رای هیات عمومی دیوان عدالت اداری درباره اعلام تعارض در آراء صادر شده از شعب دیوان عدالت اداری: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
'''رای هیات عمومی دیوان عدالت اداری درباره اعلام تعارض در آراء صادر شده از شعب دیوان عدالت اداری'''{{جعبه اطلاعات آراء هیات عمومی دیوان عدالت اداری|موضوع=اعلام تعارض در آراء صادر شده از شعب دیوان عدالت اداری|شاکی=آقای یحیی رایگان|کلاسه پرونده=۱۵۴/۹۰|تاریخ رأی=دوشنبه ۲۹ ارديبهشت ۱۳۹۳|شماره دادنامه=۱۵۵}}مرجع رسیدگی: هیأت عمومی دیوان عدالت اداری
'''رای هیات عمومی دیوان عدالت اداری درباره اعلام تعارض در آراء صادر شده از شعب دیوان عدالت اداری'''{{جعبه اطلاعات آراء هیات عمومی دیوان عدالت اداری|موضوع=اعلام تعارض در آراء صادر شده از شعب دیوان عدالت اداری|شاکی=مدیرکل دفتر حقوقی، املاک و حمایت قضایی وزارت آموزش و پرورش|کلاسه پرونده=۱۱۷۳/۹۲|تاریخ رأی=دوشنبه ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۳|شماره دادنامه=۱۴۸}}مرجع رسیدگی: هیأت عمومی دیوان عدالت اداری
گردش کار: آقای یحیی رایگان به موجب لایحه ای که به شماره ۱۲۰/۷۱۱د۴۱- ۴/۳/۱۳۹۰ ثبت دفتر اندیکاتور هیأت عمومی دیوان عدالت اداری شده اعلام کرده است که:
گردش کار: مدیرکل دفتر حقوقی، املاک و حمایت قضایی وزارت آموزش و پرورش به موجب لایحه شماره ۱۷۵۹۴۵/۸۱۰- ۱۷/۹/۱۳۹۱ اعلام کرده است که:


" احتراما، نظر به صدور آراء متعارض از شعب مختلف دیوان عدالت اداری در خصوص صلاحیت مراجع حل اختلاف موضوع قانون کار در رسیدگی به شکایات استخدامی کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی به شرح ذیل، توجه حضرتعالی را به نکات ذیل جلب می نماید:
" همان گونه که مستحضرید به موجب تبصره ماده ۴ قانون استخدام کشوری، تشخیص مشاغل کارگری در وزارتخانه ها و موسسات دولتی به عهده سازمان امور اداری و استخدامی و یا سازمان مدیریت و برنامه ریزی (معاونت برنامه ریزی و نظارت راهبردی ریاست جمهوری) بوده و بر اساس ماده ۱۸۸ قانون کار نیز اشخاص مشمول قانون استخدام کشوری و قوانین و مقررات خاص استخدامی از شمول قانون کار خارج می باشند


وزیر کار وامور اجتماعی وقت طی بخشنامه شماره ۵۳۶۵۵- ۲۲/۳/۱۳۷۱ با توجه به بخشهایی از اساسنامه دانشگاه آزاد اسلامی و مصوبات هیأت امنای آن دانشگاه و مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی، هیأت علمی و کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی را دارای قانون استخدامی خاص تلقی و از شمول قانون کار خارج اعلام کرده بودند
بنابراین افرادی که به موجب قوانین و مقررات خاص طبق احکام کارگزینی مشخص با رعایت تبصره ماده ۴ قانون استخدام کشوری در دستگاههای اجرایی از جمله وزارت آموزش و پرورش به کار گرفته می شوند مشمول قانون کار تلقی نمی شوند و روابط آنان بادستگاههای ذی ربط تابع قوانین و مقررات خاص خود، قانون استخدام کشوری و مفاد قرارداد منعقده و بخشنامه های صادر شده می باشد که این موضوع در قسمت اخیر نامه شماره ۳۸۹۰۲/۱۶۰۴- ۳/۴/۱۳۸۶ سازمان مدیریت و برنامه ریزی سابق و همچنین صدر نامه شماره ۷۱۱۷۴/۱۶۰۲-


این بخشنامه طی دادنامه ۱۸۷- ۳/۱۱/۱۳۷۲ در پرونده ۷۳/۱۷۵ توسط هیأت عمومی دیوان عدالت اداری ابطال گردید
۱۱/۵/۱۳۸۳ دفتر حقوقی و امور مجلس سازمان مذکور نیز تاکید شده است


هیأتهای تشخیص وحل اختلاف ادارات کار و امور اجتماعی به دلیل بخشنامه مذکور و ابطال متعاقب آن آراء متعارضی در خصوص صلاحیت رسیدگی به شکایات استخدامی کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی صادر کرده اند، که مورد شکایت در دیوان عدالت اداری قرار گرفته و آراء متعارض از شعب مختلف دیوان در این خصوص صادر شده است
شایان ذکر است دامنه شمول قانون تامین اجتماعی وفق ماده ۴ قانون تامین اجتماعی نیز تعیین و وفق تبصره ۱ ماده مذکور مستثنیات آن ذکر شده است، در نتیجه با توجه به قوانین و مقررات خاص به کارگیری نیروهای حق التدریس از جمله مواد ۳ و ۱۲ قانون راجع به استخدام آموزگاران پیمانی و تبدیل پایه های اداری و آموزشی مصوب ۵/۲/۱۳۳۸ و قانون پرداخت حق التدریس در دبیرستانها مصوب ۱۸/۴/۱۳۴۶ و نیز مصوبه مورخ ۶/۱۰/۱۳۶۰ هیأت وزیران تحت عنوان مجوز اشتغال به کار تعدادی افراد به صورت روزمزد و خرید خدمت توسط وزارت آموزش و پرورش که صراحتا در قوانین و مقررات فوق اعلام نموده است، اشتغال این افراد به طرق فوق هیچ گونه حق استخدامی برای افراد مورد نظر و هیچ گونه تعهدی به جز پرداخت دستمزد برای وزارت آموزش و پرورش ایجاد نخواهد کرد


شعبه ۱۴ دیوان عدالت اداری طی دادنامه ۲۵۹۵ – ۳۰/۱۱/۱۳۸۴ درپرونده کلاسه ۱۴/۸۳/۱۰۹۴ به استناد دادنامه ۱۸۷- ۲/۱۱/۱۳۷۲ هیأت عمومی دیوان عدالت اداری بر صلاحیت مراجع حل اختلاف کارگری در رسیدگی به شکایات استخدامی کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی رأی صادر کرده و این رأی با تأیید شعبه ۱۱ تجدیدنظر طی دادنامه ۸۸۱ – ۲۹/۳/۱۳۸۵ درپرونده ت۱۱/۸۵/۸۲۹ قطعیت یافته است
بنابراین نیروهای حق التدریس ضمن این که مشمول قانون کار و قانون تامین اجتماعی نمی گردند می توان اعلام کرد حسب مورد مشمول تبصره ۲ ماده ۸۵ قانون استخدام کشوری بوده و پس از استخدام رسمی احتساب سوابق یا پرداخت بیمه و کسورات مربوط از سوی مستخدم امکان پذیر خواهد بود و آموزش و پرورش هیچ گونه تکلیفی به پرداخت حق بیمه سنوات آنان ندارد


در مورد مشابهی، هیأتهای تشخیص و حل اختلاف اداره کار در رسیدگی به شکایت عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد با تلقی مقررات و ضوابط خاص استخدامی از رابطه استخدامی دانشگاه آزاد و به استناد ماده ۱۸۸ قانون کار بر عدم صلاحیت ذاتی مراجع حل اختلاف رأی داده اند
از سوی دیگر به استناد ماده ۴۸ قانون تامین اجتماعی از تاریخی که سازمان گروه جدیدی را مشمول بیمه اعلام نماید دستگاههای متولی مکلفند حق بیمه افراد مشمول را از همان تاریخ اعلام شده به سازمان بپردازند که رأی وحدت رویه شماره ۱۴۹۷ – ۱۴/۱۲/۱۳۸۶ هیأت عمومی دیوان عدالت اداری نیز مؤید این موضوع می باشد


شکایت از این دادنامه ها در پرونده ۲۰/۸۸/۲۶۲۳ منجر به صدور دادنامه ۱۹۸۰- ۲۴/۵/۱۳۸۹ از شعبه ۲۰ دیوان عدالت اداری مبنی بر تأیید آنها شده است
بر اساس دستورالعمل شماره ۷۲۶۳۹/۸۴۴۲- ۱۷/۴/۱۳۸۸ که به امضای وزیر آموزش و پرورش، معاون حقوقی و امور مجلس رئیس جمهور، رئیس سازمان تامین اجتماعی و وزیر کار و امور اجتماعی رسیده است، معلمین حق التدریس مدارس دولتی وزارت آموزش و پرورش که در استخدام رسمی و پیمانی این وزارت نبوده و مشمول مقررات استخدامی و حمایتی دیگری نیز نباشند از تاریخ ۱/۷/۱۳۸۸ مشمول برخورداری از مزایای تامین اجتماعی می شوند


