ماده ۷۰۹ قانون مجازات اسلامی (۱۳۹۲)

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو

ماده ۷۰۹ قانون مجازات اسلامی (۱۳۹۲): جراحات سر و صورت و دیه آنها به ترتیب ذیل است:

  • الف ـ حارصه: خراش پوست بدون آنکه خون جاری شود، یک صدم دیه کامل
  • ب ـ دامیه: جراحتی که اندکی وارد گوشت شود و همراه با جریان کم یا زیاد خون باشد، دو صدم دیه کامل
  • پ ـ متلاحمه: جراحتی که موجب بریدگی عمیق گوشت شود لکن به پوست نازک روی استخوان نرسد، سه صدم دیه کامل
  • ت ـ سمحاق: جراحتی که به پوست نازک روی استخوان برسد، چهار صدم دیه کامل
  • ث ـ موضحه: جراحتی که پوست نازک روی استخوان را کنار بزند و استخوان را آشکار کند، پنج صدم دیه کامل
  • ج ـ هاشمه: جنایتی که موجب شکستگی استخوان شود گر چه جراحتی را تولید نکند، ده صدم دیه کامل
  • چ ـ مُنَقَّله: جنایتی که درمان آن جز با جابه‌جا کردن استخوان میسر نباشد، پانزده صدم دیه کامل
  • ح ـ مأمومه: جراحتی که به کیسه مغز برسد، یک سوم دیه کامل
  • خ ـ دامغه: صدمه یا جراحتی که کیسه مغز را پاره کند، که علاوه بر دیه مأمومه، موجب ارش پاره شدن کیسه مغز نیز می‌باشد.

تبصره ۱ ـ جراحات گوش، بینی، لب، زبان و داخل دهان، در غیر مواردی که برای آن دیه معین شده‌است، در حکم جراحات سر و صورت است.

تبصره ۲ ـ ملاک دیه در جراحت‌های مذکور، مقدار نفوذ جراحت بوده و طول و عرض آن تأثیری در میزان دیه ندارد.

تبصره ۳ ـ جنایت بر گونه در صورتی که داخل دهان را نمایان نسازد، موجب یک بیستم دیه کامل و اگر به نحوی باشد که داخل دهان را نمایان سازد، موجب یک پنجم دیه کامل است. در این مورد چنانچه پس از بهبودی جراحت، اثر و عیب فاحشی، در صورت باقی بماند، علاوه بر آن، یک بیستم دیه دیگر نیز باید پرداخت شود.

تبصره ۴ ـ هرگاه جنایت موضحه صورت بعد از التیام، اثری از خود بر جای بگذارد، علاوه بر دیه موضحه، یک هشتادم دیه کامل نیز ثابت است و هرگاه جنایت در حد موضحه نبوده و بعد از التیام اثری از آن باقی بماند، علاوه بر دیه جنایت، یک صدم دیه کامل نیز ثابت است و چنانچه جنایت، شکافی در صورت ایجاد کند دیه آن هشت صدم دیه کامل است.

مواد مرتبط

توضیح واژگان

«جراحت» در لغت، به معنای خستگی است و در عرف هر زخمی در بدن است. از نظر حقوق جزا نیز هر نوع صدمه وارده بر بدن که با ضایعات نسجی، عضوی یا بافتی همراه باشد، جراحت نامیده می‌شود. علامت خارجی جرح، خونریزی است و همیشه اثر مادی در بدن مجنی علیه ایجاد می‌کند که برای مدتی تقریباً طولانی باقی می‌ماند، گفتنی است شدت و ضعف زخم، تأثیری در وصف آن ندارد.[۱]

