ماده ۷۰۹ قانون مجازات اسلامی (۱۳۹۲): تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۵: خط ۱۵:


== توضیح واژگان ==
== توضیح واژگان ==
جراحت در لغت به معنای خستگی است و در عرف هر زخمی در بدن است.از نظر جزا نیز هر نوع صدمه وارده بر بدن که با ضایعات نسجی،عضوی یا بافتی همراه باشد،نامیده میشود.علامت خارجی جرح خونریزی است و همیشه اثر مادی در بدن مجنی علیه ایجاد میکند که برای مدتی تقریبا طولانی باقی میماند.گفتنی است شدت و ضعف زخم تاثیری در وصف آن ندارد.1835100
جراحت در لغت به معنای خستگی است و در [[عرف]] هر زخمی در بدن است.از نظر حقوق جزا نیز هر نوع صدمه وارده بر بدن که با ضایعات نسجی،عضوی یا بافتی همراه باشد،جراحت نامیده میشود.علامت خارجی جرح خونریزی است و همیشه اثر مادی در بدن مجنی علیه ایجاد میکند که برای مدتی تقریبا طولانی باقی میماند.گفتنی است شدت و ضعف زخم تاثیری در وصف آن ندارد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق جزای اختصاصی (جلد دوم) (جرایم علیه اشخاص)|ترجمه=|جلد=|سال=1385|ناشر=امیرکبیر|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1835100|صفحه=|نام۱=محمدصالح|نام خانوادگی۱=ولیدی|چاپ=8}}</ref>


== نکات توضیحی تفسیری دکترین ==
== نکات توضیحی تفسیری دکترین ==
جرح صدمه ای است که موجب ضایعه عضوی،نسجی یا بافتی در بدن انسان با استفاده از وسایل فیزیکی و شیمیایی ومکانیکی میشود.در جرح فرض بر ورود صدمه بر بدن انسان است.جرح برخلاف ضرب با خونریزی همراه است.4173996همچنین در جرح بافت های بدن از هم گسیخته میشود و اغلب با خونریزی همراه است .مانند پوست رفتگی یا خراشیدگی،پارگی و بریدن سطحی و عمیق همراه با آسیب بر پوست. 351332ضمنا این جرح میتواند به وسیله آلت برنده مانند تیغ و چاقو یا سرنیزه و نظایر اینها ایجاد شود.علامت خارجی جراحت،خونریزی شدید یا ضعف است.4097384
جرح صدمه ای است که موجب ضایعه عضوی،نسجی یا بافتی در بدن انسان با استفاده از وسایل فیزیکی و شیمیایی ومکانیکی میشود.در جرح فرض بر ورود صدمه بر بدن انسان است <ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=محشای قانون مجازات اسلامی بر مبنای قانون مصوب 1/2/1392 به همراه مفاهیم جدید و قوانین جزایی پیشین|ترجمه=|جلد=|سال=1392|ناشر=مجمع علمی و فرهنگی مجد|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4173996|صفحه=|نام۱=ایرج|نام خانوادگی۱=گلدوزیان|چاپ=1}}</ref>همچنین در جرح بافت های بدن از هم گسیخته میشود و اغلب با خونریزی همراه است.مانند پوست رفتگی یا خراشیدگی،پارگی و بریدن سطحی و عمیق همراه با آسیب بر پوست. <ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق کیفری اختصاصی (جرایم علیه اشخاص- جنایات)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=351332|صفحه=|نام۱=حسین|نام خانوادگی۱=آقایی نیا|چاپ=5}}</ref>ضمنا این جرح میتواند به وسیله آلت برنده مانند تیغ و چاقو یا سرنیزه و نظایر اینها ایجاد شود و علامت خارجی آن،خونریزی شدید یا ضعف است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=اندیشه های حقوقی (1) (مجموعه مقالات حقوق کیفری اختصاصی)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=نگاه بینه|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4097384|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=حبیب زاده|چاپ=1}}</ref>در فقه اسلامی معمولا جراحات وارده بر سر و صورت از سایر جراحات تفکیک شده است و به دلیل آشکار بودن آنها و تاثیر سوء آنها بر زیبایی فرد برخورد خاصی با آنها شده است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق کیفری اختصاصی (جرایم علیه اشخاص)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=355488|صفحه=|نام۱=حسین|نام خانوادگی۱=میرمحمدصادقی|چاپ=7}}</ref>