دادنامه صادره از شعبه ۲۰ نتیجتا با دادنامه های صادره از شعب ۱۱ و۱ ۴ فوق متعارض است
به عبارت دیگر قبل از تاریخ مورد اشاره الزام و تکلیف قانونی برای وزارت آموزش و پرورش جهت بیمه نمودن آنان وجود نداشته است


نظر به تکلیف قانونی ماده ۴۳ قانون دیوان عدالت اداری، تقاضای بررسی و ارجاع رسیدگی به هیأت عمومی دیوان عدالت اداری جهت صدور رأی وحدت رویه در خصوص صلاحیت مراجع حل اختلاف ادارات کار در رسیدگی به شکایات استخدامی کارکنان و اعضای هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی را دارد
از طرفی وفق ماده ۹ آیین نامه اجرایی تبصره ۳ ماده واحده قانون به کارگیری معلمان حق التدریس مصوب ۱۳۸۴ هیأت وزیران، به کارگیری و اشتغال معلمان حق التدریس از تاریخ تصویب قانون مذکور صرفا تابع آیین نامه مربوط بوده و هیچ گونه حق استخدامی دیگری از جمله پرداخت حق بیمه برای آنان ایجاد نمی نماید
 
لازم به ذکر است در تأیید مراتب فوق الذکر ( مبنی بر این که نیروهای حق التدریسی دارای قوانین خاص طبق مدلول ماده ۱۸۸ قانون کار می باشند) به شرح ذیل قوانین و مقررات خاص استخدامی مربوط به نیروهای حق التدریس به ترتیب سال تصویب جهت مزید استحضار تقدیم می گردد:
 
۱- مواد ۳ و ۱۲ قانون راجع به استخدام آموزگاران پیمانی و تبدیل پایه های اداری و آموزشی مصوب ۵/۲/۱۳۳۸ که در این ماده قید شده است خدمت معلمی مذکور هیچ گونه تعهدی غیر از پرداخت حقوق ( حق الزحمه) برای آموزش و پرورش ایجاد نمی نماید
 
۲- ماده واحده قانون پرداخت حق التدریس در دبیرستانها مصوب ۱۸/۴/۱۳۴۶
 
۳- مصوبه ۱۲۲۰۳۶- ۶/۱۰/۱۳۶۰ هیأت وزیران تحت عنوان مجوز اشتغال به کار تعدادی افراد به صورت روزمزد و خرید خدمت در این مصوبه نیز تصریح شده است اشتغال این افراد هیچ گونه تعهدی جز پرداخت دستمزد برای وزارت ایجاد نمی نماید
 
۴- تبصره ۵ ماده ۴ آیین نامه اصلاح قسمتی از آیین نامه تبصره ۲ ماده ۴۳ قانون استخدام کشوری مصوب ۶/۹/۱۳۶۴
 
۵- ماده ۵ آیین نامه اجرایی تبصره ۴۳ قانون بودجه سال ۱۳۴۶ مصوب ۲۹/۲/۱۳۶۴ در خصوص نحوه پرداخت کمک هزینه عائله مندی به نیروهای حق التدریس و خرید خدمت
 
۶- قانون طرح به کارگیری معلمین حق التدریس بر اساس قانون برنامه سوم توسعه مصوب ۷/۷/۱۳۸۳
 
۷- ماده ۹ آیین نامه اجرایی تبصره ۳ ماده واحده قانون به کارگیری معلمین حق التدریس ، به شماره تصویب نامه ۳۲۲۶۳/ت۳۳۷۴۹ه- ۲۹/۵/۱۳۸۴ که در این ماده نیز به صراحت تاکید می نماید به کارگیری نیروهای حق التدریس هیچ گونه حق استخدامی برای آنان ایجاد نمی نماید
 
۸- قانون تعیین تکلیف استخدامی معلمین حق التدریس و آموزشیاران نهضت سواد آموزی مصوب ۱۵/۷/۱۳۸۸
 
۹- دستورالعمل شماره ۸۳۷۲۲/۲۰۰-۴/۹/۱۳۸۸ معاونت توسعه مدیریت و سرمایه انسانی رئیس جمهور که در خصوص نحوه پرداخت حق التدریس و حق الزحمه تعیین تکلیف می نماید
 
۱۰- ضوابط پرداخت عیدی به کارکنان دولت که به صورت سالانه تصویب و میزان عیدی معلمین حق التدریس نیز در آن تعیین شده است
 
تمامی قوانین و مقررات صدرالذکر حکایت از آن دارد که این گروه از کارکنان دولت دارای قوانین و مقررات خاص بوده و مطابق ماده ۱۳۷ قانون استخدام کشوری به عنوان مستخدم غیر رسمی تلقی می شوند واحکام مربوط به نحوه محاسبه سنوات خدمت تمام وقت این قبیل مستخدمان ونحوه ومیزان پرداخت کسورات بازنشستگی آنان در ماده ۱۵۱ و تبصره ۲ ماده ۸۵ قانون استخدام کشوری تعیین شده است
 
مستفاد از کلیه قوانین و مقررات فوق ماده ۴ قانون تامین اجتماعی نیز نسبت به نیروهای حق التدریس حکومت نداشته و با عنایت به این که طبق قسمت اخیر تبصره۱ این ماده به دلیل فقدان آیین نامه مربوط در مورد نحوه تسری این ماده به افرادی که دارای قوانین و مقررات حمایتی نمی باشند و همچنین به استناد وحدت ملاک رأی وحدت رویه شماره ۱۱۴۸- ۴/۱۰/۱۳۸۶ هیأت عمومی دیوان عدالت اداری بدین نص که اجرایی شدن موادی از قانون که مشروط به تصویب آیین نامه در خصوص موضوع باشد تا زمانی که آیین نامه مربوط از سوی نهاد یا سازمان مربوط ابلاغ نشود تکلیفی متوجه دستگاه اجرایی نخواهد بود
 
از سوی دیگر به استناد ماده ۴۸ قانون تامین اجتماعی از تاریخی که سازمان گروه جدیدی را مشمول بیمه اعلام نماید، دستگاههای متولی مکلفند حق بیمه افراد مشمول را
 
از همان تاریخ اعلام شده به سازمان بپردازند که رأی وحدت رویه شماره ۱۴۹۷- ۱۴/۱۲/۱۳۸۶ هیأت عمومی دیوان عدالت اداری در خصوص تحت پوشش قرار گرفتن آموزشیاران نهضت سواد آموزی طبق توافق نامه مورخ ۱/۱/۱۳۷۵ با سازمان تامین اجتماعی مؤید این مهم می باشد
 
لذا این وزارت در راستای حمایت از نیروهای حق التدریس از نظر تحت پوشش قرار گرفته حق بیمه به دلیل خلاء آیین نامه موضوع تبصره ماده ۴ قانون تامین اجتماعی بر اساس دستورالعمل شماره ۷۲۶۳۹/۸۴۴۲- ۱۷/۴/۱۳۸۸ که به امضای وزیر آموزش وپرورش، معاون حقوقی و امور مجلس رئیس جمهور، رئیس سازمان تامین اجتماعی و وزیر کار و امور اجتماعی رسیده است معلمین حق التدریس مدارس دولتی وزارت آموزش وپرورش که در استخدام رسمی و پیمانی این وزارت نبوده و مشمول مقررات استخدامی و حمایت دیگری نیز نباشند از تاریخ ۱/۷/۱۳۸۸ مشمول برخورداری از مزایای تامین اجتماعی اعلام نموده است
 
به عبارت دیگر قبل از تاریخ مورد اشاره الزام و تکلیف قانونی برای وزارت آموزش و پرورش جهت بیمه نمودن آنان وجود نداشته است
 
صرف نظر از عدم شمول قانون تامین اجتماعی نسبت به نیروهای حق التدریس در صورتی که این افراد به استخدام رسمی آموزش و پرورش پذیرفته شوند با توجه به این که نیروهای حق التدریس مشمول ماده ۱۳۷ قانون استخدام کشوری ( مستخدمین غیررسمی) بوده لذا با رعایت تبصره ۲ ماده ۸۵ و ماده ۱۵۱ قانون مزبور احتساب سنوات خدمت غیر رسمی آنان میسور بوده لیکن آموزش و پرورش تکلیفی به پرداخت حق بیمه و کسورات بازنشستگی این گونه نیروها نخواهد داشت
 
