ماده ۳ قانون تشدید مجازات مرتکبین ارتشاء، اختلاس و کلاهبرداری: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۲: خط ۱۲:


== توضیح واژگان ==
== توضیح واژگان ==
رشوه در فقه به معنای مال یا هرآن چیزی است که برای ابطال حق و یا احقاق باطل به قاضی و یا ضابطین دستگاه عدالت داده میشود.2108508دهنده را راشی گویند و گیرنده را مرتشی.اگر واسطه ای بین آنان باشد او را رائش نامند. 331744
[[رشوه]] در فقه به معنای مال یا هرآن چیزی است که برای ابطال حق و یا احقاق باطل به قاضی و یا ضابطین دستگاه عدالت داده میشود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=دانشنامه حقوق خصوصی (جلد دوم)|ترجمه=|جلد=|سال=1386|ناشر=محراب فکر|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2108508|صفحه=|نام۱=مسعود|نام خانوادگی۱=انصاری|نام۲=محمدعلی|نام خانوادگی۲=طاهری|چاپ=2}}</ref>دهنده را [[راشی]] گویند و گیرنده را [[مرتشی]].اگر واسطه ای بین آنان باشد او را [[رائش]] نامند. <ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مبسوط در ترمینولوژی حقوق (جلد سوم)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=331744|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=4}}</ref>
 
== مطالعه تطبیقی ==
در حقوق ایران مجازات راشی و مرتشی یکسان نیست ولی در حقوق فرانسه مجازات آن دو یکی در نظر گرفته میشود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=جرایم علیه عدالت قضایی|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1589712|صفحه=|نام۱=جعفر|نام خانوادگی۱=کوشا|چاپ=2}}</ref>


== نکات توضیحی تفسیری دکترین ==
== نکات توضیحی تفسیری دکترین ==
بر رشوه گیرنده واجب است که رشوه را به صاحبش برگرداند و اگر مال مورد رشوه نزد رشوه گیرنده تلف شود،ضامن آن است.392020گفتنی است گرفتن رشوه باید به منظور انجام دادن یا انجام ندادن کاری باشد .یعنی راشی و مرتشی باید بر این امر توافق کنند.بنابراین اگر چنین توافقی صورت نگرفته باشد یا آن را به منظور دیگری مانند قرض الحسنه گرفته باشد،مشمول این ماده نمیگردد.هرچند گیرنده آن کاری را انجام دهد یا ترک کند.392004
[[ارتشا]] عبارت است از قبول کردن مال یا وجه از طرف مستخدمین دولت برای انجام یا خودداری از انجام کاری که از وظایف رسمی آنان است.بنابراین در این جرم گیرنده وجه دارای عنوان و سمت رسمی است .همچنین راشی بدون آنکه تحت تاثیر تهدید از ناحیه مرتشی قرار بگیرد،وجه یا مال را به او میدهد. <ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق جزای اختصاصی (جلد دوم) (جرایم علیه اشخاص)|ترجمه=|جلد=|سال=1385|ناشر=امیرکبیر|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1835356|صفحه=|نام۱=محمدصالح|نام خانوادگی۱=ولیدی|چاپ=8}}</ref>در این باره لازم به ذکر است که اگر شخصی برای انجام امری وجهی را به فردی بدهد و به دلیل اشتباه در مقررات استخدامی نداند که رشوه گیرنده کارمند دولت است،مرتکب پرداخت رشوه نشده است. <ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق جزای عمومی (جلد اول)|ترجمه=|جلد=|سال=1386|ناشر=ققنوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=3131688|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|چاپ=2}}</ref>در واقع در این جرم وصف کارمند دولت بودن وصف ضروری رشوه گیرنده است .بنابراین کسی که رشوه میدهد باید بداند که رشوه را به کارمند دولت میدهد. <ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق جزای عمومی (جلد اول)|ترجمه=|جلد=|سال=1386|ناشر=ققنوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=3131656|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|چاپ=2}}</ref>در این جرم بر رشوه گیرنده واجب است که رشوه را به صاحبش برگرداند و اگر مال مورد رشوه نزد رشوه گیرنده تلف شود،ضامن آن است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=شرح قانون مجازات اسلامی (جلد اول) (بخش تعزیرات)|ترجمه=|جلد=|سال=1377|ناشر=فیض|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=392020|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|چاپ=2}}</ref>گفتنی است گرفتن رشوه باید به منظور انجام دادن یا انجام ندادن کاری باشد .یعنی راشی و مرتشی باید بر این امر توافق کنند.بنابراین اگر چنین توافقی صورت نگرفته باشد یا آن را به منظور دیگری مانند قرض الحسنه گرفته باشد،مشمول این ماده نمیگردد.هرچند گیرنده آن کاری را انجام دهد یا ترک کند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=شرح قانون مجازات اسلامی (جلد اول) (بخش تعزیرات)|ترجمه=|جلد=|سال=1377|ناشر=فیض|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=392004|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|چاپ=2}}</ref>ضمنا در قانون ایران برای تحقق ارتشا جنبه مالی داشتن آن چیزی است که داده و گرفته میشود.بنابراین هرگاه به عنوان مثال کارمندی در عوض مقاله ای که در تمجید از او منتشر میشود،یا رایی که به نفع او در یک محکمه خانواده صادر میشود،کاری را انجام دهد(برخلاف وظیفه)یا از انجام آن خودداری کند،مرتشی محسوب نخواهد شد .همچنان که در این موارد طرف مقابل نیز راشی محسوب نمیشود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق کیفری اختصاصی (جلد سوم) (جرایم علیه امنیت و آسایش عمومی) (مطالعه تطبیقی)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=435376|صفحه=|نام۱=حسین|نام خانوادگی۱=میرمحمدصادقی|چاپ=17}}</ref>
 