مطالعات تطبیقی

در حقوق انگلستان مطابق مواد یک و بیست و سه قانون جرایم علیه اشخاص (The Offences Against the Person Act 1861)، جرح می‌تواند به صورت عمد یا غیرعمد اتفاق بیفتد. جراحت غیرعمد تنها در صورتی قابل انتساب به فرد است که منجر به شکافته شدن پوست شود. کبود کردن، سوزاندن و یا خراشیدن پوست، ایراد جرح به این مفهوم نمی‌باشد. به علاوه، شکستن استخوان هم در صورتی که همراه با شکافته شدن پوست نباشد، این‌گونه نخواهد بود؛ یعنی برای جراحت، وجود خونریزی لازم است. به همین دلیل، در یکی از پرونده‌های مطرح که خوانده با شلیک یک گلوله به بدن شاکی منجر به خونریزی داخلی شده بود، درحالی که پوست او را پاره نکرده بود، دادگاه حکم کرد که خوانده مرتکب این جرم نشده است.[۲]

نکات تفسیری دکترین ماده 709 قانون مجازات اسلامی (1392)

جرح، صدمه ای است که موجب ضایعه عضوی، نسجی یا بافتی در بدن انسان با استفاده از وسایل فیزیکی و شیمیایی و مکانیکی می‌شود. در جرح، فرض بر ورود صدمه بر بدن انسان است،[۳]همچنین در جرح، بافت‌های بدن از هم گسیخته می‌شود و اغلب با خونریزی همراه است، مانند پوست رفتگی یا خراشیدگی، پارگی و بریدن سطحی و عمیق همراه با آسیب بر پوست.[۴]ضمناً این جرح می‌تواند به وسیله آلت برنده مانند تیغ و چاقو یا سرنیزه و نظایر اینها ایجاد شود و علامت خارجی آن، خونریزی شدید یا ضعف است.[۵]در فقه اسلامی معمولاً جراحات وارده بر سر و صورت از سایر جراحات تفکیک شده‌ است و به دلیل آشکار بودن آنها و تأثیر سوء آنها بر زیبایی فرد، برخورد خاصی با آنها شده‌ است.[۶]

سوابق و مستندات فقهی

سوابق و مستندات فقهی

به‌طور کلی سه نوع دیه وجود دارد که عبارت اند از دیه نفس و آنچه در حکم نفس است، دیه اعضا و دیه شجاج و سایر جراحات[۷] و اما جراحاتی که بر انسان وارد می‌شود بر دو نوع است: شجاج و جراح، شجاج یعنی زخمهای سر و صورت و جراح یعنی زخمهای سایر اعضای بدن. گفتنی است با توجه به ماده ۷۰۹ و ۷۱۰ قانون مجازات اسلامی، واژه شجه به زخمهای دیگر بدن اطلاق نمی‌شود، ولی جرح اینطور نیست و عبارت «والجروح قصاص»، شجاج و جراح را در بر می‌گیرد،[۸]به علاوه در این مورد، دیه گونه ای که پس از شکافتن و جراحت التیام یافته اما اثر آن بر چهره باقی مانده‌ است و موجب زشتی گردد، پنجاه دینار است.[۹]همچنین اگر در اثر فرو رفتن جسم تیزی، سوراخی در گونه فرد به وجود آید که داخل دهان از آن دیده شود، دیه آن دویست دینار است.[۱۰]

نکات توصیفی هوش مصنوعی ماده 709 قانون مجازات اسلامی (1392)