همچنین با توجه به آراء متعدد محاکم و هیأتهای تشخیص وحل اختلاف کار من جمله رأی شماره ۲۷۳ دادگاه عمومی مورخ ۱/۴/۱۳۷۹ رأی شماره ۲ اداره کار و امور اجتماعی مورخ ۶/۲/۱۳۷۵ و همچنین رأی شماره ۶۲۴/۴/۱/۹۰ – ۲۷/۶/۱۳۹۰ هیأت تشخیص و رأی ۳۰۱/۵/۱/۹۰- ۷/۹/۱۳۹۰ هیأت حل اختلاف، بیانگر عدم پذیرش دعوا در هیأتهای مزبور تا قبل از ۱/۷/۱۳۸۸ نیروهای حق التدریس به دلیل دارا بودن قانون خاص می باشد
 
 
 
لازم به ذکر است این موضوع مورد تایید نمایندگان مجلس شورای اسلامی نیز بوده و برای حل آن طرح احتساب سابقه تدریس معلمان حق التدریس استخدامی در آموزش و پرورش با امضای ۱۵۹ نماینده در سال ۱۳۹۰ تقدیم و موضوع در کمیسیون مربوط مجلس مطرح است و در این طرح ساز و کار پرداخت حق بیمه و کسورات مربوط توسط مستخدم به صورت قسطی و ، پیش بینی شده است
 
با عنایت به مراتب فوق الذکر و نظر به این که اخیرا آراء متناقضی در خصوص الزام آموزش و پرورش به پرداخت حق بیمه نیروهای حق التدریس صادر گردیده است که ضمن تقدیم نمونه هایی از آراء متناقض صادر شده از شعب ۲، ۱۲ و ۲۸ مستدعی است مقرر فرمایید در اجرای ماده ۴۳ قانون دیوان عدالت اداری موضوع در هیأت عمومی دیوان عدالت اداری مطرح و نسبت به صدور رأی وحدت رویه اقدام و نتیجه به این وزارت نیز اعلام گردد


"
"


گردش کارپرونده ها و مشروح آراء به قرار زیر است:
گردش کار پرونده ها و مشروح آراء به قرار زیر است:
 
الف: شعبه دوم دیوان عدالت اداری در رسیدگی به پرونده شماره ۸۹۰۹۹۸۰۹۰۰۰۸۹۴۷۲ با موضوع دادخواست خانم آنیتا پیرای به طرفیت ۱- اداره کل آموزش و پرورش استان اصفهان ۲- سازمان تامین اجتماعی و به خواسته الزام خوانده ردیف اول به احتساب ۲ سال سابقه تدریس از تاریخ ۱/۷/۱۳۸۵ تا ۳۱/۶/۱۳۸۷ و پرداخت حق بیمه و الزام خوانده ردیف دوم به پذیرش حق بیمه و محاسبه سنوات خدمت به موجب دادنامه شماره ۹۱۰۹۹۷۰۹۰۰۲۰۰۲۱۵- ۱۷/۲/۱۳۹۱، مفادا به شرح آینده به صدور رأی مبادرت کرده است:
 
شاکی اعلام داشته از سال ۱۳۸۲ الی ۱۳۸۷ به مدت ۵ سال به صورت معلم حق التدریس در اداره طرف شکایت اشتغال داشته، لیکن مشتکی عنه حق بیمه سالهای مذکور را واریز نکرده است که به شرح خواسته تقاضای رسیدگی دارد با بررسی اوراق و محتویات پرونده و ملاحظه لوایح مشتکی عنهما ثبت شده به شماره های ۱۵۳۳- ۲۹/۳/۱۳۹۰ و ۲۷۴۱- ۱۲/۶/۱۳۹۰ دفتر این شعبه نظر به این که مطابق ماده ۲ دستورالعمل نحوه احتساب
 
تجربه آموزشی موضوع تبصره ۱ صادر شده یک آیین نامه اجرایی طرح طبقه بندی مشاغل معلمان کشور خدمت تمام وقت هنر آموزان به میزان ۲۴ ساعت هفته اعلام شده است و حسب گواهی انجام کار آموزش و پرورش ناحیه ۳ اصفهان تدریس مشارالیها در سالهای ۱۳۸۴ الی ۱۳۸۷ به میزان ۲۴ ساعت در هفته بوده لذا مدت خدمت شاکی به میزان ۲۴ ساعت در هفته بوده لذا مدت خدمت شاکی به میزان یاد شده از مصادیق خدمت تمام وقت تلقی می گردد و با توجه به این که به موجب مواد ۳۶ و ۳۹ قانون تامین اجتماعی کارفرما مکلف به پرداخت حق بیمه با کسر سهم مستخدم از حقوق وی و افزودن سهم کارفرما در حق سازمان تامین اجتماعی بوده است و این تکلیف کارفرما به پرداخت حق بیمه مستلزم تکلیف سازمان تامین اجتماعی به دریافت و احتساب مدت مزبور به عنوان سابقه می باشد و با عنایت به رأی وحدت رویه شماره ۳۶۴ – ۵/۶/۱۳۸۵ هیأت عمومی دیوان عدالت اداری که مشعر مقررات قانون تامین اجتماعی نسبت به کارکنان دستگاههای دولتی و تجویز پرداخت حق بیمه و احتساب سنوات خدمتی آنان می باشد
 
علی هذا ضمن رد دفاعیات آموزش و پرورش اصفهان وخروج موضوعی شکایت از رأی وحدت رویه شماره ۱۴۹۷- ۱۴/۱۲/۱۳۸۶ هیأت عمومی دیوان عدالت اداری ( رأی مذکور در مورد آموزشیاران نهضت سواد آموزی می باشد) خواسته نسبت به سالهای ۱۳۸۴ و ۱۳۸۷ موضوع گواهی برگ ۶ پرونده موجه تشخیص و حکم به وارد دانستن شکایت دایر بر الزام آموزش وپرورش به پرداخت حق بیمه مدت مذکور با دریافت سهم مستخدم از شاکی و افزودن سهم کارفرما بر آن در حق سازمان تامین اجتماعی و دریافت حق بیمه مذکور از سوی تامین اجتماعی و احتساب ایام مذکور به جز تعطیلات تابستانی و عید نوروز که معلمین حق التدریس کارکردی نداشته و حقوقی هم از این بابت دریافت ننموده اند به عنوان سابقه بیمه پردازی در حق مشارالیها صادر و اعلام می شود و نسبت به خواسته در سالهای ۱۳۸۲ الی ۱۳۸۳ ۱/۷/۱۳۸۲ تا ۳۱/۳/۱۳۸۴ که شاکی تدریس کمتر از میزان ۲۴ ساعت داشته غیر وارد تشخیص و به رد شکایت حکم صادر و اعلام می شود


الف: شعبه چهاردهم دیوان عدالت اداری در رسیدگی به پرونده شماره ۱۴/۸۳/۱۰۹۴ با موضوع دادخواست دانشگاه آزاد اسلامی واحد شهرستان میانه به طرفیت هیأت حل اختلاف اداره کار و امور اجتماعی میانه و به خواسته ابطال رأی شماره ۴۷۲- ۴/۳/۱۳۸۳ هیأت حل اختلاف اداره کار و امور اجتماعی به موجب دادنامه شماره ۲۵۹۵- ۳۰/۱۱/۱۳۸۴، مفادا به شرح آینده به صدور رأی مبادرت کرده است: با توجه به محتویات دو جلد پرونده حل اختلاف ارسال شده و توجه به رأی شماره ۱۸۷- ۲/۱۱/۱۳۷۲ هیأت عمومی دیوان عدالت اداری مبنی بر ابطال بخشنامه شماره ۵۳۶۵۵- ۲۴/۳/۱۳۷۱ وزارت کار واموراجتماعی راجع به عدم شمول قانون کار به کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی وصلاحیت مراجع حل اختلاف کارگری در رسیدگی به شکایات مطروح از سوی کارکنان دانشگاه به موجب رأی مذکور و لازم الاتباع بودن آن برای شعب دیوان در موارد مشابه و نظر به این که رسیدگی و انشای رأی معترض عنه متضمن نقض قوانین و تخلف از مقررات نمی باشد و ایرادی نیز در جریان رسیدگی ملاحظه نگردید، بنابراین دادخواست اعتراض مطروح غیر موجه تشخیص و قرار رد آن صادر و اعلام می شود
رأی دیوان قطعی است