== سوابق فقهی ==
== سوابق فقهی ==
به طور کلی سه نوع دیه وجود دارد که عبارت اند از دیه نفس و آنچه در حکم نفس است.دیه اعضا و دیه  شجاج و سایر جراحات.831276 و اما جراحاتی که بر انسان وارد میشود بر دو نوع است:شجاج و جراح.شجاج یعنی زخمهای سر و صورت و جراح یعنی زخمهای سایر اعضای بدن.گفتنی است با توجه به ماده 709 و 710 قانون مجازات اسلامی واژه شجه به زخمهای دیگر بدن اطلاق نمیشود.ولی جرح اینطور نیست و چنانچه"والجروح قصاص"شجاج و جراح را در بر میگیرد.134280
به طور کلی سه نوع دیه وجود دارد که عبارت اند از دیه نفس و آنچه در حکم نفس است.دیه اعضا و دیه  شجاج و سایر جراحات.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قواعد فقه (جلد اول ) (بخش جزا)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=سمت|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=831276|صفحه=|نام۱=آیت اله خلیل|نام خانوادگی۱=قبله ای خویی|چاپ=4}}</ref> و اما جراحاتی که بر انسان وارد میشود بر دو نوع است:شجاج و جراح.شجاج یعنی زخمهای سر و صورت و جراح یعنی زخمهای سایر اعضای بدن.گفتنی است با توجه به [[ماده 709 قانون مجازات اسلامی|ماده 709]] و [[ماده 710 قانون مجازات اسلامی|710 قانون مجازات اسلامی]] واژه شجه به زخمهای دیگر بدن اطلاق نمیشود.ولی جرح اینطور نیست و عبارت"والجروح قصاص"شجاج و جراح را در بر میگیرد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=آیات الاحکام ( حقوق مدنی و جزایی)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=سمت|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=134280|صفحه=|نام۱=آیت اله خلیل|نام خانوادگی۱=قبله ای خویی|چاپ=6}}</ref>به علاوه در این مورد دیه گونه ای که پس از شکافتن و جراحت التیام یافته اما اثر آن بر چهره باقی مانده است و موجب زشتی گردد پنجاه دینار است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=فرهنگ فقه (جلد چهارم)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=مؤسسه دایرةالمعارف اسلامی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=3360920|صفحه=|نام۱=آیت اله سیدمحمود|نام خانوادگی۱=هاشمی شاهرودی|چاپ=1}}</ref>همچنین اگر در اثر فرورفتن جسم تیزی سوراخی درگونه فرد به وجود آید که داخل دهان از آن دیده شود،دیه آن دویست دینار است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=ترجمه مبانی تکملةالمنهاج (جلد دوم)|ترجمه=|جلد=|سال=1390|ناشر=خرسندی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=3699788|صفحه=|نام۱=سیدابوالقاسم|نام خانوادگی۱=خویی|نام۲=علیرضا (ترجمه)|نام خانوادگی۲=سعید|چاپ=1}}</ref>
 
== رویه های قضایی ==
[[ماده ۷۰۹ قانون مجازات اسلامی|ماده 709 قانون مجازات اسلامی]] انواع جراحات سر و صورت و دیه آنها را معین کرده است که در مورد جراحت وارده بر ابروها میتوان به نظریه مشورتی شماره 7/5363-64/11/15 اداره حقوقی قوه قضائیه استناد کرد که ابروها را عرفا جز صورت محسوب میکند و بیان میکند دیه آنها برابر دیه مقدر برای جراحات منظور شده در قانون دیات خواهد بود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=محشای قانون مجازات اسلامی|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=مجمع علمی و فرهنگی مجد|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=671500|صفحه=|نام۱=ایرج|نام خانوادگی۱=گلدوزیان|چاپ=5}}</ref>
 
