ماده ۱۷۴ قانون مدنی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز (Nasim صفحهٔ ماده 174 قانون مدنی را به ماده ۱۷۴ قانون مدنی منتقل کرد)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲: خط ۲:


== توضیح واژگان ==
== توضیح واژگان ==
کنز در لغت، یعنی گنجینه. و در اصطلاح، به مالی که در زیر زمین، مدفون گردیده؛ و دفن کننده آن، معلوم نباشد؛ کنز می گویند.(26953)
کنز در لغت، یعنی گنجینه. و در اصطلاح، به مالی که در زیر زمین، مدفون گردیده؛ و دفن کننده آن، معلوم نباشد؛ کنز می گویند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=دانشنامه حقوق خصوصی (جلد سوم)|ترجمه=|جلد=|سال=1386|ناشر=محراب فکر|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=107868|صفحه=|نام۱=مسعود|نام خانوادگی۱=انصاری|نام۲=محمدعلی|نام خانوادگی۲=طاهری|چاپ=2}}</ref>


به هر مال پنهان، و یا ناپدیدی که نتوان، آن را تملک نموده؛ و به طور تصادفی یافت گردد؛ دفینه گویند.(46939) و به شیئی که در زیر خاک، و یا هر مکان دیگر، دفن گردیده باشد؛ دفینه گویند.(82733)
به هر مال پنهان، و یا ناپدیدی که نتوان، آن را تملک نموده؛ و به طور تصادفی یافت گردد؛ دفینه گویند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=دوره متوسط شرح قانون مدنی (حقوق اموال)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=187812|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=6}}</ref> و به شیئی که در زیر خاک، و یا هر مکان دیگر، دفن گردیده باشد؛ دفینه گویند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مبسوط در ترمینولوژی حقوق (جلد سوم)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=330988|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=4}}</ref>


== کلیات توضیحی تفسیری دکترین ==
== کلیات توضیحی تفسیری دکترین ==
کارگری که حسب امرکارفرما، به استخراج دفینه می پردازد؛ نمی تواند مالکیت آن را، ادعا نماید؛ لیکن چنانچه شخصی، به دستور دیگری و با ابتکار خود، دفینه ای را، از زیر زمین مباح بیرون آورد؛ آنچه که به دست آورده؛ متعلق به او است.(2973)
کارگری که حسب امرکارفرما، به استخراج دفینه می پردازد؛ نمی تواند مالکیت آن را، ادعا نماید؛ لیکن چنانچه شخصی، به دستور دیگری و با ابتکار خود، دفینه ای را، از زیر زمین مباح بیرون آورد؛ آنچه که به دست آورده؛ متعلق به او است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=دوره مقدماتی حقوق مدنی (جلد اول) (اشخاص و اموال)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=11948|صفحه=|نام۱=سیدحسین|نام خانوادگی۱=صفایی|چاپ=11}}</ref>


با استناد به اصل 45 قانون اساسی، امروزه اراضی موات، به دولت تعلق داشته؛ و احیای آنها، دیگر از اسباب تملک به شمار نمی آید؛ و تنها دولت است که می تواند اراضی مزبور را، برابر با مقررات مربوطه، به اشخاص عمومی و یا خصوصی واگذار نماید.(3135) و با توجه به اینکه امروزه، اراضی موات، قابل تملک توسط اشخاص خصوصی نبوده؛ و به دولت تعلق دارد؛ به تبع آن، مالکیت خصوصی، نسبت به دفینه ای که در اینگونه اراضی وجود دارد نیز، منتفی است.(427484)
با استناد به اصل 45 قانون اساسی، امروزه اراضی موات، به دولت تعلق داشته؛ و احیای آنها، دیگر از اسباب تملک به شمار نمی آید؛ و تنها دولت است که می تواند اراضی مزبور را، برابر با مقررات مربوطه، به اشخاص عمومی و یا خصوصی واگذار نماید.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=دوره مقدماتی حقوق مدنی (جلد اول) (اشخاص و اموال)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=12596|صفحه=|نام۱=سیدحسین|نام خانوادگی۱=صفایی|چاپ=11}}</ref> و با توجه به اینکه امروزه، اراضی موات، قابل تملک توسط اشخاص خصوصی نبوده؛ و به دولت تعلق دارد؛ به تبع آن، مالکیت خصوصی، نسبت به دفینه ای که در اینگونه اراضی وجود دارد نیز، منتفی است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مجموعه محشای قانون مدنی|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1709992|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=3}}</ref>