رأی صادر شده ظرف بیست روز پس از ابلاغ، تجدیدنظر پذیر در شعبه تجدیدنظر دیوان عدالت اداری است
ب: شعبه دوازدهم دیوان عدالت اداری در رسیدگی به پرونده شماره ۹۰۰۹۹۸۰۹۰۰۰۷۹۴۴۳ با موضوع دادخواست خانم مهری اله وکیل جزی به طرفیت ۱- اداره کل آموزش و پرورش ۲- سازمان تامین اجتماعی و به خواسته الزام خوانده ردیف اول به احتساب ۲ سال سابقه تدریس از تاریخ ۱/۷/۱۳۸۵ تا ۳۱/۶/۱۳۸۷ و پرداخت حق بیمه و الزام خوانده ردیف دوم به پذیرش حق بیمه و محاسبه سنوات خدمت به موجب دادنامه شماره ۹۱۰۹۹۷۰۹۰۱۲۰۰۷۲۴-۲۳/۳/۱۳۹۱، مفادا به شرح آینده به صدور رأی مبادرت کرده است:


متعاقبا با اعتراض دانشگاه آزاد اسلامی واحد میانه، شعبه ۱۱ تجدیدنظر دیوان عدالت اداری به موجب دادنامه شماره ۸۸۱- ۲۹/۳/۱۳۸۵ با رد تجدیدنظر خواهی، دانامه بدوی را عینا تایید و استوار می کند
نظر به این که خوانده ردیف اول اعلام کرده است شاکی کارمند اداره کل آموزش وپرورش استان اصفهان بوده و سازمان یاد شده دارای شخصیت حقوقی مستقل از این وزارتخانه می باشد با توجه به مراتب و عدم توجه شکایت به خوانده ردیف اول قرار رد شکایت صادر می شود و اما در خصوص شکایت نامبرده به طرفیت خوانده ردیف دوم با عنایت به این که سازمان تامین اجتماعی اعلام کرده است، کارکنان حق التدریس مدارس دولتی آموزش و پرورش از تاریخ ۱/۷/۱۳۸۸ مشمول مقررات تامین اجتماعی قرار گرفته اند، لذا سوابق اعلامی شاکی قبل از تاریخ مشمولیت آموزش و پرورش بوده و قابل احتساب نمی باشد


ب: شعبه بیستم دیوان عدالت اداری در رسیدگی به پرونده شماره ۲۰/۸۸/۲۶۲۳ با موضوع دادخواست آقای مهرداد عبدی با وکالت آقای رضا نجفلو به طرفیت اداره کار و امور اجتماعی میانه و به خواسته اعتراض به رأی شماره ۱۵۰۹- ۳/۸/۱۳۸۸ هیأت حل اختلاف اداره کار و امور اجتماعی به موجب دادنامه شماره ۱۹۸۰- ۲۴/۵/۱۳۸۹، مفادا به شرح آینده به صدور رأی مبادرت کرده است:
لذا از این جهت قرار رد شکایت صادر می گردد


راجع به اعتراض آقای مهرداد عبدی به طرفیت هیأت حل اختلاف کار و امور اجتماعی میانه در اعتراض به رأی ۳/۸/۱۳۸۸ صادره از آن هیأت، نظر به شرح دادخواست شاکی و مستندات پیوست و مفاد لایحه شماره ۲۷۱۴۴- ۳۰/۴/۱۳۸۹ و ملاحظه اسناد و مدارک موجود در پرونده، اداره کار دلیلی که زمینه نقض یا ابطال و بی اعتباری رأی معترض عنه را فراهم آورد مشهود نیست
رأی دیوان قطعی است


از حیث رسیدگی شکلی و ماهوی نیز ایرادی به رسیدگی مترتب نیست
ج: شعبه بیست و پنجم دیوان عدالت اداری در رسیدگی به پرونده شماره ۹۱۰۹۹۸۰۹۰۰۰۲۹۸۱۷ با موضوع دادخواست خانم سکینه اسمعیلی نوروزمحله به طرفیت ۱- سازمان آموزش و پرورش استان تهران ۲- اداره کل تامین اجتماعی استان تهران و به خواسته الزام خوانده ردیف اول به احتساب ۲ سال سابقه تدریس از تاریخ ۱/۷/۱۳۸۵ تا ۳۱/۶/۱۳۸۷ و پرداخت حق بیمه و الزام خوانده ردیف دوم به پذیرش حق بیمه و محاسبه سنوات خدمت به موجب دادنامه شماره ۹۱۰۹۹۷۰۹۰۲۵۰۲۳۶۲ -۱۰/۷/۳۹۱، مفادا به شرح آینده به صدور رأی مبادرت کرده است:


علی هذا این شعبه دیوان عدالت اداری شکایت شاکی راغیر وارد تشخیص و به رد شکایت وی حکم صادر و اعلام می دارد
با عنایت به وظایف و مسؤولیتهای اصلی سازمان تامین اجتماعی در باب تعمیم و گسترش انواع بیمه های اجتماعی و استقرار نظام هماهنگ و متناسب با برنامه های تامین اجتماعی و شمول قانون تامین اجتماعی به افرادی که به هر عنوان در مقابل دریافت مزد یا حقوق کار می کنند و با توجه به این که شمول مقررات قانون تامین اجتماعی درباره کارکنان مشمول از بدو ورود به خدمت است و با عنایت به این که اشتغال شاکی در آموزش و پرورش تهران از تاریخ ۱۱/۷/۱۳۷۰ تا ۳۰/۵/۱۳۷۶ و عدم پرداخت حق بیمه این مدت به سازمان تامین اجتماعی محرز می باشد و با التفات به این که با وصف اشتغال شاکی طی این مدت عدم پرداخت حق بیمه وی به سازمان تامین اجتماعی و عدم احتساب آن در سنوات پرداخت حق بیمه وی خلاف مقررات آمره تامین اجتماعی و موجب تضییع حق مشارالیه است، بنابراین با پذیرش خواسته شاکی به استناد بند الف ماده ۴ قانون تامین اجتماعی و آراء ۵۱۸-۵۱۷-۱۵/۷/۱۳۸۶ و ۶۷۸- ۸/۸/۱۳۸۶ هیأت عمومی دیوان عدالت اداری به الزام سازمان آموزش وپرورش استان تهران نسبت به پرداخت حق بیمه شاکی طی این مدت به اداره کل تامین اجتماعی استان تهران و الزام اداره مزبور نسبت به دریافت و احتساب آن در سنوات پرداخت حق بیمه وی حکم صادر و اعلام می نماید
 
رأی دیوان قطعی است
 
د: شعبه بیست و هشتم دیوان عدالت اداری در رسیدگی به پرونده شماره ۸۹۰۹۹۸۰۹۰۰۰۷۱۹۳۶ با موضوع دادخواست آقای علی اکبر خطیبی به طرفیت ۱- اداره کل آموزش و پرورش استان تهران ۲- سازمان تامین اجتماعی استان تهران و به خواسته الزام خوانده ردیف اول به احتساب ۲ سال سابقه تدریس از تاریخ ۱/۷/۱۳۸۵ تا ۳۱/۶/۱۳۸۷ و پرداخت حق بیمه و الزام خوانده ردیف دوم به پذیرش حق بیمه و محاسبه سنوات خدمت به موجب دادنامه شماره ۹۱۰۹۹۷۰۹۰۲۸۰۲۷۳۴- ۱۸/۷/۱۳۹۱، مفادا به شرح آینده به صدور رأی مبادرت کرده است:
 
شاکی در دادخواست خود اظهار داشته از تاریخ ۱۳/۱۰/۱۳۶۱ تا ۱۴/۳/۱۳۶۳ در اداره آموزش و پرورش به عنوان معلم حق التدریس تمام وقت مشغول انجام وظیفه بوده است، کارفرمای او از پرداخت حق بیمه به سازمان تامین اجتماعی بر اساس قانون امتناع نموده است وفق ماده ۱۴۷ قانون سازمان تامین اجتماعی صدور حکم بر الزام خوانده ردیف اول به پرداخت کلیه حقوق بیمه کسورات قانونی بیمه تامین اجتماعی و سازمان تامین اجتماعی و پذیرش دریافت حق بیمه کسور زمان اشتغال از تاریخ فوق الاشعار را کرده است
 