گفتنی است از جمله تفاوت های موجود بین ارتشا و اخذ پورسانت در عنصر قانونی این دو جرم است .در واقع عنصر قانونی ارتشاء عام [[ماده ۳ قانون تشدید مجازات مرتکبین ارتشاء، اختلاس و کلاهبرداری]] است.همچنین ارتشاء خاص به شرح مندرج در مواد 588 الی 594 قانون تعزیرات است.حال آنکه جرم اخذ پورسانت منحصرا [[مشمول ماده واحده مصوب 1372]] مجلس شورای اسلامی است که مشتمل بر یک ماده و سه تبصره است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق کیفری اقتصادی|ترجمه=|جلد=|سال=1386|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2598380|صفحه=|نام۱=محمدصالح|نام خانوادگی۱=ولیدی|چاپ=1}}</ref>


== مطالعات فقهی ==
== مطالعات فقهی ==
=== مستندات فقهی ===
مشهورترین دلیل قرآنی حرمت رشوه [[آیه 188 سوره بقره]] است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=اندیشه های حقوقی (1) (مجموعه مقالات حقوق کیفری اختصاصی)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=نگاه بینه|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4071560|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=حبیب زاده|چاپ=1}}</ref>


=== سوابق فقهی ===
=== سوابق فقهی ===
حکم بن حکیم صیرفی میگوید:شنیده ام که حفص اعور از امام صادق(ع)سوال کرد:حاکم از ما مشک و آفتابه میخرد و شخصی را برای تحویل گرفتن اجناس وکیل میکند.ما به او رشوه میدهیم تا به ما ستم نکند.امام (ع) فرمودند:آنچه به وسیله آن به اموالت سامان بخشی،اشکال ندارد.سپس امام مدتی سکوت کرد و گفت:به من بگو اگر به او رشوه دهی کمتر از قرارداد دریافت میکند؟حفص گفت آری.امام فرمود:رشوه ات فاسد است.3757224
حکم بن حکیم صیرفی میگوید:شنیده ام که حفص اعور از امام صادق(ع)سوال کرد:حاکم از ما مشک و آفتابه میخرد و شخصی را برای تحویل گرفتن اجناس وکیل میکند.ما به او رشوه میدهیم تا به ما ستم نکند.امام (ع) فرمودند:آنچه به وسیله آن به اموالت سامان بخشی،اشکال ندارد.سپس امام مدتی سکوت کرد و گفت:به من بگو اگر به او رشوه دهی کمتر از قرارداد دریافت میکند؟حفص گفت آری.امام فرمود:رشوه ات فاسد است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=منابع فقه شیعه ترجمه جامع احادیث الشیعه  آیةاله سیدحسین بروجردی (جلد بیست وسوم) (معاملات 1)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=فرهنگ سبز|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=3757224|صفحه=|نام۱=احمد|نام خانوادگی۱=اسماعیل تبار|نام۲=سیداحمدرضا|نام خانوادگی۲=حسینی|نام۳=محمدحسین (ترجمه)|نام خانوادگی۳=مهوری|چاپ=1}}</ref> همچنین از جمله دیگر  روایات ناظر بر حرمت رشوه عبارت است از روایت سماعه از امام صادق (ع) که فرمودند:اَلرِّشَا فِي اَلْحُكْمِ هُوَ اَلْكُفْرُ بِاللَّهِ .<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=اندیشه های حقوقی (1) (مجموعه مقالات حقوق کیفری اختصاصی)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=نگاه بینه|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4071960|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=حبیب زاده|چاپ=1}}</ref>
 
