سهم عدالت در تفسیر قانون: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(صفحه‌ای تازه حاوی «'''سهم عدالت در تفسیر قانون''' نام مقاله ای از ناصر کاتوزیان بوده که در دوره اول شماره اول ( آذر 1386) فصلنامه تحقیقات حقوقی بین المللی منتشر شده است. == چکیده == موضوعی که پیشنهاد شده تا درباره آن سخن بگویم ، با کمال درایت انتخاب شده و درواقع مرکز...» ایجاد کرد)
 
 
(۸ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد)
خط ۲: خط ۲:


== چکیده ==
== چکیده ==
موضوعی که پیشنهاد شده تا درباره آن سخن بگویم ، با کمال درایت انتخاب شده و درواقع مرکز تمام مطالعات حقوقی است ؛ شیوه ای است که، اگر همان گونه که پیشنهاد می کنم دگرگون شود، [[نظام حقوقی]] کشور دگرگون می شود. این موضوع «سهم [[عدالت]] در [[تفسیر قانون]] » است. عدالت در تفسیر [[قوانین موضوعه مملکت|قوانین]] چه نقش و سهمی دارد؟ آیا اعتنای به عدالت ما را به هرج و مرج می کشد، یا به حقوق زیبایی و شرافتی را که سزاوار است اعطا می کند ؟ ما چگونه می توانیم [[نظم]] و [[عدل]] را باهم جمع کنیم ؟ [[قضات]] ما شرم دارند که بگویند راه حلی عادلانه است و همیشه سعی می کنند، برای توجیه نظر خود ، بگویند [[راه حلی قانونی]] است. نویسندگان ما به نام عدالت که می رسند قلمشان شکسته می شود. گویی عدالت مترادف با [[هرج و مرج]] است. اگر این گونه توهم ها از ذهن ما درآید و نشان داده شود که [[حق|حقوق]] بی عدالت همانند کالبد بی روح است آغاز تحولی مطلوب است . اگر هدف [[حقوقدان]] به اطاعت محض از [[قانون]] محدود شود، کار ساده ای است. اطاعت از قانون به وسیله [[ژاندارمری]]، [[نیروهای انتظامی]] و نظامیان خیلی بهتر از حقوق دانان انجام می شود ولی ، آنچه که به حقوق شرافت می بخشد، هنر حقوق دان در این زمینه است که از [[قواعد حقوق]] مرکب راهواری جهت رسیدن به عدالت بسازد.
موضوعی که پیشنهاد شده تا درباره آن سخن بگویم ، با کمال درایت انتخاب شده و درواقع مرکز تمام مطالعات حقوقی است ؛ شیوه ای است که، اگر همان گونه که پیشنهاد می کنم دگرگون شود، [[نظام حقوقی]] کشور دگرگون می شود. این موضوع «سهم [[عدالت]] در [[تفسیر قانون]] » است. عدالت در تفسیر [[قانون|قوانین]] چه نقش و سهمی دارد؟ آیا اعتنای به عدالت ما را به هرج و مرج می کشد، یا به حقوق زیبایی و شرافتی را که سزاوار است اعطا می کند ؟ ما چگونه می توانیم [[نظم]] و [[عدل]] را باهم جمع کنیم ؟ [[قضات]] ما شرم دارند که بگویند راه حلی عادلانه است و همیشه سعی می کنند، برای توجیه نظر خود ، بگویند [[راه حلی قانونی]] است. نویسندگان ما به نام عدالت که می رسند قلمشان شکسته می شود. گویی عدالت مترادف با [[هرج و مرج]] است. اگر این گونه توهم ها از ذهن ما درآید و نشان داده شود که [[حق|حقوق]] بی عدالت همانند کالبد بی روح است آغاز تحولی مطلوب است . اگر هدف [[حقوقدان]] به اطاعت محض از [[قانون]] محدود شود، کار ساده ای است. اطاعت از قانون به وسیله [[ژاندارمری]]، [[نیروهای انتظامی]] و نظامیان خیلی بهتر از حقوق دانان انجام می شود ولی ، آنچه که به حقوق شرافت می بخشد، هنر حقوق دان در این زمینه است که از [[قواعد حقوق]] مرکب راهواری جهت رسیدن به عدالت بسازد.


== کلید واژه ها ==
== کلید واژه ها ==
خط ۱۶: خط ۱۶:
* [[ماده ۳ قانون مسئولیت مدنی|ماده 3 قانون مسئولیت مدنی]]
* [[ماده ۳ قانون مسئولیت مدنی|ماده 3 قانون مسئولیت مدنی]]
* [[ماده ۲۳۰ قانون مدنی|ماده 230 قانون مدنی]]
* [[ماده ۲۳۰ قانون مدنی|ماده 230 قانون مدنی]]
* [[اصل ۴۰ قانون اساسی|اصل 40 قانون اساسی]]
[[رده:مقالات منتشر شده در سال 1386]]
[[رده:فصلنامه تحقیقات حقوقی بین المللی]]
[[رده:مقالات ناصر کاتوزیان]]
[[رده:مقالات شماره اول دوره اول فصلنامه تحقیقات حقوقی بین المللی]]
[[رده:تفسیر قانون]]
[[رده:مقالات حقوق خصوصی]]
[[رده:قانونگذاری]]
[[رده:عدالت]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۵ نوامبر ۲۰۲۳، ساعت ۲۲:۵۰

سهم عدالت در تفسیر قانون نام مقاله ای از ناصر کاتوزیان بوده که در دوره اول شماره اول ( آذر 1386) فصلنامه تحقیقات حقوقی بین المللی منتشر شده است.

چکیده

موضوعی که پیشنهاد شده تا درباره آن سخن بگویم ، با کمال درایت انتخاب شده و درواقع مرکز تمام مطالعات حقوقی است ؛ شیوه ای است که، اگر همان گونه که پیشنهاد می کنم دگرگون شود، نظام حقوقی کشور دگرگون می شود. این موضوع «سهم عدالت در تفسیر قانون » است. عدالت در تفسیر قوانین چه نقش و سهمی دارد؟ آیا اعتنای به عدالت ما را به هرج و مرج می کشد، یا به حقوق زیبایی و شرافتی را که سزاوار است اعطا می کند ؟ ما چگونه می توانیم نظم و عدل را باهم جمع کنیم ؟ قضات ما شرم دارند که بگویند راه حلی عادلانه است و همیشه سعی می کنند، برای توجیه نظر خود ، بگویند راه حلی قانونی است. نویسندگان ما به نام عدالت که می رسند قلمشان شکسته می شود. گویی عدالت مترادف با هرج و مرج است. اگر این گونه توهم ها از ذهن ما درآید و نشان داده شود که حقوق بی عدالت همانند کالبد بی روح است آغاز تحولی مطلوب است . اگر هدف حقوقدان به اطاعت محض از قانون محدود شود، کار ساده ای است. اطاعت از قانون به وسیله ژاندارمری، نیروهای انتظامی و نظامیان خیلی بهتر از حقوق دانان انجام می شود ولی ، آنچه که به حقوق شرافت می بخشد، هنر حقوق دان در این زمینه است که از قواعد حقوق مرکب راهواری جهت رسیدن به عدالت بسازد.

کلید واژه ها

  • قانون
  • تفسیر قانون
  • قواعد حقوقی
  • عدالت
  • نظم

مواد مرتبط