت بینالمللی دولت: تفاوت میان نسخهها
(+ 6 categories using HotCat) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
[[رده:مقالات شماره یک دوره پنجاه و دو فصلنامه مطالعات حقوق عمومی]] | [[رده:مقالات شماره یک دوره پنجاه و دو فصلنامه مطالعات حقوق عمومی]] | ||
[[رده:مقالات حقوق بین الملل]] | [[رده:مقالات حقوق بین الملل]] | ||
[[رده:مقالات محسن | [[رده:مقالات محسن عبداللهی]] | ||
[[رده:مقالات منا کربلایی امینی]] | [[رده:مقالات منا کربلایی امینی]] |
نسخهٔ ۱۴ ژوئیهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۳:۲۹
ناکارامدی دکترین عدم جانشینی در زمینۀ مسئولیت بینالمللی دولت نام مقاله ای است از محسن عبدالهی و منا کربلایی امینی که در شماره یک دوره پنجاه و دو (بهار 1401) فصلنامه مطالعات حقوق عمومی دانشگاه تهران منتشر شده است.
چکیده
مبرهن است که ارتکاب عمل متخلفانة بینالمللی توسط یک دولت به ایجاد مسئولیت بینالمللی برای آن دولت منجر میشود. این مسئله که بهتبع ارتکاب چنین عملی، تعهداتی بر دولت مسئول بار خواهد شد و حقوقی برای دولت آسیبدیده پدید خواهد آمد، مورد پذیرش حقوقدانان قرار گرفته است. با وجود این اختلافنظرهایی در خصوص امکان یا عدم امکان وقوع جانشینی برای دولت مسئول یا دولت آسیبدیده در خصوص تعهدات یا حقوق حاصلشده از ارتکاب چنین عملی، بین صاحبنظران وجود دارد. در این خصوص اکثر قریب به اتفاق متخصصان این حوزه به دکترین قدیمی «جانشینی منفی» یا «عدم جانشینی مطلق» اعتقاد دارند. براساس این دکترین، در صورت وقوع جانشینی برای دولتی که مرتکب عمل متخلفانۀ بینالمللی شده است یا دولتی که از ارتکاب چنین عملی آسیب دیده است، حقوق یا تعهداتِ حاصله که پیش از وقوع جانشینی پدید آمده بودهاند، به دولت جانشین منتقل نخواهند شد. ازاینرو این مقاله در پی بیان این مسئله است که با توجه به ویژگیهای منحصربهفرد هریک از اقسام جانشینی، صدور راهحل کلی، واحد و مطلق برای اقسام گوناگون جانشینی نهتنها پایه و اساس منطقی ندارد، بلکه با توجه به بروز وضعیتهایی مانند رضایت دولت جانشین بر جبران خسارتِ وارده به دولت آسیبدیده، توسل به اصل دارا شدن ناعادلانه یا ماهیتِ سرزمینی عمل متخلفانۀ بینالمللی، این تئوری قابل انتقاد و رد است. با نگاهی بر واقعیتهای روز جامعة بینالمللی و با توجه به مبانی اساسیای مانند حفظ حقوق بشر، تأمین عدالت، رعایت انصاف و جلوگیری از دارا شدن ناعادلانه میبایست دکترین عدم جانشینی تعدیل شود و رویکردی واقعگرایانه و متناسب با ویژگیهای خاص قسمهای گوناگون جانشینی اتخاذ شود.
کلیدواژهها
- جانشینی دولت ها
- جانشین منفی
- دکترین عدم جانشینی
- عمل متخلفانه بین المللی
- مسئولیت بین المللی دولت ها