شعبه با بررسی اوراق و محتویات پرونده و لایحه شماره ۱۴۸۹- ۲۴/۳/۱۳۹۰ خوانده ردیف اول و شماره ۲۰۲۳۴۳- ۲۴/۱۱/۱۳۸۹ خوانده ردیف دوم نظر به این که حسب دستورالعمل شماره ۷۲۶۳۹/۸۴۴۲- ۱۷/۴/۱۳۸۸ که به امضای وزیر آموزش وپرورش معاون حقوقی و امور مجلس رئیس جمهوری، رئیس سازمان تامین اجتماعی و وزیر کار و امور اجتماعی نرسیده است معلمان حق التدریس موازین دولتی وزارت آموزش وپرورش که در استخدام رسمی وپیمانی این وزارت نبوده و مشمول مقررات استخدامی و حمایتی دیگری نیز نباشد از تاریخ ۱/۷/۱۳۸۸ مشمول برخورداری از مزایای تامین اجتماعی می شوند لذا با عنایت به این که سوابق ادعایی اشتغال شاکی قبل از تاریخ ۱/۷/۱۳۸۸ می باشد خواسته وی وارد نبوده به رد دعوای مشارالیه حکم صادر و اعلام می شود


رأی دیوان قطعی است
رأی دیوان قطعی است
خط ۴۸: خط ۱۰۸:
اولا: تعارض در آراء محرز است
اولا: تعارض در آراء محرز است


ثانیا: با توجه به این که مطابق مصوبه سیصد و پنجاه و هفتمین جلسه مورخ ۳۱/۵/۱۳۷۴ شورای عالی انقلاب فرهنگی، موضوع الحاق یک بند به بند ح ماده ۱۲ اساسنامه دانشگاه آزاد اسلامی، اعضای هیأت علمی و کارکنان اداری دانشگاه مذکور مشمول قانون کار شناخته نشده اند و از طرفی به موجب بند ح ماده ۱۲ اساسنامه دانشگاه آزاد اسلامی ابلاغی شماره ۶۲۶/۸۹/دش- ۲۸/۷/۱۳۸۹ شورای عالی انقلاب فرهنگی، تصویب مقررات مربوط به اعضای هیأت علمی و کارکنان اداری دانشگاه و تعرفه حقوق و دستمزد و مزایا به عهده هیأت امنای دانشگاه آزاد اسلامی محول شده است و به موجب بند ۶ سومین صورت جلسه کمیسیون دایمی هیأت امنای دانشگاه مصوب آذر ماه ۱۳۹۲، اعضای هیأت علمی و کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی صرفا تابع آیین نامه های خاص اداری استخدامی مصوب هیأت امناء اعلام شده است و در ماده ۱۸۸ قانون کار، اشخاص مشمول مقررات خاص استخدامی مشمول قانون کار شناخته نشده اند، بنابراین رأی شماره ۱۹۸۰- ۲۴/۵/۱۳۸۹ شعبه ۲۰ دیوان عدالت اداری که بر رد شکایت شاکی صادر شده است و قانون کار را بر روابط کارکنان دانشگاه آزاد با دانشگاه حاکم ندانسته است و مآلا آراء هیأتهای موضوع ماده ۱۵۷ قانون کار مبنی بر عدم صلاحیت آنها در رسیدگی به اختلافات کارکنان دانشگاه آزاد با دانشگاه را تأیید کرده است صحیح و موافق مقررات تشخیص می شود
ثانیا: با توجه به این که به استناد مواد ۷ و ۴۸ قانون تأمین اجتماعی مصوب سال ۱۳۵۴، سازمان تأمین اجتماعی بر اساس بخشنامه شماره ۵۸۹- ۲۸/۱۰/۱۳۶۷، کلیه کارکنان غیر مشمول نظام حمایتی خاص دستگاه های دولتی را از تاریخ ۱/۹/۱۳۶۷ مشمول بیمه قرار داده است و با عنایت به این که معلمان حق التدریس نیز علی رغم اشتغال و دریافت حقوق، مشمول نظام حمایتی خاص بیمه ای نبوده اند، لذا دادنامه شماره ۹۱۰۹۹۷۰۹۰۰۲۰۰۲۱۵- ۱۷/۲/۱۳۹۱ شعبه دوم و دادنامه شماره ۹۱۰۹۹۷۰۹۰۲۵۰۲۳۶۲-
 
۱۰/۷/۱۳۹۱ شعبه بیست و پنجم دیوان عدالت اداری مبنی بر الزام آموزش و پرورش به پرداخت حق بیمه ایام کارکرد واقعی اشخاص مذکور و الزام سازمان تأمین اجتماعی به دریافت حق بیمه بر مبنای مقررات تأمین اجتماعی از تاریخ ۱/۹/۱۳۶۷ صحیح و موافق مقررات می باشد


این رأی به استناد بند ۲ ماده ۱۲ و ماده ۸۹ قانون تشکیلات و آیین دادرسی دیوان عدالت اداری مصوب سال ۱۳۹۲ برای شعب دیوان عدالت اداری و سایر مراجع اداری مربوط در موارد مشابه لازم الاتباع است
این رأی به استناد بند ۲ ماده ۱۲ و ماده ۸۹ قانون تشکیلات و آیین دادرسی دیوان عدالت اداری مصوب سال ۱۳۹۲ برای شعب دیوان عدالت اداری و سایر مراجع اداری مربوط در موارد مشابه لازم الاتباع است
خط ۵۴: خط ۱۱۶:




رئیس هیأت عمومی دیوان عدالت اداری
هیأت عمومی دیوان عدالت اداری
 
معاون قضایی دیوان عدالت اداری


محمدجعفر منتظری
علی مبشری






کدمنبع: 8785
کدمنبع: 8786
[[رده:آراء هیات عمومی دیوان عدالت اداری سال ۱۳۹۳]]
[[رده:آراء هیات عمومی دیوان عدالت اداری سال ۱۳۹۳]]

نسخهٔ ‏۷ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۷:۵۱

رای هیات عمومی دیوان عدالت اداری درباره اعلام تعارض در آراء صادر شده از شعب دیوان عدالت اداری

رای هیات عمومی دیوان عدالت اداری درباره اعلام تعارض در آراء صادر شده از شعب دیوان عدالت اداری
مرجع صادر کنندههیأت عمومی دیوان عدالت اداری
شاکیمدیرکل دفتر حقوقی، املاک و حمایت قضایی وزارت آموزش و پرورش
موضوعاعلام تعارض در آراء صادر شده از شعب دیوان عدالت اداری
کلاسه پرونده۱۱۷۳/۹۲
تاریخ رأیدوشنبه ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۳
شماره دادنامه۱۴۸

مرجع رسیدگی: هیأت عمومی دیوان عدالت اداری گردش کار: مدیرکل دفتر حقوقی، املاک و حمایت قضایی وزارت آموزش و پرورش به موجب لایحه شماره ۱۷۵۹۴۵/۸۱۰- ۱۷/۹/۱۳۹۱ اعلام کرده است که:

" همان گونه که مستحضرید به موجب تبصره ماده ۴ قانون استخدام کشوری، تشخیص مشاغل کارگری در وزارتخانه ها و موسسات دولتی به عهده سازمان امور اداری و استخدامی و یا سازمان مدیریت و برنامه ریزی (معاونت برنامه ریزی و نظارت راهبردی ریاست جمهوری) بوده و بر اساس ماده ۱۸۸ قانون کار نیز اشخاص مشمول قانون استخدام کشوری و قوانین و مقررات خاص استخدامی از شمول قانون کار خارج می باشند

بنابراین افرادی که به موجب قوانین و مقررات خاص طبق احکام کارگزینی مشخص با رعایت تبصره ماده ۴ قانون استخدام کشوری در دستگاههای اجرایی از جمله وزارت آموزش و پرورش به کار گرفته می شوند مشمول قانون کار تلقی نمی شوند و روابط آنان بادستگاههای ذی ربط تابع قوانین و مقررات خاص خود، قانون استخدام کشوری و مفاد قرارداد منعقده و بخشنامه های صادر شده می باشد که این موضوع در قسمت اخیر نامه شماره ۳۸۹۰۲/۱۶۰۴- ۳/۴/۱۳۸۶ سازمان مدیریت و برنامه ریزی سابق و همچنین صدر نامه شماره ۷۱۱۷۴/۱۶۰۲-

۱۱/۵/۱۳۸۳ دفتر حقوقی و امور مجلس سازمان مذکور نیز تاکید شده است

شایان ذکر است دامنه شمول قانون تامین اجتماعی وفق ماده ۴ قانون تامین اجتماعی نیز تعیین و وفق تبصره ۱ ماده مذکور مستثنیات آن ذکر شده است، در نتیجه با توجه به قوانین و مقررات خاص به کارگیری نیروهای حق التدریس از جمله مواد ۳ و ۱۲ قانون راجع به استخدام آموزگاران پیمانی و تبدیل پایه های اداری و آموزشی مصوب ۵/۲/۱۳۳۸ و قانون پرداخت حق التدریس در دبیرستانها مصوب ۱۸/۴/۱۳۴۶ و نیز مصوبه مورخ ۶/۱۰/۱۳۶۰ هیأت وزیران تحت عنوان مجوز اشتغال به کار تعدادی افراد به صورت روزمزد و خرید خدمت توسط وزارت آموزش و پرورش که صراحتا در قوانین و مقررات فوق اعلام نموده است، اشتغال این افراد به طرق فوق هیچ گونه حق استخدامی برای افراد مورد نظر و هیچ گونه تعهدی به جز پرداخت دستمزد برای وزارت آموزش و پرورش ایجاد نخواهد کرد