== منابع ==
{{پانویس}}

نسخهٔ ‏۳ اکتبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۳:۱۹

ماده ۳ قانون تشدید مجازات مرتکبین ارتشاء، اختلاس و کلاهبرداری:هر يك از مستخدمين و مأمورين دولتي اعم از قضايي و اداري يا شوراها يا شهرداريها يا نهادهاي انقلابي و بطور كلي قواي سه گانه و‌ همچنين نيروهاي مسلح يا شركتهاي دولتي يا سازمانهاي دولتي وابسته به دولت و يا مأمورين به خدمات عمومي خواه رسمي يا غيررسمي براي انجام‌ دادن يا انجام ندادن امري كه مربوط به سازمانهاي مزبور مي باشد وجه يا مال يا سند پرداخت وجه يا تسليم مالي را مستقيماً يا غيرمستقيم قبول نمايد ‌در حكم مرتشي است اعم از اين كه امر مذكور مربوط به وظايف آنها بوده يا آنكه مربوط به مأمور ديگري در آن سازمان باشد، خواه آن كار را انجام داده يا ‌نداده و انجام آن بر طبق حقانيت و وظيفه بوده يا نبوده باشد و يا آن‌ كه در انجام يا عدم انجام آن مؤثر بوده يا نبوده باشد به ترتيب زير مجازات مي ‌شود. در صورتيكه قيمت مال يا وجه مأخوذ بيش از بيست هزار ريال نباشد به انفصال موقت از شش ماه تا سه سال و چنانچه مرتكب در مرتبه مديركل يا‌ همطراز مديركل يا بالاتر باشد به انفصال دائم از مشاغل دولتي محكوم خواهد شد و بيش از اين مبلغ تا دويست هزار ريال از يكسال تا سه سال حبس‌ و جزاي نقدي معادل قيمت مال يا وجه مأخوذ و انفصال موقت از شش ماه تا سه سال محكوم خواهد شد و چنانچه مرتكب در مرتبه مديركل يا همطراز ‌مديركل يا بالاتر باشد به جاي انفصال موقت به انفصال دائم از مشاغل دولتي محكوم خواهد شد. در صورتي كه قيمت مال يا وجه مأخوذ بيش از دويست هزار ريال تا يك ميليون ريال باشد مجازات مرتكب دو تا پنج سال حبس به علاوه جزاي نقدي ‌معادل قيمت مال يا وجه مأخوذ و انفصال دائم از خدمات دولتي و تا 74 ضربه شلاق خواهد بود و چنانچه مرتكب در مرتبه پايين ‌تر از مدير‌كل يا همطراز آن باشد بجاي انفصال دائم به انفصال موقت از شش ماه تا سه سال محكوم خواهد شد. در صورتي كه قيمت مال يا وجه مأخوذ بيش از يك ميليون ريال باشد مجازات مرتكب پنج تا ده سال حبس به علاوه جزاي نقدي معادل قيمت مال يا وجه ‌مأخوذ و انفصال دائم از خدمات دولتي و تا 74 ضربه شلاق خواهد بود و چنانچه مرتكب در مرتبه پايين ‌تر از مديركل يا همطراز آن باشد بجاي انفصال دائم به انفصال موقت از شش ماه تا سه سال محكوم خواهد شد.

تبصره 1 - مبالغ مذكور از حين تعيين مجازات و يا صلاحيت محاكم اعم از اينست كه جرم دفعتاً واحده و يا به دفعات واقع شده و جمع مبلغ ‌مأخوذه بالغ بر نصاب مزبور باشد.

