ماده 113 قانون امور حسبی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
(ابرابزار)
 
خط ۱: خط ۱:
'''ماده 113 قانون امور حسبی''': حفظ و نظارت [[مال|اموال]] در مواردی که محتاج به تعیین [[امین]] است مادام که امین معین نشده به عهده [[دادستان|دادستانی]] است که اموال در حوزه او ‌یافت می شود.
'''ماده ۱۱۳ قانون امور حسبی''': حفظ و نظارت [[مال|اموال]] در مواردی که محتاج به تعیین [[امین]] است مادام که امین معین نشده به عهده [[دادستان|دادستانی]] است که اموال در حوزه او یافت می‌شود.


== توضیح واژگان ==
== توضیح واژگان ==
امین: در لغت به معنای امانت دار و کسی است که مردم به علت درستکاری به او اعتماد می کنند و در اصطلاح حقوقی امین دارای دو معنا است یکی به معنای خاص است و به کسی گفته می شود که [[مال]] غیر را به نفع مالک آن نگهداری می کند، خواه در مقابل حفظ مال از مالک اجرت دریافت کند و یا مجانا امانت مال را به عهده بگیرد و دیگری هم به معنای عام است و به کلیه کسانی که وضع ید آنان بر مال دیگری، قانونی و ناشی از [[عقد|عقود]] مذکور در [[قانون]] است، اطلاق می گردد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مجموعه پرسش و پاسخ های قضایی (جلد اول)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=بکاء|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=6486596|صفحه=|نام۱=منوچهر|نام خانوادگی۱=قوامی|چاپ=1}}</ref>
امین: در لغت به معنای امانت دار و کسی است که مردم به علت درستکاری به او اعتماد می‌کنند و در اصطلاح حقوقی امین دارای دو معنا است یکی به معنای خاص است و به کسی گفته می‌شود که [[مال]] غیر را به نفع مالک آن نگهداری می‌کند، خواه در مقابل حفظ مال از مالک اجرت دریافت کند یا مجانا امانت مال را به عهده بگیرد و دیگری هم به معنای عام است و به کلیه کسانی که وضع ید آنان بر مال دیگری، قانونی و ناشی از [[عقد|عقود]] مذکور در [[قانون]] است، اطلاق می‌گردد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مجموعه پرسش و پاسخ‌های قضایی (جلد اول)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=بکاء|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=6486596|صفحه=|نام۱=منوچهر|نام خانوادگی۱=قوامی|چاپ=1}}</ref>


مال: در لغت از مصدر «میل» به معنای خواستن، گرفته شده‌است و جمع آن اموال و به معنای دارایی‌ها، داشته‌ها و مال‌ها است. علت نامگذاری مال، میل به مبادله و دست به دست گرداندن آن است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مطالعه تطبیقی حقوق زنان از منظر اسلام و غرب (جلد دوم) (حق مالکیت و اشتغال)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=مرکز امور زنان و خانواده نهاد ریاست جمهوری|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=3888672|صفحه=|نام۱=فائزه|نام خانوادگی۱=عظیم زاده اردبیلی|نام۲=لیلا|نام خانوادگی۲=خسروی|چاپ=1}}</ref>
مال: در لغت از مصدر «میل» به معنای خواستن، گرفته شده‌است و جمع آن اموال و به معنای دارایی‌ها، داشته‌ها و مال‌ها است. علت نامگذاری مال، میل به مبادله و دست به دست گرداندن آن است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مطالعه تطبیقی حقوق زنان از منظر اسلام و غرب (جلد دوم) (حق مالکیت و اشتغال)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=مرکز امور زنان و خانواده نهاد ریاست جمهوری|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=3888672|صفحه=|نام۱=فائزه|نام خانوادگی۱=عظیم زاده اردبیلی|نام۲=لیلا|نام خانوادگی۲=خسروی|چاپ=1}}</ref>


