رای شعبه کیفری دیوان عالی کشور درباره مرجع قضایی صالح در رسیدگی به جرم کلاهبرداری: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{جعبه اطلاعات رای شعبه کیفری دیوان عالی کشور|شماره دادنامه=۹۱۰۹۹۷۰۹۰۸۶۰۰۴۳۵|تاریخ دادنامه=۱۳۹۱/۱۰/۱۹|نوع رأی=رأی شعبه|شعبه=شعبه ۳۰ دیوانعالی کشور|موضوع=مرجع قضایی صالح در رسیدگی به جرم کلاهبرداری|قاضی=محمد علی کریم پور{{سخ}}اکبری}}'''رای شعبه کیفری دیوان عالی کشور درباره مرجع قضایی صالح در رسیدگی به جرم کلاهبرداری''': در بزه کلاهبرداری از طریق عابر بانک، محل وقوع جرم، محل خروج مال از مالکیت بزه دیده است و نه محل واریز وجه به حساب بزهکار و بر این مبنا دادگاه خروج مال از مالکیت، صالح به رسیدگی است.  
{{جعبه اطلاعات رای شعبه کیفری دیوان عالی کشور|شماره دادنامه=۹۱۰۹۹۷۰۹۰۶۴۰۰۵۶۷|تاریخ دادنامه=۱۳۹۱/۱۱/۲۹|نوع رأی=رأی شعبه|شعبه=شعبه ۴ دیوانعالی کشور|موضوع=مرجع قضایی صالح در رسیدگی به جرم کلاهبرداری|قاضی=قاسم پناو{{سخ}}سیدحسین بهرامی}}'''رای شعبه کیفری دیوان عالی کشور درباره مرجع قضایی صالح در رسیدگی به جرم کلاهبرداری''': در جرم کلاهبرداری از طریق اینترنت چنانچه فریب شاکی در یک حوزه قضائی و نتیجه یعنی بردن مال در حوزه قضائی دیگری به وقوع بپیوندد مرجع صالح برای رسیدگی محل فریب خوردن شاکی خواهد بود.  