تبصره 2 - در تمامي موارد فوق مال ناشي از ارتشاء بعنوان تعزير رشوه دهنده به نفع دولت ضبط خواهد شد و چنانچه راشي به وسيله رشوه‌ امتيازي تحصيل كرده باشد اين امتياز لغو خواهد شد.

تبصره 3 - مجازات شروع به ارتشاء حسب مورد حداقل مجازات مقرر در آن مورد خواهد بود. (‌در مواردي كه در اصل ارتشاء انفصال دائم پيش بيني‌ شده است در شروع به ارتشاء بجاي آن سه سال انفصال تعيين مي شود) و در صورتي كه نفس عمل انجام شده جرم باشد به مجازات اين جرم نيز محكوم خواهد شد.

تبصره 4 - هرگاه ميزان رشوه بيش از مبلغ دويست هزار ريال باشد، در صورت وجود دلايل كافي، صدور قرار بازداشت موقت به مدت يكماه ‌الزامي است و اين قرار در هيچ يك از مراحل رسيدگي قابل تبديل نخواهد بود. همچنين وزير دستگاه مي ‌تواند پس از پايان مدت بازداشت موقت كارمند‌ را تا پايان رسيدگي و تعيين تكليف نهايي وي از خدمت تعليق كند. به ايام تعليق مذكور در هيچ حالت، هيچگونه حقوق و مزايايي تعلق نخواهد گرفت.

تبصره 5 - در هر مورد از موارد ارتشاء هرگاه راشي قبل از كشف جرم مأمورين را از وقوع بزه آگاه سازد از تعزير مالي معاف خواهد شد و در مورد‌ امتياز طبق مقررات عمل ميشود و چنانچه راشي در ضمن تعقيب با اقرار خود موجبات تسهيل تعقيب مرتش را فراهم نمايد تا نصف مالي كه بعنوان ‌رشوه پرداخته است به وي بازگردانده مي ‌شود و امتياز نيز لغو ميگردد.

توضیح واژگان

رشوه در فقه به معنای مال یا هرآن چیزی است که برای ابطال حق و یا احقاق باطل به قاضی و یا ضابطین دستگاه عدالت داده میشود.[۱]دهنده را راشی گویند و گیرنده را مرتشی.اگر واسطه ای بین آنان باشد او را رائش نامند. [۲]

مطالعه تطبیقی

در حقوق ایران مجازات راشی و مرتشی یکسان نیست ولی در حقوق فرانسه مجازات آن دو یکی در نظر گرفته میشود.[۳]

نکات توضیحی تفسیری دکترین

ارتشا عبارت است از قبول کردن مال یا وجه از طرف مستخدمین دولت برای انجام یا خودداری از انجام کاری که از وظایف رسمی آنان است.بنابراین در این جرم گیرنده وجه دارای عنوان و سمت رسمی است .همچنین راشی بدون آنکه تحت تاثیر تهدید از ناحیه مرتشی قرار بگیرد،وجه یا مال را به او میدهد. [۴]در این باره لازم به ذکر است که اگر شخصی برای انجام امری وجهی را به فردی بدهد و به دلیل اشتباه در مقررات استخدامی نداند که رشوه گیرنده کارمند دولت است،مرتکب پرداخت رشوه نشده است. [۵]در واقع در این جرم وصف کارمند دولت بودن وصف ضروری رشوه گیرنده است .بنابراین کسی که رشوه میدهد باید بداند که رشوه را به کارمند دولت میدهد. [۶]در این جرم بر رشوه گیرنده واجب است که رشوه را به صاحبش برگرداند و اگر مال مورد رشوه نزد رشوه گیرنده تلف شود،ضامن آن است.[۷]گفتنی است گرفتن رشوه باید به منظور انجام دادن یا انجام ندادن کاری باشد .یعنی راشی و مرتشی باید بر این امر توافق کنند.بنابراین اگر چنین توافقی صورت نگرفته باشد یا آن را به منظور دیگری مانند قرض الحسنه گرفته باشد،مشمول این ماده نمیگردد.هرچند گیرنده آن کاری را انجام دهد یا ترک کند.[۸]ضمنا در قانون ایران برای تحقق ارتشا جنبه مالی داشتن آن چیزی است که داده و گرفته میشود.بنابراین هرگاه به عنوان مثال کارمندی در عوض مقاله ای که در تمجید از او منتشر میشود،یا رایی که به نفع او در یک محکمه خانواده صادر میشود،کاری را انجام دهد(برخلاف وظیفه)یا از انجام آن خودداری کند،مرتشی محسوب نخواهد شد .همچنان که در این موارد طرف مقابل نیز راشی محسوب نمیشود.[۹]