دفینه ای که مشخصات مالک، بر روی آن درج گردیده؛ از مباحات محسوب نمی گردد.(2967)
دفینه ای که مشخصات مالک، بر روی آن درج گردیده؛ از مباحات محسوب نمی گردد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=دوره مقدماتی حقوق مدنی (جلد اول) (اشخاص و اموال)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=11924|صفحه=|نام۱=سیدحسین|نام خانوادگی۱=صفایی|چاپ=11}}</ref>


اگر شخصی، دفینه ای را، در ملک خصوصی خود یافت نماید؛ مال مزبور، متعلق به خود او است.(2968)
اگر شخصی، دفینه ای را، در ملک خصوصی خود یافت نماید؛ مال مزبور، متعلق به خود او است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=دوره مقدماتی حقوق مدنی (جلد اول) (اشخاص و اموال)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=11928|صفحه=|نام۱=سیدحسین|نام خانوادگی۱=صفایی|چاپ=11}}</ref>


== مستندات فقهی ==
== مستندات فقهی ==
آیه 82 سوره کهف، " وَأَمَّا الْجِدَارُ فَكَانَ لِغُلَامَيْنِ يَتِيمَيْنِ فِي الْمَدِينَةِ وَكَانَ تَحْتَهُ كَنْزٌ لَهُمَا"، دلالت بر مشروعیت مالکیت دارد.(374157)
آیه 82 سوره کهف، " وَأَمَّا الْجِدَارُ فَكَانَ لِغُلَامَيْنِ يَتِيمَيْنِ فِي الْمَدِينَةِ وَكَانَ تَحْتَهُ كَنْزٌ لَهُمَا"، دلالت بر مشروعیت مالکیت دارد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=تبیان حقوق پژوهش نامه قرآنی حقوق(جلد دوم) (حقوق خصوصی)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=دادگستر|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1496684|صفحه=|نام۱=سیدمرتضی|نام خانوادگی۱=قاسم زاده|نام۲=حسن|نام خانوادگی۲=ره پیک|چاپ=1}}</ref>


== سوابق فقهی ==
== سوابق فقهی ==
دفینه، نه جزء اموال مجهول المالک محسوب گردیده؛ و نه لقطه است. بلکه حکمی مستقل دارد.(427483)
دفینه، نه جزء اموال مجهول المالک محسوب گردیده؛ و نه لقطه است. بلکه حکمی مستقل دارد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مجموعه محشای قانون مدنی|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1709988|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=3}}</ref>


اگر شخصی، در ملک خود، عتیقه یا اثری باستانی را، یافت نماید؛ مال مزبور، متعلق به خود او است. مگراینکه مالکیت صاحب قبلی ملک، محرز گردد.(654605)
اگر شخصی، در ملک خود، عتیقه یا اثری باستانی را، یافت نماید؛ مال مزبور، متعلق به خود او است. مگراینکه مالکیت صاحب قبلی ملک، محرز گردد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=فرهنگ فقه (جلد اول)|ترجمه=|جلد=|سال=1390|ناشر=مؤسسه دایرةالمعارف فقه اسلامی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2618476|صفحه=|نام۱=آیت اله سیدمحمود|نام خانوادگی۱=هاشمی شاهرودی|چاپ=3}}</ref>
 
== منابع ==
{{پانویس}}

نسخهٔ ‏۲۷ سپتامبر ۲۰۲۱، ساعت ۲۳:۲۲

دفینه‌ای که مالک آن معلوم نباشد ملک کسی است که آن را پیدا کرده است.