= رأی خلاصه جریان پرونده =
= رأی خلاصه جریان پرونده =


آقای ص.س. در تاریخ ۶/۶/۹۱ شکوائیه ای عنوان ریاست دادسرای عمومی و انقلاب ت اعلام می دارد در تاریخ ۵/۶/۹۱ شخص ن.ی. با خط موبایل ... با اینجانب تماس گرفت و اظهار نمود از طریق ... برنده جایزه یک میلیون تومانی کمک هزینه زیارتی شده اید و اظهار نمود که به خودپرداز برو و عملیات بانکی را انجام بدهید که اینجانب طبق اعلام وی عملیات را انجام دادم بعدا متوجه شدم که مبلغ ۰۰۰/۰۰۰/۳۰ ریال به حساب خود انتقال داده است شماره حساب ... می باشد تقاضای رسیدگی دارم. رسیدگی به موضوع به شعبه ۲۰ بازپرسی ارجاع می گردد و آقای بازپرس دستور انجام پاره ای اقدامات و تکمیل تحقیقات را به آگاهی ت داده است و ضمن انجام اقدامات و تحقیقات مذکور معلوم می گردد شخص تماس گیرنده فردی به نام ح.و. بوده و آدرس و شماره تلفن وی در شهرستان الف اعلام شده و وجه برداشت شده نیز در حساب وی موجود بوده که مسدود گردیده و قبلا نیز سابقه انسداد حساب را دارد و مراتب به آقای بازپرس اعلام گردیده آقای بازپرس در تاریخ ۱۸/۶/۹۱ ختم تحقیقات را اعلام و به شرح و استدلال منعکس در قرار صادره به همان تاریخ از جمله اینکه بزه کلاهبرداری از جمله جرایم مقید به نتیجه بوده و محل حصول نتیجه محل وقوع بزه محسوب می گردد و با استناد به مواد ۵۱ و ۵۲ و ۵۴ قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور کیفری قرار عدم صلاحیت به صلاحیت دادسرای عمومی و انقلاب شهرستان الف صادر و اعلام می دارد که مورد موافقت آقای دادیار اظهار نظر نیز قرار گرفته و پرونده به دادسرای شهرستان الف ارسال و در بازپرسی شعبه اول آن دادسرا مطرح می گردد که آقای بازپرس مرقوم نیز در تاریخ ۲۹/۶/۹۱ به صدور قرار عدم صلاحیت اقدام و با این استدلال که در بزه کلاهبرداری محل وقوع جرم محل خروج مال از مالکیت بزه دیده است و نه محل واریز وجه به حساب بزهکار و جرم بر این مبنا در ت واقع و محقق شده و فعلیت یافته و با استناد به ماده ۵۴ قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور کیفری قرار عدم صلاحیت به صلاحیت دادسرای عمومی و انقلاب ت صادر که قرار صادره به موافقت دادیار اظهار نظر رسیده و به لحاظ تحقق اختلاف پرونده را جهت حل اختلاف به دیوان عالی کشور ارسال داشته اند که حسب الارجاع در این شعبه مطرح و در دستورکار قرار گرفته است.  
در تاریخ ۱/۹/۱۳۹۰ آقایان ف.ب. و ر.ف. هر دو ساکنین شهرستان م با مراجعه به دادسرای عمومی و انقلاب آن شهرستان و تقدیم شکوائیه ای علیه آقای الف.ر.، از حیث ارتکاب بزه کلاهبرداری اعلام جرم نموده اند و راجع به چگونگی قضیه به شرح متن شکوائیه تقدیمی و تحقیقات انجام شده و خلاصه چنین توضیح داده اند که شخصی مشتکی عنه که ساکن ت بوده از طریق سیستم عابر بانک مبلغ /۰۰۰/۸۶۰ تومان از حساب آقای ر.ف. به روش کارت به کارت و به طور غیرقانونی برداشت کرده است. با طرح شکایت مزبور و ارجاع قضیه به دادیار شعبه ۸۲۴ دادسرای عمومی و انقلاب شهرستان م سلسله اقداماتی در زمینه رسیدگی به موضوع انجام و در نهایت دادیار مرجوع الیه به شرح نظریه مشروحه مورخه ۲۹/۱۰/۱۳۹۰ با استدلال اینکه ... چون متهم طی تماس تلفنی جهت سفارش کامیون باربری به دفتر شاکی، وی را به پای دستگاه خودپرداز کشانده و با اقدامات و مانور متقلبانه از حساب ایشان وجوهی را به حساب متهم در ت منتقل نموده است از طرفی نتیجه بزه که همان تحصیل مال از طریق نامشروع می باشد خارج از این حوزه قضائی واقع شده و در ت حاصل گردیده است ... ضمن نفی صلاحیت از خود به شایستگی رسیدگی دادسرای عمومی و انقلاب ت قرار عدم صلاحیت صادر که پس از موافقت دادیار اظهارنظر با قرار صادره و ارسال پرونده به شهرستان ت سابقه امر به شعبه چهارم دادیاری ارجاع و این دادیاری هم به موجب شماره ۴۰۰۰۲۶۹۱ ۱۲/۹/۱۳۹۱ که متن کامل آن هنگام شور قرائت خواهد شد و با توجیه اینکه ... چون ید مالکانه شاکی از وجوه مورد ادعا به محض خروج وجوه از حساب بانکی شاکی قطع گردیده و عملیات متقلبانه در شهرستان م واقع شده است... با عدم پذیرش استدلال دادسرای م، مبادرت به صدور قرار عدم صلاحیت متقابل نموده که پس از موافقت دادیار اظهارنظر و با تحقق اختلاف در باب صلاحیت پرونده متشکله به دیوان عالی کشور ارسال که جهت رسیدگی به این شعبه محول گردیده است.  