گفتنی است از جمله تفاوت های موجود بین ارتشا و اخذ پورسانت در عنصر قانونی این دو جرم است .در واقع عنصر قانونی ارتشاء عام ماده ۳ قانون تشدید مجازات مرتکبین ارتشاء، اختلاس و کلاهبرداری است.همچنین ارتشاء خاص به شرح مندرج در مواد 588 الی 594 قانون تعزیرات است.حال آنکه جرم اخذ پورسانت منحصرا مشمول ماده واحده مصوب 1372 مجلس شورای اسلامی است که مشتمل بر یک ماده و سه تبصره است.[۱۰]

مطالعات فقهی

مستندات فقهی

مشهورترین دلیل قرآنی حرمت رشوه آیه 188 سوره بقره است.[۱۱]

سوابق فقهی

حکم بن حکیم صیرفی میگوید:شنیده ام که حفص اعور از امام صادق(ع)سوال کرد:حاکم از ما مشک و آفتابه میخرد و شخصی را برای تحویل گرفتن اجناس وکیل میکند.ما به او رشوه میدهیم تا به ما ستم نکند.امام (ع) فرمودند:آنچه به وسیله آن به اموالت سامان بخشی،اشکال ندارد.سپس امام مدتی سکوت کرد و گفت:به من بگو اگر به او رشوه دهی کمتر از قرارداد دریافت میکند؟حفص گفت آری.امام فرمود:رشوه ات فاسد است.[۱۲] همچنین از جمله دیگر روایات ناظر بر حرمت رشوه عبارت است از روایت سماعه از امام صادق (ع) که فرمودند:اَلرِّشَا فِي اَلْحُكْمِ هُوَ اَلْكُفْرُ بِاللَّهِ .[۱۳]

منابع

  1. مسعود انصاری و محمدعلی طاهری. دانشنامه حقوق خصوصی (جلد دوم). چاپ 2. محراب فکر، 1386.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2108508
  2. محمدجعفر جعفری لنگرودی. مبسوط در ترمینولوژی حقوق (جلد سوم). چاپ 4. گنج دانش، 1388.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 331744
  3. جعفر کوشا. جرایم علیه عدالت قضایی. چاپ 2. میزان، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1589712
  4. محمدصالح ولیدی. حقوق جزای اختصاصی (جلد دوم) (جرایم علیه اشخاص). چاپ 8. امیرکبیر، 1385.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1835356
  5. عباس زراعت. حقوق جزای عمومی (جلد اول). چاپ 2. ققنوس، 1386.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3131688
  6. عباس زراعت. حقوق جزای عمومی (جلد اول). چاپ 2. ققنوس، 1386.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3131656
  7. عباس زراعت. شرح قانون مجازات اسلامی (جلد اول) (بخش تعزیرات). چاپ 2. فیض، 1377.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 392020
  8. عباس زراعت. شرح قانون مجازات اسلامی (جلد اول) (بخش تعزیرات). چاپ 2. فیض، 1377.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 392004
  9. حسین میرمحمدصادقی. حقوق کیفری اختصاصی (جلد سوم) (جرایم علیه امنیت و آسایش عمومی) (مطالعه تطبیقی). چاپ 17. میزان، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 435376
  10. محمدصالح ولیدی. حقوق کیفری اقتصادی. چاپ 1. میزان، 1386.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2598380
  11. محمدجعفر حبیب زاده. اندیشه های حقوقی (1) (مجموعه مقالات حقوق کیفری اختصاصی). چاپ 1. نگاه بینه، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4071560
  12. احمد اسماعیل تبار، سیداحمدرضا حسینی و محمدحسین (ترجمه) مهوری. منابع فقه شیعه ترجمه جامع احادیث الشیعه آیةاله سیدحسین بروجردی (جلد بیست وسوم) (معاملات 1). چاپ 1. فرهنگ سبز، 1388.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3757224
  13. محمدجعفر حبیب زاده. اندیشه های حقوقی (1) (مجموعه مقالات حقوق کیفری اختصاصی). چاپ 1. نگاه بینه، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4071960