توضیح واژگان

کنز در لغت، یعنی گنجینه. و در اصطلاح، به مالی که در زیر زمین، مدفون گردیده؛ و دفن کننده آن، معلوم نباشد؛ کنز می گویند.[۱]

به هر مال پنهان، و یا ناپدیدی که نتوان، آن را تملک نموده؛ و به طور تصادفی یافت گردد؛ دفینه گویند.[۲] و به شیئی که در زیر خاک، و یا هر مکان دیگر، دفن گردیده باشد؛ دفینه گویند.[۳]

کلیات توضیحی تفسیری دکترین

کارگری که حسب امرکارفرما، به استخراج دفینه می پردازد؛ نمی تواند مالکیت آن را، ادعا نماید؛ لیکن چنانچه شخصی، به دستور دیگری و با ابتکار خود، دفینه ای را، از زیر زمین مباح بیرون آورد؛ آنچه که به دست آورده؛ متعلق به او است.[۴]

با استناد به اصل 45 قانون اساسی، امروزه اراضی موات، به دولت تعلق داشته؛ و احیای آنها، دیگر از اسباب تملک به شمار نمی آید؛ و تنها دولت است که می تواند اراضی مزبور را، برابر با مقررات مربوطه، به اشخاص عمومی و یا خصوصی واگذار نماید.[۵] و با توجه به اینکه امروزه، اراضی موات، قابل تملک توسط اشخاص خصوصی نبوده؛ و به دولت تعلق دارد؛ به تبع آن، مالکیت خصوصی، نسبت به دفینه ای که در اینگونه اراضی وجود دارد نیز، منتفی است.[۶]

دفینه ای که مشخصات مالک، بر روی آن درج گردیده؛ از مباحات محسوب نمی گردد.[۷]

اگر شخصی، دفینه ای را، در ملک خصوصی خود یافت نماید؛ مال مزبور، متعلق به خود او است.[۸]

مستندات فقهی

آیه 82 سوره کهف، " وَأَمَّا الْجِدَارُ فَكَانَ لِغُلَامَيْنِ يَتِيمَيْنِ فِي الْمَدِينَةِ وَكَانَ تَحْتَهُ كَنْزٌ لَهُمَا"، دلالت بر مشروعیت مالکیت دارد.[۹]

سوابق فقهی

دفینه، نه جزء اموال مجهول المالک محسوب گردیده؛ و نه لقطه است. بلکه حکمی مستقل دارد.[۱۰]

اگر شخصی، در ملک خود، عتیقه یا اثری باستانی را، یافت نماید؛ مال مزبور، متعلق به خود او است. مگراینکه مالکیت صاحب قبلی ملک، محرز گردد.[۱۱]

منابع

  1. مسعود انصاری و محمدعلی طاهری. دانشنامه حقوق خصوصی (جلد سوم). چاپ 2. محراب فکر، 1386.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 107868
  2. محمدجعفر جعفری لنگرودی. دوره متوسط شرح قانون مدنی (حقوق اموال). چاپ 6. گنج دانش، 1388.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 187812
  3. محمدجعفر جعفری لنگرودی. مبسوط در ترمینولوژی حقوق (جلد سوم). چاپ 4. گنج دانش، 1388.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 330988
  4. سیدحسین صفایی. دوره مقدماتی حقوق مدنی (جلد اول) (اشخاص و اموال). چاپ 11. میزان، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 11948
  5. سیدحسین صفایی. دوره مقدماتی حقوق مدنی (جلد اول) (اشخاص و اموال). چاپ 11. میزان، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 12596
  6. محمدجعفر جعفری لنگرودی. مجموعه محشای قانون مدنی. چاپ 3. گنج دانش، 1387.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1709992
  7. سیدحسین صفایی. دوره مقدماتی حقوق مدنی (جلد اول) (اشخاص و اموال). چاپ 11. میزان، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 11924
  8. سیدحسین صفایی. دوره مقدماتی حقوق مدنی (جلد اول) (اشخاص و اموال). چاپ 11. میزان، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 11928
  9. سیدمرتضی قاسم زاده و حسن ره پیک. تبیان حقوق پژوهش نامه قرآنی حقوق(جلد دوم) (حقوق خصوصی). چاپ 1. دادگستر، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1496684
  10. محمدجعفر جعفری لنگرودی. مجموعه محشای قانون مدنی. چاپ 3. گنج دانش، 1387.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1709988
  11. آیت اله سیدمحمود هاشمی شاهرودی. فرهنگ فقه (جلد اول). چاپ 3. مؤسسه دایرةالمعارف فقه اسلامی، 1390.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2618476