= رأی شعبه دیوان عالی کشور =
= رأی شعبه دیوان عالی کشور =


استدلال آقای بازپرس شعبه اول دادسرای عمومی و انقلاب شهرستان الف در مانحن فیه قابل پذیرش است زیرا با توجه به رویه متداول در سیستم یک پارچه بانک ها عملیات بانکی برداشت از حساب شاکی و واریز به حساب متهم در ت انجام شده و در همان زمان رکن مادی جرم بردن مال غیر ; تحقق یافته بنا به مراتب مذکور و با استفاده از وحدت ملاک آراء وحدت رویه شماره ۶۶۹ ۲۱/۷/۸۳ و ۷۲۱ ۲۱/۴/۹۰ هیأت عمومی دیوان عالی کشور ضمن نقض قرار عدم صلاحیت مورخ ۱۸/۶/۹۱ شعبه ۲۰ بازپرس دادسرای عمومی و انقلاب ت و تأیید قرار عدم صلاحیت مورخ ۲۹/۶/۹۱ شعبه اول بازپرسی دادسرای عمومی و انقلاب شهرستان الف و اعلام صلاحیت دادسرای عمومی و انقلاب ت حل اختلاف می نماید.  
با مداقه نسبت به محتویات پرونده امر درخصوص حدوث اختلاف نظر قضائی راجع به صلاحیت فی مابین دادسرای عمومی و انقلاب شهرستان م و دادسرای ویژه جرائم رایانه ای و فن آوری ارتباطات ت با توجه به اوراق پرونده و استفاده از وحدت ملاک رأی وحدت رویه شماره ۷۲۱۲۱/۴/۱۳۹۰ هیأت عمومی دیوان عالی کشور مشعر بر اینکه در جرائمی که شخص از طریق تلفن مرتکب می شود اعم از فحاشی و تهدید (و در مانحن فیه کلاهبرداری) دادسرای شهرستان مقصد (محل تلفن شاکی) صالح به رسیدگی است و چون نظریه دادسرای ت از حیث نتیجه منطبق با مراتب فوق است لذا با اعلام صلاحیت دادسرای شهرستان م در رسیدگی به موضوع و تأیید نظریه دادسرای ت حل اختلاف می شود.  


رئیس شعبه ۳۰ دیوان عالی کشور عضو معاون  
رئیس شعبه ۴ دیوان عالی کشور عضو معاون  


کریم پور اکبری
پناو بهرامی


[[رده:آراء صادره از دیوان عالی کشور در سال ۱۳۹۱]]
[[رده:آراء صادره از دیوان عالی کشور در سال ۱۳۹۱]]


[[رده:آراء صادره از شعب کیفری دیوان عالی کشور در سال ۱۳۹۱]]
[[رده:آراء صادره از شعب کیفری دیوان عالی کشور در سال ۱۳۹۱]]

نسخهٔ ‏۷ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۶:۱۲

رای شعبه کیفری دیوان عالی کشور شماره ۹۱۰۹۹۷۰۹۰۶۴۰۰۵۶۷
شماره دادنامه۹۱۰۹۹۷۰۹۰۶۴۰۰۵۶۷
تاریخ دادنامه۱۳۹۱/۱۱/۲۹
نوع رأیرأی شعبه
نوع مرجعشعبه دیوان عالی کشور
شعبهشعبه ۴ دیوانعالی کشور
گروه رأیرای کیفری
موضوعمرجع قضایی صالح در رسیدگی به جرم کلاهبرداری
قاضیقاسم پناو
سیدحسین بهرامی

رای شعبه کیفری دیوان عالی کشور درباره مرجع قضایی صالح در رسیدگی به جرم کلاهبرداری: در جرم کلاهبرداری از طریق اینترنت چنانچه فریب شاکی در یک حوزه قضائی و نتیجه یعنی بردن مال در حوزه قضائی دیگری به وقوع بپیوندد مرجع صالح برای رسیدگی محل فریب خوردن شاکی خواهد بود.