بنابراین نیروهای حق التدریس ضمن این که مشمول قانون کار و قانون تامین اجتماعی نمی گردند می توان اعلام کرد حسب مورد مشمول تبصره ۲ ماده ۸۵ قانون استخدام کشوری بوده و پس از استخدام رسمی احتساب سوابق یا پرداخت بیمه و کسورات مربوط از سوی مستخدم امکان پذیر خواهد بود و آموزش و پرورش هیچ گونه تکلیفی به پرداخت حق بیمه سنوات آنان ندارد

از سوی دیگر به استناد ماده ۴۸ قانون تامین اجتماعی از تاریخی که سازمان گروه جدیدی را مشمول بیمه اعلام نماید دستگاههای متولی مکلفند حق بیمه افراد مشمول را از همان تاریخ اعلام شده به سازمان بپردازند که رأی وحدت رویه شماره ۱۴۹۷ – ۱۴/۱۲/۱۳۸۶ هیأت عمومی دیوان عدالت اداری نیز مؤید این موضوع می باشد

بر اساس دستورالعمل شماره ۷۲۶۳۹/۸۴۴۲- ۱۷/۴/۱۳۸۸ که به امضای وزیر آموزش و پرورش، معاون حقوقی و امور مجلس رئیس جمهور، رئیس سازمان تامین اجتماعی و وزیر کار و امور اجتماعی رسیده است، معلمین حق التدریس مدارس دولتی وزارت آموزش و پرورش که در استخدام رسمی و پیمانی این وزارت نبوده و مشمول مقررات استخدامی و حمایتی دیگری نیز نباشند از تاریخ ۱/۷/۱۳۸۸ مشمول برخورداری از مزایای تامین اجتماعی می شوند

به عبارت دیگر قبل از تاریخ مورد اشاره الزام و تکلیف قانونی برای وزارت آموزش و پرورش جهت بیمه نمودن آنان وجود نداشته است

از طرفی وفق ماده ۹ آیین نامه اجرایی تبصره ۳ ماده واحده قانون به کارگیری معلمان حق التدریس مصوب ۱۳۸۴ هیأت وزیران، به کارگیری و اشتغال معلمان حق التدریس از تاریخ تصویب قانون مذکور صرفا تابع آیین نامه مربوط بوده و هیچ گونه حق استخدامی دیگری از جمله پرداخت حق بیمه برای آنان ایجاد نمی نماید

لازم به ذکر است در تأیید مراتب فوق الذکر ( مبنی بر این که نیروهای حق التدریسی دارای قوانین خاص طبق مدلول ماده ۱۸۸ قانون کار می باشند) به شرح ذیل قوانین و مقررات خاص استخدامی مربوط به نیروهای حق التدریس به ترتیب سال تصویب جهت مزید استحضار تقدیم می گردد:

۱- مواد ۳ و ۱۲ قانون راجع به استخدام آموزگاران پیمانی و تبدیل پایه های اداری و آموزشی مصوب ۵/۲/۱۳۳۸ که در این ماده قید شده است خدمت معلمی مذکور هیچ گونه تعهدی غیر از پرداخت حقوق ( حق الزحمه) برای آموزش و پرورش ایجاد نمی نماید

۲- ماده واحده قانون پرداخت حق التدریس در دبیرستانها مصوب ۱۸/۴/۱۳۴۶

۳- مصوبه ۱۲۲۰۳۶- ۶/۱۰/۱۳۶۰ هیأت وزیران تحت عنوان مجوز اشتغال به کار تعدادی افراد به صورت روزمزد و خرید خدمت در این مصوبه نیز تصریح شده است اشتغال این افراد هیچ گونه تعهدی جز پرداخت دستمزد برای وزارت ایجاد نمی نماید

۴- تبصره ۵ ماده ۴ آیین نامه اصلاح قسمتی از آیین نامه تبصره ۲ ماده ۴۳ قانون استخدام کشوری مصوب ۶/۹/۱۳۶۴

۵- ماده ۵ آیین نامه اجرایی تبصره ۴۳ قانون بودجه سال ۱۳۴۶ مصوب ۲۹/۲/۱۳۶۴ در خصوص نحوه پرداخت کمک هزینه عائله مندی به نیروهای حق التدریس و خرید خدمت

۶- قانون طرح به کارگیری معلمین حق التدریس بر اساس قانون برنامه سوم توسعه مصوب ۷/۷/۱۳۸۳

۷- ماده ۹ آیین نامه اجرایی تبصره ۳ ماده واحده قانون به کارگیری معلمین حق التدریس ، به شماره تصویب نامه ۳۲۲۶۳/ت۳۳۷۴۹ه- ۲۹/۵/۱۳۸۴ که در این ماده نیز به صراحت تاکید می نماید به کارگیری نیروهای حق التدریس هیچ گونه حق استخدامی برای آنان ایجاد نمی نماید

۸- قانون تعیین تکلیف استخدامی معلمین حق التدریس و آموزشیاران نهضت سواد آموزی مصوب ۱۵/۷/۱۳۸۸

۹- دستورالعمل شماره ۸۳۷۲۲/۲۰۰-۴/۹/۱۳۸۸ معاونت توسعه مدیریت و سرمایه انسانی رئیس جمهور که در خصوص نحوه پرداخت حق التدریس و حق الزحمه تعیین تکلیف می نماید

۱۰- ضوابط پرداخت عیدی به کارکنان دولت که به صورت سالانه تصویب و میزان عیدی معلمین حق التدریس نیز در آن تعیین شده است

تمامی قوانین و مقررات صدرالذکر حکایت از آن دارد که این گروه از کارکنان دولت دارای قوانین و مقررات خاص بوده و مطابق ماده ۱۳۷ قانون استخدام کشوری به عنوان مستخدم غیر رسمی تلقی می شوند واحکام مربوط به نحوه محاسبه سنوات خدمت تمام وقت این قبیل مستخدمان ونحوه ومیزان پرداخت کسورات بازنشستگی آنان در ماده ۱۵۱ و تبصره ۲ ماده ۸۵ قانون استخدام کشوری تعیین شده است

مستفاد از کلیه قوانین و مقررات فوق ماده ۴ قانون تامین اجتماعی نیز نسبت به نیروهای حق التدریس حکومت نداشته و با عنایت به این که طبق قسمت اخیر تبصره۱ این ماده به دلیل فقدان آیین نامه مربوط در مورد نحوه تسری این ماده به افرادی که دارای قوانین و مقررات حمایتی نمی باشند و همچنین به استناد وحدت ملاک رأی وحدت رویه شماره ۱۱۴۸- ۴/۱۰/۱۳۸۶ هیأت عمومی دیوان عدالت اداری بدین نص که اجرایی شدن موادی از قانون که مشروط به تصویب آیین نامه در خصوص موضوع باشد تا زمانی که آیین نامه مربوط از سوی نهاد یا سازمان مربوط ابلاغ نشود تکلیفی متوجه دستگاه اجرایی نخواهد بود

از سوی دیگر به استناد ماده ۴۸ قانون تامین اجتماعی از تاریخی که سازمان گروه جدیدی را مشمول بیمه اعلام نماید، دستگاههای متولی مکلفند حق بیمه افراد مشمول را

از همان تاریخ اعلام شده به سازمان بپردازند که رأی وحدت رویه شماره ۱۴۹۷- ۱۴/۱۲/۱۳۸۶ هیأت عمومی دیوان عدالت اداری در خصوص تحت پوشش قرار گرفتن آموزشیاران نهضت سواد آموزی طبق توافق نامه مورخ ۱/۱/۱۳۷۵ با سازمان تامین اجتماعی مؤید این مهم می باشد

لذا این وزارت در راستای حمایت از نیروهای حق التدریس از نظر تحت پوشش قرار گرفته حق بیمه به دلیل خلاء آیین نامه موضوع تبصره ماده ۴ قانون تامین اجتماعی بر اساس دستورالعمل شماره ۷۲۶۳۹/۸۴۴۲- ۱۷/۴/۱۳۸۸ که به امضای وزیر آموزش وپرورش، معاون حقوقی و امور مجلس رئیس جمهور، رئیس سازمان تامین اجتماعی و وزیر کار و امور اجتماعی رسیده است معلمین حق التدریس مدارس دولتی وزارت آموزش وپرورش که در استخدام رسمی و پیمانی این وزارت نبوده و مشمول مقررات استخدامی و حمایت دیگری نیز نباشند از تاریخ ۱/۷/۱۳۸۸ مشمول برخورداری از مزایای تامین اجتماعی اعلام نموده است