== نکات توضیحی تفسیری دکترین ==
== نکات توضیحی تفسیری دکترین ==
حفظ اموال برای جلوگیری از تضییع آن ها حسب نوع مال، ممکن است متفاوت باشد. بعضی از اموال، باید در جای مناسب نگهداری شود. بعضی از اموال که بیم فساد آن وجود دارد لازم است به فروش برسد. در هر صورت، دادستان هر اقدامی که بر اساس تشخیص خود برای اداره اموال غایب لازم باشد شخصا یا به توسط کس دیگری که ماموریت پیدا می کند به عمل می آورد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (جلد اول) (اشخاص و محجورین)|ترجمه=|جلد=|سال=1391|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=5071704|صفحه=|نام۱=علی عباس|نام خانوادگی۱=حیاتی|چاپ=1}}</ref> ذکر این نکته لازم است که با توجه به مقررات موضوعه و روح کلی قواعد حقوقی و برخورداری دادستان از نوعی ولایت قضایی، هنگامی مسئول پرداخت خسارت وارد بر اموال است که مرتکب تقصیری شده باشد و گرنه هر گاه اموال بدون تقصیر دادستان ناقص شود یا از بین برود او مسئول نخواهد بود. در این صورت هر گاه سبب از بین رفتن اموال، اشتباه دادستان باشد خسارت وارد باید از بیت المال پرداخت شود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=امور حسبی غایب مفقود الاثر|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2706804|صفحه=|نام۱=سیدمرتضی|نام خانوادگی۱=قاسم زاده|چاپ=1}}</ref>
حفظ اموال برای جلوگیری از تضییع آن‌ها حسب نوع مال، ممکن است متفاوت باشد. بعضی از اموال، باید در جای مناسب نگهداری شود. بعضی از اموال که بیم فساد آن وجود دارد لازم است به فروش برسد. در هر صورت، دادستان هر اقدامی که بر اساس تشخیص خود برای اداره اموال غایب لازم باشد شخصاً یا به توسط کس دیگری که مأموریت پیدا می‌کند به عمل می‌آورد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (جلد اول) (اشخاص و محجورین)|ترجمه=|جلد=|سال=1391|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=5071704|صفحه=|نام۱=علی عباس|نام خانوادگی۱=حیاتی|چاپ=1}}</ref> ذکر این نکته لازم است که با توجه به مقررات موضوعه و روح کلی قواعد حقوقی و برخورداری دادستان از نوعی ولایت قضایی، هنگامی مسئول پرداخت خسارت وارد بر اموال است که مرتکب تقصیری شده باشد و گرنه هر گاه اموال بدون تقصیر دادستان ناقص شود یا از بین برود او مسئول نخواهد بود. در این صورت هر گاه سبب از بین رفتن اموال، اشتباه دادستان باشد خسارت وارد باید از بیت المال پرداخت شود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=امور حسبی غایب مفقود الاثر|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2706804|صفحه=|نام۱=سیدمرتضی|نام خانوادگی۱=قاسم‌زاده|چاپ=1}}</ref>


== منابع ==
== منابع ==

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۶ آوریل ۲۰۲۳، ساعت ۱۲:۴۹

ماده ۱۱۳ قانون امور حسبی: حفظ و نظارت اموال در مواردی که محتاج به تعیین امین است مادام که امین معین نشده به عهده دادستانی است که اموال در حوزه او یافت می‌شود.

توضیح واژگان

امین: در لغت به معنای امانت دار و کسی است که مردم به علت درستکاری به او اعتماد می‌کنند و در اصطلاح حقوقی امین دارای دو معنا است یکی به معنای خاص است و به کسی گفته می‌شود که مال غیر را به نفع مالک آن نگهداری می‌کند، خواه در مقابل حفظ مال از مالک اجرت دریافت کند یا مجانا امانت مال را به عهده بگیرد و دیگری هم به معنای عام است و به کلیه کسانی که وضع ید آنان بر مال دیگری، قانونی و ناشی از عقود مذکور در قانون است، اطلاق می‌گردد.[۱]

مال: در لغت از مصدر «میل» به معنای خواستن، گرفته شده‌است و جمع آن اموال و به معنای دارایی‌ها، داشته‌ها و مال‌ها است. علت نامگذاری مال، میل به مبادله و دست به دست گرداندن آن است.[۲]

نکات توضیحی تفسیری دکترین

حفظ اموال برای جلوگیری از تضییع آن‌ها حسب نوع مال، ممکن است متفاوت باشد. بعضی از اموال، باید در جای مناسب نگهداری شود. بعضی از اموال که بیم فساد آن وجود دارد لازم است به فروش برسد. در هر صورت، دادستان هر اقدامی که بر اساس تشخیص خود برای اداره اموال غایب لازم باشد شخصاً یا به توسط کس دیگری که مأموریت پیدا می‌کند به عمل می‌آورد.[۳] ذکر این نکته لازم است که با توجه به مقررات موضوعه و روح کلی قواعد حقوقی و برخورداری دادستان از نوعی ولایت قضایی، هنگامی مسئول پرداخت خسارت وارد بر اموال است که مرتکب تقصیری شده باشد و گرنه هر گاه اموال بدون تقصیر دادستان ناقص شود یا از بین برود او مسئول نخواهد بود. در این صورت هر گاه سبب از بین رفتن اموال، اشتباه دادستان باشد خسارت وارد باید از بیت المال پرداخت شود.[۴]

منابع

  1. منوچهر قوامی. مجموعه پرسش و پاسخ‌های قضایی (جلد اول). چاپ 1. بکاء، 1388.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 6486596
  2. فائزه عظیم زاده اردبیلی و لیلا خسروی. مطالعه تطبیقی حقوق زنان از منظر اسلام و غرب (جلد دوم) (حق مالکیت و اشتغال). چاپ 1. مرکز امور زنان و خانواده نهاد ریاست جمهوری، 1388.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3888672
  3. علی عباس حیاتی. حقوق مدنی (جلد اول) (اشخاص و محجورین). چاپ 1. میزان، 1391.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 5071704
  4. سیدمرتضی قاسم‌زاده. امور حسبی غایب مفقود الاثر. چاپ 1. میزان، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2706804