== منابع ==

نسخهٔ ‏۸ ژانویهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۳:۱۶

جراحات سر و صورت و دیة آنها به ‌ترتیب ذیل است: الف ـ حارصه: خراش پوست بدون آنکه خون جاری شود، یک ‌صدم دیه کامل ب ـ دامیه: جراحتی که اندکی وارد گوشت شود و همراه با جریان کم یا زیاد خون باشد، دو‌ صدم دیه کامل پ ـ متلاحمه: جراحتی که موجب بریدگی عمیق گوشت شود لکن به پوست نازک روی استخوان نرسد، سه‌ صدم دیه کامل ت ـ سمحاق: جراحتی که به پوست نازک روی استخوان برسد، چهار‌ صدم دیه کامل ث ـ موضحه: جراحتی که پوست نازک روی استخوان را کنار بزند و استخوان را آشکار کند، پنج ‌صدم دیه کامل ج ـ هاشمه: جنایتی که موجب شکستگی استخوان شود گر چه جراحتی را تولید نکند، ده ‌صدم دیه کامل چ ـ مُنَقَّله: جنایتی که درمان آن جز با جا به ‌جا کردن استخوان میسر نباشد، پانزده ‌صدم دیه کامل ح ـ مأمومه: جراحتی که به کیسه مغز برسد، یک ‌سوم دیه کامل خ ـ دامغه: صدمه یا جراحتی که کیسه مغز را پاره کند، که علاوه‌ بر دیه مأمومه، موجب ارش پاره ‌شدن کیسه مغز نیز می‌ باشد. تبصره 1 ـ جراحات گوش، بینی، لب، زبان و داخل دهان، در غیر مواردی که برای آن دیه معین شده است، در حکم جراحات سر و صورت است. تبصره 2 ـ ملاک دیه در جراحت ‌های مذکور، مقدار نفوذ جراحت بوده و طول و عرض آن تأثیری در میزان دیه ندارد. تبصره 3 ـ جنایت بر گونه در صورتی‌ که داخل دهان را نمایان نسازد، موجب یک‌ بیستم دیه کامل و اگر به ‌نحوی باشد که داخل دهان را نمایان سازد، موجب یک‌ پنجم دیه کامل است. در این مورد چنانچه پس از بهبودی جراحت، اثر و عیب فاحشی، در صورت باقی بماند، علاوه ‌بر آن، یک بیستم دیه دیگر نیز باید پرداخت شود. تبصره 4 ـ هرگاه جنایت موضحه صورت بعد از التیام، اثری از خود بر جای بگذارد، علاوه بر دیه موضحه، یک هشتادم دیه کامل نیز ثابت است و هرگاه جنایت در حد موضحه نبوده و بعد از التیام اثری از آن باقی بماند، علاوه بر دیه جنایت، یک ‌صدم دیه کامل نیز ثابت است و چنانچه جنایت، شکافی در صورت ایجاد کند دیه آن هشت صدم دیه کامل است.

توضیح واژگان

جراحت در لغت به معنای خستگی است و در عرف هر زخمی در بدن است.از نظر حقوق جزا نیز هر نوع صدمه وارده بر بدن که با ضایعات نسجی،عضوی یا بافتی همراه باشد،جراحت نامیده میشود.علامت خارجی جرح خونریزی است و همیشه اثر مادی در بدن مجنی علیه ایجاد میکند که برای مدتی تقریبا طولانی باقی میماند.گفتنی است شدت و ضعف زخم تاثیری در وصف آن ندارد.[۱]