  1. جراحات سر و صورت دارای درجات مختلفی هستند که هر کدام میزان خاصی از دیه را به خود اختصاص می‌دهند.
  2. حارصه به معنای خراش پوست، بدون جاری شدن خون، و معادل یک صدم دیه کامل است.
  3. دامیه جراحتی با نفوذ اندک به گوشت و جریان خون است که دو صدم دیه کامل دارد.
  4. متلاحمه جراحتی با بریدگی عمیق‌تر است که به پوست نازک روی استخوان نمی‌رسد و سه صدم دیه کامل دارد.
  5. سمحاق جراحتی است که به پوست نازک استخوان می‌رسد و چهار صدم دیه کامل دارد.
  6. موضحه جراحتی است که پوست نازک روی استخوان را کنار می‌زند و پنج صدم دیه کامل دارد.
  7. هاشمه شکستگی استخوانی است که جراحتی ایجاد نکند و ده صدم دیه کامل دارد.
  8. منقله جنایتی است که درمان آن با جابه‌جایی استخوان ممکن باشد و پانزده صدم دیه کامل دارد.
  9. مأمومه جراحتی است که به کیسه مغز می‌رسد و یک سوم دیه کامل دارد.
  10. دامغه جراحتی است که کیسه مغز را پاره می‌کند و علاوه بر دیه مأمومه، شامل ارش پاره شدن کیسه مغز نیز می‌شود.
  11. جراحات گوش، بینی، لب، زبان و داخل دهان نیز در حکم جراحات سر و صورت هستند، مگر در موارد خاص که دیه معین دارند.
  12. دیه جراحت‌ها بر اساس میزان نفوذ تعیین می‌شود و طول و عرض جراحت تأثیری در میزان دیه ندارد.
  13. جنایت بر گونه بسته به نمایان کردن داخل دهان، می‌تواند یک بیستم یا یک پنجم دیه کامل باشد و در صورت باقی ماندن اثر، دیه اضافی نیز تعلق می‌گیرد.
  14. جراحت موضحه در صورت باقی گذاشتن اثر پس از التیام، شامل یک هشتادم دیه اضافی است.
  15. جنایت غیر موضحه با باقی ماندن اثر، شامل یک صدم دیه کامل اضافی است.
  16. شکاف در صورت شامل هشت صدم دیه کامل است.

رویه های قضایی

مقالات مرتبط

منابع

  1. محمدصالح ولیدی. حقوق جزای اختصاصی (جلد دوم) (جرایم علیه اشخاص). چاپ 8. امیرکبیر، 1385.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1835100
  2. ساریخانی, عادل; شریفی, مهدی (1402). "بررسی تطبیقی جبران خسارت صدمات بدنی در حقوق ایران و انگلستان". پژوهش تطبیقی حقوق اسلام و غرب. 10 (2): 77–96. doi:10.22091/csiw.2022.6493.1999. ISSN 2476-4213.
  3. ایرج گلدوزیان. محشای قانون مجازات اسلامی بر مبنای قانون مصوب 1/2/1392 به همراه مفاهیم جدید و قوانین جزایی پیشین. چاپ 1. مجمع علمی و فرهنگی مجد، 1392.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4173996
  4. حسین آقایی نیا. حقوق کیفری اختصاصی (جرایم علیه اشخاص- جنایات). چاپ 5. میزان، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 351332
  5. محمدجعفر حبیب زاده. اندیشه‌های حقوقی (1) (مجموعه مقالات حقوق کیفری اختصاصی). چاپ 1. نگاه بینه، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4097384
  6. حسین میرمحمدصادقی. حقوق کیفری اختصاصی (جرایم علیه اشخاص). چاپ 7. میزان، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 355488
  7. آیت اله خلیل قبله ای خویی. قواعد فقه (جلد اول) (بخش جزا). چاپ 4. سمت، 1388.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 831276
  8. آیت اله خلیل قبله ای خویی. آیات الاحکام (حقوق مدنی و جزایی). چاپ 6. سمت، 1388.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 134280
  9. آیت اله سیدمحمود هاشمی شاهرودی. فرهنگ فقه (جلد چهارم). چاپ 1. مؤسسه دایرةالمعارف اسلامی، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3360920
  10. سیدابوالقاسم خویی و علیرضا (ترجمه) سعید. ترجمه مبانی تکملةالمنهاج (جلد دوم). چاپ 1. خرسندی، 1390.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3699788
  11. ایرج گلدوزیان. محشای قانون مجازات اسلامی. چاپ 5. مجمع علمی و فرهنگی مجد، 1384.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 671500