ماده ۳۷۵ قانون مجازات اسلامی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (added Category:اکراه در جنایت using HotCat) |
||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
== منابع == | == منابع == | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده:اکراه در جنایت]] |
نسخهٔ ۱۹ مارس ۲۰۲۲، ساعت ۲۳:۵۷
اکراه در قتل مجوز قتل نیست و مرتکب، قصاص می شود و اکراه کننده، به حبس ابد محکوم می گردد. تبصره 1 ـ اگر اکراه شونده طفل غیرممیز یا مجنون باشد فقط اکراه کننده محکوم به قصاص است. تبصره 2 ـ اگر اکراه شونده طفل ممیز باشد عاقله او دیه مقتول را میپردازد و اکراه کننده به حبس درجه یک محکوم می شود.
توضیح واژگان
قتل مکرَه عبارت از حالتی است که قاتل به موجب تهدید وارده از سوی دیگری و به اکراه شخص ثالثی را به قتل می رساند.[۱]در خصوص وضعیت اکراه به قتل گروهی معتقدند اگر فردی عقل و بالغ وادار به قتل شخصی شود، حق ندارد برای دفع ضرر از خویش اقدام به قتل کند. زیرا نمی توان خون و جان کسی را برتر از دیگری دانست. لذا در این حالت فاعل باید قصاص شود نه اکراه کننده.[۲]
پیشینه
سابقا ماده 211 قانون مجازات اسلامی (مصوب 1370) در این خصوص وضع شده بود.[۳]
نکات توضیحی تفسیری دکترین
نکته این ماده آن است که در فرضی که کسی دیگری را از طریق تهدید به قتل یا دیگر تهدیدات اکراه به قتل می کند، چنانچه هم اکراه کننده و هم اکراه شونده عاقل و بالغ باشند، باید قائل به قصاص مباشر و نه آمر بود.[۴] چرا که اگرچه در این جا هم اکراه موثر انتخاب آزادانه است، اما در قصد ارتکاب جرم تاثیری ندارد.[۵] عده ای دیگر نیز با استناد به انتظار عرف به عدم ارتکاب قتل از سوی اکراه شونده، قائل به مجازات او هستند.[۶] اما مهم ترین دلیل در این خصوص را به تعبیر برخی از حقوقدانان باید لزوم صیانت از قداست نفس آدمی و جلوگیری از سلب حیات یک فرد بی گناه به صرف تهدید شدن ولو به مرگ دانست.[۷] البته گروهی با این سخن مخالف بوده و معتقدند به عنوان مثال به نظر نمی رسد کسی که ملزم به انتخاب میان مرگ خود و دیگری است، دست به انتخابی آزادانه زده باشد.لذا در استحقاق قصاص او باید تردید نمود.[۸] گروهی نیز میان دو حالت «اجبار به قتل» و «اکراه به قتل» قائل به تفکیک شده اند و اجبار به قتل را موجب برائت از مسئولیت کیفری می دانند.[۹]البته باید توجه داشت عدم تاثیر اکراه در قتل، به دیگر جنایات مادون نفس تسری نمی یابد و در این حالت بسیاری از صاحب نظران، اکراه کننده را مستحق قصاص می دانند.[۱۰]
تبصره این ماده در مقام توجه به شخصیت اکراه شونده و تاثیر آن در مجازات است. لذا باید از آن لزوم عاقل و بالغ بودن اکراه شونده و عدم شرطیت این موارد در اکراه کننده را استنباط نمود.[۱۱]
در خصوص مجازات این ماده نیز باید یاد آور شد که در چنین موقعیتی مرتکب را باید به قصاص و اکراه کننده را به حبس ابد محکوم نمود.[۱۲]
سوابق فقهی
گروهی از فقها معتقدند در این حالت نمی توان حدیث رفع اکراه را جاری دانست. زیرا این حالت شامل اکراه به قتل نمی شود.[۱۳]
مستندات فقهی
اجماع بر این است که بر اساس روایات و احادیث مسلم و قطعی که در این خصوص وجود دارد، نمی توان اکراه را موجب سقوط مجازات قتل عمدی دانست.[۱۴] همچنین گروهی نیز به دلایل عقلی استناد کرده اند به این توضیح که در فرضی که اکراه شونده دیگری را به قتل برساند، هر دو شخص قاتل و مقتول از حیث حرمت مساوی بوده و لذا مجازات نکردن او بر اساس قواعد اکراه، ترجیح بلا مرجح است.[۱۵]
مصادیق و نمونه ها
در فرضی که کسی به دیگری بگوید « اگر مرا نکشی تو را خواهم کشت» باز هم قتل جایز نیست. زیرا حرمت با اذن مجنی علیه از بین نمی رود.گروهی البته معتقدند در فرض کشتن فرد، قاتل قصاص نمیشود. زیرا مجنی علیه با اذن در قتل، حق قصاص خود را ساقط کرده است.[۱۶]
منابع
- ↑ محمدجعفر جعفری لنگرودی. مبسوط در ترمینولوژی حقوق (جلد اول). چاپ 1. گنج دانش، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 82924
- ↑ محمدجعفر جعفری لنگرودی. مبسوط در ترمینولوژی حقوق (جلد اول). چاپ 1. گنج دانش، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 82924
- ↑ عباس زراعت. شرح مختصر قانون مجازات اسلامی (مصوب 1392). چاپ 1. ققنوس، 1392. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 6275820
- ↑ فصلنامه رهنمون شماره 1 تابستان 1371. مدرسه عالی شهید مطهری، 1371. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 294240
- ↑ حسین آقایی نیا. حقوق کیفری اختصاصی (جرایم علیه اشخاص- جنایات). چاپ 5. میزان، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 350008
- ↑ حسین میرمحمدصادقی. حقوق کیفری اختصاصی (جرایم علیه اشخاص). چاپ 7. میزان، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 353584
- ↑ حسین میرمحمدصادقی. حقوق کیفری اختصاصی (جرایم علیه اشخاص). چاپ 7. میزان، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 355728
- ↑ محمدعلی اردبیلی. حقوق جزای عمومی (جلد دوم). چاپ 23. میزان، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 537772
- ↑ حسین میرمحمدصادقی. حقوق کیفری اختصاصی (جرایم علیه اموال و مالکیت) (کلاهبرداری- خیانت در امانت- سرقت و صدور چک پرداخت نشدنی) (مطالعه تطبیقی). چاپ 31. میزان، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 579204
- ↑ حسین میرمحمدصادقی. حقوق کیفری اختصاصی (جرایم علیه اشخاص). چاپ 7. میزان، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 355788
- ↑ حسین آقایی نیا. حقوق کیفری اختصاصی (جرایم علیه اشخاص- جنایات). چاپ 5. میزان، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 350056
- ↑ ایرج گلدوزیان. بایسته های حقوق جزای عمومی (جلد اول دوم سوم). چاپ 20. میزان، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 615480
- ↑ فصلنامه رهنمون شماره 1 تابستان 1371. مدرسه عالی شهید مطهری، 1371. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 294256
- ↑ حسین آقایی نیا. حقوق کیفری اختصاصی (جرایم علیه اشخاص- جنایات). چاپ 5. میزان، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 855360
- ↑ عباس زراعت. قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی (همراه با فهرست تفصیلی عناوین مجرمانه). چاپ 4. ققنوس، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 707628
- ↑ حسین آقایی نیا. حقوق کیفری اختصاصی (جرایم علیه اشخاص- جنایات). چاپ 5. میزان، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 350036