نکات توضیحی تفسیری دکترین

جرح صدمه ای است که موجب ضایعه عضوی،نسجی یا بافتی در بدن انسان با استفاده از وسایل فیزیکی و شیمیایی ومکانیکی میشود.در جرح فرض بر ورود صدمه بر بدن انسان است [۲]همچنین در جرح بافت های بدن از هم گسیخته میشود و اغلب با خونریزی همراه است.مانند پوست رفتگی یا خراشیدگی،پارگی و بریدن سطحی و عمیق همراه با آسیب بر پوست. [۳]ضمنا این جرح میتواند به وسیله آلت برنده مانند تیغ و چاقو یا سرنیزه و نظایر اینها ایجاد شود و علامت خارجی آن،خونریزی شدید یا ضعف است.[۴]در فقه اسلامی معمولا جراحات وارده بر سر و صورت از سایر جراحات تفکیک شده است و به دلیل آشکار بودن آنها و تاثیر سوء آنها بر زیبایی فرد برخورد خاصی با آنها شده است.[۵]

سوابق فقهی

به طور کلی سه نوع دیه وجود دارد که عبارت اند از دیه نفس و آنچه در حکم نفس است.دیه اعضا و دیه شجاج و سایر جراحات.[۶] و اما جراحاتی که بر انسان وارد میشود بر دو نوع است:شجاج و جراح.شجاج یعنی زخمهای سر و صورت و جراح یعنی زخمهای سایر اعضای بدن.گفتنی است با توجه به ماده 709 و 710 قانون مجازات اسلامی واژه شجه به زخمهای دیگر بدن اطلاق نمیشود.ولی جرح اینطور نیست و عبارت"والجروح قصاص"شجاج و جراح را در بر میگیرد.[۷]به علاوه در این مورد دیه گونه ای که پس از شکافتن و جراحت التیام یافته اما اثر آن بر چهره باقی مانده است و موجب زشتی گردد پنجاه دینار است.[۸]همچنین اگر در اثر فرورفتن جسم تیزی سوراخی درگونه فرد به وجود آید که داخل دهان از آن دیده شود،دیه آن دویست دینار است.[۹]

رویه های قضایی

ماده 709 قانون مجازات اسلامی انواع جراحات سر و صورت و دیه آنها را معین کرده است که در مورد جراحت وارده بر ابروها میتوان به نظریه مشورتی شماره 7/5363-64/11/15 اداره حقوقی قوه قضائیه استناد کرد که ابروها را عرفا جز صورت محسوب میکند و بیان میکند دیه آنها برابر دیه مقدر برای جراحات منظور شده در قانون دیات خواهد بود.[۱۰]

منابع

  1. محمدصالح ولیدی. حقوق جزای اختصاصی (جلد دوم) (جرایم علیه اشخاص). چاپ 8. امیرکبیر، 1385.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1835100
  2. ایرج گلدوزیان. محشای قانون مجازات اسلامی بر مبنای قانون مصوب 1/2/1392 به همراه مفاهیم جدید و قوانین جزایی پیشین. چاپ 1. مجمع علمی و فرهنگی مجد، 1392.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4173996
  3. حسین آقایی نیا. حقوق کیفری اختصاصی (جرایم علیه اشخاص- جنایات). چاپ 5. میزان، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 351332
  4. محمدجعفر حبیب زاده. اندیشه های حقوقی (1) (مجموعه مقالات حقوق کیفری اختصاصی). چاپ 1. نگاه بینه، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4097384
  5. حسین میرمحمدصادقی. حقوق کیفری اختصاصی (جرایم علیه اشخاص). چاپ 7. میزان، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 355488
  6. آیت اله خلیل قبله ای خویی. قواعد فقه (جلد اول ) (بخش جزا). چاپ 4. سمت، 1388.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 831276
  7. آیت اله خلیل قبله ای خویی. آیات الاحکام ( حقوق مدنی و جزایی). چاپ 6. سمت، 1388.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 134280
  8. آیت اله سیدمحمود هاشمی شاهرودی. فرهنگ فقه (جلد چهارم). چاپ 1. مؤسسه دایرةالمعارف اسلامی، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3360920
  9. سیدابوالقاسم خویی و علیرضا (ترجمه) سعید. ترجمه مبانی تکملةالمنهاج (جلد دوم). چاپ 1. خرسندی، 1390.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3699788
  10. ایرج گلدوزیان. محشای قانون مجازات اسلامی. چاپ 5. مجمع علمی و فرهنگی مجد، 1384.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 671500