به عبارت دیگر قبل از تاریخ مورد اشاره الزام و تکلیف قانونی برای وزارت آموزش و پرورش جهت بیمه نمودن آنان وجود نداشته است

صرف نظر از عدم شمول قانون تامین اجتماعی نسبت به نیروهای حق التدریس در صورتی که این افراد به استخدام رسمی آموزش و پرورش پذیرفته شوند با توجه به این که نیروهای حق التدریس مشمول ماده ۱۳۷ قانون استخدام کشوری ( مستخدمین غیررسمی) بوده لذا با رعایت تبصره ۲ ماده ۸۵ و ماده ۱۵۱ قانون مزبور احتساب سنوات خدمت غیر رسمی آنان میسور بوده لیکن آموزش و پرورش تکلیفی به پرداخت حق بیمه و کسورات بازنشستگی این گونه نیروها نخواهد داشت

همچنین با توجه به آراء متعدد محاکم و هیأتهای تشخیص وحل اختلاف کار من جمله رأی شماره ۲۷۳ دادگاه عمومی مورخ ۱/۴/۱۳۷۹ رأی شماره ۲ اداره کار و امور اجتماعی مورخ ۶/۲/۱۳۷۵ و همچنین رأی شماره ۶۲۴/۴/۱/۹۰ – ۲۷/۶/۱۳۹۰ هیأت تشخیص و رأی ۳۰۱/۵/۱/۹۰- ۷/۹/۱۳۹۰ هیأت حل اختلاف، بیانگر عدم پذیرش دعوا در هیأتهای مزبور تا قبل از ۱/۷/۱۳۸۸ نیروهای حق التدریس به دلیل دارا بودن قانون خاص می باشد


لازم به ذکر است این موضوع مورد تایید نمایندگان مجلس شورای اسلامی نیز بوده و برای حل آن طرح احتساب سابقه تدریس معلمان حق التدریس استخدامی در آموزش و پرورش با امضای ۱۵۹ نماینده در سال ۱۳۹۰ تقدیم و موضوع در کمیسیون مربوط مجلس مطرح است و در این طرح ساز و کار پرداخت حق بیمه و کسورات مربوط توسط مستخدم به صورت قسطی و ، پیش بینی شده است

با عنایت به مراتب فوق الذکر و نظر به این که اخیرا آراء متناقضی در خصوص الزام آموزش و پرورش به پرداخت حق بیمه نیروهای حق التدریس صادر گردیده است که ضمن تقدیم نمونه هایی از آراء متناقض صادر شده از شعب ۲، ۱۲ و ۲۸ مستدعی است مقرر فرمایید در اجرای ماده ۴۳ قانون دیوان عدالت اداری موضوع در هیأت عمومی دیوان عدالت اداری مطرح و نسبت به صدور رأی وحدت رویه اقدام و نتیجه به این وزارت نیز اعلام گردد

"

گردش کار پرونده ها و مشروح آراء به قرار زیر است:

الف: شعبه دوم دیوان عدالت اداری در رسیدگی به پرونده شماره ۸۹۰۹۹۸۰۹۰۰۰۸۹۴۷۲ با موضوع دادخواست خانم آنیتا پیرای به طرفیت ۱- اداره کل آموزش و پرورش استان اصفهان ۲- سازمان تامین اجتماعی و به خواسته الزام خوانده ردیف اول به احتساب ۲ سال سابقه تدریس از تاریخ ۱/۷/۱۳۸۵ تا ۳۱/۶/۱۳۸۷ و پرداخت حق بیمه و الزام خوانده ردیف دوم به پذیرش حق بیمه و محاسبه سنوات خدمت به موجب دادنامه شماره ۹۱۰۹۹۷۰۹۰۰۲۰۰۲۱۵- ۱۷/۲/۱۳۹۱، مفادا به شرح آینده به صدور رأی مبادرت کرده است:

شاکی اعلام داشته از سال ۱۳۸۲ الی ۱۳۸۷ به مدت ۵ سال به صورت معلم حق التدریس در اداره طرف شکایت اشتغال داشته، لیکن مشتکی عنه حق بیمه سالهای مذکور را واریز نکرده است که به شرح خواسته تقاضای رسیدگی دارد با بررسی اوراق و محتویات پرونده و ملاحظه لوایح مشتکی عنهما ثبت شده به شماره های ۱۵۳۳- ۲۹/۳/۱۳۹۰ و ۲۷۴۱- ۱۲/۶/۱۳۹۰ دفتر این شعبه نظر به این که مطابق ماده ۲ دستورالعمل نحوه احتساب

تجربه آموزشی موضوع تبصره ۱ صادر شده یک آیین نامه اجرایی طرح طبقه بندی مشاغل معلمان کشور خدمت تمام وقت هنر آموزان به میزان ۲۴ ساعت هفته اعلام شده است و حسب گواهی انجام کار آموزش و پرورش ناحیه ۳ اصفهان تدریس مشارالیها در سالهای ۱۳۸۴ الی ۱۳۸۷ به میزان ۲۴ ساعت در هفته بوده لذا مدت خدمت شاکی به میزان ۲۴ ساعت در هفته بوده لذا مدت خدمت شاکی به میزان یاد شده از مصادیق خدمت تمام وقت تلقی می گردد و با توجه به این که به موجب مواد ۳۶ و ۳۹ قانون تامین اجتماعی کارفرما مکلف به پرداخت حق بیمه با کسر سهم مستخدم از حقوق وی و افزودن سهم کارفرما در حق سازمان تامین اجتماعی بوده است و این تکلیف کارفرما به پرداخت حق بیمه مستلزم تکلیف سازمان تامین اجتماعی به دریافت و احتساب مدت مزبور به عنوان سابقه می باشد و با عنایت به رأی وحدت رویه شماره ۳۶۴ – ۵/۶/۱۳۸۵ هیأت عمومی دیوان عدالت اداری که مشعر مقررات قانون تامین اجتماعی نسبت به کارکنان دستگاههای دولتی و تجویز پرداخت حق بیمه و احتساب سنوات خدمتی آنان می باشد

علی هذا ضمن رد دفاعیات آموزش و پرورش اصفهان وخروج موضوعی شکایت از رأی وحدت رویه شماره ۱۴۹۷- ۱۴/۱۲/۱۳۸۶ هیأت عمومی دیوان عدالت اداری ( رأی مذکور در مورد آموزشیاران نهضت سواد آموزی می باشد) خواسته نسبت به سالهای ۱۳۸۴ و ۱۳۸۷ موضوع گواهی برگ ۶ پرونده موجه تشخیص و حکم به وارد دانستن شکایت دایر بر الزام آموزش وپرورش به پرداخت حق بیمه مدت مذکور با دریافت سهم مستخدم از شاکی و افزودن سهم کارفرما بر آن در حق سازمان تامین اجتماعی و دریافت حق بیمه مذکور از سوی تامین اجتماعی و احتساب ایام مذکور به جز تعطیلات تابستانی و عید نوروز که معلمین حق التدریس کارکردی نداشته و حقوقی هم از این بابت دریافت ننموده اند به عنوان سابقه بیمه پردازی در حق مشارالیها صادر و اعلام می شود و نسبت به خواسته در سالهای ۱۳۸۲ الی ۱۳۸۳ ۱/۷/۱۳۸۲ تا ۳۱/۳/۱۳۸۴ که شاکی تدریس کمتر از میزان ۲۴ ساعت داشته غیر وارد تشخیص و به رد شکایت حکم صادر و اعلام می شود

رأی دیوان قطعی است

ب: شعبه دوازدهم دیوان عدالت اداری در رسیدگی به پرونده شماره ۹۰۰۹۹۸۰۹۰۰۰۷۹۴۴۳ با موضوع دادخواست خانم مهری اله وکیل جزی به طرفیت ۱- اداره کل آموزش و پرورش ۲- سازمان تامین اجتماعی و به خواسته الزام خوانده ردیف اول به احتساب ۲ سال سابقه تدریس از تاریخ ۱/۷/۱۳۸۵ تا ۳۱/۶/۱۳۸۷ و پرداخت حق بیمه و الزام خوانده ردیف دوم به پذیرش حق بیمه و محاسبه سنوات خدمت به موجب دادنامه شماره ۹۱۰۹۹۷۰۹۰۱۲۰۰۷۲۴-۲۳/۳/۱۳۹۱، مفادا به شرح آینده به صدور رأی مبادرت کرده است:

