زمینهها و ویژگیهای اندیشه سیاسی معناگرا: تفاوت میان نسخهها
(وارد کردن عنوان، نام نویسنده، نشریه، چکیده، کلیدواژهها و اصطلاحات تخصصی مرتبط مقاله) |
(+ 10 categories using HotCat) |
||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
* [[ماتریالیسم]] | * [[ماتریالیسم]] | ||
* [[ایدهآلیسم]] | * [[ایدهآلیسم]] | ||
[[رده:مقالات منتشر شده در سال 1389]] | |||
[[رده:مقالات حقوق عمومی]] | |||
[[رده:مقالات فصلنامه علمی پژوهش حقوق عمومی]] | |||
[[رده:مقالات شماره بیست و نهم فصلنامه علمی پژوهش حقوق عمومی]] | |||
[[رده:مقالات محمد تقی قزلسفلی]] | |||
[[رده:اندیشه سیاسی معناگرا]] | |||
[[رده:ماتریالیسم]] | |||
[[رده:ایدهآلیسم]] | |||
[[رده:فرااثبات گرایی]] | |||
[[رده:فلسفه سیاسی]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱ مارس ۲۰۲۳، ساعت ۱۶:۵۲
زمینهها و ویژگیهای اندیشه سیاسی معناگرا نام مقالهای از محمد تقی قزلسفلی است که در شماره بیست و نهم (مهر 1389) نشریه پژوهش حقوق عمومی منتشر شده است.
چکیده
با اوج گرفتن فلسفهی اثباتی و به تبع آن دانش تخصصی و رفتاری در علوم اجتماعی، این بحث نیز دامن زده شد که فلسفهی سیاسی پایان یافته است. این به آن معنا بود که رویکردهای هنجاری و انتقادی در نظریه فاقد اعتبار است. انتشار کتاب تاثیر گذار جان راولز (عدالت به مثابه انصاف) ضمن نفی این ادعای کاذب، نشان میداد که اندیشهی سیاسی و اجتماعی خصلتی معناگرا و هنجاری گرفته است. فرضیه اصلی مقالهی حاضر این است که بنابه متغیرهایی فلسفهی سیاسی معناگرا شده است. به منظور اثبات این مهم مقاله حاضر در دو بخش تنظیم شده است. در بخش نخست دلایل و زمینه های اندیشهی معناگرا در سه محور به بحث گذاشته میشود. اما در بخش دوم و به منظور ارائهی دلایلی ایجابی برای فرضیه، چند مولفه به عنوان ویژگیهای فلسفه ی سیاسی نوین مطرح میشود: رویکرد مثبت به اندیشهی فرهنگی با خصلت هویتی و ارزش مدار، رویکر فرااثبات گرا که در پراکنده شدن و تنوع مکاتب و نظریه ها تبلور یافته است؛ بازگشت به اخلاق گفتمانی. این مقاله از روش توصیفی و تحلیلی استفاده و از چارچوب نظریههای انتقادی و هنجاری پیروی خواهد کرد.
کلیدواژهها
- ماتریالیسم
- ایدهآلیسم
- معناگرایی
- فلسفه سیاسی
- فرااثبات گرایی