رأی خلاصه جریان پرونده

در تاریخ ۱/۹/۱۳۹۰ آقایان ف.ب. و ر.ف. هر دو ساکنین شهرستان م با مراجعه به دادسرای عمومی و انقلاب آن شهرستان و تقدیم شکوائیه ای علیه آقای الف.ر.، از حیث ارتکاب بزه کلاهبرداری اعلام جرم نموده اند و راجع به چگونگی قضیه به شرح متن شکوائیه تقدیمی و تحقیقات انجام شده و خلاصه چنین توضیح داده اند که شخصی مشتکی عنه که ساکن ت بوده از طریق سیستم عابر بانک مبلغ /۰۰۰/۸۶۰ تومان از حساب آقای ر.ف. به روش کارت به کارت و به طور غیرقانونی برداشت کرده است. با طرح شکایت مزبور و ارجاع قضیه به دادیار شعبه ۸۲۴ دادسرای عمومی و انقلاب شهرستان م سلسله اقداماتی در زمینه رسیدگی به موضوع انجام و در نهایت دادیار مرجوع الیه به شرح نظریه مشروحه مورخه ۲۹/۱۰/۱۳۹۰ با استدلال اینکه ... چون متهم طی تماس تلفنی جهت سفارش کامیون باربری به دفتر شاکی، وی را به پای دستگاه خودپرداز کشانده و با اقدامات و مانور متقلبانه از حساب ایشان وجوهی را به حساب متهم در ت منتقل نموده است از طرفی نتیجه بزه که همان تحصیل مال از طریق نامشروع می باشد خارج از این حوزه قضائی واقع شده و در ت حاصل گردیده است ... ضمن نفی صلاحیت از خود به شایستگی رسیدگی دادسرای عمومی و انقلاب ت قرار عدم صلاحیت صادر که پس از موافقت دادیار اظهارنظر با قرار صادره و ارسال پرونده به شهرستان ت سابقه امر به شعبه چهارم دادیاری ارجاع و این دادیاری هم به موجب شماره ۴۰۰۰۲۶۹۱ ۱۲/۹/۱۳۹۱ که متن کامل آن هنگام شور قرائت خواهد شد و با توجیه اینکه ... چون ید مالکانه شاکی از وجوه مورد ادعا به محض خروج وجوه از حساب بانکی شاکی قطع گردیده و عملیات متقلبانه در شهرستان م واقع شده است... با عدم پذیرش استدلال دادسرای م، مبادرت به صدور قرار عدم صلاحیت متقابل نموده که پس از موافقت دادیار اظهارنظر و با تحقق اختلاف در باب صلاحیت پرونده متشکله به دیوان عالی کشور ارسال که جهت رسیدگی به این شعبه محول گردیده است.

رأی شعبه دیوان عالی کشور

با مداقه نسبت به محتویات پرونده امر درخصوص حدوث اختلاف نظر قضائی راجع به صلاحیت فی مابین دادسرای عمومی و انقلاب شهرستان م و دادسرای ویژه جرائم رایانه ای و فن آوری ارتباطات ت با توجه به اوراق پرونده و استفاده از وحدت ملاک رأی وحدت رویه شماره ۷۲۱۲۱/۴/۱۳۹۰ هیأت عمومی دیوان عالی کشور مشعر بر اینکه در جرائمی که شخص از طریق تلفن مرتکب می شود اعم از فحاشی و تهدید (و در مانحن فیه کلاهبرداری) دادسرای شهرستان مقصد (محل تلفن شاکی) صالح به رسیدگی است و چون نظریه دادسرای ت از حیث نتیجه منطبق با مراتب فوق است لذا با اعلام صلاحیت دادسرای شهرستان م در رسیدگی به موضوع و تأیید نظریه دادسرای ت حل اختلاف می شود.

رئیس شعبه ۴ دیوان عالی کشور عضو معاون

پناو بهرامی