نظر به این که خوانده ردیف اول اعلام کرده است شاکی کارمند اداره کل آموزش وپرورش استان اصفهان بوده و سازمان یاد شده دارای شخصیت حقوقی مستقل از این وزارتخانه می باشد با توجه به مراتب و عدم توجه شکایت به خوانده ردیف اول قرار رد شکایت صادر می شود و اما در خصوص شکایت نامبرده به طرفیت خوانده ردیف دوم با عنایت به این که سازمان تامین اجتماعی اعلام کرده است، کارکنان حق التدریس مدارس دولتی آموزش و پرورش از تاریخ ۱/۷/۱۳۸۸ مشمول مقررات تامین اجتماعی قرار گرفته اند، لذا سوابق اعلامی شاکی قبل از تاریخ مشمولیت آموزش و پرورش بوده و قابل احتساب نمی باشد

لذا از این جهت قرار رد شکایت صادر می گردد

رأی دیوان قطعی است

ج: شعبه بیست و پنجم دیوان عدالت اداری در رسیدگی به پرونده شماره ۹۱۰۹۹۸۰۹۰۰۰۲۹۸۱۷ با موضوع دادخواست خانم سکینه اسمعیلی نوروزمحله به طرفیت ۱- سازمان آموزش و پرورش استان تهران ۲- اداره کل تامین اجتماعی استان تهران و به خواسته الزام خوانده ردیف اول به احتساب ۲ سال سابقه تدریس از تاریخ ۱/۷/۱۳۸۵ تا ۳۱/۶/۱۳۸۷ و پرداخت حق بیمه و الزام خوانده ردیف دوم به پذیرش حق بیمه و محاسبه سنوات خدمت به موجب دادنامه شماره ۹۱۰۹۹۷۰۹۰۲۵۰۲۳۶۲ -۱۰/۷/۳۹۱، مفادا به شرح آینده به صدور رأی مبادرت کرده است:

با عنایت به وظایف و مسؤولیتهای اصلی سازمان تامین اجتماعی در باب تعمیم و گسترش انواع بیمه های اجتماعی و استقرار نظام هماهنگ و متناسب با برنامه های تامین اجتماعی و شمول قانون تامین اجتماعی به افرادی که به هر عنوان در مقابل دریافت مزد یا حقوق کار می کنند و با توجه به این که شمول مقررات قانون تامین اجتماعی درباره کارکنان مشمول از بدو ورود به خدمت است و با عنایت به این که اشتغال شاکی در آموزش و پرورش تهران از تاریخ ۱۱/۷/۱۳۷۰ تا ۳۰/۵/۱۳۷۶ و عدم پرداخت حق بیمه این مدت به سازمان تامین اجتماعی محرز می باشد و با التفات به این که با وصف اشتغال شاکی طی این مدت عدم پرداخت حق بیمه وی به سازمان تامین اجتماعی و عدم احتساب آن در سنوات پرداخت حق بیمه وی خلاف مقررات آمره تامین اجتماعی و موجب تضییع حق مشارالیه است، بنابراین با پذیرش خواسته شاکی به استناد بند الف ماده ۴ قانون تامین اجتماعی و آراء ۵۱۸-۵۱۷-۱۵/۷/۱۳۸۶ و ۶۷۸- ۸/۸/۱۳۸۶ هیأت عمومی دیوان عدالت اداری به الزام سازمان آموزش وپرورش استان تهران نسبت به پرداخت حق بیمه شاکی طی این مدت به اداره کل تامین اجتماعی استان تهران و الزام اداره مزبور نسبت به دریافت و احتساب آن در سنوات پرداخت حق بیمه وی حکم صادر و اعلام می نماید

رأی دیوان قطعی است

د: شعبه بیست و هشتم دیوان عدالت اداری در رسیدگی به پرونده شماره ۸۹۰۹۹۸۰۹۰۰۰۷۱۹۳۶ با موضوع دادخواست آقای علی اکبر خطیبی به طرفیت ۱- اداره کل آموزش و پرورش استان تهران ۲- سازمان تامین اجتماعی استان تهران و به خواسته الزام خوانده ردیف اول به احتساب ۲ سال سابقه تدریس از تاریخ ۱/۷/۱۳۸۵ تا ۳۱/۶/۱۳۸۷ و پرداخت حق بیمه و الزام خوانده ردیف دوم به پذیرش حق بیمه و محاسبه سنوات خدمت به موجب دادنامه شماره ۹۱۰۹۹۷۰۹۰۲۸۰۲۷۳۴- ۱۸/۷/۱۳۹۱، مفادا به شرح آینده به صدور رأی مبادرت کرده است:

شاکی در دادخواست خود اظهار داشته از تاریخ ۱۳/۱۰/۱۳۶۱ تا ۱۴/۳/۱۳۶۳ در اداره آموزش و پرورش به عنوان معلم حق التدریس تمام وقت مشغول انجام وظیفه بوده است، کارفرمای او از پرداخت حق بیمه به سازمان تامین اجتماعی بر اساس قانون امتناع نموده است وفق ماده ۱۴۷ قانون سازمان تامین اجتماعی صدور حکم بر الزام خوانده ردیف اول به پرداخت کلیه حقوق بیمه کسورات قانونی بیمه تامین اجتماعی و سازمان تامین اجتماعی و پذیرش دریافت حق بیمه کسور زمان اشتغال از تاریخ فوق الاشعار را کرده است

شعبه با بررسی اوراق و محتویات پرونده و لایحه شماره ۱۴۸۹- ۲۴/۳/۱۳۹۰ خوانده ردیف اول و شماره ۲۰۲۳۴۳- ۲۴/۱۱/۱۳۸۹ خوانده ردیف دوم نظر به این که حسب دستورالعمل شماره ۷۲۶۳۹/۸۴۴۲- ۱۷/۴/۱۳۸۸ که به امضای وزیر آموزش وپرورش معاون حقوقی و امور مجلس رئیس جمهوری، رئیس سازمان تامین اجتماعی و وزیر کار و امور اجتماعی نرسیده است معلمان حق التدریس موازین دولتی وزارت آموزش وپرورش که در استخدام رسمی وپیمانی این وزارت نبوده و مشمول مقررات استخدامی و حمایتی دیگری نیز نباشد از تاریخ ۱/۷/۱۳۸۸ مشمول برخورداری از مزایای تامین اجتماعی می شوند لذا با عنایت به این که سوابق ادعایی اشتغال شاکی قبل از تاریخ ۱/۷/۱۳۸۸ می باشد خواسته وی وارد نبوده به رد دعوای مشارالیه حکم صادر و اعلام می شود

رأی دیوان قطعی است

هیأت عمومی دیوان عدالت اداری در تاریخ یاد شده با حضور رؤسا، مستشاران و دادرسان شعب دیوان تشکیل شد

پس از بحث و بررسی، با اکثریت آراء به شرح آینده به صدور رأی مبادرت میکند

رأی هیأت عمومی

اولا: تعارض در آراء محرز است

ثانیا: با توجه به این که به استناد مواد ۷ و ۴۸ قانون تأمین اجتماعی مصوب سال ۱۳۵۴، سازمان تأمین اجتماعی بر اساس بخشنامه شماره ۵۸۹- ۲۸/۱۰/۱۳۶۷، کلیه کارکنان غیر مشمول نظام حمایتی خاص دستگاه های دولتی را از تاریخ ۱/۹/۱۳۶۷ مشمول بیمه قرار داده است و با عنایت به این که معلمان حق التدریس نیز علی رغم اشتغال و دریافت حقوق، مشمول نظام حمایتی خاص بیمه ای نبوده اند، لذا دادنامه شماره ۹۱۰۹۹۷۰۹۰۰۲۰۰۲۱۵- ۱۷/۲/۱۳۹۱ شعبه دوم و دادنامه شماره ۹۱۰۹۹۷۰۹۰۲۵۰۲۳۶۲-

۱۰/۷/۱۳۹۱ شعبه بیست و پنجم دیوان عدالت اداری مبنی بر الزام آموزش و پرورش به پرداخت حق بیمه ایام کارکرد واقعی اشخاص مذکور و الزام سازمان تأمین اجتماعی به دریافت حق بیمه بر مبنای مقررات تأمین اجتماعی از تاریخ ۱/۹/۱۳۶۷ صحیح و موافق مقررات می باشد

این رأی به استناد بند ۲ ماده ۱۲ و ماده ۸۹ قانون تشکیلات و آیین دادرسی دیوان عدالت اداری مصوب سال ۱۳۹۲ برای شعب دیوان عدالت اداری و سایر مراجع اداری مربوط در موارد مشابه لازم الاتباع است


هیأت عمومی دیوان عدالت اداری

معاون قضایی دیوان عدالت اداری

علی مبشری


کدمنبع: 8786